چراغ راه
محمدهادی صحرایی
در دورانی نه چندان دور که «جهان میان شرق و غرب مادّی تقسیم شده بود و کسی گمان یک نهضت بزرگ دینی را نمیبُرد، انقلاب اسلامی ایران، با قدرت و شکوه پا به میدان نهاد؛ چهارچوبها را شکست؛ کهنگی کلیشهها را به رخ دنیا کشید؛ دین و دنیا را در کنار هم مطرح کرد و آغاز عصر جدیدی را اعلام نمود» (1) و اگرچه انگلیس از دهها سال قبل از انقلاب، تحدید نسل ایرانیان را در دستور کار خود قرار داد و با قحطی اواخر قرن 13خورشیدی آن را آغاز کرده بود و در قرن 14 نیز با آوردن «اوّلین رژیم سلطنتی که به دست بیگانه - و نه به زور شمشیر خود- بر سرِ کار آمده» و سلطنت تماماً وابسته به غرب و خونخوار مردمِ رضاپهلوی و اخراج او از ایران در 1320 و کودتای 28 مرداد و اسقاط دولت قانونی مصدق و بازگرداندن شاه ترسو و همیشه پا به فرار به کشور نشان داده بود و علاوهبر او استعمار نوظهور آمریکا و موش صهیونیست نیز همداستانش شده بودند ولی با اینحال، انقلاب مردم ایران باعث عیانتر شدن کینه شتریِ این دشمنانِ نور و هدایت و سردمداران تاریکی و تباهی شد. «طبیعی بود که سردمداران گمراهی و ستم واکنش نشان دهند، امّا این واکنش ناکام ماند و هرچه کردند به اجلِ محتوم خود نزدیکتر شدند» و میشوند. انشاءالله.
کشاکش روزگار و روزمرگیها و گرفتاریهایی که شرکای ایرانیِ آمریکا برای کشور درست کردهاند، در برخی از مردم به جای امید، نا امیدی ایجاد کرده و تکثیر میکنند و با مدیریت بد یا مدیران کارنابلد، قصد ناکارآمد نشان دادن انقلاب را دارند و به جای بیعرضگی خود، انقلاب را باعث و بانی مشکلات معرفی کنند و با پشیمان کردن مردم از انقلاب، به «بوسه بر پنجه گرگ» مجبورشان کنند و مأموریت خود را به سرانجام برند و مزدشان را بستانند. چراکه این قاعده است که انتساب بیلیاقتها، بزرگترین خدمت به دشمن است. تورق گذرای تاریخ و دیدن تکرارها، تحیر امروزمان را کم و ارزش انقلاب پدرانمان را بیش از پیش نمایانگر میکند. انقلابی که بر حقانیت و رشادتها و مظلومیتها و خون هزاران هزار سرو و صنوبر بنا نهاده شده است که یک قلم آن 17 هزار شهید با شرف ترور است. یک قلم دیگرش کشتار 17 شهریور است و هزاران شهید و جانباز مسجد گوهرشاد و 9 میلیون ایرانی گمنام و از قحطی جان داده آخر قاجار. انقلاب اسلامی، آغازگر دشمنی غرب با ما نبود، عیانکنندهتر بود. انگلیس و آمریکا با ایران و ایرانی، از زمان قاجار و پهلوی نساختند ولی آن زمان قاجار و پهلوی میترسیدند و تمکین میکردند ولی «امروز اگر یکی بزنند ده تا میخورند.» قصه جنگ ما جنگ پلیدی با پاکی و ادامه خصومت قابیلیان است با فرزندان هابیل. و قابیل آغازگر کرد.
