پشت پرده فضاسازی آمریکا علیه ایران در قضیه حمله به آرامکو چیست؟
ایمان ایرانی
حمله پهپادی انصارالله یمن به تاسیسات نفتی آرامکو عربستان سعودی اگرچه اولین حمله از این نوع نیست اما اهداف، ابعاد و میزان خسارتهای وارده به شکلی است که میتوان گفت جنگ یمن پس از این حمله وارد مرحله تازهای شده است. در این حملات پالایشگاه بقیق و پس از آن میدان نفتی حقل خریص مورد اصابت قرار گرفته و خسارات شدیدی دیدند.
منابع مطلع میگویند نزدیک به 6 میلیون بشکه از تولید نفت عربستان از مدار خارج شده و این مسئله شوک بزرگی به اقتصاد جهانی وارد کرد که دامنه آن از قیمت انرژی گذشته و بازار طلا، بورسها و ارزش پول ملی برخی کشورها را هم از خود متأثر کرد.
بیبیسی در گزارشی درباره اثرات اقتصادی این حملات گزارش داده است؛ «در معاملات اولیه (دوشنبه 25 شهریور) بازار نفت، قیمت هر بشکه نفت برنت برای معاملات آتی با ۲۰ درصد افزایش به ۷۱ دلار و ۹۵ سنت رسید.این میزان جهش قیمت نفت بالاترین رکوردی است که از سال ۱۹۹۱ میلادی تا کنون ثبت شده است.
قیمت هر بشکه نفت وست تگزاس اینترمیدیت برای معاملات آتی هم با ۱۵/۵ درصد افزایش به ۶۳ دلار و ۳۴ سنت رسید که در مقیاس روزانه، این رشد قیمت در ۲۱ سال اخیر بیسابقه بوده است...قیمت طلا هم با افزایش مواجه شد، هر اونس طلا با یک درصد افزایش، در معاملات آتی ( SPOT GOLD) به بالای ۱۵۰۳ دلار رسید؛ قیمت طلا معمولا در زمان بیثباتی سیاسی یا اقتصادی به دلیل محل سرمایهگذاری مطمئنتر از دید سرمایهگذاران افزایش مییابد».
این حملات با واکنشهای بسیاری مواجه شد. اما در میان همه واکنشها، مواضع آمریکاییها از همه جالبتر است. دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا در توییتی نوشت: «خطوط عرضه نفت عربستان سعودی هدف حمله قرار گرفته. دلایلی برای این باور هست که میدانیم کار چه کسی بوده، ما بسته به تایید موضوع آماده اقدام نظامی هستیم، اما منتظریم عربستان سعودی نظر خود را درباره اینکه به باور آنها چه کسی عامل این حمله بوده بگوید و اینکه تحت چه شرایطی اقدام خواهیم کرد!»
پمپئو وزیر خارجه آمریکا مستقیما انگشت اتهام را به سوی ایران دراز کرده و مدعی شده است ایران تا به حال صد حمله به عربستان انجام داده و هیچ نشانهای نیست که حمله دیروز از خاک یمن انجام شده باشد!
همزمان رسانههای آمریکایی نیز به میدان آمده و در حال فضاسازی علیه جمهوری اسلامی ایران هستند. یک مقام ناشناس آمریکایی به رویترز گفته است: «شکی نیست که ایران مسئول این حمله است. هر طور که ماجرا را میشکافید،گریزی از این (تعبیر) نیست. نامزد دیگری وجود ندارد. شواهد هیچ جهت دیگری جز مسئولیت ایران را نشان نمیدهد.» خبرگزاری آسوشیتدپرس هم به نقل از مقامهای ارشد دولت آمریکا که نامشان فاش نشد گزارش داد که ارزیابی اطلاعاتی، از جمله تصاویر ماهواره ای، موید این نظر است که ایران مسئول حملات روز شنبه بود.
