تحدید جمعیت؛ سیاستی که هنوز اصلاح نشده است - بخش دوم
الگوی 4 فرزندی نیاز حداقلی کشور برای افزایش جمعیت
حد زاد و ولد در جامعه ما چیست؟ من اشاره کردم؛ یک تصمیمِ زماندار و نیاز به زمان و مقطعی را انتخاب کردیم، گرفتیم، بعد زمانش یادمان رفت! مثلاً فرض کنید به شما بگویند آقا این شیر آب را یک ساعت باز کنید. بعد شما شیر را باز کنی و بروی! ماها رفتیم، غافل شدیم؛ ده سال، پانزده سال. بعد حالا به ما گزارش میدهند که آقا جامعه ما در آینده نه چندان دوری، جامعه پیر خواهد شد؛ این چهره جوانی که امروز جامعه ایرانی دارد، از او گرفته خواهد شد. (رهبر انقلاب 23/07/1391)
«ما نمیخواهیم این قضیّه را با شعار و با «صلوات بفرستید تمام بشود» و مانند اینها پیش ببریم؛ میخواهیم مسئله به شکل عمیق و علمی حل بشود؛ گرههای ذهنیای که وجود دارد باز بشود، حقیقت قضیّه روشن بشود... چه چیزهایی است که موجب میشود جامعه ما دچار میل به کمفرزندی بشود. این میل به کم بودن فرزند، یک عارضه است؛ والّا انسان بهطور طبیعی فرزند را دوست میدارد. چرا ترجیح میدهند افرادی که فقط یک فرزند داشته باشند؟ چرا ترجیح میدهند فقط دو فرزند داشته باشند؟ چرا زن بهشکلی، مرد بهشکلی پرهیز میکنند از فرزندداری؟ اینها را بایستی نگاه کرد و دید عواملش چیست؟... مثلاً بالا رفتن سنّ ازدواج؛ خب بلاشک یکی از چیزهایی که باروری را محدود میکند، بالا رفتن سنّ ازدواج است؛ خب، این یکی از کارهایی است که باید در کشور فکر بشود. چرا سنّ ازدواج در کشور ما بالا رفته؟ مگر جوان هفدهساله، هجده ساله، نوزده ساله، احتیاج ندارد به اطفاء نیاز جنسی و غریزه جنسی؟ ما باید به این فکر کنیم. خب، از آنطرف میگویند که اینها خانه ندارند، شغل ندارند، درآمد ندارند؛ ببینیم چگونه میشود کاری کرد که همه اینها با هم جمع بشود. ما نباید تصوّر بکنیم که حتماً بایستی یک نفری یک خانه مِلکی داشته باشد، یک شغل درآمدداری داشته باشد، بعد ازدواج بکند؛ نه، اِنَ یَکونوا فُقَرآءَ یُغنِهِمُ اللهُ مِن فَضلِه؛ این قرآن است [که] با ما دارد اینجور حرف میزند.»
رهبر انقلاب در دیدار اعضای همایش ملی تغییرات جمعیتی و نقش آن در تحولات مختلف جامعه که در سال 92 برگزار شد با بیان مطالب بالا خطاب به مسئولان میفرمایند: «همه آن گرههای ذهنیای را که وجود دارد در این زمینه، باید شما باز کنید.» برای بررسی این مهم به یکی از بیمارستانهای مرکز شهر تهران سری میزنیم تا دقایقی با پدرهای جوانی که به تازگی صاحب فرزند شدهاند گپ و گفتی داشته باشیم.
