پرتوی از حُسن ساقی در جام الغدیر- قسمت سوم
چونان خورشیدی در آسمان نیلگون
این بخش از سلسله مطالب، گزارشگونهای است از تلاشهای توانفرسای علامه امینی که از لابهلای مؤلَفات و بین سطور کتب درصدد اثبات واقعه غدیر خم است. در میان وقایع تاریخ اسلام، هیچ رویدادی تا این اندازه متواتر و بدیهی نیست و اگر نبود دستهایی که اهریمنانه سعی در پنهان کردن این خورشید تابان در پس ابرهای بغض و فتنهانگیزی داشتهاند، عالم بشریت پیوسته از کوثر عدالت اهل بیت علیهمالسلام سیراب میشد و نسیم مهر در سراسر جهان، جانها را نوازش میکرد.
نفی غدیر به اندازهای دردناک است که امیرمؤمنان(ع) این مظهر رحمت حق، انکارکنندگان آن را نفرین فرمود. همچنانکه انسبن مالک به بهانه فراموشی، حاضر به بازگفت واقعه غدیر نشد و به نفرین امام مبتلا به پیسی گردید. ارزش کار سترگ علامه امینی آن گاه آشکار میشود که بدانیم خورشید حقیقت بر دستان معجزهگر او دوباره دمید و غبار وهم و نسیان از چهره تابناک علوی(ع) زدوده شد.
مساعی ارزشمند این عالم نستوه جهان تشیع را در چهار زمینه مرور میکنیم:
۱. طبقه اصحاب
علامه فقید در جلد اول الغدیر، یکصد و ده نفر از اصحاب پیامبر(ص) را نام میبرد که حدیث غدیر خم را روایت کردهاند. (مقصود از اصحاب در اینجا کسانی هستند که پیامبر را شخصا زیارت کرده و بدون واسطه از ایشان سخنی شنیدهاند) از جمله آنان این افراد هستند: امالمؤمنین عایشه و امسلمه همسران پیامبر(ص) - خلفای اول، دوم و سوم یعنی ابوبکر، عمر و عثمان - اُسامة بن زید - جابر بن عبدالله انصاری - خزیمة بن ثابت ملقب به ذو شهادتین (پیامبر اکرم در ماجرایی گواهی او را به جای دو شهادت محسوب فرمودند لذا به ذو شهادتین مشهور شد ) - طلحه - زبیر - سعد بن ابی وقاص (پدر عمر سعد فرمانده لشکر کوفه در کربلا) - سلمان فارسی - عمرو عاص - انس بن مالک خادم پیامبر (وی ابتدا واقعه غدیر را انکار کرد اما بعدها به آن گواهی داد)
علامه امینی پس از ذکر روایت ۱۱۰ صحابی از واقعه غدیر به این نکته مهم اشاره میکند که منصوب کردن امیرالمؤمنین به جانشینی پیامبر، در برابر دیدگان عده کثیری که بالغ بر ۱۲۴ هزار نفر بودهاند صورت گرفت. اما چرا روایت خیل عظیمی از آنان به ما نرسیده است؟ وی دلایلی را برای این موضوع ذکر نموده که به جهت اختصار از بیان آن خودداری میکنیم و طالبان میتوانند به صفحه ۶۰ از جلد اول الغدیر مراجعه نمایند. علامه در انتها میافزاید برای اثبات متواتر بودن یک حدیث، تعداد ۱۱۰ راوی کافی است.
در اینجا برای آشنایی با روش علامه امینی در نقل روایات، روایت ام سلمه همسر پیامبر اکرم(ص) را که مختصر و کوتاهتر است به عنوان نمونه ذکر میکنیم:
[ابن عقده از طریق عمرو بن سعید بن عمرو بن جعده بن هبیره از پدرش و او از جد خود و او از امّ سلمه نقل نمود که:
پیامبر اکرم(ص) دست علی را در غدیر خم گرفت و بالا برد تا آنجا که سفیدی زیر بغل او را دیدیم آنگاه فرمود: من کنتُ مَولاهُ فعلیٌّ مولاه سپس گفت: ای مردم! من دو یادگار گرانبها در میان شما باقی میگذارم؛ کتاب خدا و عترتم. این دو از هم جداییناپذیرند تا در کنار حوض بر من وارد شوند.
این روایت را سمهودی شافعی در جواهرالعقدین آورده همچنانکه در کتاب ینابیع الموده صفحه ۴۰ نیز ذکر شده است و شیخ احمد بن فضل بن محمد بن کثیر مکی شافعی در کتاب وسیلهًْ المآل از طریق ابن عقده آن را با همین الفاظ آورده است.]
(همانگونه که ملاحظه شد، مرحوم علامه با دقتی فوق طاقت در هر روایت ابتدا سلسله راویان را ذکر کرده و سپس کتابهایی را که این روایت در آنها نقل شده نام برده است.)
