جوایز جشنواره فیلم شهر به فیلمهای ضد شهر!(اخبار ادبی و هنری)
جوایز هفتمین جشنواره فیلم شهر دوشنبهشب تقسیم شد و عمده آنها به فیلمهایی رسید که به لحاظ محتوایی در واقع مضمونی ضد شهر داشتند!
فیلم «مغزهای کوچک زنگزده» ساخته هومن سیدی، اغلب جوایز مهم فیلمهای بلند بخش مسابقه سینمای ایران مانند بهترین فیلم و بهترین کارگردانی و بهترین فیلمنامه را دریافت کرد، در حالی که کلیت فیلم درباره جماعتی ابله و پلشت است که مانند گوسفند ظاهرا از پدرخواندهای حرفشنوی دارند که او نیز بلاهت از سر و رویش میبارد و معلوم نیست این بلبشوی احمقانه در کدام منطقه بیدر و پیکری اتفاق میافتد که علیرغم فعالیت علنی در زمینه تولید مواد مخدر اما تا سالها هیچ قانون و پلیسی از این فعالیت، سر در نمیآورد! فعالیتی که تنها سیاهکاری این جماعت مشنگ نیست و به تباهی کشاندن کودکان بیسرپرست و سر به نیست کردن خواهر و انواع و اقسام دزدی و بزه و... نیز از دیگر دستاوردهای آنهاست! حالا اینکه چنین فضایی از نگاه متولیان و هیئتهای انتخاب و داوران جشنواره فیلم شهر تا چه اندازه با شهر آرمانی این حضرات و یا آرمانهای یک شهر میخواند که جوایز اصلی خود را به آن دادند، از شگفتیهای سینمای ایران و جشنوارههای ریز و درشت آن است! دو فیلم «بی عشق» ساخته فیلمساز روس، آندری زویاگینتسف و «دزدان فروشگاه» به کارگردانی هیروکازو کورئیدا، جوایز کارگردانی و بهترین فیلم بلند بخش بینالملل جشنواره را گرفتند که فیلم اول درباره منازعات بیپایان یک زن و مرد است که در انتقام از رفتار آنها، پسرشان، خانه را ترک کرده و سرانجامی تراژیک مییابد و فیلم «دزدان فروشگاه» نیز درباره خانوادهای ژاپنی است که برخی اعضایش به دلهدزدی از فروشگاهها اقدام میکنند و مرگ ناخواستهای، راه زندگیشان را تغییر میدهد. در هر دو فیلم، نه شهر در زندگی شخصیتها تأثیری دارد و نه آنها، حتی بخشی از روابط حاکم بر شهر محسوب میشوند! و از همه بیربطتر اعطای جایزه بهترین اثر تهرانشناسی به فیلم «چهارراه استانبول» بود که به جز صحنههایی از سوختن پاساژ پلاسکو هیچ نشان دیگری از تهران ندارد و ماجرای دو دوست ورشکسته را روایت میکند که قصد فرار از ایران دارند!
اما آنچه همچنان از برگزاری چنین جشنوارههایی برجای میماند، انبوهی از فاکتورها و رسید هزینههای مختلف آنها از کیسه بیتالمال است و البته سؤال و پرسشهایی پایانناپذیر که در شرایط تنگنای اقتصادی بخشهای مختلف کشور از جمله سینما و رسانهها، برپایی چنین جشنوارههایی با بودجههای کلان آن هم برای نمایش فیلمهایی بیربط با موضوع جشنواره که اغلب چند سالی نیز از ساخت آنها گذشته و نه تنها در سراسر کشور نمایش عمومی داشته بلکه حتی در شبکه خانگی هم بهصورت دیویدی یا دانلود توزیع شدهاند، چه خاصیتی برای فیلم و سینما و همان موضوع شهر دارد که بخشی از همین هزینهها میتواند حداقل به گسترش زیرساختهای شهری یا شبکه حملونقل عمومی و یا توسعه فضاهای شهری کمک کند.