نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
سرویس سیاسی –
نگاهی به شماره دیروز روزنامههای اصلاحطلب حاکی از آن است که کشف و شناسایی ۱۷ جاسوس وابسته به سازمان جاسوسی آمریکا (سیا) و همچنین سفر نخستوزیر عراق به تهران و دیدار او با حسن روحانی بازتاب یافته است. رسیدگی به پرونده قتل همسر دوم محمدعلی نجفی ، بررسی قیمت اجارهبها در پی اظهارات عجیب رئیسجمهور درباره این حوزه و مرگ ناگهانی یوکیو آمانو از دیگر سوژههای دیروز روزنامههای اصلاحطلب بوده است.
روزنامه سازندگی در یادداشتی به قلم یکی از اعضای گروهک نهضت آزادی ایران نوشت: «نظارت استصوابی مهمترین زیرساخت این ناامیدی [ناامیدی عمومی و بیاعتمادی مردم به اصلاحات] را فراهم آورده است باید توجه داشت که اگر نمایندگان معرفیشده از سوی لیست امید در تحقق اهداف اصلاحطلبانه و موردنظر مردم ناکارآمد و کمظرفیت بودهاند، این نقصان در درجه اول متوجه رد صلاحیتهای گسترده کاندیداهای اصیل اصلاحطلب بوده که درنهایت منجر به تحمیل کسانی به لیست امید شده است که نباید میشد.»نویسنده مطلب که در شیطنتی ناشیانه سعی کرده ناامیدی مردم از دولت را به کل نظام تسری دهد، نوشته است: «باید توجه داشت که ابعاد این ناامیدی و بیاعتمادی را فقط به ناامیدی از اصلاحات تنزل نداد. ناامیدی از هرگونه وضعیت بهبودآمیز در چارچوب نظام جمهوری اسلامی است و این مسئله بسیار خطرناکی است. نوعی بحران امنیت ملی است.»در مطلب سازندگی آمده است: «اصلاحطلبان باید جامعه را متقاعد کنند که به دنبال زیاد کردن نمایندگان مؤثری مانند علی مطهری و محمود صادقی در مجلس هستند و نه ازدیاد عددی نمایندگانی به اسم اصلاحطلب» در پایان مطلب آمده است: «پافشاری بر مسئله لغو یا تعدیل نظارت استصوابی بهعنوان شرط لازم شرکت در انتخابات در این راستا بسیار مفید خواهد بود.... در دوران نهضت مقاومت ملی، شعاری از سوی رهبران نهضت طراحی و ارائه شد که با شرکت در انتخابات مجلس شورای ملی «یا پیروز میشویم و یا رسوا میکنیم» این الگو در شرایط کنونی میتواند بسیار کارآمد و اثرگذار باشد.»
همانطور که کیهان بارها به آن اشاره کرده، مدعیان اصلاحات به دنبال به میدان آوردن نیروهای رادیکال خود هستند تا از رهگذر ایجاد فضاهای هیجانی کورسوی امیدی را در پایگاه اجتماعی خود به وجود بیاورند و در این مسیر نظارت استصوابی و شورای نگهبان را چون سدی محکمی در برابر خواستههای نامشروع خود میبینند. از اینروست که مدتی است شمشیر از رو بسته و آشکارا از لغو یا تعدیل نظارت استصوابی حرف میزنند! یا برای شورای نگهبان و یا نظام خط و نشان میکشند که «یا پیروز میشویم یا رسوا میکنیم!» ظاهرا از نظر این طیف انتخاباتی خوب و سالم است که آنها پیروز آن باشند و در غیر این صورت باید دست به شبهه افکنی و حتی آشوب زد.
اصلاحطلبی دیگر جواب نمیدهد، باید طرحی نو در انداخت!
