حاکمیت فرالیبرالیسم بر رفتار مدیران فضای مجازی کشور
علی ملائی
هر چند نظرات متفاوتی در مورد خودکفایی در دنیا وجود دارد ولی عملا همگان اذعان دارند که حداقل در محصولات مهم و استراتژیک که ممکن است کشور را دچار بحران کند یا بازار را به تلاطم بیاندازد خودکفایی و ورود دولت برای کنترل الزامی است. دیدیم دولت حاضر که علیالظاهر معتقد به عدم دخالت دولت است چگونه در بازار خودرو ورود کرد و با پرداخت وام، خودروسازان را از بحران نجات داد. در چند ماهه اخیر مشاهده کردهایم که چگونه آمریکا که سردمدار بازار آزاد است وقتی تهدید محصولات چینی را لمس کرد، جنگ تعرفهها به راه انداخت و این چیزی نیست جز ورود لیبرالترین دولتها در کنترل بازار.
ناگفته پیدا است وقتی وضع محصولات اقتصادی این چنین است، محصولات فرهنگی که تاثیرات و تبعات گستردهتری دارد میبایست بیشتر و پیشتر تحت حمایت باشند. ولی متاسفانه در کشور ما با مهمترین محصول فرهنگی عصر جدید که فضای مجازی و شبکههای اجتماعی هستند با چنان نگاه لیبرالزده و استقلالزدایانهای برخورد میشود که تعجب هر لیبرال دو آتشهای را هم برمیانگیزد. وزارت ارتباطات با شبکههای اجتماعی که تمام موضوعات کشور از سیاست و اقتصاد گرفته تا فرهنگ و امنیت، را تحت تاثیر خود قرار دادهاند چنان رفتار میکند که انگار در مورد یک محصول جزئی تزئیناتی برخورد مینماید. گویا شبکه اجتماعی روکش فرمان فلان ماشین لوکس است که اگر نتوانستیم تولید کنیم وارد میکنیم و اگر هم نتوانستیم وارد کنیم اهمیت چندانی ندارد.
دستیار وزیر ارتباطات در مقابل درخواستهای پیامرسانهای داخلی برای برآوردن حداقل زیرساختها در رقابت با غولهای رسانهای دشمن و شبکههای اجتماعی چند ده میلیارد دلاری میگوید: «موظف به تأمین زیرساختهای مورد تأیید در مصوبه شورای عالی فضای مجازی هستیم نه هر آنچه نیاز دارید. هیچ کسبوکاری نباید منتظر تحویل هر آنچه خواسته است از سمت دولت باشد.»
به وضوح مشخص است که ایشان جنگ در تصاحب فضای مجازی کشور و کنترل اطلاعات مردم و مدیریت افکار ملت را با افتتاح و اداره یک سوپر مارکت اشتباه گرفتهاند. مانند آنست که وزیر دفاع کشوری که در حال جنگ است بگوید درست است که امروز پیروزی جنگ به داشتن سلاح جنگی است و چند جوان خودجوش کارخانه ساخت تسلیحات دایر نمودهاند ولی اینها باید روی پای خود بایستند و ما هیچ مساعدتی در حل مسائل آنان نخواهیم کرد! آیا هیچ عقل سلیمی چنین مطلبی را میپذیرد؟ آیا هیچ کشوری هست که قدرت داشته باشد و تسلیحاتش را وابسته به بازار کند یا آنکه همگان با تمام توان و اراده می کوشند قدرت دفاعی خود را تقویت کنند و برای این کار منتظر بازار نمیمانند.
مرغ همسایه بنز است!
جای سوال ندارد دولتی که برای کود شیمیایی و چای خشک، ارز 4200 تومانی عرضه میکند، چرا وقتی به چنین مسائل حساسی میرسد از حداقل حمایتها دریغ میکند؟ جای تعجببرانگیز ماجرا اینجاست که وزارت ارتباطاتی که اینگونه نسبت به شبکههای اجتماعی داخلی شدید است و معتقد به بازار آزاد، وقتی به پیامرسان خارجی میرسد با وسعت نظر و دست گشاده برخورد میکند. به راحتی فضای اجتماعی کشور را چندین سال در اختیار پیامرسانی قرار میدهد که قبل از همهگیر شدنش در ایران در هیچ جای جهان محلی از اعراب نداشته، وزیر ارتباطات کنونی به خارج میرود تا با مدیرش دیدار کند، چندین سال زیرساختهای کشور در اختیارش قرار داده میشود و نهایتا بعد از آسیبهای فراوانی که به کشور میزند و به حکم دادگاه فیلتر میشود، باز هم مورد حمایت قرار گرفته و سعی میشود با ایجاد پوستههایی و اخذ مجوز برای فعالیت آنها کماکان این پیامرسان به فعالیت خود ادامه دهد.
باید گفت امروز در مدیریت ارتباطات کشور فضای فرالیبرالیستی حاکم شده که بازار را برای محصولات خارجی (بخوانید دشمن) مهیا میسازد و انواع مشوقها و حمایتها را کریمانه در اختیارش میگذارد ولی در مقابل محصولات داخلی که متکی بر استعدادهای جوانان ملت رشد و بالندگی یافته با سختگیری تمام رفتار کرده و از هر حمایت واقعی دریغ میورزد.