اخبار ویژه
گاردین: انگلیس طعمه شد ایران قدرت برتر خلیج فارس است
تلافی تحقیرآمیز ایران علیه رژیم انگلیس، همچنان در صدر خبرها و تحلیلهای رسانههای بینالمللی است.
روزنامه گاردین با اشاره به توقیف نفتکش انگلیسی از سوی ایران نوشت: ایران، دست برتر را در خلیج فارس دارد و انگلیس نباید کاری کند که تبدیل به طعمه شود.
این روزنامه به قلم صنم وکیل پژوهشگر موسسه چتم هاوس انگلیس نوشت: «تصاویر منتشر شده از سوی سپاه شبیه سکانسهای یک فیلم بودند. فریادهای الله اکبر به گوش میرسیدند و سربازانی که ماسک پوشیده بودند و از بالگرد نظامی به درون تانکر بریتانیایی وارد میشدند در حالیکه قایقهای نیروی دریایی ایران نفتکش را محاصره کرده بودند. صدای پیام انگلیسی ایران به کاپیتان این بود: «اگر اطاعت کنید در امان خواهید بود».
تردیدی نیست که اقدام اخیر ایران پاسخی به توقیف نفتکش گریس 1 در جبلالطارق به اتهام ارسال نفت ایران به سوریه بوده است؛ بهنظر میرسد ایران در مواجهه با تهدیدات جاری دست به ریسکی ضروری برای تقویت اهرمهای بینالمللی خود زده است. ایران دولت ترامپ و اقدامات او را مقصر اصلی وضعیت ایجاد شده میداند. ایران معتقد است که توقیف نفتکش آن کشور در ارتباط با فشار و تلاشهای گسترده تندروهای اطراف ترامپ برای اعمال فشار علیه ایران بوده است.
مهم است که در برهه زمانی فعلی، پاسخ بریتانیا حسابشده باشد و از همراهی با واشنگتن برای فشار بر ایران خودداری ورزد.
روزنامه فاینشنال تایمز دیگر روزنامه انگلیسی هم در این زمینه نوشت: لندن به تنهایی حریف تهران نمیشود و بهدلیل پراکندگی نیروهای دریایی سلطنتی، برای انگلیس خطرناک است که با ایران درگیر شود. بحران کنونی انگلیس را میتوان بخشی از تنشهای گستردهتر بین ایران و غرب نامید که در آن تهران و واشنگتن بازیگران اصلی هستند.
آمریکا راهبرد «فشار حداکثری» را برای وادارکردن تهران به مذاکره درپیش گرفته اما این سیاست تاکنون شکست خورده است. رهبران ایران احتمالاً بر بیمیلی آشکار ترامپ برای درگیرشدن در یک جنگ دیگر در خاورمیانه حساب کردهاند.
همراهی انگلیس با سیاستهای آمریکا، برجام را نابود میکند.
از سوی دیگر، روزنامه فرامنطقهای القدسالعربی خاطرنشان کرد انگلیس بهخاطر توقیف نفتکش حامل نفت ایران، خود را به مخمصه انداخته چرا که روزانه باید 15 کشتی انگلیس از تنگه هرمز عبور کنند. این روزنامه میافزاید: انگلیس در جریان درگیری با ایران تنهاست. بهنظر میرسد توقیف نفتکش ایرانی، انگلیس را در موقعیتی نامشخص و شرایطی شبیه به یک دام، قرار داد. نفتکش مذکور از آبهای منطقهای اسپانیا عبور کرده بود، و حتی وزیر خارجه آن، اقدام بریتانیا را محکوم نمود.
در این میان، مشخص است که جسارت و جرأت ایران و تاکتیک آن که مبتنی بر ایده چشم در مقابل چشم است، به اضافه تواناییهای واضح آن در حکمرانی بر تنگه هرمز و حملات پهپادها به فرودگاه سعودی، همگی موجب عقبنشینیهای روشنی در موضع دشمنان این کشور شده است؛ همانطور که امارات اعلام کرد از یمن عقبنشینی میکند، تا مانع از برانگیختهشدن خشم ایران علیه خود شود. این در حالی است که اروپاییها تلاش میکنند خود را از نزاع ایجاد شده دور کنند.
