kayhan.ir

کد خبر: ۱۷۰۸۳۴
تاریخ انتشار : ۰۳ مهر ۱۳۹۸ - ۱۸:۴۹
غربی ها گرفتار گرداب تناقضات

گزارش رسانه های غربی از پیامدهای حفظ حجاب در اروپا




 اشاره
یکی از محوری‌ترین مفاهیمی‌که تمدن غربی بدان می‌بالید و حاملان و طرفداران این تمدن در حوزه‌های جغرافیایی دیگر، این مفهوم را تبدیل به پتکی کرده بودند و آن را مداوم بر سر سایر فرهنگ‌ها و تمدن‌ها می‌کوبیدند، مفهوم «تساهل» بوده است.
اما، دنیای غرب که با بهره‌گیری از این مفهوم طی سده‌های اخیر، بر بسیاری از جوامع مسلط شده بود، اکنون خود را ناچار می‌بیند که بر عکس همین مفهوم عمل بکند و البته، پیامد این گرفتار شدن در این تناقض هم چیزی جز فروپاشی ساختار ذهنی جهانیان در مورد متساهل بودن غرب نیست؛ ذهنیتی که القا شده بود و تا کنون جزو مسلمات انگاشته می‌شده است.
 کشور‌های اروپایی و آمریکا تا همین چند دهه گذشته و به‌طور دقیق‌تر، تا زمان وقوع انقلاب اسلامی ایران در سال 1357، نسبت به افراد با «حجاب» حساسیت نشان نمی‌داده‌اند.
اما، در پی وقوع این انقلاب و تبدیل شدن حجاب به نماد انقلاب ایران و گسترش اسلام در غرب، کشورهای اروپایی نیز به مرور و یکی پس از دیگری، مقابل حجاب ایستاده‌اند. همین اتفاق برای تمدنی که مدعی آزادی و تساهل است، ویران‌کننده خواهد بود و به‌نظر می‌رسد که اروپایی‌ها عملاً این تناقض را پذیرفته‌اند و چاره‌ای جز این ندارند.
در شرایط حاضر، منافع غربی‌ها اقتضا می‌کند که حضور زنان محجبه در کشورهای خود را برنتابند و بر یکی دیگر از ارزش‌های ادعایی خود، یعنی «تساهل»، خط بطلان بکشند. آنها عملاً به این نتیجه رسیده‌اند که تساهل خوب است اگر منافع غرب را تأمین کند و بد است، اگر آن را به خطر بیندازد! سایر ارزش‌های دیگر که غربی‌ها تا کنون سنگ آن را به سینه می‌زده‌اند، نیز این‌گونه یکی یکی به مسلخ رفته‌اند.
سرویس خارجی
  هر نظام و تمدنی برای خودش یک سری مبانی دارد و تا زمانی که نخبگان، نیروها و اقشار مختلف مردم به آن مبانی و اصول اعتقاد دارند و خودشان را به آنها پایبند می‌دانند، این تمدن می‌تواند پابرجا بماند. اما، از زمانی که انسان‌ها و خصوصاً نخبگان یک حوزه تمدنی، نسبت به صحت و درستی اصول موضوعه و بنیانی آن تمدن، دچار شک و‌ تردید شوند و یا از این اصول خود، به هر دلیلی عدول کنند، تمدن مورد نظر نیز ثبات و بالندگی خود را از دست خواهد داد. این پدیده به‌نظر می‌رسد که اکنون عارض غرب شده است.
تمدن غربی و اروپایی را می‌توان امتزاجی از سه مولفه دانست: 1) علم، 2) سرمایه، و 3) استعمار. دو مورد آخری به بحث ما چندان مربوط نمی‌شوند و به همین خاطر نیز از آنها عبور می‌کنیم. در اینجا بحث ما در‌باره علم و باور غربی‌ها نسبت به اصول موضوعه علمی و فلسفی خودشان است. آنها به این اصول باور داشته و جهان را نیز بر اساس همین باور، فهم و سازماندهی کرده‌اند. غربی‌ها در جغرافیا، خود را در مرکز قرار داده و دیگر مکان‌ها را خاور دور و نزدیک و... نامیده‌اند. آنها در مورد تاریخ نیز همین‌گونه عمل کرده و قرون و اعصار را به دوره‌های باستان، وسطی، جدید و مدرن تقسیم کرده‌اند و خودشان را، در پایان تاریخ قرار داده‌اند.
