نگاهی به نقش مساجد در جریان انقلاب اسلامی
مسجد هدایت، پایگاه مردم فلسطین در ایران
پس از جمعآورى كمكهايى كه اقشار مختلف مردم براى زلزلهزدگان به مسجد هدايت آورده بودند، يكصد تيم به سرپرستى دكتر محمدجواد باهنر و جلالالدين فارسى به خراسان عزيمت كردند تا از مناطق زلزلهزده بازديد كرده و كمكها را در اختيار زلزلهزدگان خراسانى قرار دهند.
موضع مسجد هدايت
در قبال موضوع فلسطين
در جلسات مسجد هدايت علاوه بر مطرح شدن مسايل سياسى روز كشور به مسايل سياسى جهان و به ويژه دنياى اسلام نيز توجه مىشد. وقتى كه در سال 1348 در رسانهها خبر به آتش كشيده شدن مسجدالاقصى منتشر شد، در مسجد هدايت به اين موضوع پرداخته شد و حسين هاشمى در اين باره سخنرانى نمود. او در روز سىام مرداد 1348 پس از نماز جماعت كه توسط سيدابراهيم موسوى برگزار شد، در اين موضوع به صحبت پرداخت و در بخشى از سخنان خود اظهار نمود:
«در روزنامه كيهان نوشته شده كه مسجد اقصى را آتش زدهاند بنىاسرائيلىها آن را آتش زدند و چشم مسلمانان روشن. آنقدر اينها را بزرگ كردند تا آن كه به اسلام اهانتهاى بزرگى مىكنند.»
آيتالله طالقانى نيز در جلسه هفتگى 20/6/48 براى پردهبردارى از چهره اسرائيل به موضوع يهود و اسرائيل پرداخته و درباره اسرائيل گفت:
«اسرائيل تمام خانههاى جهان را از آن خود مىداند و هر فرد ديگرى را مرتجع بر خاك و آب كره ارض مىشناسد و به هر ترتيبى است مىخواهد در اين كار موفقيت حاصل نمايد. حال به حيله و تزوير، ساختن داروى تقلبى و يا ساختناشياء نفيسه باشد يا متوسل شدن به زور قلدرى. در هر صورت شيوه يهود و قوم بنىاسرائيل اين بوده و اين روش در خون آنها عجين شده است.»
آيتالله طالقانى در اقدامى شجاعانه فطريه را براى كمك به مردم فلسطين اختصاص داد. طالقانى در روز عيد فطر سال 1349 پس از قرائت نماز عيد فطر پيشنهاد داد:
«هركس مىخواهد به مسلمانان فلسطين و سيلزدگان پاكستان كمك كند اقدام نمايد، لذا دو كسيه جمعآورى پول تهيه و افراد حاضر در مسجد شروع به پرداخت پول نمودند و در نتيجه مبلغ شانزده هزار و پانصد تومان براى فلسطينىها و مبلغ يك هزار و ششصد تومان براى سيلزدگان پاكستان جمعآورى شد...»
در جلسات بحث و تفسير هفتگى مسجد هدايت بسيار به موضوع فلسطين و حمايت از مسلمانان فلسطينى پرداخته مىشد به طورى كه مىتوان مسجد هدايت را يكى از پايگاههاى فلسطين دانست. در اين مسجد به انحاى مختلف در اين راستا اقدام مىشد. موضوع فلسطين آن قدر اهميت داشت كه وقتى يك دانشجو شعرى را كه درباره فلسطين سروده بود در مسجد قرائت نمود آيتالله طالقانى و ديگر علما برخاسته و صورت وى را بوسيدند. اين دانشجو در نظر داشت كه اين شعر را چندى قبل در مسجد الجواد قرائت نمايد ولى از آن جلوگيرى شده بود. قرار شد سروده اين دانشجو كه به گفته حاضران «محرك و مجاهدانه و پيوند ده جبهه مسلمين بود» منتشر و بين افراد حاضر در مسجد توزيع شود.
محمدصادق طباطبايى از جمله كسانى بود كه فطريههاى نمازگزاران را در مسجد هدايت جمعآورى مىكرد. وى در اين باره چنين مىگويد:
«از جمله افرادى كه فطريه جمع كردند، بنده بودم. فطريهها را جمع كرديم. رقم آن چقدر بود خاطرم نيست، رقم قابل توجهى شد كه بلافاصله بعد از مسجد آمديم و به سفارت مصر رفتيم كه آن موقع در خيابان قوامالسلطنه بود. آنجا رفتيم و پولها را به وسيله آنها به فلسطينىها داديم [چون] كه اينجا [فلسطينىها] سفارت نداشتند. [اما] اسرائيل آن زمان در ايران سفارت داشت.
بعد البته حساب مشتركى هم علامه طباطبايى با آيتالله رضا زنجانى براى كمك به فلسطينىها باز كرده بودند.»
محمد حنيفنژاد از سوى آيتالله طالقانى مسئوليت يافته بود تا پولهاى جمعآورى شده را به پايگاههاى فلسطينى برساند. لطفاللّه ميثمى در اين باره بيان مىدارد:
«يادم مىآيد كه در سال 49 روز عيد فطر پدر طالقانى در مسجد هدايت فطريهها را براى فسلطين جمعآورى نمود و پول جمعآورى شده را به حنيفنژاد داد و من از طرف شهيد حنيفنژاد مأموريت يافتم كه اين پولها را براى فلسطين ببرم. وقتى اين پولها براى رزمندگان الفتح برده شد، مسئول برادران مجاهد در پايگاه فلسطينى گفته بود: ارزش اين پولها از دلارهاى عربى خيلى بيشتر است، اگر چه مقدارش كمتر است.»
اقدام شجاعانه آيتالله طالقانى در جهت جلب حمايت ملت ايران از مبارزان فلسطينى و كمك به آنان، مخالفتهایی را در ميان بعضى از اقشار خاص جامعه برانگيخت. رژيم در اين ميان سعى كرد تا از طريق عوامل خود به اختلافات و تفرقه دامن بزند. بعضى روحانيون مخالف اعلام نمودند كه «زكات فطريه نبايد از محدوده شرعى آن خارج شود و دادن فطريه به مسلمانان سنى جايز نيست.» محمدصادق طباطبايى درباره اين نوع فعاليتها مىگويد:
«در همان زمان ايشان فطريه براى پرداخت به فلسطينىها در مسجد هدايت جمع مىكردند، به ايشان خيلى اهانت شد كه وقتى در بلاد خود ما گرسنه هست، يعنى چى كمك به فلسطينىها. آيتالله طالقانى يك جهانبينى اسلامى داشتند، بسيارى از روحانيون جهانبينى شيعى داشتند و خيلى معتقد به وحدت بودند. گرچه در زمان آيتالله بروجردى زحمت وافرى كشيده شد كه مذهب تشيع در دانشگاه مصر به وسيله شيخ محمود شلتوت به عنوان يك فقه قابل قبول مطرح شود. خيلى زحمت كشيده شد، بعد از آن اگر به همانسان پيش مىرفت، الان ما در عالم اسلام، وحدت بهترى را شاهد بوديم. براى مراسم عبدالناصر كه [در مهر ماه 1349] در مسجد هدايت فاتحه گرفته شده بود، در مساجد ديگر به آيتالله طالقانى به عنوان ناسيد خطاب كردند كه چرا فاتحه گرفتى. اين سيد ناسيد [چرا] براى فلانى فاتحه گرفته است.»