هالیوود زیر ذرهبین
دروغهای بزرگ یا کوچک ؟زنان در پناه دروغ و پنهان کاری
فاطمه قاسمآبادی
فیلمهایی با درون مایههای تفکرات فمنیستی، بیش از نیم قرن میشود که بر پرده سینمای غرب میروند. البته در این فیلمها با توجه به شرایط زمانی، تغییراتی هم بهوجود آمده، برای مثال زمانی تصویر زنان پیرو این جنبش، که به اصطلاح به دنبال حقوق برابر با مردان بودند، بهصورت زنان خودمختار، که لباس مردانه میپوشند و از ازدواج و قبول جنسیت شان فراری هستند، بر پرده سینما میرفت ولی حالا با گذشت زمان، تصویر زنان فمنیست بهصورت کلی به شکل موجودی در آمده که با وجود به دست آوردن موفقیتهای شغلی، تحصیلی و... نه تنها مانند گذشته هویت جنسیاش را نفی نمیکند که بر عکس، این زنان به جز جنسیتشان هیچ هویت دیگری را در خود ارجح نمیدانند. این نوع نگاه که به نوعی تحقیر زن محسوب میشود، در سینما و تلویزیون غرب در چند سال اخیر بسیار پررنگ بوده است.
در هر حال فیلمها و سریالها با درون مایههای فمنیستی، همچنان جزو آثار محبوب و مورد علاقه تهیه کنندگان و نویسندگان سینمای غرب و بهخصوص هالیوود هستند و در دو دهه اخیر با ورود این سیر بهصورت جدی به تلویزیون، این نگاه و دیدهای جدید، به سریالها هم کشیده شده و در حال حاضر هم به خاطر حضور بازیگران سینمایی و مشهور در تلویزیون و شبکههای کابلی، استقبال از این سریالها بیشتراز قبل شده است.
در این بین سریالی مانند «دروغهای کوچک بزرگ» بهعنوان یکی از مهمترین آثار فمنیستی در دو سال اخیر، به تلویزیون آمد تا مجموعه حرفهای قدیمی را در قالبی مدرن به مخاطب خود عرضه کند.
شروع دروغهای کوچک
دروغهای کوچک بزرگ یا (Big Little Lies)، نام مینی سریالی است در ژانر درام، معمایی و جنایی به کارگردانی «ژان مارک وَلِی» و نویسندگی "دیویدای کلی”، محصول سال 2017، که پخش فصل دومش از شبکه HBO چند هفتهای میشود که تمام شده است.
داستان فصل اول «دروغهای کوچک بزرگ» براساس رمانی به همین نام، نوشته شده است و ماجرای زندگی سه زن را در بر میگیرد که تازه با هم آشنا و دوست شدهاند. دو نفر از آنها زندگی بسیار مرفه و به ظاهر کاملی دارند ولی هر کدام به نوعی با مردانی که در زندگی آنها حضور داشته یا دارد، درگیر هستند.
«سلست» (نیکول کیدمن) با همسر خود مکس مشکلات بسیاری دارد و به خاطر رفتارهای خشن و حساسیتهای او روی خود، عذاب میکشد. «مادلین» (ریس ویترسپون) از همسر سابقش نیتن که او و دخترش را رها کرده، طلاق گرفته ولی هنوز با او درگیر است چرا که با زنی جوانتر از او به نام «بانی»، ازدواج کرده است. «جین» (شایلن وودلی) جوانترین مادر این گروه است که گذشته دردناکی دارد و سالها قبل وقتی توسط مردی ناشناس مورد تعرض قرار گرفته، حامله شده است و نتیجه این تجاوز، فرزندی است که مجبور است تنها او را بزرگ کند.
در واقع این سه زن، یک وجهاشتراک مهم با یکدیگر دارند و این وجهاشتراک، مادر بودن آنهاست. جین بعد از آمدن به شهر جدید و پیداکردن دوستان پشتیبانش، قصد دارد مرد متجاوز را پیدا کند و از او انتقام بگیرد و در نهایت در پایان فصل اول، هم مرد متجاوز پیدا میشود و هم شوهر سلست در حالی که با سلست درگیر شده بود توسط بانی همسر نیتن، کشته میشود. در فصل دوم هم موضوع سریال بیشتر پیرامون دروغ این زنان در مورد چگونگی مرگ شوهر سلست و درگیری با مادرشوهر سلست که برای پیداکردن مقصر مرگ پسرش به شهر آمده، ادامه پیدا میکند...