موانع و گرههای موجود
بر سر راه فرزندآوری
وقتی به تقاطع خیابانهای جمهوری اسلامی و حافظ میرسید، تراکم جمعیت به حدی بالاست که حتی راه رفتن در پیاده روها به سادگی امکانپذیر نیست. در میانه پاساژهای سربه فلک کشیده و فضای شلوغ و اعصاب خردکن این نقطه از شهر، بیمارستانی وجود دارد که پس از ورود به آن میتوانم بر تشویش عارض شده بر روح و روانم مسلط شده و به آرامش برسم. بیمارستان «نجمیه» یکی از مراکز فوقتخصصی است که در حوزه زنان و زایمان به طور ویژه خدماتدهی میکند. در یکی از روزهای آغازین مهر ماه پس از هماهنگیهای معمول با مسئولان بیمارستان، به همراه عکاس روزنامه وارد یکی از بخشهای این بیمارستان شده و به جوان 29 سالهای بر میخورم که امروز پدر شده است. آقای مرتضی خانزادی، مغازهداری است که در خانواده پدریشان 4 خواهر و برادر هستند. او که حدود یک سال و نیم قبل ازدواج کرده از برنامهریزی برای سقف فرزندآوریشان برایمان میگوید و میافزاید: «قصد داریم صاحب یک پسر و یک دختر بشویم. بحران جمعیتی که در آستانه آن قرار داریم را قبول دارم اما متاسفانه وضعیت اقتصادی و معیشتی به اندازهای سخت شده که اگر بیش از دو یا سه بچه داشته باشید به مشکل برمیخورید.»
خانزادی با تاکید بر این که هیچ کس از داشتن فرزند زیاد بدش نمیآید، مهمترین مانع فرزندآوری بر سر راه خانوادهها را گرانی میداند و ادامه میدهد: «بنده که حدود یک و نیم سال است ازدواج کردهام وقتی به دنبال اجاره یک خانه معمولی 80 متری در محله نازیآباد که در جنوب تهران قرار دارد میروم، باید حدود 150 میلیون تومان به عنوان قرضالحسنه و ماهیانه یک میلیون تومان به عنوان اجاره بپردازم. بنابراین منِ نوعی تمام این مسائل را برای افزایش فرزند در نظر میگیرم.»
آقای بیوک شفقتی 38 ساله که در شغل آزاد مشغول است، در خانواده پدریشان 6 برادر و 3 خواهر هستند و او هم امروز صاحب اولین فرزند شده است. او با اشاره به وضعیت اقتصادی کنونی و عدم پوشش کامل بیمهها در بحث زایمان میگوید: «فعلاً در خصوص فرزندآوری بیشتر در آینده برنامهریزی نکردهام. اگر شرایط و مشکلات اقتصادی مرتفع گردد، دوست دارم صاحب 3 فرزند شوم. مانع اصلی بر سر راه فرزندآوری مشکلات مالی است.»
به اتاق کناری میروم و با دعوت از آقای علی ملاجان به گفتوگو، چند دقیقهای با او همکلام میشوم. او 2 دختر دارد و امروز با تولد اولین پسرش صاحب 3 فرزند شده است. آقای ملاجان برایمان میگوید: «اگر شرایط برایمان فراهم بود علاقه داشتم 6 فرزند داشته باشم اما با توجه به وضعیت سه زایمان همسرم که به صورت عمل سزارین بوده و توصیه پزشک(که اجازه بارداری چهارم را نمیدهد)، فعلاً به همین سه فرزند اکتفا کردهایم.»
وی میافزاید: «موانع زیادی از جمله مشکلات اقتصادی و فرهنگی در مسیر افزایش جمعیت وجود دارد. مثلاً در حوزه فرهنگ مشکل بسیاری از خانوادههایی که تمایل به فرزندآوری ندارند، گرایش به فرهنگ غرب است و این عامل تهدیدی جدی برای خانوادههای اسلامی به شمار میرود.»
آقای علی قربانی 33 ساله صاحب یک دختر 3 ساله است و امروز دومین فرزندش که پسر است به دنیا آمده. او هم مانع اصلی فرزندآوری را مسائل مالی و مشکلات اقتصادی میداند و تصریح میکند: «اگر شرایط اقتصادی بهتر شود تمایل به داشتن 5، 6 فرزند هم دارم.» شبیه همین اظهارات را از زبان آقای حاج هادی که امروز با تولد اولین فرزندش پدر شده میشنوم. او هم میگوید: «با توجه به شرایط نامناسب معیشتی روی 2 فرزند برنامهریزی کردهام. اما اگر وضعیت اقتصادی بهتر شود به داشتن 4 فرزند نیز تمایل دارم.» حاج هادی میافزاید: «بیشترین مانعی که بر سر راه خانوادهها وجود دارد، عمدتاً از جنس مسائل اقتصادی است. در کنار این عامل مهم، مسائل فرهنگی هم تاثیرگذار است.»