غربی‌ها همین رویه را در بسیاری از حوزه‌های دیگر نیز به کار گرفته و ایده‌های خود را به سایر فرهنگ‌ها و تمدن‌ها هم تحمیل کرده‌اند.
در هر حال، تا کنون این‌گونه القا می‌شده است که اندیشمندان اروپایی و غربی به ارزش‌ها و اصول مورد نیاز برای سعادت بشری در این جهان دست یافته‌اند. این ایده غربی‌ها که در جنبش روشنگری فرانسه در قرن هجدهم ریشه دارد، توسط خود اندیشمندان غربی که خود را «پست مدرن» یا نام‌های دیگر می‌خوانند، رد شده است.
در حوزه عمل نیز غربی‌ها دچار تناقض شده و سیاست‌های متناقضی را به اجرا در می‌آورند. در این ارتباط مصادیق زیادی را می‌توان ردیف کرد و گفت. ولی در اینجا صرفا می‌خواهیم بگوییم که چطور غربی‌ها از یک طرف، حجاب بانوان مسلمان را در کشورهای خود بر نمی‌تابند و در همان حال، به بی‌بند و باری و بی‌حجابی در کشورهای دیگر دامن می‌زنند.
در ارتباط با این دگردیسی شاید بتوان گفت که اندیشمندان اولیه غربی وقتی از تساهل صحبت می‌کرده‌اند، فکر نمی‌کرده‌اند که سیاست و منافع کشورها و قدرت‌های غربی به راحتی می‌توانند از ایده‌های آنها به‌عنوان شعارهایی برای صاف کردن جاده جهت تسلط خود بر کشورهای دیگر استفاده کنند.
در هر حال، وقتی که غربی‌ها حجاب را در جوامع خود بر نمی‌تابند و در جوامع هدف، به بی‌حجابی و سست‌کردن بنیان خانواده دامن می‌زنند، آشکارا به این نتیجه رسیده‌اند که «ارزش‌ها تا زمانی ارزش هستند که در خدمت منافع ما (غربی‌ها) باشند و اگر تعارضی میان یک ارزش و منافع غرب ایجاد شود، این ارزش هر چه که باشد، یک شبه تبدیل به ضد ارزش می‌شود.» از نگاه غرب، فقط یک ارزش همیشگی وجود دارد و آن، «آقایی و سروری همیشگی قدرت‌های اروپایی و آمریکا بر جهان» است! بر اساس همین نگاه بوده است که غرب سیاه‌پوستان آفریقایی را در آمریکا به خدمت گرفته و در مورد سرخ‌پوستان نیز عملاً معتقد بود که «یک سرخ‌پوست خوب، سرخ‌پوست مرده است»!
همه علیه حجاب
در کشورهای اروپایی مقابل زنان باحجاب، هیچ تساهلی در کار نیست و همه، از نهادهای سیاسی حاکم گرفته تا نیروهای پلیس و گروه‌های نژادپرست، این زنان را هدف قرار داده و می‌دهند.
مقامات و نهادهای حاکم قوانین ضد حجاب را به تصویب می‌رسانند، نیروهای پلیس یا خودشان زنان با حجاب را مورد آزار و اذیت قرار می‌دهند و یا اینکه دست اوباش و گروه‌های نژادپرست را برای کتک کاری و ضرب و جرح زنان مسلمان باز می‌گذارند.
در مورد گروه‌های تندرو و نژادپرست هم روزی نیست که خبرهای حملات آنها، که حتی منجر به قتل نیز می‌شوند، گزارش نشود.
این پدیده در همه کشورهای اروپایی مشاهده می‌شود، ولی در شمال غرب این قاره و در کشورهایی مثل آلمان، بلژیک، فرانسه و انگلیس، پررنگ‌تر از سایر کشورها است.
در اینجا بحث خود را با‌ اشاره به قوانینی که اروپایی‌ها علیه بانوان باحجاب تصویب کرده‌اند، ادامه می‌دهیم.
اتحادیه اروپا در اواخر سال 1395 ممنوعیت حجاب را در محیط‌های کار کشورهای عضو تصویب کرد. طبق این قانون، کارفرمایان می‌توانستند، کارکنان خود را وادار به کشف حجاب کنند و اگر با مقاومت مواجه می‌شدند، می‌توانستند، فرد امتناع‌کننده را اخراج نمایند.
در فرانسه دو مجلس ملی و سنای این کشور در سال 2014 قانونی را تصویب کرده‌اند که بر اساس آن، دختران دانش‌آموز از داشتن حجاب در مدارس این کشور منع می‌شده‌اند.
