kayhan.ir

کد خبر: ۱۶۵۹۱۹
تاریخ انتشار : ۰۴ مرداد ۱۳۹۸ - ۲۰:۱۲

مدیریت قجری در ورزش...؟!



 سیدمحمدسعید مدنی
هنوز تاریخ شروع برگزاری «لیگ برتر» اعلام نشده است و تیم‌ها و مربیان و بازیکنان از این نظر با بلاتکلیفی مواجه هستند. دلیل آن هم بر اهالی فوتبال و علاقه‌مندان به ورزش روشن است. مسئولان فدراسیون فوتبال و رئیس‌آن، اعلام کرده‌اند تا ورزشگاه‌های محل برگزاری لیگ برتر، به حد استاندارد نرسد و از شرایط لازمی که در آن سلامت و امنیت فیزیکی و اخلاقی و روانی حاضران در ورزشگاه‌ها، تامین نشود، سوت آغاز این بازی‌ها نواخته نخواهد شد.
سرویس ورزشی روزنامه کیهان در شماره‌های اخیر به سهم خود در این باره نظرات و تحلیل‌هایی را ارائه داده‌است. ما ضمن موافقت با تصمیم فدراسیون و اظهار امیدواری به اینکه مسئولان فدراسیون و شخص رئیس‌آن، زیر فشارهای وارده از این و آن سو، به ویژه مراکز و عناصر غیرورزشی- که حالا چند سالی است به دلایل و انگیزه‌های اکثرا غیرورزشی، به ورزش و علی‌الخصوص رشته‌هایی مثل فوتبال چشم طمع دوخته و مستقیم و غیرمستقیم در کار آن دخالت و بهتر است بگوییم اخلال می‌کنند- «کم» نیاورند و تا تحقق خواسته‌های خود بر سر حرف خود بایستند، تاکید کرده‌ایم، ما هم طرفدار برگزاری «لیگ» هستیم، اما نه هرگونه برگزاری! نه آن‌گونه که سال‌ها و به ویژه در سال‌های اخیر برگزار می‌شود. بلکه آن‌گونه که به نفع فوتبال، رشد و اعتلای این رشته مستعد و جذاب و خلاصه آن گونه که مورد رضایت دوستداران پرشمار آن، تمام شود، نه جریانات دلالی و منفعت‌جو.
 ما معتقدیم آنقدر که برگزار نکردن لیگ، تا فراهم شدن شرایط مطرح شده، به نفع فوتبال ایران است، برگزار شدن آن نیست، کما اینکه تاکنون هم نبوده است. برای افراد و باندهایی که سال‌هاست در فوتبال رخنه کرده‌اند و جز «منفعت» آن هم از نوع «نامشروع» و «زورگیرانه» آن از قبل فوتبال، هیچ مسئله‌ای مثل امنیت و سلامت روانی و فرهنگی ورزشگاه و تماشاگر کوچکترین اهمیتی ندارد، این است که این روزها که دکان خود را کم‌رونق می‌بینند، به در و دیوار می‌زنند، این و آن وکیل و وزیر و رسانه و... را می‌بینند تا مسئولان فوتبال راضی به شروع لیگ شوند... لیگی که عرض کردیم آنقدر که برای این جماعت انگل و آویزان نان و منفعت داشته، برای فوتبال و علاقه‌مندان پرشمار آن سودی نداشته است.
باری، همان‌طور که قبلا هم نوشته‌ایم، خیلی خوشحالیم که مسئولان فوتبال ما بالاخره پس از پنجاه سال برگزاری لیگ(اولین دوره، لیگ منطقه‌ای سال 1349) تازه متوجه شده‌اند ما ورزشگاه استاندارد و به معنای واقعی ورزشگاه و آنچه که در همه جای دنیا به آن می‌گویند «ورزشگاه»! نداریم، و استانداردها و شرایط ابتدایی که بیش از 80 سال است در همه ورزشگاه‌های دنیا، رعایت می‌شود، (مثل شماره‌گذاری صندلی‌ها، نشستن هرکس سر جای تعیین شده، ورود و خروج بموقع و امکانات متناسب و کافی بهداشتی و...) را رعایت نمی‌کنیم! این البته جای خیلی خوشحالی است! امیدواریم حالا که بعد از پنجاه سال تذکر کارشناسان واقعی و رسانه‌های دلسوز و... بی‌اعتنایی مسئولان وقت، مسئولان کنونی به این فهم و تشخیص رسیده‌اند، طبق «فهم» و تشخیص خود هم عمل کنند... که باور بفرمایید بدون اغراق این یکی از بزرگترین خدماتی است که در همه سابقه و پیشینه فوتبال ایران، به این رشته ورزشی شده است!
