نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
زنان در جبهه اصلاحات، سیاهیلشکر هستند!
سرویس سیاسی-
روزنامه سازندگی در یادداشتی به قلم فرزانه ترکان عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران تحت عنوان «پیگیری مطالبات زنان» نوشت: «هر انتخاباتی که انجام شده- اعم از انتخابات شورای شهری و ریاست جمهوری و مجلس- همه و همه در اولویت خود توجه به حقوق و مطالبات زنان را بیان کردهاما در اکثر مواقع در حد شعار باقی مانده و حتی برخی موارد اصطلاحی که به کار میبرند که زنان ابزاری برای کسب هویت اجتماعی نگاه شدهاند اما بعد از رأیآوری مطالبات را فراموش کرده و اولویتهای دیگری را قرار دادهاند و همین رویه غلط زمینه ایجاد دلسردی و ناامیدی را بهوجود آورده است.»
در ادامه این مطلب آورده است: «انتخابات مجلس در پیش است اما خود نمایندگان زنان مجلس آنگونه که بایدوشاید برای کسب مطالبات زنان تلاش نکردند. چه نمایندگان آقا و چه خانم اصلاحطلب که همواره مدعی توجه به مطالبات زنان بودهاند در بزنگاه مصلحتاندیشی شدهاند.»
چطور میخواهیم اعتماد مردم به اصلاحطلبان را برگردانیم؟
سازندگی نوشته است: «این موضوع در مورد ریاست جمهوری و مجلس صادق بوده است. آقای روحانی در تمامی نطقهای انتخاباتی خود به این مقوله پرداخت که مطالبات زنان باید جدی گرفته شود اما حتی حداقلهای مطالبات زنان مثل توجه به حضور زنان در پستهای اجرایی و حضور زنان در کابینه متأسفانه چشمپوشی شد. اینکه در آینده چطور میخواهیم این اعتماد را برگردانیم کار سختی است.» اظهارات مدعیان اصلاحات مبنی بر جدی نگرفتن مطالبات زنان از سوی رئیسجمهوری ناظر به وعدههای توخالی دولت تدبیر و امید مانند «تشکیل وزارت زنان»، «بیمه زنان سرپرست خانوار» و «حضور وزیر زن در کابینه» است. این دست اظهارات اصلاحطلبان مبنی بر اینکه «زنان را برای انتخابات و سیاهیلشکر نخواهیم» حاکی از واقعیتی است که در جبهه اصلاحات وجود دارد.
بزک چهره منحوس پهلوی در روزنامه مدعی اصلاحات
صادق زیباکلام، فعال سیاسی اصلاحطلب در مصاحبه با روزنامه شرق در پاسخ به سؤالی درخصوص وضعیت ایران در دوره پهلوی اول، گفت: «اگر کسی سوم اسفند سال ۱۲۹۹ از ایران خارج میشد و در شهریور سال ۱۳۲۰ به ایران بازمیگشت، باورش نمیشد که این سرزمین همان ایران است. رضاشاه در تمام ابعاد ایران را متحول کرد؛ بنابراین هیچتردیدی وجود ندارد که رضاشاه در حوزه توسعه اقتصادی بیبدیل عمل کرد.»
زیباکلام در بخش دیگری از این مصاحبه در پاسخ به اینکه «نقش انگلستان در رویکارآمدن رضاخان را چگونه ارزیابی میکنید؟» گفت: «نقش انگلستان را صفر و حتی زیر صفر میدانم. مهمترین عاملی که باعث شد رضاخان در اردیبهشت سال ۱۳۰۵ از فرمانده اصلی کودتا به رضاشاه تبدیل شود، تلاش وجودی خودش بود و این موضوع هیچ ارتباطی به انگلستان یا آمریکا ندارد... روح انگلستان هم از کودتا خبر نداشت، چه رسد به طرح و برنامهریزی کودتا.»
