نمایشیکردن گام سوم کاهش تعهدات به ضرر منافع ملی است(خبر ویژه)
طراحی اقدام نمادین برای گام سوم کاهش تعهدات برجامی ایران، خطرناک و تهدیدآفرین است.
روزنامه فرهیختگان نوشت: تنها دو هفته تا موعد گام سوم ایران در مسیر کاهش تعهدات برجامی باقی مانده و در جلسات فشردهای که این روزها در سطوح مختلف کشور در حال برگزاری است، تصمیمها برای چگونگی و کم و کیف این قدم در حال نهاییشدن است. 15 روز از دومین گفتوگوی تلفنی حسن روحانی و امانوئل مکرون گذشته است و همچنان که قبلاً گفته بودیم، پیشنهاد فرانسویها برای فریزکردن گامهای 60 روزه که آخرین نسخه آن شامل تخصیص اعتبار 15 میلیارد یورویی برای واردات از اتحادیه اروپا بود، هنوز با کف مطالبات ایران فاصله دارد و بعید است که تا نیمه شهریور هم اتفاق ویژهای رخ دهد. با توجه به همین مسئله، اخبار متفاوتی از گزینههای پیشروی ایران که میتوانند بهعنوان بخشی از گام سوم عملیاتی شوند، به گوش میرسد.
اخیرا علیاکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمیدر جمع اعضای فراکسیون نمایندگان ولایی مجلس حاضر شد و توضیحاتی را درخصوص کاهش تعهدات ایران در گام سوم مطرح کرد. صالحی در این جلسه تأکید کرده است: «سالن مونتاژ سانتریفیوژهای جدید و مدرن را ساختهایم که حدود 20 سانتریفیوژ IR6 در این سالن مونتاژ شده است. همچنین قابلیت برگشتپذیری به شرایط قبل از برجام را داریم و ظرف چند ماه آینده خبرهای خوبی از اراک خواهید شنید.»رئیس سازمان انرژی اتمی در بخش دیگری هم گفته است: «میزان غنیسازی ما از 300 کیلو به 370 کیلو رسیده و روی نسلهای IR6 و IR7 کار کردهایم و همچنین IR8 را نیز در دستورکار داریم.»
حالا اما سؤال مهم اینجاست که آیا این موارد ذکرشده برای گام سوم، اساساً متناسب با کارشکنیهای آمریکا و عدم همراهی اروپاست؟
نه اقدامات و نه حتی اظهارات مقامات دولت در حد و اندازهای نیست که بتواند بازدارندگی مناسبی برای کشور ایجاد کند، وحدت رویه و اتفاقنظر میان همه مسئولان کشور را به نمایش بگذارد و نهایتا باعث شود شدت فشارها بر ایران بهسرعت کاهش یابد. پیش از این اگر در توضیح این نکته که «هزینههای سازش بیشتر از هزینههای مقاومت است» لازم بود استدلالهای علمی، سیاسی و اقتصادی آورده شود اما حالا با سرنگون کردن پهپاد آمریکا و توقیف نفتکش انگلیس شرایطی پدید آمده که نه با مراجعه به مبانی علمی و نه حتی آمارهای اقتصادی که در همین تهران و با نگاه به تحولات بازارها ازجمله بازار ارز میتوان فهمید که وضعیت اقتصادی از اردیبهشت 97 تا اردیبهشت 98 چگونه بود و بعد از آن چگونه است. در یکماه گذشته و با گشایشهایی که در بازارهایی چون بازار دبی و ابوظبی شده و صرافیهایی که دوباره فعالیت خود را آغاز کردهاند، وضعیت بازار تهران هم باثباتتر شده و هم نرخ ارز نزولی. در مقابل هم نه رسانهها و صداوسیمای ایران که رسانههای غربی و عربی از سفرهای مداوم مقامات کشورهای حاشیه خلیج فارس به تهران و پیشنهاداتشان برای آغاز دوباره همکاریهای اقتصادی و امنیتی سخن میگویند و تحولات منطقه را بهنفع ایران ارزیابی میکنند، تحولات مثبتی که دقیقاً بعد از آغاز گامهای 60 روزه ایران و بهویژه بعد از همان دو اتفاق مهم یعنی ساقط کردن پهپاد و توقیف نفتکش حادث شده است.
همچنانکه دیپلماتها بهخوبی میدانند بخشی از پیشبرندگی دیپلماسی، مربوط به تصور و ذهنیتی است که طرف مقابل از نمایندگان ایران در ذهن دارد، یعنی اگر طرفهای مذاکره بدانند که ایران عزم جدی برای اقدام دارد بهگونهای دیگر برخورد میکنند.
اینکه رئیس سازمان انرژی اتمی و سخنگوی این سازمان در شرایطی که نباید از گزینههای پیشروی کشور چیزی بکاهند، در اوج درگیری با اروپا میگویند ایران نیازی به غنیسازی 20 درصد اورانیوم ندارد، تنها این پیام را برای اروپاییها دارد که شما خیالتان راحت باشد ما بنای حرکت به این سمت را نداریم! از اینرو باید گفت همین اظهارهای ناشیانه است که باعث میشود منافع ملی کشور تحتتأثیر قرار بگیرد و تأمین آنها برای کشور میسر نشود.