نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
مشکل ارز و کالاهای اساسی به خاطر نقشآفرینی منطقهای ایران است!
یک مدعی اصلاحات با نادیده گرفتن سوءمدیریت آشکار دولت در بحران ارزی و جنگ اقتصادی، در اظهارنظری محیر العقول ادعا کرد این راهبرد که ما عمق استراتژیک خودمان را در منطقه تعریف کنیم و برای دفاع از کشور سنگرهایمان را به پیرامون منتقل کنیم، کشور را دچار تنگنا و مشکلاتی کرده که خود را در بازار ارز و کالاهای اساسی نشان میدهد!
سرویس سیاسی-
روزنامه ایران دیروز گفتوگویی سرشار از دروغ بافی و فرافکنی را با یکی از مدعیان اصلاحطلبی منتشر کرد. وی در این مصاحبه گفته است: «آبشخور آنچه دچارش هستیم یک تصمیم استراتژیک است که به هر حال مسئولان کشور گرفتهاند و اصولگرایان هم بنا بر اعتقادات و مصالحی که برای خود تعریف کردهاند آن را دنبال کردند و تا به حال هم پیگیری میکنند. آن راهبرد این بوده که ما عمق استراتژیک خودمان را در منطقه تعریف کنیم و برای دفاع از کشور سنگرهایمان را به پیرامون منتقل کنیم. خب طبیعتاً این خط مشی به سمتی میرود که بسیاری از کشورهایی که یا با ما دشمنی دارند یا هیچ دوستی ندارند به مقابله با آن برخیزند. در نتیجه طبیعتاً کشور دچار تنگنا و مشکلاتی شده است که خود را در بازار ارز و کالاهای اساسی نشان میدهد.»
بدیهی است که اگر نفوذ و نقشآفرینی منطقهای ایران نبود، عناصری چون مصاحبه شونده، در خوشبینانهترین حالت باید به خاطر هراس از ناامنی، آرزوی آرامش و آسایش را با خود به گور میبردند. بر کسی پوشیده نیست که فعالیت منطقهای و مبارزه ایران با تروریسم در عمق خاک عراق و سوریه ثمرهاش ثبات و امنیت بود نه مشکلات ارزی و اقتصادی. همگان معترفند منشأ مشکلات ارزی و کالاهای اساسی، بیتدبیری دولت و زدن چوب حراج به ذخایر طلا و ارز کشور بود. خسارتها و پیامدهای ارز 4200 تومانی آنقدر واضح است که مدتهاست طیف حامی دولت و مدعی اصلاحات نیز به آن معترفند.
مشکل دولت روحانی این بود که تمام تخممرغهایش را در سبد برجام گذاشت
عبدا... ناصری، مشاور رئیسدولت اصلاحات در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت: «دولت از سال 92...تمام تخممرغهای خود را در سبد برجام گذاشته بود و از دیگر مسائلی که میتوانست در روزهای بحران کمک حالش باشند، غافل شد. دولت به جامعه اینطور نشان داد که اگر برجام امضا شود، تمام مشکلات به خودی خود حل میشود و به وجود آمدن این انتظار در جامعه و بعدتر، ناامیدی ناشی از آن، آسیب بسیار جدی به سرمایه اجتماعی دولت وارد کرد.»
این فعال مدعی اصلاحات، حداقل پس از 4 سال تاخیر تازه به حرف منتقدان رسیده و اذعان کرده که دولت روحانی نباید با فتح الفتوحنمایی از برجام، تمام تخم مرغهایش را در سبد توافق هستهای میچید.
اما نکته قابل تأمل اینجاست که ناصری، نقش طیف مدعی اصلاحات در برجام را سانسور کرده است. این طیف مدعی بودند که برجام تمام مشکلات کشور را حل خواهد کرد. علاوهبر این، مدعیان اصلاحات دلایل فنی و کارشناسی منتقدان و صاحبنظران درباره برجام را با فحاشی پاسخ میدادند.
خوشخیالی مدعیان اصلاحات به ترفند «پلیس خوب- پلیس بد»
روزنامه سازندگی تیتر یک خود را به عبارت «راه نجات برجام» اختصاص داد و در گزارش آن، درخصوص سفر امانوئل بن، فرستاده فرانسه به ایران و به نقل از روزنامه لبنانی نوشت: «فرانسه برای حلوفصل تنش بر سر توافق هستهای ایران، ابتکار عمل را برعهده گرفته تا برجام را نجات دهد.»
سازندگی نوشته است: «تلاش اروپا برای حراست از برجام آنهم بعد از گامهای اول و دوم مبنی بر کاهش تعهداتش در برابر این توافق افزایش یافته و این مهم را میتوان در میانه رفتوآمد دیپلماتیک سران این کشورها دریافت.»
سازندگی همچنین در پاسخ به اینکه «بن کیست» آورده است: «بن برای اولین بار نبود که به ایران سفر میکرد او بیست روز پیشازاین نیز سفری یکروزه به تهران داشت بااینحال این بار با دستانی پر و برای تحقق خواست مکرون وارد ایران شد. همان رئیسجمهوری که سال گذشته پیش از خروج ترامپ از برجام در قامت نماینده اروپاییها به واشنگتن رفت تا رئیسجمهور این کشور را از اتخاذ چنین تصمیم غیرحقوقیای منصرف کند اما با دستانی خالی بازگشت.»
این روزنامه در یادداشت دیگری آورده است: «فرانسه باید در گام اول از میزان تنشها بکاهد، در گام دوم زمینه را برای مذاکره میان تهران و واشنگتن در قالب 5+1 هموار کند و برای تحقق این مهم ایالات متحده را وادارد تا از مواضعش عقب بنشیند.»
