نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
اصلاحطلبان هم بالاخره فهمیدند دیگر نباید منتظر اروپاییها ماند
سرویس سیاسی ـ
روزنامه اعتماد تصریح کرد: «اروپا در مقطع كنوني مزيت اقتصادي خود را براي ايران از دست داده و كشور نميتواند و نبايد ديگر منتظر وقوع تحولي جدي در روابط دوجانبه اقتصادي يا منتظر تلاش اروپا براي انتفاع ايران از مزاياي اقتصادي برجام در قالب اينستكس يا ديگر سازوكارهاي مالي ويژه باشد.»
روزنامه اعتماد روز گذشته در مطلبی با عنوان «دوره تاريخي سياست اروپايي ايران» نوشت: «مجموعه تحركات (اتحاديه) اروپا در قبال برجام از زمان خروج امريكا از اين توافق، اين موضوع را به اثبات رسانده كه با وجود انگيزه براي حفظ برجام، اتحاديه اروپا و كشورهاي اروپايي - خواسته يا ناخواسته - ناتوان در حفظ اين توافق بوده و عملا حاضر به پرداخت هزينه لازم براي حياتبخشي مجدد به برجام نبودهاند. اين عدم اراده اروپا در پيشبرد اين توافق كه غالبا ناشي از استيلاي اقتصاد امريكا بر بازار و شاهرگهاي اقتصادي اروپاست، اين گزاره را پيش روي ما قرار ميدهد كه اروپا در مقطع كنوني مزيت اقتصادي خود را براي ايران از دست داده و كشور نميتواند و نبايد ديگر منتظر وقوع تحولي جدي در روابط دوجانبه اقتصادي يا منتظر تلاش اروپا براي انتفاع ايران از مزاياي اقتصادي برجام در قالب اينستكس يا ديگر سازوكارهاي مالي ويژه باشد.»
این روزنامه همچنین نوشت: «اين گزاره فينفسه ميتواند نقطه پاياني بر برجام و بهبود روابط با (اتحاديه) اروپا قلمداد شود و عملا كشورمان را صاحب اين حق و مشروعيت كند كه با وجود صبر راهبردي و تلاش براي حفظ برجام، از اين توافق خارج شود؛ هرچند قطعا اين حق و مشروعيت از سوي كشورهاي اروپايي و شماري از ديگر اعضاي غيراروپايي جامعه جهاني به رسميت شناخته نشود و حداقل روابط كشور با غرب وارد دوره تازهاي از واگرايي شود.»
گفتنی است، این اعترافات همان طیفی است که پیش از این با تیترهایی همچون «موگرینی: هر چه تهران بگوید»، «اروپا کنار ایران»، «اروپا علیه آمریکا»، «اروپا آمریکا نیست» و... به بزک اروپا پرداخته بود.
تعریف و تمجید از یکی از مسببین رانت 18 میلیارد دلاری!
روزنامه آرمان در مطلبی نوشت: «وضعیت اقتصادی کشور موضوعی نیست که بتوان آن را از جامعه مخفی نگاه داشت و مردم هر روز صبح که از منزل خارج میشوند تغییرات را بهخوبی احساس میکنند. سهم عمده شرایط اقتصادی کنونی کشور محصول فشارها و تحریمهایی است که در ازای استقلال و پیشرفت کشور از سوی دشمنان به ایران تحمیل میشود اما مسئولان هم در این شرایط بیکار نیستند و هر روز به برنامهریزی برای عبور از مشکلات میپردازند. از جمله این مسئولان اسحاق جهانگیری مرد خونگرم کرمانی است که کارآمدی برنامههای او بهویژه در عرصه اقتصادی سبب شده تا در دولتهای سازندگی، اصلاحات و اعتدال مسئولیتهای مهمی به او سپرده شود.»
این روزنامه زنجیرهای از یکسو علت اصلی مشکلات اقتصادی در کشور را ناشی از تحریمها جا زده و از سوی دیگر، از جهانگیری به عنوان مدیر کارآمد اقتصادی نام برده است.
این در حالی است که کارشناسان و صاحبنظران با گرایشهای مختلف سیاسی، متفقالقول هستند که علت اصلی مشکلات فعلی در کشور، سوءمدیریت در دولت است. همچنین، اسحاق جهانگیری، نه یک مدیر کارآمد اقتصادی، بلکه یکی از مسببین اصلی رانت 18 میلیارد دلاری در ماجرای دلار 4200 تومانی است. طیف مدعی اصلاحات به شدت به رفتارهای قبیلهای آلوده است و هیچگاه حاضر نیست که مسئولیت اقدامات خود را بپذیرد.
توهم مدعیان اصلاحات: بهتر از بقیه میتوانیم از ایران دفاع کنیم!
روزنامه زنجیرهای ابتکار در یادداشتی به قلم محمد علی وکیلی نماینده اصلاحطلب مجلس شورای اسلامی آورد: «اصلاحطلبان در هر بزنگاهی نشان دادهاند عهدشان با انقلاب اساساً گسستنی نیست. اصول اصلی انقلاب، در گفتمان اصلاحطلبی طراوت دیگری دارد. هم به لحاظ معرفتی، نمیتوان اصلاحطلبی را مقابل اصول انقلاب گذاشت و حتی اساساً معتقدیم بسیاری از اصول نظام و انقلاب در گفتمان اصلاحطلبی معناپذیرند، و هم در عمل، اصلاحطلبان وفادارترین افراد به نظام بودهاند. همه دیدیم که در معرکههای امسال چه کسانی پای انقلاب ایستادند و برای دفاع از نظام به میدان آمدند. حتی خارجنشینانی که زمانی اصلاحطلب بودند، نوستالژی اصلاحطلبی، رگِ غیرتشان را به جوش آورد و آنان را به دفاع از جمهوری اسلامی کشاند. این در حالی است که برخی از محبوبانِ سابق اصولگرایان، چیزی از اپوزیسیون نظام، در تخریب نظام کم نگذاشتند.»