ورود لندن به میدان مقابله، باعث آشکارشدن تواناییهای محدود آن، در حمایت از 15 کشتی شد که پرچم انگلیس را با خود داشتند و روزانه وارد تنگه هرمز میشدند. بریتانیا در شرف ورود به اوضاع بسیار سختی است در این میان، روزنامه فرانسوی فیگارو ضمن تحلیلی خاطرنشان کرد: تیتر روزنامه کیهان نزدیک به آیتالله خامنهای رهبر جمهوری اسلامی، نشاندهنده نگاه رهبری ایران به ماجرای توقیف نفتکش انگلیسی است.
تیتر یک کیهان چنین بود: «نفتکش در برابر نفتکش؛ ایران به وعده خود عمل کرد». این تیتر درست فردای آن شبی منتشر شد که نیروهای سپاه پاسداران «با فریاد اللهاکبر»، نفتکش بریتانیایی را توقیف کرده بودند. اندکی پیش از آن نیز سپاه پاسداران نفتکش بریتانیایی «مصدر» را در تنگه هرمز متوقف کرد.
فیگارو با یادآوری واکنش لندن درباره این اقدام ایران و «غیرقابل پذیرش» خواندن آن نوشت بهنظر «روبن میلز» کارشناس نفتی که در نشریهای متعلق به ابوظبی اظهارنظر کرده، لندن در واقع با اقدام خود «یک بهانه به دست ایران داد».
فیگارو همچنین در بخش دیگری از گزارش خود مینویسد: لندن از کشتیهای خود خواسته تا فعلاً از تنگه هرمز عبور نکنند.
گزارش رویتر از همه پایگاهها و نیروهای آمریکایی در تیررس ایران
خبرگزاری رویتر میگوید فقط پنج هزار نظامی آمریکا در عراق در تیررس متحدان ایران قرار دارند.
این خبرگزاری ضمن بررسی این که پایگاه و نیروهای آسیبپذیر آمریکا در صورت درگیری با ایران در کجاها قرار دارند، نوشت: ایران از گروههای شبهنظامی در عراق، سوریه و افغانستان، یعنی کشورهایی که آمریکا در آنها حضور فعال دارد، حمایت میکند. ایران همچنین از گروههایی در لبنان و یمن حمایت میکند که در نزدیکی متحدان منطقهای آمریکا، اسرائیل و عربستان سعودی قرار دارند.
ایران در خلیج فارس در جانب مقابل عربستان سعودی و در امتداد تنگه هرمز قرار دارد که یک پنجم نفت خام مصرفی جهان روزانه از این مسیر انتقال داده میشود.
بعد از حمله نظامی ایالات متحده آمریکا در سال 2003 به عراق گروههای شیعی در این کشور نیرومند شدهاند و سال گذشته این گروهها با نیروهای امنیتی عراق ترکیب شدند که نشاندهنده نقش قوی آنها با وجود حضور نیروهای آمریکایی است.
قویترین گروههای عراقی که توسط ایرانیها آموزش دیده و تمویل و تجهیز شدهاند، گروههای عصائب اهلالحق، کتائب حزبالله، حرکت حزباللهالنجابه و سازمان بدر است.
حدود 5000 سرباز آمریکایی در چهار پایگاه و همچنین در میدان هوایی بغداد و پایگاههای ائتلاف مستقرند. این گروههای شبهنظامی در نزدیکی محلاتی قرار دارند که نیروهای آمریکایی مستقرند و در بخش راکتها و هواپیماهای بیسرنشین نیز ظرفیتهای قوی دارند.
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران همواره هشدار داده که در صورت بروز جنگ، تنگه هرمز را به روی انتقال نفت میبندد. ایران یک جانب این مسیر را زیر کنترل دارد و به این ترتیب کشتیهای نفتی کاملا در تیررس این کشور قرار دارند. ایران در خلیج فارس میتواند نیروهای آمریکایی را هدف قرار دهد.
