kayhan.ir

کد خبر: ۱۷۱۳۷۷
تاریخ انتشار : ۰۹ مهر ۱۳۹۸ - ۲۰:۵۳
بازخوانی مکتوب مستند « خارج از دید۲ »

ردپای بهائیان در نفوذ اقتصادی به کشور




  حالا مشابه انجمن مدیران جهانی،‌ انجمنی برای تمرکز روی ایران تاسیس شده بود به‌نام انجمن مدیران ایرانی. انجمن مدیران ایرانی در کانادا و در سال 1386 تاسیس شد. این انجمن، یک دوره هم در داخل ایران برگزار کرد به اسم «کارآفرینی و کسب‌وکار». در همین دوره بود که اساتید نخبه شناسایی شدند و بانک اطلاعاتی از کارآفرینان و مدیران ایرانی تشکیل شد. سیامک نمازی هم برای برگزاری دوره‌های این انجمن در داخل ایران، واسطه شد و با جاهایی مثل دانشگاه شریف، سازمان برنامه‌وبودجه، اتاق بازرگانی و دفتر سازمان ملل متحد در تهران ارتباط برقرار کرد. ماموریت سایپ برای این انجمن این بود که در بین پنج تا ده سال، شبکه‌ای از نخبگان جوان ایرانی به‌خصوص در عرصۀ کارآفرینی و استارت‌آپ را در ایران راه‌اندازی کند و به‌تدریج آنان را با حوزۀ توسعۀ سیاسی و اقتصادی درگیر کند.
اغتشاشات سال 1388 فضای کار را ناگهان متوقف کرد. برای غربی‌ها این امید می‌رفت که آشوب‌ها بتواند سرنوشت کشور و نظام حاکم را دگرگون کرده و دیگر نیازی به فعالیت‌هایی از این طریق نباشد. سال 1389 اما از آن اغتشاشات هیچ چیز باقی نمانده بود. اتاق‌های فکر غربی خیلی زود به این نتیجه رسیده بودند که انقلاب رنگی در ایران ممکن نیست. غربی‌ها بعد از این و با تحریم‌های همه‌جانبه هم، به آن‌چه که می‌خواستند نرسیده بودند. برای همین بود که فاز جدید فعالیت‌های انجمن مدیران ایرانی (آي.اِیم) شروع شد. انجمن، سال 1393 و 1394، کنفرانس آی‌بِریج را زیر نظر سایپ و در کالیفرنیای آمریکا و برلین آلمان برگزار کرد. در این کنفرانس‌ها، نخبگان و کارآفرینان ایرانی از داخل ایران با ایرانیان مقیم آمریکا و اروپا که در عرصۀ آی‌تی و فناوری‌های نوین فعال بودند آشنا شدند و دیدار کردند. تلویزیون صدای آمریکا از این کنفرانس گزارشی ارائه کرد که نشان می‌داد دو هزار ایرانی در این کنفرانس شرکت کرده‌اند. کمی بعد، اسنادی به دست آمد که نشان می‌داد کنفرانس فقط جنبۀ اقتصادی و کسب‌وکار نداشته است. مسالۀ اصلی طرح شده در این کنفرانس، شبکه‌سازی اجتماعی ایرانیان داخل و خارج از کشور و نفوذ در بدنه اقتصادی بود تا ماموریت‌هایی را هم بتوانند در فرصت‌هایی که پیش می‌آید به انجام برسانند. این ایرانیان خارج از کشور اما سوابقی داشتند که نشان می‌داد با کدام مراکز اطلاعاتی در ارتباطند.
