رؤیایی دستنیافتنی به نام «حذف کنکور»!
معمولا هر ساله در میانه تیرماه، در باور نسلهای متاخر ما ایرانیان روزهای سرنوشت سازی به حساب میآیند. یعنی روز حضور در آزمون کنکور. روزی که فارغ از فقیر و غنی، قاطبه قریب به اکثر خانوادههای ایرانی با تفکری همسو مثال خوابگردها فرزندان خود را سراسیمه و پیشاپیش خود به این آزمون رهنمون میشوند و خود در پشت درهای بسته کنکور چون دخیل بستگان، منتظر مانده و به خواندن ادعیه و اوراد مبادرت میکنند.
این نوع نگاه خانوادهها به آزمون کنکور که در اثر تلقین و تلقی معنادار افرادی که در پس پردۀ برگزاری کنکور، هر ساله ثروتی نجومی به جیب میزنند، این باور را در جامعه و به روح و روان پدران و مادران همواره نگران تزریق میکنند که یگانه راه سعادت و بهروزی فرزندان آنان ورود به دانشگاهها از مبادی ورودی آموزشگاهها و موسسات کنکور است. البته این باور تنها به نامنویسی ختم نمیشود و پس از آن رخدادهای بعدی، مانند خرید کتب کمک آموزشی و گذر از دورههای متعدد کنکورهای آزمایشی، گرفتن مشاور و شرکت در مشاوره، انتخاب رشته و... را در پی دارد که هر مرحله مستلزم پرداخت وجوهی کمرشکن است!
همین اتفاق ساده که البته با پرداخت هزینههای کمر شکن و خانمانبرانداز از سوی والدین مقدور و میسور میشود، در آن سوی معادله برای صاحبان آموزشگاههای کنکور و خدم و حشم تحت امر آنان ثروتی افسانهای را به همراه دارد. به گونهای که مجموعه عواملی که تحت عنوان آموزشگاههای کنکور مبادرت به ثبتنام دانشآموزان میکنند هر ساله ثروتی نجومی را به جیب میزنند. و از آنجایی که والدینی که به هر دلیل ممکن خود نتوانستهاند از تحصیلات و تسهیلات عالیۀ دانشگاههای دولتی برخوردار شوند، یگانه شاهراه خوشبختی را برای فرزندان خود ورود به دانشگاهها از طریق آنچه به آنان القاء میشود، میدانند!
ناگفته پیداست که مافیای کنکور به قدری قدرتمند است که حتی وزرای مخالف کنکور که مسند نشین وزارت آموزش و پرورش شدهاند، یارای تقابل با این مافیا را نداشته و ندارند.
مصداق صادق این مدعا وزیر پیشین و البته مستعفی آموزش و پرورش است که بارها فریاد زده بود که چرخش مالی مافیای کنکور گاهاً تا 40 هزار میلیارد تومان در سال میرسد. با این حال نامبرده به رغم پیگیریهای مجدانه و رایزنیهای فراوان با هر آنکسی که میتوانست قدمی در حذف کنکور بردارد، اما نتوانست با این دیو سپید مقابله کند و عاقبت خود مغلوب شد و امسال در غیاب او آموزشگاههای کنکور پیروزمندانه معرکه خود را راه انداخته و کماکاناشتباه چند ساله را فارغ از مصلحت مردم و مملکت تکرار کردهاند.
در ادامه به ذکر چند نکته بسنده میشود که هر یک نشان دهنده ناکارآمدی کنکور در جذب دانشجویان مستعد است.
* وقتی به شیوه گزینش و انتخاب دانشجویان مستعد توجه میشود، خواهیم دید که در حوزه انتخاب دانشجوی مستعد که یکی از خطیرترین ماموریتهای سازمانهای متولی محسوب میشود، تقریبا اتفاق خاصی رخ نداده است. به جز چند ویژگی مانند ثبتنام و دریافت کارت ورود به جلسه کنکور در سالیان اخیر میتواناشاره کرد که به صورت الکترونیک و با کمک اینترنت انجام میشود که صد البته بود و نبود آنها بجز سهولت کار در ماهیت موضوع یعنی انتخاب دانشجوی مستعد تاثیری نداشته است.