مرکز مشترک عملیات هوایی آمریکا در پایگاه العدید در قطر موقعیت دارد. پایگاه ناوگان پنجم دریایی ایالات متحده در بحرین است. ایالات متحده آمریکا همچنین پایگاه هوایی الضفره را در ابوظبی و پایگاه هوایی السالم را در کویت دارد.
از سوی دیگر شورشیان حوثی یمن شعار «مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل» را بر روی سلاحهایشان نوشتهاند. ایالات متحده از سال 2015 به این سو از ائتلاف عربی در جنگ علیه حوثیها حمایت میکند. از شروع این جنگ، حوثیها همواره از هواپیماهای بیسرنشین و راکت برای حمله به عربستان سعودی استفاده کردهاند.
حوثیها نیروی دریایی یمن را همراه با قایقهای تیزرفتار و ماینهای دریایی زیر کنترل خود دارند. به این معنی که حوثیها میتوانند کشتیرانی را در دریای سرخ مختل کنند.
ایران همچنین در هشت سال جنگ سوریه، شبکهای از شبهنظامیها را در مناطق زیر کنترل حکومت تشکیل داده است.
این شبکه شامل حزبالله لبنان، گروه نجابه عراق و گروه «فاطمیون» متشکل از جنگجویان افغان میشود. این گروهها در نزدیکی مرز عراق و سوریه، نزدیکی پایگاه آمریکایی «تنف» و بلندیهای جولان جنگیدهاند.
آمریکا حزبالله لبنان را مسئول خونینترین روز نظامی خود بعد از جنگ ویتنام میداند. در بمبگذاری سال 1983 در پایگاه نیروهای آمریکایی در لبنان 241 نیروی آمریکایی کشته شدند.
امروزه حزبالله مدعی است که بزرگترین زرادخانه موشکهای «دقیق» را در اختیار دارد.
انستیتوت صلح ایالات متحده آمریکا در گزارشی در ماه مارچ گفت که تا 50 هزار افغان در گروه «فاطمیون» در سوریه جنگیدهاند.
گروه «فاطمیون» دو سال قبل اعلامیهای صادر کرد که در آن وعده داده شد در هر جایی که رهبر معظم انقلاب بخواهد، جنگ میکنند.
آمریکا چندین پایگاه نظامی در افغانستان دارد که 14 هزار سرباز آمریکایی در آنها مستقر هستند.
همه این پایگاههای آمریکا در تیررس نیروهای ایران و متحدان آن قرار دارند.
دولت چرا عملکرد واقعی دریافتکنندگان ارز را منتشر نمیکند؟
وزارت صنعت، معدن و تجارت چرا هیچگونه اطلاعاتی از عملکرد واقعی دریافتکنندگان ارزی منتشر نمیکند؟
روزنامه همشهری با طرح این پرسش نوشت: بانک مرکزی در راستای شفافسازی و اطلاعرسانی، فهرست دریافتکنندگان ارز دولتی و سامانه نیما را بهروزرسانی و منتشر کرد. این فهرست، شامل اسامیاشخاص حقیقی و حقوقی به همراه میزان و نرخ ارز در بازه زمانی فروردین97 تا ششم تیرماه 1398 است.
در شرایطی که انتقادات شدیدی به سیاست دولت در تخصیص ارز ترجیحی بر مبنای دلار 4200 تومانی وارد میشد، انتشار فهرست دریافتکنندگان ارز یارانهای از سوی بانک مرکزی، یکی از بزرگترین اقداماتی بود که از سوی متولی بازار پول انجام شد. این فهرست که چندینبار بهروزرسانی شده، ضمن تأیید بخشی از انتقادهای مطرحشده به سیاستهای ارزی دولت، شرایطی را برای رسانهها، مردم و نهادهای نظارتی فراهم آورده تا از کم و کیف تخصیص ارز دولتی در 1/5سال اخیر باخبر شوند و به فراخور توان، قدمی در راه مواخذه رانتخواران ارزی بردارند.