«دفاع ابدی از نظریه نظام انقلابی» بهخاطر عزتی است که به ایران داده و اقتداری است که طعمش در دل دوستدارانش قند آب میکند. «انقلاب اسلامی ملت ایران، قدرتمند امّا مهربان و باگذشت و حتّی مظلوم بوده است» و «در هیچ معرکهای حتّی با آمریکا و صدام، گلوله اول را شلّیک نکرده و در همه موارد، پس از حمله دشمن از خود دفاع کرده و البتّه ضربت متقابل را محکم فرود آورده است.» اسقاط پیشرفتهترین و گرانترین پهپاد آمریکا و آزادی کشتی ایران، با توجه به مخالفت ملکه و ترامپ و در آستانه 28 مرداد، زمانی یک پیروزی شناخته میشود که بدانیم کمتر از پنجاه سال پیش آشپز آمریکایی از آریامهر حق توحش میگرفت. 66 سال پیش انگلیس دولت قانونی ایران را با کودتا ساقط کرد و... و این «انقلاب از نقطه صفر آغاز شد.» آن نیامرزیده و متوهم و خراج پول نفت، لاف رسیدن به دروازههای تمدن میزد ولی بیش از پنجاه درصد مردمش بیسواد بودند و از خیل پزشکانِ عمومیِ بنگلادشی و هندی در ایران هم خبر نداشت. این روزها سالگرد غمبار جدایی بحرین از ایران است. آن نامسلمان، به جای شرمندگی، بحرین را دختری میدانست که شوهرش داده بود و از این وطنفروشی چنان با افتخار سخن میگفتند که گویی بحرین را فتح کردهاند و دولت بیشرم پهلوی، در دنیا اولین حکومتی بود که به استقلالش رأی داد.
مخاطب بیانیه گام دوم انقلاب، جواناناند. تا بدانند بر چه قلهای ایستادهاند و در آستانه چه شکوهی هستند و مبادا حساب برخی دغلبازان را پای انقلاب بنویسند و مبادا متحجرینی که دلال بازکردن پای آمریکا به ایران هستند را ایرانی بدانند و مبادا «پوچاندیشان» امروز را با انقلابیون واقعی اشتباه بگیرند. تمام هنر مدیریت لیبرالها امثال قراردادهای الجزایر1981 و برجام است که اگر همت جهادگران و سپاه و بسیج نبود، مردم را به خاکستر نشانده بودند. اگر انتخاب اشتباه شد «دروغها بهجای حقیقت خواهند نشست و آینده مورد تهدیدهای ناشناخته قرار خواهد گرفت» چراکه «رهزنان فکر و عقیده و آگاهی بسیارند» که حقیقت را وارونه میکنند و جای شهید و جلاد عوض میکنند، خائن را قهرمان و گروهبان را ژنرال و مفتخور را ذخیره انقلاب و جیب مردم را سفره بابا مینامند. جوانان باید بدانند که انقلاب «متحجّر و در برابر پدیدهها و موقعیتهای نو به نو، فاقد احساس و ادراک نیست» و باتوجه به حلقه بسته مدیریتی 32 ساله لیبرالهای واپسگرا، هرگاه توانسته، به جوانها مجال عرض اندام داده است و خیردیده و موفق شده وگرنه لیبرالها کشور را یا گرفتار جنگ و سایه جنگ کردهاند و یا به عقب کشاندهاند.
پیام مهم بیانیه گام دوم امید واقعی است. که باید شنید. امیدی که طعمه سیاسی و فریبنده باشد، نه. «امید صادق و متّکی به واقعیتهای عینی.» امیدی برآمده از خبرویت و اطلاعی که با شعار معجزهگر«ما میتوانیم» معجزهها کرده است. امیدی که دست جوان ایرانی را به اقطار آسمان و اعماق نانو رساند و شکارچی گلوبال هاوک ترامپ و ناو ملکه کرد. امیدی که ایران را در تکنولوژیهای برتر از قعر جدولها به زیر 5 و 10 رساند و در اقتصاد، هفدهم دنیا کرد. امیدی که ماهواره بر شد و به ثریا رسید. امیدی که هیچ را به غنای20 درصد اورانیوم رساند و پرچم اسطورهای مثل احمدی روشن و رضایی را به اهتزاز درآورد؛ نه آن ادعای دروغینی که نمادش ژنهای معیوب و فاسدِ سیاستزدهای است که 20-30 سالههایش قاچاقچی و ویلاساز و محتکر ارز و سکه و سفتهباز و دلال خودروست و بدون نام پدر، هیچاند. امید بیانیه گام دوم از زبان فرماندهی است که خود دیدهبان و تحلیلگر است. او پشت خاکریز را میبیند که میگوید اسرائیل ماندنی نیست و آمریکا رفتنی است. فرماندهی است که در تلاطم روزگار و روزگاری که نفس در سینه مدعیان حبس میشد، مدیریتش را تجربه کردهایم.
