تحلیلی بر مجموعه « گاندو»
«جیسونها» در کمین
سهیلا قوسی
... «گاندو مسیر تازه تلویزیون در سریال سازی ... ناگفتههای سازندگان «گاندو» درباره حواشی این سریال ... ضعفهای گاندو را با کنایههای سیاسی پوشاندهاند ... شخصیت ظریف در «گاندو» منفی نیست ... تحریف چهرهها در «گاندو» از جیسون رضاییان تا ظریف،... شهروندان در محاصره چشمها و گوشها ... «گاندو علیه گلستان»... برای نگارش «گاندو ویدئوهای جاسوسی و امنیتی را دنبال کردم»... ماجرای سروکله زدن بازیگر زن سریال «گاندو» با یک تمساح ... عبور «گاندو از خط قرمزهای صدا و سیما» ... روایت بازیگری که خواهرزاده یکی از مسئولین شد ... جیسون رضاییان را جاسوسی پیچیده دیدم ...باید با جسارت به سراغ رانت خواری و آقازادهها برویم ...»گاندو» ادعای 8 سال پیش ایهود باراک را تایید کرد ... جسارت در قصه رمز موفقیت «گاندو» است... فکر کردم اگر بتوانم نقش یک خائن را بازی کنم موفق بودهام...تابوشکنیهای «گاندو» ادامه دارد...
این تیترها تنها بخش کوچکی از بازتاب گسترده رسانهای یک مجموعه امنیتی «ایرانی» در میان رسانههای ایران و جهان است و حاکی از آن است «گاندو» با وجود مجموعهای از نقاط قوت و ضعف و همچنین حواشی نامتعارف اش تا چه میزان دیده شد و حتی شاخکهای سرویسهای امنیتی «برخی از کشورها» را نیز تیز کرد.
سهم سینما و تلویزیون ایران در تولید و ارائه داستانهایی که مستقیما با مباحث جاسوسی و ضد جاسوسی و همچنین امنیت ملی سرو کار دارند در مقایسه با «بلاد صنعتی» بویژه آمریکا، و بریتانیا بسیار ناچیز است و این برای سرزمینی که صاحب یکی از «قدرتمندترین» و «حیرتانگیزترین «تشکیلات امنیتی در کل جهان است حفرهای عمیق و غیر قابل توجیه محسوب میشود.
در هالیوود و شبکههای مختلف دولتی و خصوصیِ مطرح ایالات متحده و همین طور شبکه بیبی سی انگلستان سالانه آثار متعددی با هدف قهرمان پروری و نشان دادن «اقتدار نظام حکومتی شان» از طریق پروپاگانداسازی ساخته میشوند و البته سینما و تلویزیون رژیم صهیونیستی نیز از این قاعده مستثنی نیست. اما در کشوری که دارای یک حکومت اسلامی است و داعیه عدالت خواهی، «صلح طلبیِ همواره» و دفاع از تمامیت ارضی و نه جنگ را دارد تعداد آثار تولید شده امنیتی در طول چهل سال گذشته (آن هم در کشوری با التهابات فراوان) به تعداد انگشتان دو دست هم نمیرسد و متاسفانه اکثر این تولیدات به غیر از یکی دو اثر(بادیگارد وماجرای نیمروز) حتی کارهای قابل دفاعی نیز در این حوزه نبودهاند. از این رو «گاندو» اولین مجموعه جدی ، آبرومند و تا حدی قابل ارائه به عنوان یک «برند» در عرصه فعالیتهای نهادهای امنیتی ایران محسوب میشود.
«گاندو» که گفته میشود برای 12 فصل سی قسمتی طراحی شده و در صورت به سرانجام رسیدن تمام این فصول، مطولترین مجموعه تلویزیونی تاریخ ایران خواهد بود در سری نخست خود، پرونده پیچیده و حساس مدیر دفتر تهرانِ روزنامه واشینگتن پست را مورد مداقه و پرداخت دراماتیک قرار داد.
جیسون رضاییان، که در پوشش خبرنگار ایرانی –آمریکایی، به جرم نفوذ در اماکن مهم دولتی و افشای برنامههای ضد تحریمی ایران در سال 93 بازداشت شده بود پس از یک سال و نیم و تحت آنچه که به عنوان «مصالح کلی نظام» و «در راستای مصوبات شورای عالی امنیت ملی» عنوان گردید از زندان آزاد و با زندانیان ایرانی محبوس درزندانهای آمریکا مبادله شد.
جاسوسی که با وجود اسناد عیان و قابل ارائه، جرمش محرز بوده است، همچنان و پس از گذشت پنج سال، از سوی برخی نهادها و رسانههای داخلی «بیگناه» و «مورد اجحاف واقع شده» خوانده میشود و دستگیریاش در راستای «سیاست اختلاف با دولت آمریکا عنوان میگردد در حالیکه به واقع چنین نیست.»