در این فهرست اسامی آشنایی به چشم میخورد؛ از لپلپ تا خودروساز، از شرکت لبنیاتی تا کارخانه فولاد، از شبهدولتی تا فعالان بخش خصوصی که همگی ارقام قابلتوجهی ارز دولتی گرفتهاند و کالا به کشور آوردهاند اما بعضا در قیمتگذاری نهایی، این یارانههای دولتی را لحاظ نکردهاند. به هر حال، بانک مرکزی همچنان در مسیری که قبلا اعلام کرده بود قدم برمیدارد و ظاهرا اسامی دریافتکنندگان ارز را بیملاحظه و بدون کم و کاست منتشر میکند؛ اما پس از انتشار این فهرست، دستگاههای مسئول در حوزه واردات کالا، خصوصا وزارت صنعت، معدن و تجارت، هیچگونه اطلاعاتی از عملکرد واقعی دریافتکنندگان ارزی منتشر نمیکنند و عملاً رشته شفافسازی بانک مرکزی را قطع میکنند تا جعبه سیاه رانت ارزی در حاشیه بماند و حداکثر چیزی جز چند موج خبری متکی به نام شرکتهای دهانپرکن در فضای مجازی دستبهدست نشود درحالیکه در این فهرست، نام شرکتهایی بهچشم میخورد که صاحبان آنها خود را از منتقدان جدی ارز دولتی معرفی میکنند اما در جریان دریافت ارز دولتی، رقمی بالغ بر 400 میلیارد تومان مابهالتفاوت ارز دولتی و آزاد را به جیب زدهاند و مشخص نیست در عمل این پول را به مصرفکننده نهایی منتقل کردهاند یا نه.
شما نگفتید مقابل ناطق تیرآهن 14 هم رای میآورد؟!
صادق زیباکلام از تمسخر ناطق نوری به تمجید از او میل کرده است.
به گزارش نامهنیوز، زیباکلام با بیان اینکه از ناطق نوری گلایه دارم، اظهار داشت: زمان انتخابات مجلس دهم، بارها و بارها به طرق مختلف از ناطق نوری خواهش و تمنا کردم که «اگر به انقلاب اعتقاد دارید الان باید به خاطر آینده نظام وارد صحنه انتخابات شوید ومدیریت مجلس را به دست بگیرید». اگر چهار سال پیش آقای ناطق نوری وارد انتخابات مجلس دهم شده بود، قطعا مجلس دهم امروز وضع دیگری داشت.
وی ادامه داد: مجلس دهم با مدیریت ناطق نوری شاید در راس امور قرار نمیگرفت اما مثل امروز در قعر امور هم نبود. مجلس دهم در چهار سال گذشته هیچ نقشی برای امور مهم کشور ایفا نکرد. روزی من به اصلاحطلبان هم انتقاد کردم و گفتم اگر میگذاشتید که هاشمی رفسنجانی رئیس مجلس شود نتیجه کار طور دیگری رقم میخورد.
وی گفت: ای کاش که آقای ناطق نوری چهار سال پیش احساس تکلیف میکرد اما جلوی ضرر را از هر جا بگیریم، منفعت است. در مجموع خوب است که اصولگرایان معتدل ائتلافی را میان خود به وجود آورند.