فمنیستهای اشرافی
یکی از نکات قابل توجه در سریال «دروغهای بزرگ کوچک»، در سطح طبقهای است که داستان در آن اتفاق میافتد. در این سریال همه این زنان مادرانی هستند از طبقه مرفه جامعه و حتی جین بهعنوان یک مادر مجرد هم با اینکه شغل و تحصیلات خاصی ندارد، خانه، ماشین و.... دارد و امکاناتش با وجود وضعیتش بسیار عالی به نظر میرسد و این مشخص میکند که خانوادهای مرفه پشت او هستند. به خاطر همین هم طبیعی است که مخاطب در این سریال با داستانی از جنس مردم عادی و مشکلات عادی مواجه نیست و به قول معروف قرار هم نیست از مشکلات مردم عادی و طبقه ضعیف چیزی به گوش این زنان و خانوادههای شان برسد. این مسئله در دیالوگی که مادلین با دخترش در مورد بیخانمانها دارد و رسما میگوید که بیخانمانها میتوانند بروند به جهنم! کاملا گویای مطلب است.
در «دروغهای کوچک بزرگ» تقریبا همه چیز بر مبنای آزادیهای زنان و رهایی از بندهای اخلاقی قدیمی، پیش میرود و نویسنده در انتهای هر دو فصل این مسئله را با آب و تاب به نمایش در آورده است.
داستان فصل اول طوری به پایان میرسد که همسر سلست که در طول داستان بهعنوان مردی شکاک و خشن به تصویر کشده شده است، در قسمت آخر توسط جین بهعنوان مرد متجاوز شناسایی میشود و نویسنده مدال تجاوز به حقوق زنان را از همه جهات، به این مرد تقدیم میکند و صحنه آخر را طوری میچیند که تمام زنان داستان برای نجات سلست با این مرد روانی درگیر میشوند و در نهایت او را میکشند و پیروز میشوند... .
در انتهای فصل دوم هم مادلین بهعنوان زنی که مدتها به شوهرش خیانت کرده، از سوی همسرش براحتی بخشیده و پذیرفته میشود و در عوض بانی همسر نیتن، اعلام میکند که در زندگی زناشویی 9 سالهاش هرگز به نیتن علاقهای نداشته و مجموعه این اعترافات، به همراه گرفتن حق حضانت بچههای سلست، پایانی را رقم میزند که هر چند مانند فصل اول ضربه بزرگی ندارد ولی در راستای فصل اول، زنان ماجرا مردان شان را به همان چیزی که خودشان میخواهند، صرف نظر از اخلاقی بودن یا نبودن، هدایت میکنند و مردان داستان هم که علاوهبر بیتفاوتی، از ضعف شخصیت هم رنج میبرند، براحتی تسلیم خواسته این زنان میشوند.
مادران مقصرند
مادر بودن در ذات و فطرت زنان، مسئله مهمی است و اگر زمانی فمنیستها براساس تفکرات زمان خود، هیچ علاقهای به ازدواج و یا مادر شدن نداشتند و به نوعی مادر شدن را خلاف پزهای خود میدیدند اما در نهایت وقتی قرار است اثری فمنیستی آن هم نه در مورد جامعه اروپا که در مورد مردم آمریکا ساخته شود، هرگز یک نویسنده نمیتواند گزینه مادر بودن را با توجه به علاقه زنان آمریکایی به فرزندآوری از روی میز بردارد، به همین خاطر بهترین روش، به تصویر کشیدن مادرانی است که فرزند دارند ولی تمرکزشان به جای مادر بودن روی مسائلی مانند روابط جنسی شان، چشم و هم چشمی و برتری طلبی و حتی در مواردی روی شغلشان است.
در دروغهای کوچک بزرگ این نوع مادر که اخلاق برایش در درجه آخر اهمیت دارد و در عوض امیال شخصیاش برایش اولویت اصلی است و در نهایت هم ضربه اساسی را به فرزندانش میزند، به خوبی نشان داده میشود. چنین شخصیتپردازی در حقیقت شالوده اصلی تمام شخصیتهای زن داستان از مادلین و سلست گرفته تا جین، بانی و... را در بر میگیرد.
فصل اول دروغهای کوچک بزرگ به خاطر فیلمنامه قوی، بازیهای عالی و بازیگران معروفی چون نیکول کیدمن و ریس ویترسپون و... با استقبال بسیار زیاد مخاطبین قرار گرفت و جوایز بینالمللی زیادی را نصیب خود کرد. البته فصل دوم سریال هم از نظر فرم و محتوا به قدرت فصل اول بود و با اینکه حالت معمایی و تعلیق فصل اول را نداشت ولی به خاطر فیلمنامه قوی و تمرکز بر روی مشکلات زنان و مادران توانست مخاطبین خود را راضی کند.
به خاطر استقبال از دو فصل دروغهای کوچک بزرگ زمزمههایی در مورد ساخت فصل سوم بهوجود آمد ولی در حال حاضر تهیه کنندگان این سریال اعلام کردهاند که فعلا قصدی برای ادامه این سریال موفق پر مخاطب ندارند و شاید فصل دوم آخرین فصل دروغهای کوچک و بزرگ زنان این داستان باشد.