سازندگان مجموعه «گاندو» تلاش کردند تا با کلیشه زدایی و به دور از شعار زدگی فارغ از نگاه تک بعدی و با دیدی فراجناحی و انسانی این پرونده را که یکی از مهمترین اسناد جاسوسی این چهار دهه است را مورد آنالیز قرار دهند که این برآیند از شیوه نزدیک شدن و پرداختن به سوژه، کاملا مشخص است. گواه دیگر آنکه دو عنصر شاخص این سریال یعنی نویسنده اثر آرش قادری و بازیگر کاراکتر مایکل هاشمیان که برداشتی از شخصیت جیسون است هیچگونه پیشینه سیاسی جدی به ویژه اصولگرایانه ندارند که قرار باشد مورد هجمه «سفارشیکاری» قرار بگیرند چنانکه دهکردی در جریان گفتوگویی عنوان نموده بود که حتی اگر حس مینمود کار قدری رنگ و بوی شعارزدگی و سفارشی بودن را دارد قطعا این نقش را نمیپذیرفت اما آنچه که او را ترغیب به حضور در این نقش پیچیده کرد و همچنین انبوه مخاطبانی که از نگاهها و گرایشهای مختلف با این اثر همراه شدند(حتی زنان خانهدارِ طرفدار ملودرام، طبق رصدهای انجام شده) «صداقت، واقع نگری و صراحت جاری در کار بود». به بیان ساده و عامیانه : مجموعهای که حرف دل مردم را میزد. دهکردی در مصاحبههای مختلف عنوان کرده که چگونه است که دولتی برای بازگرداندن یک دو تابعیتی، یک میلیاردو هفتصد میلیون دلار هزینه کرده و 23 نفر را مبادله مینماید. چنین سند واضحی دیگر نیاز به نگاه جناحی ندارد. با این وجود سازندگان برای متهم نشدن به هر نوع قضاوت اغراق گرایانه، اسامی شخصیتها را تغییر دادند و مایکل هاشمیان حتی میتواند هر آدم نفوذی دیگری نیز باشد.
آنچه در این مجموعه و در طی این سی قسمت بسیار بارز مینماید قرار دادن فاکتورهای مختلف به عنوان قطعات یک پازل در کنار هم در تعریف بحرانهای مختلف سیاسی و اقتصادی در کشورِ رو به توسعهای به نام ایران است.
در جامعهای که فساد اقتصادی از طریق دور زنندگان تحریم، اختلاسگران و رواج لجام گسیخته آقازادگی و برادرزادگی و خواهر زادگی و دامادپروری آزاردهنده است و ارزشهایی چون کسب رزق حلال نزد برخی تبدیل به ضد ارزش میشود طبیعی است که بسترهای متعددی جهت رشد و ظهور امثال جیسونها فراهم میشود چنانکه مایکل هاشمیان در سکانسی ازکار و در جمع دوستان آمریکایی اش در گزارشی به تفصیل و با استدلال بسیار درست، رنسانس جامعه ایران را در طول سی سال گذشته یعنی از زمان پایان جنگ تحمیلی تا به امروز، رواج مصرف زدگی، ترویج ضد ارزشها، بحران اقتصادی وگسترش آقازادگی دانسته و در پایان نتیجه گیری میکند که تنها راه مبارزه با ایران ایجاد بحرانهای مالی، ایجاد اختلاف در درون ساختارهای اساسی دولتی و حکومتی و مسدود کردن راههای تقویت بنیه اقتصادی است.
نکته قابل توجه بعدی در سمپات بودن این اثر، به تصویر کشیدن توان علمی و مافوق پیشرفته نهادهای امنیتی در تعقیب، مراقبت و دستگیری خائنین حتی در دورترین نقاط جغرافیای کره زمین است آن هم توسط نیروهای جوان زبده تحصیلکرده، نخبه و دانشمند که به دلیل پرداخت شیرین و ملموس کاراکترها بیننده با آنها احساس صمیمیت و نزدیکی میکند چنانکه گویی محمد، خانم فهیمی، رسول، داود و حتی عبدی را افرادی از اعضای خانواده خود تصور میکند.
بدیهی است که جواد افشار و گروه سازنده در ساخت فصلهای بعدی تلاش خواهند کرد که محصولی قدرتمندتر و نزدیک به استانداردهای جهانی ارائه دهند و اقدام موسسه شهید آوینی را به عنوان مجری ساخت چنین اثری باید ستود چنانکه اگر سناریو وارد بروکراسی پیچ در پیچ و فرسایشی نگارش و تولید تلویزیون میشد شاید نتیجه نهایی تا این اندازه متهورانه نبود اما با این وجود رسانه ملی نیز تلاش نمود تا جای ممکن به هجوم هجمههای از همه سو توجهی نکند و کار را با حداقل اصلاحات بر روی آنتن بفرستد.