نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
اروپا از بیانیهخوانی سیاسی فراتر نرفته است
پخش گزارشی درباره صادرات نفت ایران از شبکه سه سیما، سوژه روز پنجشنبه مدعیان اصلاحطلبی برای حمله هماهنگ و پمپاژ خبری علیه صدا و سیما از شیپور مطبوعات زنجیرهای بود. روزنامه آرمان هم درباره وضعیت برجامی اروپا نوشت که «گرچه اروپاییها هر روز از حفظ و پایبندی به برجام دفاع میکنند، اما این مسئله صرفا در بیانیهخوانیهای سیاسی خلاصه میشود و جنبه عملی به خود نمیگیرد.»
سرویس سیاسی ـ
روزنامه آرمان در شماره روز پنجشنبه در گزارشی نوشت: «گرچه اروپاییها هر روز از حفظ و پایبندی به برجام دفاع میکنند، اما این مسئله صرفا در بیانیهخوانیهای سیاسی خلاصه میشود و جنبه عملی به خود نمیگیرد. عدم انجام تعهدات اروپاییها در قبال برجام و ایران این شائبه را ایجاد کرده که سیاستهای اعلامی و اعمالی آنها با هم متناقض است و گویی آنها در عمل به تعهدات خود نیز نسبت به آمریکا رودربایستی دارند. چنانکه چندی پیش نیز سفیر آلمان گفته بود اگر ایران نمیتواند از میوههای برجام استفاده کند به سایه آن اکتفا کند. این یعنی ایران تعهدات خود را بهصورت یکجانبه انجام دهد و در مقابل اروپاییها نیز به اقدامات حداقلی روی خواهند آورد. سیاستی که شاید مطلوب اروپاییها باشد، اما به هیچ وجه مطلوب ایران نیست. لذا اروپاییها باید بدانند که اگر راهبرد، استفاده از سایه باشد آنها نیز باید به همین سایه برجام اکتفا کنند و انتظار دیگری از ایران نداشته باشند.»
14 ماه از خروج آمریکا از برجام سپری شده است و مدعیان اصلاحات تازه به حرف منتقدان رسیدهاند.
پس از خروج آمریکا از برجام، منتقدان تاکید کردند که با توجه به سابقه اروپا در توافق سعدآباد و همچنین سابقه اعضای اروپایی برجام از سال 94 تا 97، به هیچ عنوان نمیتوان به آنها اعتماد کرد و طرف اروپایی با آمریکا همصدا است. اما مدعیان اصلاحات با حمله به منتقدان مدعی شدند که اروپا با ماست و میان اروپا و آمریکا شکاف ایجاد شده و موگرینی گفته است که هر چه تهران بگوید!
طیف مدعی اصلاحات در شناخت مسائل مربوط به سیاست خارجی و روابط بینالملل، حداقل یکسال از منتقدان عقب است.
پمپاژ خبری شیپورچیهای مدعی اصلاحات علیه صدا و سیما
مطبوعات زنجیرهای روز پنجشنبه دور جدید تخریب صدا و سیما را به بهانه پخش گزارشی از برنامه سلام صبح بخیر شبکه سه سیما درباره یکی از مسیرهای صادرات نفت ایران آغاز کردند. از وزیر نفت تا شیپورچیهای زنجیرهای با این دستاویز دلچسب به میدان آمدند و مقابل رسانه ملی ژست منافع ملی گرفتند که چرا صدا و سیما با نمایان ساختن مسیر دور زدن تحریمها، رشتههای وزارت نفت را پنبه میکند؟! این هجمه سنگین و فضاسازی البته در حالی بود که محتوای این گزارش یک روز قبلتر در دو خبرگزاری همسوی دولت منتشر شده بود!
برخی تیترهای این مطبوعات از این قرار است:
ایران: «انتقاد دولت از صدا و سیما» آفتاب یزد: «پنبه کردن رشتههای وزارت نفت» اعتماد: «سلام، صبح بخیر صداوسیما به آمریکا» سازندگی: «انتقاد دولت از تلویزیون» شرق: «واکنش وزیر نفت به شوی صداوسیما و پخش اطلاعات نفتکش» آرمان با روتیتر «واکنش زنگنه به انتشار گزارش محرمانه نفتی در شبکه سه»؛ «صداوسیما رشتههای وزارت نفت را پنبه میکند»
فارغ از اطلاعیه تبیینی و مستدل روابط عمومی صداوسیما که پاسخ مدعیان اصلاحات را داده است، باید به این نکته اشاره کرد که نوع مواجهه رسانههای مدعی اصلاحات با گزارش صداوسیما حاکی از به خط شدن روزنامههای زنجیرهای در مقابل منتقدان وزیر نفت و اساساً تلاشی برای فراری دادن زنگنه از پاسخگویی است. پاسخگویی درباره کرسنت، عدم توسعه پالایشگاهها، لغو قراردادهای تولید و فروش نفت و...
رسانههای زنجیرهای دیروز خسارت محض را آفتاب تابان جا زدند، امروز هم برای اینستکس که اوج تحقیر جمهوری اسلامی است، به ذوق و شوق میافتند. همین روزنامههایی که رویکرد و عملکردشان نشان داده منافع ملی را قربانی منافع حزبی و جناحی میکنند، علیه صداوسیما هشتگ منافع ملی زدهاند!