روزنامه اعتماد روز گذشته در مطلبی به نقل از محمدضا تاجیک فعال سیاسی اصلاحطلب نوشت: «اصلاحطلبي موجود ديگر جواب نميدهد و نميتواند در جامعه نقشآفريني داشته باشد. ديربازي است كه در جامعه اين جريان هستي خود را در فضاي قدرت تعريف كرده.بايد اقتدار بيان گزاره جدي و تعريف مسلط راجع به اصلاحطلبي را از برخي گرفت؛ چه كسي اين اقتدار را به برخي واگذار كرده كه اصلاحطلبي را تعريف كنند؟ قرار بود جريان اصلاحطلبي نقش نخ تسبيح را اجرا كند و نه نقش دانه تسبيح را. قرار نبود ديگ جوش باشد و همه هويتهاي متكثر را درونش بريزد و همه بهم شبيه شوند تا با آنها رابطه برقرار كند. قرار بود سي و سه دانه تسبيح را بهم وصل كند. پس ما نقش خودمان را گم كرديم.»
گفتنی است با نزدیک شدن به زمان انتخابات و علنی شدن این واقعیت که دیگر زمان خواندن انشاء نیست و باید حساب پس داد مدعیان اصلاحات در تلاش هستند که حساب خود را از دولت برآمده از خود که ناکارآمدی آن در حوزههای اقتصادی مشکلات معیشتی بسیاری را بر مردم تحمیل کرده است جدا کنند و با این حربه آبروی رفته را به جوی بازگردانند، رسوا بودن حربه فوق تا آنجا عیان است که رسانههای زنجیرهای در یادداشتهایی تصریح دارند که نمیشود با این فضاسازی مردم را فریب داد و نتیجه دوباره گرفت.
از زیر بار مسئولیت شانه خالی نکنید!
چندی پیش یکی از سایتهای نزدیک به دولت در مطلبی با همین موضوع نوشته بود : عملکرد اصلاحطلبان در طول 6 سال اخیر که با گرفتن رای مردم بار دیگر به صحنه قدرت بازگشتهاند، چندان تعریفی ندارد و چهبسا با ادامه این وضعیت بار دیگر شاهد رویگردانی مردم از اصلاحطلبان و قهر با دعوت آنها به حضور در پای صندوقهای رای باشیم.
در ادامه این گزارش تاکید شده است: دولت حسن روحانی و سهم زیادی از عملکرد آن در نتیجه انتخابات سال ۹۲، قطعا به پای اصلاحطلبان نوشته خواهد شد؛ حتی اگر اصلاحطلبان موضوع عدم حضور با کاندیدای اختصاصی خود و نیز در اختیار نداشتن پستهای کلیدی کابینه را پیش بکشند، افکار عمومی رای خود را به خاطر دعوت این جریان سیاسی دانسته و طبیعتا از آنها انتظار پاسخگویی دارد. این سایت خبری همچنین به عملکرد دولت و شوراهای شهر نیز گریزی زده و مینویسد: اما فارغ از دولت روحانی، اصلاحطلبان در دو انتخابات بعدی در سالهای ۹۴ و ۹۶، درصد بسیار بالایی از کرسیهای مجلس و شوراهای شهر در کلانشهرها از جمله مهمترین و نماد شوراهای شهر در کشور یعنی تهران را از آن خود کردند. با این وجود نتیجه عملکرد مجلس و شورای شهر چندان مطلوب نیست.
برجام کليد حل مشکلات؟!
روزنامه آرمان امروز که روز گذشته ظاهرا به دلیل اختلافات مدیر مسئول و صاحب امتیاز آن تعطیل و در قالب روزنامه آرمان ملی منتشر شد، در گزارشی نوشت : «در شرايطي که آمريکا تمام تلاش خود را براي اجماعسازي عليه ايران به کار بسته، به نظر ميرسد تنها وجود برجام است که توانسته مانع از همکاري کشورهاي اروپايي با آمريکا بر سر موضوع ايران شود. روز دوشنبه هايکو ماس، وزير امور خارجه آلمان گفت که آلمان قصد ندارد به استراتژي دولت آمريکا براي اعمال فشار حداکثري بر ايران بپيوندد. او که پس از ديدار با همتايان فرانسوي و انگليسي خود در جمع خبرنگاران تصريح کرد: «آنچه اکنون به آن نياز داريم کاستن از تنشها است و همکاران انگليسي و فرانسوي من نيز همين نظر را دارند». هايکو ماس خاطرنشان کرد: «اروپا علاوهبر رسيدگي به خطرات در تنگه هرمز، به استفاده از کارت ديپلماتيک خود ادامه ميدهد».