وکیلی در این یادداشت افزوده است: «اساساً معتقدیم در این زمانه، عهدِ اصلاحطلبی، بهتر میتواند از عهده دفاع از ایران برآید.» سؤال اساسی آنکه اگر اصلاحطلبان در هر بزنگاهی همراه انقلاب بودهاند، پس چه کسانی در فتنههای 78 ، ماجرای کوی دانشگاه، قانون مطبوعات، تحصن مجلس ششم و همچنین فتنه 88 علیه انقلاب اسلامی قد علم کردند و با اظهارات ضد دینی و ضد انقلابی بر چهره انقلاب اسلامی و حاکمیت نظام دینی ناخن کشیدند؟ امید آنکه اصلاحطلبان به آغوش نظام اسلامی بازگردند نهاینکه همچنان بر اباطیل خود پایفشاری کنند و نه تنها حاکمیت دینی بلکه آموزهها و انگارههای اسلامی را زیر سؤال ببرند. همین چند روز پیش بود که محمدتقی فاضل میبدی، روحانی اصلاحطلب در اظهاراتی گستاخانه دست به تحریف تاریخ اسلام زده و گفته بود: «شاید عدهای احساس کنند ما تا آخر ایستادهایم و همچون امام حسین(ع) تا شهادت میجنگیم درحالیکه خود امام حسین(ع) هم نمیخواست جنگ برپا شود. حتی روز عاشورا هم پیغام میفرستاد که صحبتنماییم و صلح کنیم»! از سوی دیگر وکیلی چطور میگوید که «عهدِ اصلاحطلبی، بهتر میتواند از عهده دفاع از ایران برآید» درحالیکه دولت مورد نظر آنها تمام مشکلات کشور را به برجام گره زد و ایران را در آستانه تحقیر و اهانتهای نظام سلطه قرار داد چه آنکه مگر انفعال همین دولت نبود که باعث شد برای اولین بار در تاریخ 40 ساله انقلاب اسلامی، وزیر خارجه و بسیاری از نهادهای انقلابی مانند سپاه پاسداران را تحریم کنند؟
همداستانی با اپوزیسیون!
سرمقاله شماره دیروز شرق را سردبیر این روزنامه نوشته است. در این نوشتار نکاتی حیرت آور و حتی مفرح ذات دیده میشود. در این سرمقاله آمده است: «اگر بگوییم مسئله اصلی امروز ایران انتخابات است، بسیاری با شگفتی خواهند گفت: «در میان این همه مشکلات داخلی از مسائل سیاسی و اجتماعی گرفته تا مصائب اقتصادی و معیشتی چه کسی به فکر انتخابات است»!
سپس این نوشتار در ادامه نکته حیرت آوری را مطرح کرده است: «در این میان جناحهای سیاسی اپوزیسیون تلاش میکنند این تردید را به عدم شرکت در انتخابات تبدیل کنند و بیدلیل نیست که در اغلب رسانههای خود در شبکههای اجتماعی از هر استدلالی استفاده میکنند تا مردم را قانع کنند پای صندوق رأی نروند و مردم را به این باور برسانند که از طریق انتخابات دیگر تغییری رخ نخواهد داد؛ طرفه آنکه در این میان برخی اصولگرایان خواسته یا ناخواسته همواره در بیشتر زمینهها با جریانهای اپوزیسیون همداستان هستند»[!!]
این روزنامه طیف موسوم به اصلاحطلب جناح اصولگرا را به همداستانی خواسته یا ناخواسته با اپوزیسیون متهم کرده و انگار نه انگار که همین اواخر تئوریسینهای جریان خودشان یعنی اصلاحاتیها از «مشارکت مشروط» سخن گفت که این سخن اگرچه در سطح نامزدهاست اما ناخودآگاه در سطح رای دهندگان نیز اثرگذار هست، هر چند این اثرگذاری ممکن است به اندازه همان جماعت طرحکننده این دعوی و اطرافیانشان باشد.
ضمن آنکه سردبیر این روزنامه خوب بود اگر صداقت و راست گویی را معیار و شاخص قرار میداد و به این جهت در ادوار گذشته مروری میکرد تا ببیند منسوبان کدام جریان در مقاطعی سخن از تحریم انتخابات گفته بودند.
اما نکتهای که به حیرت بیشتر مخاطب میانجامد این است که همداستانی اصولگرایان با اپوزیسیون یا ضدانقلاب خارج نشین را عنوان کرده و اصلاحطلبان را سد محکمی در برابر آن اپوزیسیون خارج نشین دانسته که عده قابل توجهی از آنها از افراد فراری منسوب به این جریان هستند: «این همداستانی یکی از معماهای لاینحل این جناح سیاسی است که چرایی آن تاکنون مبهم باقی مانده است. حتی در این برهه که اپوزیسیون با تمام توان عدم شرکت در انتخابات را راهبری میکند، این اصولگرایان سکوت معناداری کردهاند و باز این اصلاحطلباناند که به تغییر از طریق صندوق رأی امیدوارند. این باور موجب شده که مورد تندترین انتقادها قرار بگیرند و حتی در شبکههای اجتماعی با تمسخر روبهرو شوند. «استمرارطلبها» ملایمترین این استعارهها برای تضعیف آنان است.» ضمن آنکه در ایام انتخابات مشخص شده و بعد از این مشخص خواهد شد همداستانی آن اپوزیسیون با نامزدهای کدام طیف بیشتر صورت میگیرد و علیه نامزدهای کدام طیف به جبهه گیری میپردازند.