پیش از نیز اغلب مدارس فرانسه به سختی به دانش‌آموزان خود اجازه می‌دادند با پوشش اسلامی در کلاس‌های درس حاضر شوند. مقامات فرانسوی در سال 2010 هم استفاده از حجاب در اماکن عمومی این کشور را ممنوع کرده و برای زنان باحجاب، معادل ۱۵۰ یورو جریمه در نظر گرفته‌اند.
در اسپانیا و در شهرهایی نظیر بارسلون، حجاب اسلامی در برخی اماکن عمومی نظیر دفاتر شهرداری، بازارهای عمومی و کتابخانه‌ها ممنوع اعلام شد. اولین بار در سال ۲۰۱۰، شورای محلی «کاتالان» در شهر «لییدا» قانون ممنوعیت حجاب کامل برای زنان مسلمان در اماکن عمومی را تصویب کرد.
 مدارس اسپانیا نیز با دانش‌آموزان باحجاب، رفتار درستی ندارند؛ برخی مدارس داشتن حجاب را ممنوع کرده، برخی از ثبت‌نام دختران باحجاب امتناع کرده و برخی نیز به‌خاطر داشتن حجاب، دانش‌آموزان را اخراج می‌کنند.
در آلمان حداقل چهار ایالت داشتن روسری برای زنان معلم را ممنوع کرده‌اند. البته، این فقط شامل زنان مسلمان می‌شود و استفاده از مظاهر دینی برای مسیحیان و یهودیان محفوظ است!
در انگلیس، حزب«یو.کی.آی.پی» نخستین حزبی است که خواستار ممنوعیت کامل حجاب شده است. البته، برخی مدارس محدودیت‌هایی را برای دانش‌آموزان محجبه ایجاد می‌کنند.
پارلمان هلند نیز در تیر 1389 قانون ممنوعیت حجاب را تصویب کرده است. مبارزه نهادهای رسمی ‌این کشور با حجاب اسلامی به‌طور مداوم ادامه دارد، به‌عنوان مثال در سال 2006 دولت تلاش کرد قانونی را علیه حجاب تصویب کند، اما این روند را رها کرد.
ضرب و جرح و تبعیض
همان طور که‌ اشاره شد، نوعی تقسیم کار نانوشته‌ای میان مقامات دولتی تا گروه‌های سیاسی جهت مقابله با حجاب اسلامی در اروپا وجود دارد؛ مقامات علیه حجاب قانون تصویب می‌کنند، رسانه‌ها با موضوع حجاب به مثل یک تابو برخورد کرده و علیه زنان محجبه جوسازی می‌کنند، نیروهای پلیس یا خودشان مستقیما فرد با حجاب را مورد ضرب و جرح قرار می‌دهند و یا اجازه می‌دهند که دیگران این کار را بکنند. گروه‌ها و افراد تندرو به زنان باحجاب حمله می‌کنند و کارفرمایان و مدیران مدارس نیز قانون دست‌شان را برای برخورد با زنان محجبه باز گذارده است.
در آلمان بر اساس گزارش‌هایی که رسانه‌های این کشور منتشر می‌کنند، علیه زنان باحجاب در بازار کار، تبعیض روا داشته می‌شود و برای زنان محجبه شاغل، شرایط به مراتب سخت‌تر از زنانی است که حجاب ندارند. این زنان در زندگی کاری خود، از موفقیت کمتری برخوردار هستند.
 اخیراً رسانه‌های آلمانی تصاویر برخورد پلیس با یک زن نوجوان باحجاب را منتشر کرده و از حمله نژادپرستان به یک زن باحجاب دیگر در این شهر نیز خبر داده بودند.
در این کشور دختران دانشجو نمی‌توانند با حجاب در محوطه دانشگاه‌ها به راحتی‌ تردد کنند، چون هدف رفتار‌های تبعیض‌آمیز قرار می‌گیرند.
همچنین، زنان باحجاب در بسیاری از کشور‌های اروپایی مجبور هستند برای عبور و مرور در هنگام شب، از محافظ استفاده کنند.
به گزارش خبرگزاری آناتولی، «کریستین لودرز»، رئیس آژانس فدرال مقابله با تبعیض آلمان گفت: زنان دارای حجاب در جامعه آلمان انواع تبعیض را تجربه می‌کنند، اما اغلب شکایتی نمی‌کنند.
وی افزود: این تبعیض‌ها در بازار کار، در باشگاه‌های ورزشی یا حتی در زمان اجاره‌کردن خانه، نسبت به آنها اعمال می‌شود.
