kayhan.ir

کد خبر: ۱۶۷۱۳۳
تاریخ انتشار : ۱۸ مرداد ۱۳۹۸ - ۲۰:۲۶

جرعه های معرفت - شرح حدیث معصومین(ع) در کلام رهبر انقلاب



ترجیح عبادات اجتماعی بر عبادات فردی
 عن امیرالمومنین(ع) عن رسول‌الله(ص) انه قال: ما من عمل افضل عندالله من سرور تدخله علی مومن اوتطرد عنه جوعا او تکشف عنه کربا اوتقضی عنه دینا او تکسوه ثوبا.(1)
« امیرالمومنین(ع) از قول پیامبر اکرم(ص) نقل می‌کنند که فرمود: هیچ عملی در پیشگاه خدای متعال با فضلیت‌تر نیست از اینکه یک مومنی را شاد کنید یا گرسنگی او را برطرف کنید یا شدت و فشار او را برطرف کنید یا قرضش را اداء کنید یا لباسی به او بپوشانید.»
مضمون این حدیث ترجیح عملی عبادات جمعی در وزن و مقدار عندالله بر عبادات شخصی و فردی است.
- ما من عمل افضل عندالله من سرور تدخله علی مومن؛ [امیرالمومنین(ع) از قول پیامبر(ص)] می‌فرماید: هیچ عملی پیش خدای متعال با فضیلت‌تر نیست از اینکه سروری را در قلب یک مسلمانی وارد کنید؛ خوشحال کنید یک [مومن] مسلمان را.
- او تطرد عنه جوعا؛ یا گرسنگی او را برطرف کنید.
- او تکشف عنه کربا؛ «کرب» یعنی مشقت و شدت. این هم‌و‌غم را هم که می‌گویند کرب، به خاطر این است که اندوه و هم‌و‌غم، انسان را در فشار قرار می‌دهد؛ یکی از فشارهای مهم روحی برای انسان هم‌و‌غم است؛ از یک شدتی (سختی) - شدت آبرویی، شدت مالی، شدت خانوادگی- انسان نجات بدهد.
یک[مومن] مسلمانی را اگر بتواند.
- او تقضی عنه دینا؛ یا قرضش را اداء کند.
- اوتکسوه ثوبا؛ یا لباسی به او بپوشاند. این خدماتی که مردم می‌کنند در حوادث عمومی و بلایای عمومی، مصداق‌های همین قضیه است که [اگر] انسان یک کمکی بتواند بکند به یک مسلمانی که بتواند کشف ضر(رفع گرفتاری) او بکند، هیچ عملی پیش خدای متعال از این با فضلیت‌تر نیست. این‌جور نیست که در این روایات بخواهند رابطه فردی با خدا را نادیده بگیرند؛ به هیچ‌ وجه این‌جور نیست و از اهمیت آن کاسته  نمی‌شود. معلوم است که پیوند با خدای متعال پشتوانه همه این چیزها است؛ اینکه انسان قلبا با خدای متعال همراه باشد و این کارها را هم برای خاطر خدا بکند؛ منتها در مقام توزین (انداز‌ه‌گیری) عمل عندالله، این‌جور نیست که مردم در شدت زندگی بکنند اما انسان دل‌ خودش را خوش بکند و برای خودش سبحان‌الله و الحمدلله بگوید؛ این کافی نیست، بایستی برود در میدان عبادات جمعی.
_______________
* شرح حدیث در ابتدای درس خارج؛ 1383/11/5، به نقل از کتاب نسیم سحر
1- نوادر راوندی ص 109