گفتنی است در شرایطی که امروز حتی خوشباورترین و خوشبینترین حامیان مذاکره با غرب و توافق هستهای بر بینتیجه ماندن و خسارت بار بودن آن اذعان دارند ، برخی ظاهرا به برجام اعتیاد شدید پیدا کردهاند که همچنان به دنبال دستاورد تراشی برای آن هستند. برجام اگر خاصیت و قوتی داشت فکری به حال مفاد و وعدههای بر زمین مانده خود میکرد.
برجام عملاً از بین رفته است و مسئله فقط پذیرش یا عدم پذیرش این واقعیت از سوی دستاندرکاران آن است. زمانی مدعیان اصلاحات و دولت برآمده از آن برای تحمیل برجام و بستن دهان اندک منتقدان آن در کشور، از مزایای تخیلی و باغ سیب و گلابی میگفت. اینک که تق ماجرا درآمده و مشخص شده همه آن وعدهها خواب و خیال بوده، در کمال تعجب برای آن دستاوردتراشی میکنند.
آنچه موجب عدم اجماع آمریکا و همپیمانانش شده ایستادگی ، اقتدار و واکنش از موضع قدرت نیرویهای مومن در برابر گستاخیهای مکرر آنهاست نه برجامی که نتوانست حتی باک سوخت هواپیمای آقای ظریف را پر کند.
ادبیات ترامپی نماینده اصلاحطلب مجلس
روزنامه آفتاب یزد دیروز در سرمقاله خود که با عنوان «ادبیات ترامپی نماینده مجلس» منتشر شده به مباحثی که اخیرا میان دو نماینده مجلس روی داده پرداخته است. این یادداشت که به قلم سردبیر این نشریه منتشر شده ضمن آنکه به اختلاف نظرهای خود با «جواد کریمی قدوسی» نماینده مشهد اشاره کرده در ادامه گفته است که «براساس گفتههای این نماینده مجلس [رحیمی جهان آبادی] گویا نماینده مشهد در حوزه انتخابیه وی تبلیغات منفی را آغاز کرده است تا او در انتخابات آتی شکست بخورد.»
آفتاب یزد در ادامه افزوده است: «همین بهانهای شده تا نماینده به اصطلاح اصلاحطلب تربت جام این نکات را گوشزد کند: «آقای کریمی قدوسی آن زمانی که اجداد شما بستگان شما از افغانستان به ایران {...} ما ایرانی بودیم... چه کسی به شما شناسنامه ایرانی داده است...» در مورد فرمایشات این نماینده مجلس [رحیمی جهان آبادی] یک توضیح میدهم و دو نکته را عرض میکنم... مردم عملکرد مثبت ببینند تحت تاثیر شخصی چون کریمی قدوسی نیستند و جانانه به دفاع از نماینده خود برمیخیزند. لابد در خروجی این نماینده مجلس پس از چهار سال نکات مثبت کمتر از منفی است که دلواپس تحرکات کریمی قدوسی شده است[!!]»
