آش نخورده و دهان سوخته
فیلترینگ تلگرام آنچه میخواستیم، آنچه شد
رضا صفری
اردیبهشت ماه سال گذشته بود که تلگرام، بعد از حمایت چند ساله دولت و استفاده از فضای ویژه و انحصاری تقدیم شده به آن، به دلیل تشنج آفرینی در اغتشاشات دی ماه 96، تبدیل شدن به بستری برای تروریستها، نقش داشتن در التهابات ارزی و از همه مهمتر با هدف تغییر ریل گذاری کشور در حوزه پیامرسانها به این معنا که شبکههای اجتماعی داخلی جایگزین شبکههای اجتماعی خارجی شوند، فیلتر شد. خوشبختانه از همان ابتدای فیلترینگ، گرایش به شبکههای اجتماعی داخلی بیش از پیش شد. با توجه به ذهنیتی که مردم از تلگرام پیدا کرده بودند و همچنین برخی روشنگریهای خواص در رسانهها، همه چیز آماده بود تا این پروژه با موفقیت به سرانجام برسد.
اما بعد از گذشت فقط چند روز از فیلترینگ واقعی تلگرام، به جای اینکه مسئولان شبانهروزی تلاش کنند تا بتوانند حجم انبوه کاربران را که به درستی به پیامرسانهای داخلی آمده بودند، ساماندهی و زیرساختهای لازم و کافی برای رشد آنها فراهم کنند، بهگونهای ناشیانه برخوردی کردند که گویا مشکل ما با نام تلگرام بود. تلگرامیکه از در رانده شده بود، این بار با نامهاتگرام و تلگرام طلایی و با حمایت مسئولان از پنجره وارد شد. تصور کنید که ما در یک شرایط حساس، شبکههای اجتماعی داخلی را به میدان معرکه بفرستیم و نه تنها به اندازه کافی ابزار و ادوات برای آنها تدارک نبینیم، بلکه جلوی پای آنها سنگ اندازی هم کنیم و جالب اینکه با سخنان شیک و شبهروشنفکری کار خود را توجیه همنماییم.
اهمال کاری
در یک فرصت استثنایی
در واقع یک فرصت استثنایی برای رسیدن به شبکههای اجتماعی درتراز جهانی و افقهای بالاتر از آن، با اهمال کاری صورت گرفته به همین راحتی هدر داده شد و علاوه بر آن هزینهای هم از جیب نظام پرداخت شد. این نکته نیز بر اهل فن مخفی نیست کههاتگرام و تلگرام طلایی با وجود اینکه چندین بار مجوز فعالیت آنها تمدید شد، در پایان به بهانه نا ایمن بودن، از سوی google play حذف شدند. البته این خطر حذف شدن از سوی کارشناسان فضای مجازی کشور بارها گفته شده بود. با همه اینها، در ابتدا این مسئولان کشورمان نبودند که به عمر آنها پایان دادند، بلکه در واقع خواسته یا ناخواسته، آنها در کار انجام شدهای قرار گرفتند. هر چند که مدتها پس از این اتفاق، رسماً اعلام شد که سرورهای آنها خاموش شده است و زمان تعیین شده برای مستقل شدن آنها پایان یافته است!
نتیجه مشغول شدن به این کارهای خنده دار، وابسته ماندن به نرمافزارهای خارجی و تضعیف صنعت نوپای پیامرسانهای داخلی به دست خودمان بود.
تأکید کشورهای بزرگ بر استقلال
در فضای مجازی
اما از سوی دیگر، وابستگی در ابزارهای استراتژیک مانند شبکههای اجتماعی و همچنین حوزههای بنیادی ICT، برای کشورهای مهم و تأثیرگذار دنیا، خطایی بزرگ و بعضاً غیرقابل جبران محسوب میشود. به همین علت چینیها به نرمافزارها و شبکههای اجتماعی آمریکایی یا اصلاً اجازه فعالیت نمیدهند یا اینکه فعالیت آنها را به شدت محدود کردهاند.
مثلاً کشور چین با ایجاد محدودیت برای شرکت معروف گوگل و همچنین با یک مدیریت صحیح، کاری کرده است که جستوجوگر ملی «بایدو»(Baidu) جایگزین آن شود. در راستای مقابله با فیسبوک و شبکههای اجتماعی آمریکایی- صهیونیستی نیز آنها همین مدیریت و سیاست توانمندسازی داخلی را اجرا کردند. حتی در داخل کشورمان نیز نمونههای مشابهی وجود دارد که اثبات کند محدود کردن نرمافزارهای خارجی به معنی ناتوانی در پاسخگویی به نیاز مردم
نیست.
جایگزین شدن مدلهای بومی
google play (که مدتی برای ایرانیان تحریم شده بود) و yotube (که به دلایل گوناگون فیلتر شد) نشان داد که مردم در غیاب سرویسهای خارجی معروف به راحتی نیازهای خود را برطرف میکنند و از همه مهمتر، نشان داد که اگر فرصتهای بیشتر فراهم شود، جوانان ایرانی این توانایی را دارند که بهتر از این هم باشند.