لازم به یادآوری است که چندی پیش نیز روزنامه سازندگی، خیانت شاه به جدایی بحرین را وارونه جلوه داده بود. اما بزک یک جلاد دیکتاتور توسط فردی که مدعی دموکراسی است و خود را استاد دانشگاه میداند شاید امری بسیار عجیب بهنظر برسد اما اگر کسی سوابق زیباکلام را در مواضع و اظهاراتش کاملاًً بداند این موضوع برایش چندان عجیب نخواهد بود. رضاخان نگهبان اصطبل سفارت هلند بود و اینکه چگونه او ازآنجا به کاخ پادشاهی رسید را باید در خوشخدمتیهایش برای استعمار پیر جستوجو کرد. برای نمونه: رضاخان با قزاقهایش توانست قیام سردار رشید مبارزه علیه استعمار، یعنی میرزا کوچکخان را در هم بکوبد و یارانش را تار و مار کند. او در کشتن افراد ضداستعمار پرونده قطوری دارد. کسانی مانند شهید آیتالله حسن مدرس. او همچنین شخصی به نام دکتر احمدی را به استخدام گرفته بود که با سرنگ هوایش، شهره عام و خاص بود. دکتر احمدی با دستور شخص رضاخان، افراد را در زندان به قتل میرساند. به دستور او دهان فرخی یزدی را در زندان دوختند و سپس وی را به طرز وحشیانهای کشتند. افرادی که شناختهشدهای به دستور رضاشاه کشته شدهاند که ذکر همه آنها در این نوشته ممکن نیست؛ کسانی از قبیل میرزاده عشقی. گوینده به طرزی حیرتآور مدعی شده انگلستان در روی کار آمدن رضاخان هیچ نقشی نداشته و حتی «روح انگلستان [!!] هم خبر نداشته» اینکه زیباکلام این ادعا را خودش از روح انگلستان شنیده یا استنباط خودش است، نمیدانیم. اما حقیقت ماجرا چیست؟ «حسن اعظام قدسی» متولد 1269 شمسی است. او پس از به توپ بستن مجلس در اواخر قاجاریه مدتی را به طالقان رفت و مدتی نیز در شهر رشت بود تا اینکه در سال 1322 شمسی نماینده مردم قزوین در مجلس شورای ملی شد. او در کتاب خاطرات خود نقلقولی از یکی از نمایندگان دوره چهارم مجلس از مشهد به این شرح مینویسد: «من با کنسول انگلستان در مشهد رفاقت داشتم و بعد از کودتا [کودتای رضاخان] که نزد وی رفتم و سؤال کردم که هدفتان از کودتا چه بوده، کنسول در پاسخ گفت: وقتی قرارداد ۱۹۱۹ شکست خورد ما برنامههای وسیع و گستردهای برای ایران داشتیم.» ازجمله اشاره میکند به کودتا برای تداوم سلطه انگلستان بر ایران، سرکوب سرحدداران و عشایر، برخورد با روحانیت و جمعکردن بساط روحانیت، جمعکردن بساط عزاداری سیدالشهدا(ع)، تداوم غارت نفت ایران و... که این سیاستها کاملاًً در دوره رضاخان پیاده شد.
بهراستی فرخی یزدی که گویا امروز را میدیده، چه خوش گفته است:
راستی، نبْود بهجز از افسانه و غیراز دروغآنچهای تاریخ وجدانکش حکایت میکنی
بیجهت از خادم مغلوب گویی ناسزابیسبب از خائن غالب حمایت میکنی
از رضا [شاه] جز نـارضایی حـکمفرما گرچه نیستبعد از این از او هم اظهار رضایت میکنی
مردم از اصلاحطلبان دلخور هستند
روزنامه زنجیرهای همدلی تیتر 1 خود را به گزارشی با عنوان «انقلاب در اصلاحات» اختصاص داده و به نقل از محسن آرمین، محکوم فتنه 88 نوشته است: «مشکل اصلاحطلبان نداشتن یک گفتمان جدید و ناظر به اصلیترین مشکلات کشور است که عدالتخواهی و فسادستیزی بخشی از آن است. مشکل اصلاحطلبان به گمان من این است که گفتمان آنها بهاندازه کافی منسجم، رادیکال، صریح و شفاف نیست. گفتمانی که پیشازاین وجود داشت با توجه به تحولات سیاسی و اجتماعی سالهای اخیر نیاز به بازسازی دارد.» همدلی همچنین به نقل از حمیده زرآبادی نماینده اصلاحطلب مجلس نوشته است: «سرمایههای اجتماعی در حال حاضر از مجریان تفکر اصلاحات دلخور هستند، نه از تفکر اصلاحات. اینکه مردم از افراد اصلاحطلب دلخور باشند به معنی این نیست که گرایششان را تغییر دهند، این دو مقوله متفاوتی است.»
