شمارش(گفت و شنود)
گفت: یکی از محکومان فتنه 88 که اخیراً از زندان آزاد شده در جمع شورای مرکزی یک حزب منحله گفته است؛ باید قبول کنیم که جبهه اصلاحات به دره فساد و بیهویتی سقوط کرده است.
گفتم: حرف حساب زده. خیلی خوب متوجه قضیه شدهاست.
گفت: ایشان گفته است؛ چرا باید پایگاه اجتماعی ما در میان بهائیان و منافقین و سلطنتطلبها و نهضتیها و مرفهین بیدرد باشد؟
گفتم: خب! از قدیم و ندیم گفتهاند «تره به تخمش میره، غلومی به باباش».
گفت: از جمع اعضای حزب منحله پرسیده است؛ آیا هیچ گروه و جریان ضد مردمی دیگری را میشناسید که همپیمان ما نباشد؟!
گفتم: چه عرض کنم؟! افسر نگهبان از دزد پرسید؛ غیر از خانه فلانی آیا به خانه دیگری هم دستبرد زدهای؟ و دزد سکوت کرد. افسر پرسید؛ سکوت تو چه معنایی دارد؟ و دزد گفت؛ جناب سروان صبر بفرمائید! عجله نکنید، دارم میشمارم!