* در ادامه این سؤال بیپاسخ مطرح است که آیا واقعا کنکور یک شیوه مناسب علمی برای سنجش توان دانشآموزان برای ورود به دانشگاه هاست؟ یا راههای بهتری هم میتواند وجود داشته باشد که در این 40 سال به واسطه اهمال کاری مسئولان و چرتکه اندازی در راستای کسب سود و زیان مغفول واقع شده است؟
* مافیای کنکور به قدری منسجم و هماهنگ عمل میکنند که به رغم تاکید و تصویب مجلس که زمانی را برای به اتمام رساندن کنکور در قانون پیشبینی کرده، سر تعظیم فرود نیاورده و سعی دارند با نفوذ به نحلۀ فکری و مجمع تصمیم گیرنده حوزۀ آموزش، کماکان بازار این معرکه را برای خود همچنان داغ و پرمنفعت محفوظ بدارد. فارغ از آنکه چنین شیوهای در انتخاب دانشجوی مستعد تقریبا در هیچ کجای دنیا مرسوم و معمول نیست و اگر بوده اکنون منسوخ شده است!
* وجه مشترک اغلب کارشناسان حوزه آموزش کشور، در این نکته خلاصه میشود که یکی از بزرگترین لطماتی که در طول برگزاری کنکور متوجه دانشآموزان میشود، ایجاد استرس است. بر همین اساس طی سالهای گذشته مجلس به تصویب یک طرح دو فوریتی اقدام و اهتمام کرد. در همین رابطه، سخنگوی کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی بااشاره به جزئیاتی از طرح جدید مجلس برای تغییر در روش برگزاری کنکور سراسری دانشگاهها، گفته بود: یکی از اهداف طرح جدید برای تغییر در روش برگزاری کنکور، کاهش استرس و دغدغه دانشآموزان است. براساس این طرح میخواهیم مراحل سنجش و پذیرش دانشجو را از هم جدا کنیم، یعنی در کشور یک مرکز ملی سنجش نیز باید وجود داشته باشد. لذا براساس این طرح، نیازی نیست هر وزارتخانهای یک مرکز سنجش داشته باشد، بلکه یک مرکز ملی سنجش کافی است. براساس طرح مجلس برای تغییر در روش برگزاری کنکور آموختههای افراد سالی یک و یا چند بار بهصورت داوطلبانه مورد سنجش قرار میگیرد و افراد خودشان را میسنجند و یک کارنامه در دروس مختلف نیز به افراد ارائه میشود، از این طریق خودشان از وضعیت تحصیلیشان مطلع میشوند و اصلاً بحث قبولی یا ردی هم مطرح نیست.
* اگر نظم و نسق خاصی در نظام آموزشی عالی کشور برقرار شود، قطعا بازده درخشانتری عاید خواهد شد. با این اوصاف انتخاب دانشجوی لایق و کارآمد باید از طریق رصد و مقایسه دستاوردهای تحصیلی او در طول تحصیل صورت بگیرد تا اینکه یک سال مانده به کنکور تنها از فرط تکرار در شیوه منسوخ تست زنی و القای آموزهای طوطی وار دانشجو موفق به گذر از کنکور و ورود به دانشگاهی شود که باید برای حضور در آن دانشگاه، دانشجو میبایست به درکی عمیق از دروس رسیده باشد!
به نقل از موج؛ با این وجود در ناکارآمدی شیوه آموزشگاههای کنکور همین بس که اگر یک حساب سرانگشتی از مناسبات سود و سوادآموزشگاه و دانشجو داشته باشیم قطعا به عبث بودن این گردونه باطل و این شیوه منسوخ و نخ نما شده شهادت خواهیم داد.