سرمقاله این روزنامه در ادامه آورده: «نیک آن بود که نماینده تربتجام به جای این سخنان تحقیرآمیز که از آن بوی نژادپرستی میآید صرفا نقد محترمانه خود را به کریمی قدوسی مطرح میکرد و تمام... سوگمندانه برخی اصلاحطلبان از جمله همین نماینده تربت جام که گویا عضو حزب کارگزاران نیز است تصور میکنند چون جزو این جریان محسوب میشوند میتوانند هر فعلی را صرف کرده و هر لفظی را آورده و چون اصلاحطلب هستند رسانههای مستقل هم از کنار موضوع رد شوند.»روزنامه آفتاب یزد ظاهرا خواسته جانب عدل و انصاف را بگیرد و به نماینده هتاک اصلاحطلب بتازد اما در لابه لای جملاتش طوری سخن گفته که انگار ادعاهای رحیمی جهان آبادی صحت دارد و تنها نقدش بر روش گفتن و دایره واژگانی این نماینده اصلاحطلب است در حالی که روز دوشنبه کریمی قدوسی پاسخ آن نماینده را داد و تاکید کرد فیلم اظهارات من در فضای مجازی هست. البته در این باره روز دوشنبه کریمی قدوسی در پاسخ به هتاکی زشت رحیمی جهان آبادی، نماینده تربت جام تاکید کرد: «تمام صحبتهای من در این خصوص در فضای مجازی منتشر شده است... بنده درباره آقای رحیمی هیچ کلمهای به زبان نیاوردم، او اصلاً در کلاس کار بنده نیست؛ همه بنده را میشناسید و میدانید اولویت من چیست... به آقای رحیمیوعده دادهاند که اگر شما رد صلاحیت شدید، ما شما را در آینده بهعنوان سفیر ایران در کابل منصوب میکنیم. به او با اطمینان عرض میکنم که «شما نه گندم کابل را خواهید خورد و نه عدسی مجلس یازدهم را».
جبهه مقاومت و آمریکا را با هم اشتباه گرفتید!
روزنامه ایران دیروز گفتوگویی را با یک کارشناس مسائل منطقه منتشر کرد. وی به ارگان دولت گفته است: «بی شک جنگ بدترین گزینه برای همه کشورهای حوزه خلیجفارس است. فعال شدن روسها، اماراتیها، عراقیها و... را باید در این راستا تحلیل کنیم. هر کس منادی و مشوق جنگ باشد، در خدمت جناح جنگ طلب آمریکا و صهیونیسم خواهد بود. تردیدی نداشته باشید که برنده جنگ هیچ کشوری در منطقه نخواهد بود. همان گونه که جنگ در سوریه مرزهای رژیم صهیونیستی را امن کرده و به تضعیف بنیادین جبهه مقاومت انجامید، جنگ در منطقه نیز به نابودی زیرساختها منجر شده و تأمینکننده لابیهای فروش سلاح و بعد شرکتهای غربی برای بازسازی خواهد شد.»
مصاحبه شونده ظاهرا در تحلیل خود، جبهه مقاومت و آمریکا را با هماشتباه گرفته است. آنکه در غرب آسیا و به واسطه جنگ نیابتی و شرارتگری به طرز اساسی تضعیف شد، آمریکا بود با هزینه کرد 7 تریلیون دلاری به اعتراف ترامپ. همانکه هواپیمایش با چراغ خاموش در پایگاه نظامی آمریکا در الانبار نشست و با آشفتگی همین مسئله را روایت کرد و حسرت خورد. جبهه مقاومت به رهبری ایران امروز با به زانو درآوردن آمریکا در غرب آسیا روزهای بدون بازگشت از اقتدار و افتخار را سپری میکند. همان ایرانی که به نوشته نشنال اینترست کابوس آمریکاست و همان آمریکایی که به تصریح لوبلاگ اگر دست از پا خطا کند خاورمیانه باتلاق سربازانش میشود. به قول عطوان 6 هزار نظامی آمریکایی در عراق زیر تیغ نیروهای بسیج مردمی هستند و همین سرنوشت در انتظار 2 هزار نظامی دیگر آن در شرق فرات است. کار اسرائيل را هم موشکهای حزبالله و جهاد اسلامی تمام میکند.