شایانذکر است که خوشخیالی مدعیان اصلاحات به ترفند «پلیس خوب- پلیس بد» اروپا و آمریکا در حالی است که ماه گذشته ترامپ و مکرون در نشست خبری مشترکی اعلام کردند با وجود اختلافنظرها در برابر جمهوری اسلامی متحدند و وحدت راهبردی دارند و اختلافاتشان صرفاً تاکتیکی است. از طرفی طرح نامتوازن «فریز در برابر فریز» که با بازی فرانسه در زمین آمریکا مطرح شده، یک جنگ روانی از پیش تعیینشده و اقدامی برای ایجاد تعلل در تصمیم ایران در راستای کاهش تعهدات خود است. همچنین فرانسویها بهجای واسطهگری و ارائه طرح و پیشنهاد برای مذاکره با آمریکاییها، خودشان در مورد برجام بدهکار هستند و باید پاسخگوی عدم انجام تعهدات خودشان باشند.
مردم را باید محاکمه کنیم!
روزنامه شرق در سرمقاله روز گذشته خود با نام «چه کسی مردم را محاکمه میکند؟» به رویکرد جامعه در انتخابات سال 1384 پرداخته و با نگاه از بالا به پایین از برج عاج روشنفکری به جامعه نگریسته و مردم را برای انتخابات آن سال مستحق محاکمه و توبیخ دانسته است. این از سوی طیفی عنوان شده که شعارهایی مانند خردجمعی و امثال آن را مطرح کردهاند.
سردبیر شرق نوشته است: «در دور دوم انتخابات سال 84 که محمود احمدینژاد در برابر اکبر هاشمیرفسنجانی به پیروزی رسید، یأس و سرخوردگی عمیقی در بین روشنفکران و اصلاحطلبان اتفاق افتاد. اینک بعد از گذشتِ سالها با واکاوی رویدادهای آن زمان، به خطای فاحش مردم[!!] پی خواهیم برد. در آن دوران و در لحظات پایانی وقت قانونی تبلیغات ریاستجمهوری، همه نخبگان جامعه به میدان آمدند تا با تمام توان مردم را از خطر رأیآوردنِ احمدینژاد آگاه کنند؛ اما گوشِ مردم بدهکار نبود و عدهای با امتناع از رأیدادن به هاشمی و عدهای با حمایت از احمدینژاد، فردی را روی کار آوردند که بیش از همه به خود آنها آسیب رساند.»
این سرمقاله در ادامه آورده است: «دور دوم انتخابات ریاستجمهوری 84 نقطه عطفی در تاریخِ انتخابات ما است که خسارات فراوان به بار آورد. بعد از رویکارآمدن احمدینژاد تحلیلهای بسیاری صورت گرفت. برخی ناکارآمدی دولت اصلاحات را علت ظهور احمدینژاد میدانستند و برخی رقیب او، هاشمیرفسنجانی را مقصر قلمداد میکردند و با اطمینان میگفتند هرکس دیگری هم بهجز احمدینژاد روبهروی هاشمیرفسنجانی قرار میگرفت، پیروز میدان بود. تحلیلگرانی هم بودند که مبنای رویکارآمدن احمدینژاد را افزایش قیمت نفت میدانستند و اینکه او، فرد قابل اعتمادی بود و خیالها را از دخلوخرج نفت آسوده میکرد.»
سپس این سرمقاله (از منظر خویش) سراغ متهم اصلی رفته است: «در این میان کسی از مردم سخن نگفت. مردمی که به شکلی احساسی دست در دست احمدینژاد دادند تا کشور را به جایی بازگردانند که خود اصلاحش را از آنجا شروع کرده بودند... بیش از همه مردم در رویکارآمدنِ احمدینژاد در دور دوم انتخابات سال 84 سهم داشتند و بعید است اصلاحطلبان و روشنفکران آن دوران تلخ را فراموش کنند... بهراستی اینبار ملت کار را تمام کرد!...»
اما این سرمقاله پس از تحقیر و توهین به مردم مدعی شده: «آنگونه که تاریخ نشان داده است، سیاستمداران کمتر خلافِ میل توده مردم گام برداشتهاند[!!] اما تاریخاشتباهات هیچکس را نادیده نمیگیرد، ازاینرو مردم در انتخابات بعدی به جبران مافات برخاستند. سال 88 و دوره دوم احمدینژاد و وقایع بعد از آن، هرچه بود، چیزی جز نتیجه اعمال ما نبود.»
چنانکه خواندید روزنامه طیف موسوم به اصلاحطلب چون مردم در انتخابات سال 1384 به نامزدی مورد پسند آنها رای نداده آنها را نکوهش کرده و شایسته محاکمه میداند. این روحیه نزد این جریان سیاسی به وفور دیده شده که ناشی از تفرعن و غرور است. قابل تامل اینکه این سرمقاله مدعی شده مردم در انتخابات سال 88 به جبراناشتباه خود برخاستند! راستی بیش از 24میلیون نفری که سال 88 به رئیسجمهور نهم رای دادند از نظر این جماعت «مردم»
نیستند؟!!
در نهایت نویسنده (سردبیر روزنامه شرق) از آن جهت که در تقبیح جامعه قلمفرسایی کرده به مدح خود نیز پرداخته: «بهندرت اتفاق افتاده است که نخبگان جامعه با روحیات و خلقیات ناشایست مردم رودررو شوند و آنان را با تیغ نقد جراحی کنند. چنین شهامتی نادر است، مگر در میان اندکی از روشنفکران که از رزق و روزی و شهرت دست شسته باشند.»
آیا این طیف چنین نظراتی را در مورد مردم و رویکرد جامعه در انتخابات سال 1392 و 1396 هم دارد؟