صحبت که به اینجا رسید، خوب است به این نکته هم‌اشاره‌ای بشود که متاسفانه چون خشت اول در ورزش ما کج نهاده شده است و حاکمان وابسته وقت که پیشرفت را یکسره در غربزدگی و ادای غربی‌ها را در آوردن و واردات مظاهر تمدن غرب(از جمله ورزش مدرن و...) می‌دیدند، بنای آن هم کج و ناراست و پرنقص و عیب ساختاری و زیربنایی است و اگر جلوی آن را نگیریم، تا ثریا می‌رود این دیوار کج! در این ورزش خیلی چیزهای دیگر هم هست که مثل استاندارد نبودن ورزشگاه‌ها، که بعد از پنجاه سال متوجه آن نشده‌ایم!، به شکل غلط و غیراستاندارد، به حیات خود ادامه می‌دهد، و یکی از مهم‌ترین آنها افکار و نگرش حاکم بر ورزش ماست که علیرغم شعارها و حرف‌ها و اداها و... سخت بوی عقب‌ماندگی می‌دهد و بعضی وقت‌ها ما را یاد دوران «قجری»! می‌اندازد.برای مثال عده‌ای که معلوم نیست کجای این ورزش هستند، چه خدماتی به آن کرده، چه پرونده و مشروعیت تخصصی و اخلاقی و مدیریتی دارند، صرفا به واسطه وابستگی به فلان فرد سرشناس یا مقام ذی‌نفوذ یا فلان تشکیلات و وزارتخانه و ارگان و... خود را ولی‌نعمت و وارث و اختیاردار کل بعضی فدراسیون‌ها و... حتی گاه کلیت ورزش می‌دانند و به سبک دوران گذشته مثلا دوران قاجار بساط «ملوک‌الطوایفی» در ورزش راه انداخته و بعضی مناصب و پست‌ها و فدراسیون‌ها و... را میراث خانوادگی و ملک طلق خود فرض کرده‌اند!
 این نکته شاید در وهله اول طنز و کمی اغراق‌گویی به نظر برسد اما واقعیتی تلخ است که آنها که از نزدیک با مسائل ورزش و معطلی و بلاتکلیفی بعضی فدراسیون‌ها و... آشنا هستند و یا پیگیری اخبار و مسائل آن هستند، این سخن ما را تایید و بر وجود این واقعیت تلخ صحه می‌گذارند. در این باره حرف بیش از اینهاست که در جای خود به یاری پروردگار خواهیم پرداخت، هرچند که پیش از این بارها در این ستون تحت عنوان «کارهای معطل مانده و اقدامات انجام نشده ورزش» به آن پرداخته‌ایم.
باری، امیدواریم مسئولان و مدیران ورزش با درک شرایط زمانه و کنار گذاشتن ملاحظات شخصی و جناحی و باندی و رودربایستی‌های اخلاقی و... با تکیه بر ملاک‌های مدیریتی مکتب جانبخش و عدالت‌پرور اسلام علوی که کاملا با معیارهای علمی مدیریتی و مدرن همخوان است به «مردم» و «منافع ملی» فکر کنند و در این جهت عمل کنند و آخرت خود را بازیچه دنیای دیگران نکنند، مرعوب و معطل سفارش و خرده فرمایش هیچ مقام ذی‌نفوذ اما غیرمسئولی نشوند و کار و بار ورزش و احساسات و مطالبات مردم و منافع ملی و... را به بازی نگیرند و... مثلا با جرات و شجاعت تکلیف کارهای معطل مانده مثل فدراسیون‌های بی‌جهت بلاتکلیفی مثل تنیس(که کارش زار و به دسته چهارم کاپ دیویس سقوط کرده است !)، والیبال، دوومیدانی، ژیمناستیک و... را مشخص نمایند و...!