فشار اصلاحطلبان به همشهری چرا نوشتی مردم از ما ناراضیاند؟!(خبر ویژه)
روزنامه همشهری در واکنش به اعتراض اصلاحطلبان به مصاحبه با شکوریراد و تصریح بر نارضایتی مردم از عملکرد دولت، نوشت: چاره کار، شنیدن نقد و چارهجویی برای کاستیهاست، نه مدارا و سکوت.
همشهری اخیراً با شکوریراد دبیرکل حزب اتحاد ملت مصاحبه کرد و از قول وی نوشت: مردم از دولت و اصلاحطلبان ناراضیاند، چون معیشت خوبی ندارند... من بخشی از مشکلات را به حساب سیاستهای اشتباه دولت میگذارم. وی همچنین گفته بود روحانی در چینش کابینه دچار عقبگرد شد و کابینه اقتصادی ضعیفتری چید.
انتشار این اظهارات از سوی همشهری، با نگرانی و اعتراض برخی از اصلاحطلبان مواجه شد.
همشهری در واکنش این انتقادها نوشت: فهم کاستیها، کژیها، دردها و نیازهای جامعه مهمترین فاکتورهایی است که یک روزنامهنگار باید بهدرستی از پس آن برآید و با ابزار نقد و مطالبهگری که در اختیار دارد، واسط میان ملت و حاکمیت باشد.
اصلاحات و اصلاحطلبی دایره وسیعی را شامل میشود و حد و مرز مشخص برای آن نمیتوان قائل شد و به ذاته همه افراد میتوانند اصلاحطلب باشند و میل به بهترشدن اصلاح رویکردها در جامعه بشری امر عام و غیرقابل حصارکشی است.
از سوی دیگر نیز در قریب به 22 سالی که از تولد این جریان گذشته است تاکنون عیار مشخصی برای سنجیدن و محکزدن اصلاحطلبی افراد حاصل نشده است که براساس آن بتوان گفت جریانی نسبت به جریان دیگر اصلاحطلب است یا وزنه اصلاحطلبی فردی نسبت به دیگری سنگینتر یا حتی او در میان اصلاحطلبان دلسوزتر است. در هیاهوی مدعیان اصلاحات تنها اصالت فکری، اعتقادی و عملی افراد است که میان اصلاحطلبان خیرخواه و اصیل با علمداران مدعی و بدلی حائل قائل میشود، بدلیهایی که در نبود حزبی استخواندار و تشکیلاتی به آفت اصلی این جریان بدل شده و عامل رویگردانی مردم از جریان اصلاحات شده است.
اصلاحات زمانی توانست عنوان قویترین جریان سیاسی کشور را از آن خود کند که شعار «زنده باد مخالف من» را سر داد. شعاری که بهنظر میرسد در لابهلای هیاهوسازی طالبان حضور در مناصب و جایگاهها به حاشیه رانده شده است و جمعی کوچک در این جریان نه تنها تحمل عیانشدن حداقل کاستیها را ندارند، بلکه گوششان را بر حداقل نقدها بستهاند و دل به مدح و ثناهای دایره کوچک و نه چندان مقبول خودیها سپردهاند و در مقابل کوچکترین نقدی با شعار «خودزنی نکنیم» به مصاف منتقدان میروند این درحالی است که شنیدن نقد و چارهجویی برای کاستیها در عیان عاملی برای باز جذب امید است؛ نه سکوت و مدارا در برابر ناکارآمدیها!