فریب و جنگ روانی رسانههای معاند
فراتر از تمام ناملایمات و اوضاع بد اقتصادی که در آن قرار داریم و موجب تمایل کمِ بخشی از مردم به فرزندآوری شده است، درست زمانی که تصمیمگیران و مسئولان جمهوری اسلامی متوجه فریب سیاستهای کنترل جمعیتی و کاهش فرزندآوری شدهاند و تصمیم بر تغییر رویه جمعیتی کشور گرفتهاند، سیاستهای جمعیتی و فرزندآوری در کشورمان مورد توجه رسانههای معاند خارجی و دنبالههای داخلیشان قرار گرفته و این رسانهها همواره با حساسیت بیشتری این مسئله را دنبال میکنند.
تسنیم در این باره طی گزارشی مینویسد؛ بارها دیده شده که این رسانهها از جزئیترین مسائل مربوط به سیاستهای افزایش جمعیتی ایران نیز به سادگی عبور نمیکنند. به عنوان نمونه اخیراً بیبیسی فارسی طی گزارشی با تیتر «آیتا... خامنهای با اشاره به آمار آمریکا خواهان افزایش جمعیت ایران شد» ضمن تحریف بیانات رهبری سعی کرده با استفاده از فریب رسانهای، سران جمهوری اسلامی را افرادی کماطلاع از سیاستها و آمارهای جمعیتی سایر کشورها نشان دهد.
هرچند هدف نهایی این رسانه معاند و امثال آن دلسرد کردن مردم از پذیرش حقیقت بحران پیری جمعیت در ایران و تبعات آن است اما برای رسیدن به این هدف، این رسانه میکوشد با بیاعتبار کردن سیاستهای کلی جمعیت و تشویق فرزندآوری، افکار عمومی و برخی سیاستگذاران را نسبت به صحت توصیههای رهبری که مبتنی بر نظرات کارشناسان جمعیتی است، دچار تردید کند.
مسئله جمعیت و به طور کل نیروی انسانی برای هر کشوری جزء مهمترین مسائل استراتژیک آن کشور است تا جایی که حتی کشوری مثل چین که بیش از یک میلیارد جمعیت دارد هم از این موضوع مهم غافل نمیشود. بر اساس گزارشهای رسمی پس از برداشته شدن قانون داشتن تنها یک فرزند برای هر خانواده، در سال ۲۰۱۶ حدود یک میلیون و سیصد هزار نوزاد بیشتر از سال پیش از آن به دنیا آمدند. این رقم بالاترین میزان تولد از سال ۲۰۰۰ است اما پايینتر از آن چیزی است که پیشبینی میشد. بیش از 45 درصد از نوزادانی که در 2016 به دنیا آمدند، یک یا چند برادر یا خواهر بزرگتر از خود دارند. چین برای کنترل جمعیت رو به رشد خود در اواخر دهه ۱۹۷۰ قانون تک فرزندی را وضع کرد که در سالهای نخستین با سختگیریهای شدیدی اعمال میشد. البته در سالهای اخیر در برخی از نقاط کشور این سیاست با انعطافهایی روبرو شده بود. به گفته مقامات چینی، پیشبینی میشود که در سال 2020، سالانه بین 17 تا 20 میلیون نوزاد در چین متولد شوند. در پی برداشته شدن محدودیت تکفرزندی، اکنون خانوادههای چینی مجاز به داشتن دو فرزند شدهاند. هدف از لغو این قانون احیای نیروی کار و جلوگیری از پیر شدن جمعیت بوده است.