اینها تنها گوشهای از جریان رسانهای و عملیات روانی آمریکاییها علیه ایران در این موضوع است. البته این نخستین بار نیست که آمریکا و عربستان بهطور مستقیم ایران را مورد تهمت قرار میدهند. مهمترین سؤالی که پیش میآید، علت و هدف این هیاهوهاست. آیا به راستی آمریکاییها قصد تجاوز به ایران را دارند و با این جنجالها دنبال زمینهچینی هستند؟
دو نکته احتمال فوق را رد میکند. اول از همه آنکه آمریکا اگر اهل درگیری با ایران بود و چنین جرأتی داشت، وقتی پهپاد دویست و چند میلیون دلاری آنها با شلیک موشک ساقط و آبرویشان رفت، کار میکردند و دست به اقدامی میزدند. اما آنها که بهتر از هرکسی میدانستند تجاوز و تعرض به ایران چه عواقبی دارد، کنار کشیدند و دست به حماقت نزدند. لذا مواضع ترامپی که از حیثیت آمریکا و ارتش آن جرأت دفاع ندارد، چیزی جز بلوف نیست.
نکته دوم آنکه بههرحال آمریکا عربستان سعودی را صدها میلیارد دلار دوشیده است و قرار بوده از این کشور محافظت کند. اما امروز میبینیم که علیرغم آن همه هزینه و انواع و اقسام سامانهها و جنگافزارها، چند پهپاد ارزان قیمت، عربستان سعودی را فلج کردهاند. در چنین شرایطی مسئولان سعودی و افکار عمومی از خود میپرسند، نتیجه آن همه هزینه همراه با توهین، چه شد و چیست؟
برگردیم به سؤال نخست؛ چرا آمریکاییها و همینطور آلسعود، ایران را در این ماجرا و اتفاقات مشابه متهم میکنند؟ پاسخ اصلی را باید در سرنوشت جنگ یمن که چهار سال و نیم از آن میگذرد جست. این جنگ با عملیاتی با عنوان «طوفان قاطعیت» آغاز شد و قرار بود یک پیروزی سریع و قاطع را برای ریاض رقم بزند. اما «طوفان قاطعیت» به «باتلاق خفت» تبدیل شده است و کار به جایی رسیده که انصارالله تهدید میکند اگر عربستان دست از تجاوز نکشد، ریاض را هم تصرف خواهد کرد!
در واقع آمریکا و عربستان با چنین اتهاماتی به دنبال آن هستند که اندکی از خفت و خواری نتیجه این جنگ بکاهند. ثروتمندترین کشور منطقه و بزرگترین قدرت نظامی دنیا قادر نیستند از پس یک گروه شبهنظامی برآیند! پس باید طرف حساب خود را طرف قدری همچون جمهوری اسلامی معرفی کنند تا بگویند بله! اگر زمینگیر شدهایم و شکست خوردهایم، از ایران خوردهایم، نه انصارالله یمن.
میگویند پیش از حمله به یمن جمعبندی جبهه غربی، عبری، عربی آن بود که برخورد با محور مقاومت را باید از ضعیفترین حلقه آن یعنی یمن، آغاز کرد و سپس سراغ حلقههای بعدی رفت. اینک همان به خیال آنها ضعیفترین حلقه مقاومت، دو جین از گردن کلفتهای منطقه و فرامنطقه را زمینگیر کرده و با یک عملیات خود اقتصاد جهان را به لرزه انداخته است. این صحنه نابرابر را تنها میتوان با ایمان به این وعده صادق حضرت حق فهمید که؛ «كَم مِن فِئَهٍ قَليلَه غَلَبَت فِئَهً كَثيرَهً بِإِذنِ الله وَالله مَعَ الصّابِرينَ» ، چه بسیار گروههای کوچکی که به فرمان خدا، بر گروههای عظیمی پیروز شدند! و خداوند، با صابران و استقامتکنندگان است. (سوره مبارکه بقره/ آیه 249)