۲. طبقه تابعین
علامه پس از ذکر اصحابی که حدیث غدیر را روایت کردهاند، به تابعان میپردازد. تابعان کسانی هستند که سعادت دیدار پیامبر برایشان میسر نشد ولی موفق به دیدار اصحاب آن حضرت شدند. وی هشتاد و چهار نفر از تابعینی که حدیث غدیر را روایت کردهاند نام میبرد. از جمله آنان این افراد هستند:
اصبغ بن نُباته صحابی گرامی علی علیهالسلام - عمربن عبدالعزیز خلیفه اموی - سعید بن جُبَیر عالم بزرگی که از شاگردان و اصحاب امام سجاد(ع) بود و پیش از پنجاه سالگی به دست حجاج بن یوسف به شهادت رسید - سُلیم بن قیس هلالی صاحب کتاب معروف اسرار آل محمد(ص) و عطیهًْ بن سعد بن جُناده کسی که حجاج بن یوسف چهارصد تازیانه به او زد تا به امیرالمؤمنین(ع) ناسزا گوید ولی او از این عمل سر باز زد.
۳. طبقه دانشمندان
در مرحله بعد نام ۳۶۰ تن از دانشمندان اهل تسنن که در کتابهای خود حدیث غدیر را ذکر کردهاند برده میشود. این علما از قرن دوم تا چهاردهم هجری میزیستهاند از جمله:
محمد بن ادریس شافعی امام شافعیان - احمد بن حنبل امام مذهب حنبلی - محمد بن اسماعیل بخاری صاحب کتاب صحیح بخاری - ابن قُتیبه دِینَوَری - نسائی صاحب سنن - ابن عبد ربّه صاحب کتاب العِقد الفرید - ابو حامد امام محمد غزالی - ابوالقاسم جارالله زمخشری دانشمند مشهور - فخرالدین رازی صاحب تفسیر کبیر - ابن اثیر جزری صاحب تاریخ کامل و کتاب اُسْد الغابه - ابن ابیالحدید معتزلی شارح نهجالبلاغه - سعد بن تفتازانی - ابن خلدون صاحب مقدمه معروف - شیخ محمد عبده - عبدالفتاح عبد المقصود مصری - محمد بن جریر طبری صاحب تاریخ و تفسیر طبری - مسعودی صاحب مروج الذهب و حاکم نیشابوری صاحب مستدرک صحیحین. (شرح حال عالمان، هشتاد صفحه از جلد اول الغدیر را به خود اختصاص داده است.)
اما نمونهای از علمای راوی حدیث غدیر:
[ابو عمر احمد بن عبد ربه قُرطُبی، م ۳۲۸ق (درگذشته به سال ۳۲۸ قمری) ابن خلکان شرح حال وی را در جلد اول تاریخ خود صفحه ۳۴ ذکر کرده و گفته است: ابن عبد ربه از دانشمندانی است که دارای محفوظات بسیار و اطلاع زیاد بر اخبار مردم بوده است. عقدالفرید این کتاب مفید و سودمند، تألیف وی است. ابن عبد ربه در جلد ۲ صفحه ۲۷۵ عقد الفرید چنین آورده است: علی(ع) در سن پانزده سالگی به پیامبر ایمان آورد. او اولین کسی است که شهادتین گفت و پیامبر(ص) در حق او فرمود: من کنتُ مولاه فعلیٌ مولاه اللهم والِ من والاه و عادِ من عاداه.]
4. تألیفات مستقل در حدیث غدیر
علامه امینی نام ۲۶ نفر از علمای شیعه و سنی را ذکر نموده که کتابهای مستقلی در اثبات حدیث غدیر تألیف کردهاند که نگاه کوتاهی به برخی از آنان میاندازیم:
- محمد بن جریر طبری، م۳۱۰ ق کتابی به نام «الولایه فی طریق حدیث الغدیر» دارد که در آن به بیش از ۷۰ طریق در اثبات حدیث غدیر پرداخته است.
- محمد بن محمد بن جزری شافعی م ۸۸۳ ق در کتاب «اسنَی المطالب فی مناقب علی بن ابیطالب» از ۸۰ طریق حدیث غدیر را روایت کرده و منکران این واقعه را جاهل و متعصب نامیده است.
- میر حامد حسین صاحب کتاب عظیم «عَبَقات الانوار» م ۱۳۰۶ق که حدیث غدیر و تواتر آن را در دو مجلد بزرگ در ۱۰۸۰ صفحه از کتاب عبقات آورده است. آنگاه علامه امینی تمجید بسیاری از این عالم شیعی اهل هند کرده و کتاب عبقاتالانوار را معجزه آشکار لقب مینهد و اذعان میدارد که خودش از این کتاب استفادههای بسیاری برده است.
- شیخ عباس قمی صاحب مفاتیحالجنان که کتابی به نام «فیضالقدیر فی حدیثالغدیر» در سیصد صفحه دارد.
سید ابوالحسن موسوی طباطبایی