بنابراین میتوانیم با یک مدیریت صحیح و بدون نگاه سیاست زده به موضوع و همچنین بر اساس مصالح کشور، تا حدودی فضای مجازی کشور را نسبت به سوءاستفاده سرویسهای بیگانه بیمه کنیم.
پیشرفتی که الزامیاست نه اختیاری
توجه به این نکته لازم است که بازار ICT، مانند یک بازار دستفروشی نیست که به بهانه رقابت بگوییم هر چه که پیش آمد، خوش آمد. پیشرفته بودن در این حوزه یک امر الزامیاست نه اختیاری. ممکن است عدهای از مسئولان برای رفع تکلیف مرتکب دوپینگ در این حوزه شوند و با تمسک به نرمافزارهای خارجی، به ناتوانی خود در ارائه و حمایت از سرویسهای ایمن، ارزان، با کیفیت و استاندارد داخلی سرپوش بگذارند؛ اما باید بدانیم به همان اندازه که مضحک است در حوزه نظامی امنیت مرزهای کشور را به نیروهای آمریکایی بسپاریم، به همان اندازه هم مضحک است که فناوری اطلاعات و ارتباطات کشور در قبضه نرمافزارها و اپلیکیشنهای خارجی باشد.
اگر اهمیت فناوری ارتباطات و اطلاعات در دنیای امروز و تأمین امنیت و نیازهای کشور در این حوزه، بیشتر از تأمین امنیت مرزهای کشور نباشد، کمتر از آن نیست. زیرا امروزه اقتصاد، فرهنگ و امنیت کشورها مرهون پیشرفته بودن در حوزه ICT است و در آینده نیز هر کشور عقب مانده در این عرصه به ناچار باید به بردگی تن دهد.
لزوم اقدام سریع
در مدیریت شبکههای اجتماعی
یکی از بخشهای مهم حوزه ICT، بحث شبکههای اجتماعی است. فلسفه فیلترینگ تلگرام، تغییر مسیر ریل گذاری اشتباه در حوزه شبکههای اجتماعی، کمک و تقویت پیامرسانهای داخلی، قطع رانت ویژه تلگرام که سالها از آن بهرهمند شد و اعطای حداقل بخشی از این حمایتها به پیامرسانهای بومی بود. در واقع اگر مقداری از همان کمکهای مادی و معنوی که در طی این سالها برای توسعه و بلوغ تلگرام در کشور انجام شد در مورد پیامرسانهای داخلی صورت میگرفت، وضعیت بهگونهای دیگر میشد.
جالب است که آمارها نشان میدهند که حتی همین فیلترینگ ناقص تلگرام نیز هم اکنون توانسته است به انحصار و حاکمیت مطلق تلگرام در ایران پایان دهد! اما اگر مسئولین به همان کارنمایشی و ناقص خود بسنده کرده، زیرساختهای لازم برای توسعه و فراگیر شدن پیامرسانهای داخلی را فراهم نکنند و مردم را در فضای سردرگم فعلی و جولان نسخههای ناامن و مشکوک و بیکیفیت تلگرام رها کرده و در نتیجه به نیازهای کشور بیتوجه باشند، به زودی شاهد خواهیم بود که پیامرسان خارجی دیگری از امکانات موجود در کشور بهره برده و مدیریت ارتباطات کشور را در دست میگیرد، و به نوعی دومینویاشغال فضای ارتباطات و اطلاعات کشور همچنان ادامه پیدا کند. این در حالی است که پیامرسانهای ایرانی در این مدت پیشرفتهای قابل توجهی داشتهاند و نشان دادهاند که اگر حمایتهای کافی مسئولین نیز شامل حال آنها شود، جایگزین مناسبی برای شبکههای اجتماعی خارجی خواهند بود.
هدفی که کامل محقق نشد
سخن پایانی اینکه، در فقه شیعه و در بحث معاملات، قاعدهای به نام «تبعیت عقد از قصد» وجود دارد که محل بحث و نظر میان علما است. در آنجا ازعبارت معروف «ما قُصد لم يَقَع و ما وَقع لم يُقصَد» (یعنی آنچه قصد و انشاء شده بود واقع نشد و آنچه واقع شده، طرفین عقد آن را قصد و انشاء نکردهاند) برای بیان ناصحیح بودن عقد استفاده میکنند.
در مورد فیلترینگ تلگرام هم باید بگوییم آنچه که مورد قصد و نیت بود، یعنی قطع حمایتهای ویژه از تلگرام و تقویت و جایگزینی سرویسهای بومی، نه تنها تحقق نیافت بلکه اقداماتی در جهت زمین گیر کردن آنها هم انجام شد و آنچه تحقق یافت، یعنی بستن نمایشی تلگرام و بازگذاشتن همان تلگرام با نامیدیگر و... به هیچ وجه مورد قصد و نیت نبود، بلکه آش بیمزهای شد که به مذاق عدهای خوش آمد تا بگویند: «دیدید که نتیجه نداد». در واقع باید به آنها گفت خود میکُشید، خود مجلس ختم میگیرید و خود خرما پخش میکنید!