به‌عنوان مثال خانوادۀ الهیان، یک خانوادۀ ایرانی و عضو فرقۀ بهایی بودند که در زمان طاغوت ثروت بزرگی در کشور به هم زده و سپس از کشور رفته بودند. کامران و زهره الهیان، دو عضو این خانواده 29 سال در آمریکا و غرب تجربۀ راه‌اندازی شرکت و کارآفرینی داشتند و گفته می‌شد ده شرکت به دست این دو نفر تاسیس شده بود. اسرائیل، مرکز مقدس بهاییان است و از همین‌جا ارتباط خانوادۀ الهیان با اسرائیل نیز پررنگ شد. برخی از شرکت‌هایی که این دو در داخل خاک فلسطین‌اشغالی تاسیس کردند، پروژۀ مدارس آنلاین غزه بود تا نفوذ فرهنگی در باریکۀ غزه را به‌دست بگیرند. هم‌چنین خانواده الهیان در فلسطین‌اشغالی، وظیفۀ مدیریت فضای سیاسی بحران میان اعراب و رژیم‌صهیونیستی از طریق شبکه‌سازی اجتماعی را به‌عهده‌دارند و از یک طرف نیز با شاهزاده بن طلال و دیگر سرمایه‌دار‌ان کلان نفتی خاندان سعودی هم در ارتباط هستند. همکاری کامران الهیان با وزارت خارجۀ آمریکا و سازمان ملل، در پوشش کارآفرین خیّر انجام می‌شود. خانوادۀ الهیان یکی از مغزهای متفکر پشت کنفرانس آی‌بریج بودند.
در میان حامیان آی‌بریج و مشاوران بین‌المللی شرکت‌های استارت‌آپی ایران، نام‌های دیگری هم دیده می‌شوند که از همکاران کاخ سفید و وزارت خارجۀ آمریکا بوده‌اند. نام‌هایی چون رکسانا وِرزا، لیلی صرافان و جِف هافمن.
رکسانا وِرزا، که نامش به عنوان پولدارترین دختر زیرسی ساله در ایران معرفی شد، مدتی کارمند مایکروسافت و سپس مدیر یک شتاب‌دهندۀ استارت‌آپ در فرانسه شد. او با لیلی صرافان، از اعضای نایاک -شورای ملی ایرانیان آمریکا- در ارتباط بود و در سال 1393 همراه با لیلی صرافان به عنوان اولین مربیان استارت‌آپی یکی از شرکت‌های ایرانی وارد تهران شدند.
جلسات آنان در تهران اما منحصر به استارت‌آپ‌ها نمی‌شد. خود رکسانا ورزا با اعضای برخی از خانواده‌های منافقین اعدامی و نیز توابین گروهک منافقین در استان زنجان ملاقات کرده و سپس ملاقاتی با استاندار زنجان نیز داشته است. لیلی صرافان هم که به عنوان مربی استارت‌آپ‌ها با رکسانا ورزا وارد ایران شد، به‌جز فعالیت در نایاک، همکار بنیاد کلینتون و از اعضای کمپین انتخاباتی هیلاری کلینتون بود. وی با لابی صهیونیستی جی.استریت نیز ارتباط داشت. به جز این دو، جف هافمن نیز همکار وزارت خارجۀ آمریکا و کاخ سفید بود. او در زمینه استارت‌آپی با رژیم‌اشغالگر قدس و با شیمون پرز رئیس‌این رژیم نیز در ارتباط بوده است.
به غیر از همه این‌ها، افراد دیگری نیز پشت کنفرانس آی‌بریج بودند. مثلا داریوش زاهدی، مدیر مرکز کارآفرینی و توسعۀ غرب آسیا از بستگان اردشیر زاهدی و یا حمید بیگلری عضو شورای روابط خارجی آمریکا، تنها بخشی از اسامی مرتبط با آی‌بریج بودند. آی‌بریج، در واقع به مثابۀ پلی بود میان ایرانیان داخل با نیروهای سلطنت‌طلب و بهایی که با پوشش اقتصادی عمل می‌کرد و راه را برای دیدارهای میان این دو باز می‌کرد. دیدارهایی که منجر به ارتباطات آینده می‌شد.
حالا با این ارتباطات گسترده که در دل تهران و در درون مرزهای جمهوری‌اسلامی رخ می‌داد، وزارت خارجه آمریکا، یک گام پیشتر گذاشت؛ گام بلند آمریکا برای ساخت شبکۀ اجتماعی در دل تهران.