جمعیت مسلمانان
در آلمان حدود پنج میلیون مسلمان زندگی می‌کنند. حدود پنج درصد از جمعیت ۱۶ میلیونی هلند، مسلمان هستند و هم اکنون شمار مسلمانان کل اروپا نیز به بیش از 30 ميليون نفر رسيده است.
بيشترين شمار مسلمانان نسبت به مسيحيان، در کشورهای آلمان و اتريش است. چهار درصد جمعيت آلمان و 1/4 درصد جمعيت اتريش را مسلمانان تشكيل مى‌دهند و لذا دين اسلام پس از مسيحيت، دومين دين بزرگ در اين كشورها محسوب مى شود.
وزارت کشور فرانسه تعداد مسلمانان را تقربیا
1/4 میلیون نفر برآورد کرده و اسلام بعد از مذهب کاتولیک مسیحیت، دومین دین این کشور به شمار می‌رود، به‌طورى که تعداد مسلمانان بیش از پروتستان‌ها و یهودیان این کشور است.
علل مقابله با حجاب
نتایج یک نظرسنجی که توسط موسسه رفتارشناسی «موتیو کان» صورت گرفته، نشان می‌دهد که حجاب اسلامی بیش از پیش مورد پذیرش عامه مردم هلند قرار گرفته است.
در فرانسه تعداد زنانی که اسلام می‌آورند در مقایسه با مردان بیشتر است و ناظران تأکید کرده‌اند اسلام آوردن زنان مسلمان، ارتباط چندانی به ازدواج با مردان مسلمان ندارد.
 مقامات فرانسوی پس از تحقیقات، به این نتیجه رسیدند که حجاب تأثیر بسزایی در مسلمان شدن خانم‌های فرانسوی‌تبار داشته است. این نگرانی که حجاب اسلحه‌ای قدرتمند در گسترش اسلام در قاره اروپا می‌باشد، سران کشور‌های اروپایی و فرانسه را به واکنش واداشته است.
بنابراین، فرانسه کشوری که دارای بیشترین مسلمان است و همچنین، دموکراسی در اروپا از این کشور تعریف می‌شود، مخالفت با حجاب را آغاز کرده و دیگر کشورهای اروپایی نیز از فرانسه تبعیت
کرده‌اند.
 اگر امروز دنیای غرب علیه حجاب، قانون تصویب می‌کند و یا برای پوشش زنان، مالیات و جریمه‌هایی را در نظر می‌گیرد، سرمنشأ این حساسیت‌ها، گسترش روزافزون اندیشه اسلامی در غرب و قدرت انقلاب اسلامی ایران است.
اسلام دومین دین بزرگ اروپا است؛ تعداد زنان محجبه در اروپا کم نیست. زنان محجبه‌ای که در عرصه‌های مختلف علمی، هنری و ورزشی، مدارس و دانشگاه‌ها حضور دارند و اجازه نمی‌دهند از آنها استفاده ابزاری بشود، برای غرب تهدید بزرگی محسوب می‌شوند.
در حال حاضر، غربی‌ها حجاب را سمبل اسلام دانسته و نابودی حجاب را نابودی اسلام می‌دانند.
آنها حجاب را مولود اسلام می‌دانند و به‌نظر خود اگر حجاب را نابود کنند، اسلام را نابود خواهند کرد.
علاوه بر آن، غربی‌ها می‌دانند که اگر زنان اروپایی و حتی آنانی که گرایش‌های مذهبی ندارند، آگاه شوند که این نوع پوشش، امنیت را برای آنها به‌وجود می‌آورد، چنین پوششی را انتخاب می‌کنند. زنان اروپایی به خوبی می‌دانند که مسئله بی‌حجابی در غرب مشکلات فراوانی را به‌وجود آورده است.
 غرب برای از بین‌بردن دین، به تخریب نماد‌های آن روی می‌آورد و در این زمینه می‌توان به تخریب مناره‌های مساجد و تهاجم به حجاب‌ اشاره کرد. وجود مناره‌های مساجد، حجاب زنان مسلمان و عزاداری‌های مذهبی، برای افراد غربی غیرمسلمان در جامعه سؤال‌برانگیز خواهد بود. زن محجبه، تبلیغی برای اسلام است که به دلیل استفاده از حجاب، افراد جامعه را به سمت دین مبین اسلام راهنمایی می‌کند.
منابع: خبرگزاری‌های داخلی و خارجی