زیباکلام سال گذشته نیز در گفتوگو با نامهنیوز و در پاسخ به این سوال که چطور بهزاد نبوی زمان مجلس ششم در اعتراض به نظارت استصوابی شورای نگهبان و ردصلاحیت اصلاحطلبان استعفا کرد اما الان میگوید نباید از اصولگرایان میانهرو مثل ناطق، باهنر و لاریجانی جدا شویم؟ گفت: واقعیتها چشمان خیلیها را باز کرد. واقعیتها باعث میشود که آدم از اوج ایدهآلیستی فاصله بگیرد و به خیلی چیزها تن بدهد یا آنها را قبول کند. همانطور که چشمان مرحوم هاشمی رفسنجانی باز شد یا همانطور که چشمان اصلاحطلبان به روی مرحوم هاشمی رفسنجانی باز شد. ما اصلاحطلبان شاید یک روز مجبور شویم به آقای ناطق نوری و علی لاریجانی رای دهیم. اینها بستگی به شرایطی دارد که با آن مواجه میشویم. این قبیل اظهارات در حالی است که زیباکلام چندی قبل، ضمن تحقیر و هیچانگاری ناطق نوری مدعی شده بود سال 76 اگر به جای خاتمی، تیرآهن 14 هم نامزد بود، در مقابل ناطق نوری رای میآورد(!) عناصر وابسته به گروهک نهضت آزادی و ملی-مذهبی همچنین برخی کارگزارانیها و حزب مشارکتیها بارها تصریح کردهاند برای رخنه در میان اصولگرایان، به یارگیری از برخی افراد منتسب به این جریان و ایجاد شکاف در آن نیاز دارند.
توافق موقت با اروپا که از اجرای تعهدات خود ناتوان است!!
یک روزنامه زنجیرهای با اشاره به تحرکات فرانسه، خواستار تنظیم توافقی جدید تحت عنوان توافق موقت شد!
در حالی که برجام فقط از سوی ایران اجرا میشود و آمریکا و اروپا به طور کامل، اجرای تعهدات برجامی را متوقف کردهاند، روزنامه اعتماد از قول الی گرانمایه (عضو شورای روابط خارجی اتحادیه) نوشت: گامهایی که ایران تاکنون برداشته حساب شده و قابل بازگشت هستند. با توجه به آنکه صبر راهبردی ایران با تحریمهای بیشتر از سوی آمریکا روبهرو شد، سطح تنش هستهای ایجاد شده از سوی ایران قابل پیشبینی بود. با این همه ریسک این موضوع این است که در میانه این نقشه راه کاستن از تعهدات برجامی، ایران دست روی خط قرمزهای اروپایی بگذارد که میتواند منجر به مکانیسم ماشه و بازگشت تحریمهای فصل 7 سازمان ملل بشود. به نظر میرسد که اروپاییها مایل به پرهیز از چنین سناریویی هستند اما اگر ایران فراتر برود فشارهای سیاسی روی اروپا برای عکسالعمل نشان دادن به ایران بیشتر خواهد شد. این عضو شورای روابط خارجی اتحادیه اروپا توضیح نداده که کدام یک از تحریمهای قبلی اکنون علیه ایران اعمال نمیشود و با به هم خوردن برجام، قابل اعمال است؛ تحریمهای مالی و بانکی یا نفتی؟!
وی در عین حال میگوید: بهترین گزینه پیشروی 4+1 این است که با یک توافق موقت موافقت کنند. براساس این توافق ایران توسعه فعالیتهای هستهای خود را در ازای برخی گامهای واقعی و طبیعتاً محدود 4+1 متوقف میکند. در این توافق چین مسئول خرید مرتب نفت ایران میشود و روسیه به ایران در برنامههای هستهای کمک کرده و اروپا هم کارهای مالی و تجاری را از طریق اینستکس پیش میبرد.
الی گرانمایه در ادامه و در توجیه بدعهدی اروپا در برجام میگوید تجربه برجام نشان داد که تحریمهای ثانویه آمریکا مهمترین و بزرگترین چالش پیش روی توانایی اروپا برای پیشبرد سیاستهای خود در حوزه اقتصاد و روابط خارجی است.
وی این پرسش را بیپاسخ گذاشته که اگر اروپا فاقد اراده توانایی برای مقابله با تحریمهای اروپاست، چرا باید ایران به توافق دیگری در پوشش «توافق موقت» دل خوش کند؟! از سوی دیگر باید پرسید اگر اینستکس ساز و کار معتبری بود چرا در هفت ماه گذشته اجرایی نشد؟ و اگر همین هم - که در قبال تعهدات برجامی اروپا هیچ است- از سوی آمریکا تحریم شد، اروپا مقابل آمریکا میایستد؟!