حمله زنجیرهای با بهانههای مختلف به صدا و سیما ناشی از یک فضای آلوده سیاسی در درون طیف مدعی اصلاحات و رسانههای زنجیرهای آن است. این هجمه هم نارنجک دودزا برای پوشاندن ناکارآمدی دولت است هم آتش تهیه پیشاپیش برای ادامه این روند که رسانه ملی روابط عمومی دولت باقی بماند. صدا و سیمایی که مردم نسبت به عدم پوشش ناکارآمدیهای دولت در آن اعتراض دارند.
عملکرد ناامیدکننده اصلاحطلبان مجلس
روزنامه شرق در سرمقاله روز پنجشنبه خود نوشته است: «کسی نمیپرسد آیا اصلاحطلبان توان انجام اصلاحات[خواستههای حزبی خود] را دارند یا نه؟ آیا آبی از آنها میتواند گرم شود یا نه، بلکه بهتدریج این احساس بهوجود آمده که اصلاحات چرا پیش نمیرود؟»
موضوع بهرهبرداری از کلمات در میان طیف موسوم به اصلاحطلب چیز تازهای نیست. برای نمونه عبارت «اصلاحطلب» میتواند به معنای عام باشد یعنی هر آن کسی که اصلاح امری را خواستار است. حال این واژه به معنای خاص آن اشاره به فرد یا افرادی است که یا به یک حزب یا جریان با معیارهای تعریف شده در منظومه جریان شناسی سیاسی ایران وابستگی دارد و یا طرفدار آن نوع تفکر سیاسی است.
خود کلمه اصلاح و اصلاحات در پس زمینه ذهن ایرانیان بار مثبت دارد. با آنچه گفته شد باید یادآور شد که تمام جریانهای سیاسی خواهان اصلاح (به معنای عام آن) بر مبنای خواستههای حزبی خود هستند. برای نمونه هم اکنون اصولگرایان بهعنوان منتقدان سیاستهای دولت تدبیر و امید در موارد بسیاری خواهان اصلاح روند فعلی دولت هستند. بنابر آنچه گفته شد، در یادداشت مذکور این جمله که «این احساس بهوجود آمده که اصلاحات چرا پیش نمیرود؟» عملاً ناظر بر خواستههای جریان موسوم به اصلاحطلب است وگرنه اکنون اصلیترین خواهان اصلاح روند دولت فعلی در زمینههای مختلف اصولگرایان هستند.
این یادداشت در ادامه آورده: «مشکل آنجاست که زمانی حداقل یافتن مقصر برای جامعه ایران اهمیت داشت، این گروه یا آن گروه، این جریان یا آن یکی، این شخصیت و چهره سیاسی یا آن دیگری را مقصر میدانستند و امیدوار بودند با کنار زدن آنان یا کنار گذاشتن این جریان یا آن یکی و رأیندادن به فلان گرایش و در مقابل، رأیدادن به گروه دیگر، شرایط رو به بهبودی میرود. اما به نظر میرسد عملکرد فراکسیون امید، فرجام رأی به روحانی و عملکرد مدیریت شهری کلانشهرها، بهویژه در بخش شوراهای شهر، علامت سؤال جدی در ذهن بخشهای زیادی از جامعه ایجاد کرده است.»
ساختار ضد حقوق بشری جامعه جهانی
روزنامه ایران در مطلبی نوشت: «حقوق بشر هیچگاه نتوانسته در چارچوب مشخص و بهطور خالص مورد بحث قرار گیرد و به دور از مسائل سیاسی نقشآفرین باشد. این موضوع همواره در کنار معضلات سیاسی و امنیتی مطرح شده و اینبار هم با نقض برجام از سوی طرفهای توافق ایران در پرونده هستهای مدنظر قرار گرفته است. اما تا زمانی که تحریم در ادبیات منشور سازمان ملل متحد وجود دارد و ذیل فصل 7 آن برای آغاز جنگ هم مشروعیت داده میشود و در واقع این سازمان چنین اقدامی را پذیرفته و حتی فراتر از آن رفته و موضوع محاصره اقتصادی را هم عنوان کرده، چگونه باید رعایت حقوق بشر را از مدعیان آن انتظار داشت؟ جوامع بینالمللی نه تنها هیچ وقت تحریم را ممنوع نکردهاند بلکه در مواردی جنگ را هم جایز دانستهاند و با چنین رویکردی به نظر میآید خودمان باید در داخل به راهکارهایی دست یابیم تا از چنین تنگناهایی رهایی یابیم.»
ارگان دولت افزود: «واقعیت این است که حقوق بشر در جامعه جهانی متولی ندارد و تنها وجدانهای بیدار و جامعه مدنی هستند که در دفاع از آن و به انتقاد از رفتارهای ضدبشری برمیخیزند. هرچند در برخی موارد شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد اقدام به صدور قطعنامه میکند و یا نمایندگان ویژهای را برای بررسی حقوق بشر در کشورها تعیین میکند، اما آن هم خالی از سیاسیکاری نیست...متأسفانه اروپاییها هیچ وظیفهای در قبال حق حیات ملت ایران برای خود نمیشناسند و سازوکار بینالمللی هم برای آن تعبیه نشده است. ساختار جامعه جهانی که متکی بر سرمایهداری است ضدحقوق بشری است و هر کشوری به دنبال منافع خود میرود و واقعاًً معلوم نیست که حقوق بشر کجا ایستاده است؟»