زرآبادی گفته است: «یک موقع شما از تفکر دلخور هستید یکوقت از مجری تفکر دلخورید. من فکر میکنم سرمایه اجتماعی در حال حاضر از مجریان تفکر اصلاحات دلخور هست که این باید اصلاح شود. چیزی که مطرح میشود درواقع دلخوری از مجریان اصلاحات است که مردم از آنها انتظار داشتند گامهای بهتر و مؤثرتری بردارند.»
لازم به یادآوری است که پسازآنکه خاتمی اعلام کرده بود «مردم دیگر به تَکرار میکنم، روی خوشی نشان نمیدهند» سعید حجاریان هم در مصاحبهای گفت: «امروز برخی از مردم میگویند شما گفتید به روحانی رأی بدهید تا شرایط بهسامان شود اما اینطور نشد فلذا دیگر با طناب شما به چاه نمیرویم». پسازاین قبیل اظهارات بود که یکی یکی مدعیان اصلاحات لب به اعتراف گشودند. دو روز پیش هم عبدالله مؤمنی، فعال سیاسی اصلاحطلب در یادداشتی در سازندگی، «بیثباتی، بیسامانی و تضعیف اصلاحات» را وضعیت امروزی اصلاحطلبان دانسته بود. نکته مهم در اینگونه اظهارنظرها این است که 6 سال از دولت روحانی گذشته و تا انتخابات مجلس و ریاست جمهوری زمان زیادی باقی نمانده است!
فعالان اقتصادی ایران عملاًً از اروپا قطع امید کردهاند
روزنامه اعتماد روز گذشته در صفحه اقتصادی خود گزارشی از جلسه اتاق مشترک ایران و آلمان و مباحثه مطروحه درباره کانال مالی اروپا موسوم به اینستکس پرداخت و نوشت: «اتحادیه اروپا که از زمان اعلام تصمیم ترامپ در خروج از برجام، تأکید کرده بود با این تصمیم مخالف است و تلاش خود برای حفظ توافق هستهای را ادامه خواهد داد، در عمل هیچ تغییر عمدهای بهوجود نیاورده و به اعتقاد خوانساری این موضوع برای ایران غیرقابلقبول است. او[خوانساری، رئیس اتاق بازرگانی تهران] گفت: اروپا به وعدههای خود در برجام عمل نکرد. اینستکس در طول ماههای گذشته سه مدیرعامل عوض کرده و هیچ اقدام عملی نداشته است. این را باید در نظر گرفت که اگر اروپا از ایران نفت نخرد، عملاًً اینستکس فایدهای نخواهد داشت. اروپا نمیتواند انتظار داشته باشد که ایران از آنها کالا بخرد اما آنها در مقابل هیچ وارداتی از ما نداشته باشد، ازاینرو ما مجبوریم که انتخابهای خود از غرب را محدود کنیم. ما در مقابل فشارهای آمریکا ایستادیم و وقتی اروپا نتوانست با ما همراهی کند، قطعاً نگاه ما به کشورهای شرقی و همچنین توان داخلی خواهد بود. صحبتهای خوانساری نشان میدهد که بسیاری از فعالان اقتصادی ایران در ماههای گذشته عملاًً از اروپا قطع امید کردهاند و در این ماهها یا تلاششان بر تولید کالاهای داخلی بوده یا نیازهایشان را از دیگر گزینهها مانند چین تأمین کردهاند.»
گفتنی است تحرکات اروپا در چند مقطع طی 16 ماه گذشته، معطلکردن و مهار ایران بهجای انجام تعهدات بوده است. آنها درحالیکه از ایران میخواستند در برجام بماند، از همه طرف به برجام شلیک کردند. سه دولت اروپایی متعهد شده بودند ضمن مقابله با تحریم بانکی و مالی، از ایران نفت بخرند. اما نهتنها چنین نکردند، بلکه انگلیس حتی علیه فروش نفت ایران کارشکنی کرد. ما نباید 16 ماه معطل اروپا میماندیم، درحالیکه آقای روحانی 16 سال قبل، چوب اعتماد به اروپا را خورد. آن زمان هم اروپاییها به بهانه اعتمادسازی، خواستار دست نگهداشتن و تعلیق موقت ششماهه شدند اما پس از چند بار تمدید که ما را دو سال معطل گذاشت، گفتند بهترین تضمین، تعلیق دائمی است!