انتظارات مردم از مسئولان
در طول 7 سال گذشته و در تایید تغییر سیاست تحدید به تکثیر جمعیت، حرفهای زیادی به زبان مسئولان رانده شده و اندک اقداماتی نیز کلید خورده ولی هنوز آمارهای تحولات جمعیت حاکی از نشانههای مثبت روبه جلو نیست. آقای خانزادی از مسئولان دولتی انتظار دارد که مقداری برنامه ریزی داشته باشند و روی شرایط اقتصادی نظارت بیشتری کنند. او اظهار میدارد: «متاسفانه هیچ کدام از قیمتهایی که در حال حاضر میبینیم ثبات ندارند. اگر شرایط معیشتی و اقتصادی فراهم باشد خود من دوست دارم صاحب 4، 5 فرزند شوم.»
آقای شفقتی هم از مسئولین انتظار دارد مشکلات مردم را حل کنند تا درآمد خانوادهها بیشتر شده و بتوانند پاسخگوی فرزندانشان باشند. علی ملاجان میگوید: «مسئولان موظفند در حوزه فرهنگ با گسترش مسائل آموزشی و تربیتی اسلامی، خلأهای فرهنگی موجود بر سر راه فرزندآوری را پر کنند. همچنین از نظر اقتصادی انتظار میرود در بخش خدمات درمانی به خصوص تامین هزینههای بیمارستانی کمک بیشتری به مردم بشود.»
قربانی انتظارش از مسئولان را اینگونه بیان میکند که حقوق بگیران را بیشتر درک کنند و مزایایی را برای فرزندآوری لحاظ کنند. او معتقد است: «اگر امکاناتی مثل پوشاک و مسکن فراهم باشد هیچ کس از فرزند زیاد و داشتن پشتیبان بدش نمیآید.»
تبلیغ الگوی متعادل 4 فرزندی
صالح قاسمی، پژوهشگر تحولات جمعیت، مشکل اصلی در الگوی فرزندآوری را «سبک زندگی» و «فرهنگ» فرزندآوری میداند و تصریح میکند: «این موضوع حتی مقدم بر مباحث اقتصادی است. دنیا هم به این حقیقت پی برده، لذا در بسیاری از کشورهای دنیا مهمتر از مشوقهای اقتصادی که برای فرزندآوری به درستی پرداخت میشود و ما هم باید این کار را انجام دهیم و روی فرهنگ سازی و ارزشگذاری برای فرزندآوری خیلی کار کنیم.»
او در توضیح چگونگی فرهنگ سازی برای فرزندآوری معتقد است: «فرزندآوری نباید به گونهای تبلیغ شود که به ضد خودش تبدیل گردد. توصیه ما در شرایط کنونی کشور برای فرزندآوری، حداقل 4 فرزند است. البته هرکس که میتواند بیشتر اما الگوی رایج و حداقلی پیشنهادی ما 4 فرزند است. اما اگر کسی بیاید و الگوی رایج را 10 فرزند معرفی کند، با توجه به دستنیافتنی بودن این الگو به ضد خودش تبدیل میشود. در نتیجه ما هنوز به لحاظ فرهنگی به این شرایط که بتوان الگو را با این اعداد معرفی کرد نرسیدهایم. غرب در حال حاضر قریب به 50 تا 60 سال است که در بحث خانواده و فرزندآوری کار میکند، تازه آرام آرام خانوادههای 8 تا 10 فرزندی را تبلیغ میکند. این در حالی است که ما هنوز هیچ کار فرهنگی برای اصلاح الگوی فرزندآوری نکردهایم و در شرایط فعلی ابتدا باید مقداری روی الگوی 4 فرزندی که یک عدد علمی و محاسبه شده است کار کنیم. مبنای علمی این عدد به این شکل است که نرخ باروری ما باید به 3 فرزند به ازاء هر خانم برسد، لذا 4 فرزند توصیه میشود تا با توجه به نرخ طلاقها، نرخ ناباروری، سوانح، حوادث و ... عدد ملی 3 فرزند به ازاء هر خانم تثبیت شود.»