جوانان باید بدانند که مثل این چند ساله که به سخن بزرگان بیتوجهی شد و 5 سال وقت مردم و صنعت هستهای را به هیچ فروختند، «اگر بیتوجّهی به شعارهای انقلاب و غفلت از جریان انقلابی در برهههایی از تاریخ چهل ساله نمیبود، بیشک دستاوردهای انقلاب از این بسی بیشتر و کشور در مسیر رسیدن به آرمانهای بزرگ بسی جلوتر بود و بسیاری از مشکلات کنونی وجود نمیداشت.» انقلاب «به اصول خود به شدّت پایبند و به مرزبندیهای خود با رقیبان و دشمنان بشدّت حساس است» و این متفاوت است با سایرینی که تکلیفشان مشخص نیست. شفاف نیستند و در بازی با کلمات استادند. خط قرمزشان به جای مُلک و ملت، منافع شخص و حزبشان است. عزتشان را از غیرخدا میخواهند و به این دلیل است که زبانشان در برابر دشمن کند است و دوپهلو میگویند. هَمّشان نان و همتشان برای ریاست است. به هرقیمتی که شد، شد. توجیهگر تسلیماند و الماس را به هیچ میفروشند و از کرده خود خوشحالند. از آزادگی چیزی نمیفهمند و با غیرت بیگانهاند ولی برای انقلاب و اهلاش «مهم است که چرا بماند و چگونه بماند.»
بیانیه گام دوم انقلاب، چراغ راهی است که خطاباش با جوانان است و به همین دلیل و به حول و قوه الهی اجرایی خواهد شد. فرمان، صادر شد و تیر از چله رهید و مثل فرمان 8 مادهای امام و فرمان 8 مادهای رهبری گرفتار اداری نخواهد شد و انشاءالله، امید جوشانش به ثمر خواهد نشست. نسل جوانِ امروز، دشمنی آمریکا را به غیر از زبان انقلابیون، از جانب دیگرانی تجربه کرده است که دلواپسان را مسخره میکردند. ادامه و تجدید و تشدید تحریمها و تحریم وزیر خارجه کشورمان اگرچه تحلیلهای مختلفی دارد و باید مراقب بود ولی در اصل تیرخلاصی است به اوهام و تخیل کسانی که خواب آمریکا میدیدند و از او امید خیر داشتند و اکنون میبینند که دولت مدعی آزادی، اکنون به ارباب تحریمها و تهدیدها تبدیل شده و انشاءالله، خناسان بگذارند که اینها بفهمند مذاکره با چنین رژیمی از دیوانگی است و آمریکا قابل اعتماد نیست و دوستان خود را نیز در صورت نیاز قربانی میکند و به اندازه کافی برای این کار نیز دلیل دارد.
عید غدیرخم اگرچه به ظاهر یک مسئله دینی است ولی در اصل از اصول سیاسی اسلام اصیل و از محکمات اعتقادی است و پیامش این است که متر و معیار سعادت و شقاوت جامعه در انتخاب است. انتخاب خدا و ولیِ او یا دوری از خدا و گرفتار طاغوت شدن. غدیری ماندن یا سقیفی شدن. اینکه گفتند دنیا دار مکافات است درست است ولی قبل از آن دار اختیار است. و اینکه فرمود «لا إکراهَ فی الدین» به همین معنا نیز هست که ما مختاریم غدیر را انتخاب کنیم یا سقیفه را. و نمیتوان جو کاشت و گندم دروید. «وَالْبَلَدُ الطَّيِّبُ يَخْرُجُ نَباتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَالَّذي خَبُثَ لايَخْرُجُ إِلاَّ نَكِداً كَذلِكَ نُصَرِّفُ الْآياتِ لِقَوْمٍ يَشْكُرُون.»(2) ای کاش مردم آن زمان میدانستند که جداکردن رود از چشمه، نتیجهاش آتش است و خون و خواری و خشم و عبدالملک و حجاج و بسربن ارطاهًْ و معاویه و یزید و هارون و ابومسلم و... و امروز نیز نتیجه انتخاب «بطانه»(3) و «ولیجه»(4) و دوستی با شیطان و تفاخر با همقدمیاش، تحریم است و تحقیر و تهدید و از بین بردن فرصتها و به دیر انداختن پیروزی و نفرت آیندگان و پاسخی که باید به خدا داده شود.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی
2- و زمین پاک گیاهش به اذن پروردگارش برمیآید و از آنکه ناپاک است جز اندک و بیفایده برنمیآید. اینگونه، آیات را برای گروهی که شکر میگزارند، گونهگون بیان میکنیم. سوره اعراف آیه 58
3 و 4- همراز گرفتن از نفوذیها