نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
برجام، بیمار و اینستکس بیفایده است اما باید حفظ شوند!
رسانه زنده و پویا، رسانهای که مانند چراغ به راهنمایی بپردازد و با ایجاد مطالبه از مسئولان و دولتمردان فراهم شدن هر چه بیشتر منافع ملی را سبب میشوند اما در دوره مذاکرات برجام و در آستانه توافق روزنامههای زنجیرهای به جای انجام وظایف فوق به بزک برجام پرداختند و ماحصل ارائه تصویر نادرست از برجام، مفاد توافقی شد که خسارات زیادی به همراه داشت و متاسفانه هماکنون نیز روزنامههای زنجیرهای به همان رویه غلط پایبند هستند و توصیه میکنند که برجام بیمار و اینستکس بیفایده را باید حفظ کنیم.
سرویس سیاسی-
طیف موسوم به اصلاحطلب به سرفرود آوردن در برابر اقدامات اروپا عادت دارند و بر همین منوال وقتی منتقدان برجام میگفتند باید در برابر بدعهدیهای غرب به اقدام متقابل بپردازیم زنجیرهایها به مخالفت پرداخته و اقدام متقابل را فاجعهآفرین وانمود میکردند. اما نخستین اقدام متقابل ایران باعث شد اروپا تکانی به خود دهد.
ابتکار در سرمقاله شماره دیروز خود نوشته بود: «همزمان با سالگرد خروج آمریکا از توافق هستهای، ایران طبق بیانیه شورای عالی امنیت ملی بخشی از اقدامات خود از جمله فروش اورانیوم غنیشده و آب سنگین را متوقف و طی ضربالاجلی دو ماه اعلام کرد در صورت محققنشدن تعهدات سایر شرکای برجام، گام دوم هستهای پس از شصت روز در راستای غنیسازی بالای 3/67 و راهاندازی رآکتور اراک برداشته میشود.»
ابتکار در ادامه نوشته که اروپاییها ابتدا این موضوع را جدی نگرفتند اما پس از مدتی «مسئله به صورت جدیتری برای طرفهای اروپایی برجام به جریان افتاد. در این رابطه اروپاییها از طرح تازه برای نجات برجام خبر داده و اعلام کردند که بهزودی نخستین تراکنشها در کانال مالی اینستکس عملیاتی میشود.»
نکته حیرتآور در سرمقاله ابتکار آن است که میگوید برجام، بیمار و اینستکس، بیفایده هستند اما آنها را
حفظ کنیم.
این روزنامه نوشته است: «این کانال مالی[اینستکس] هشتماه پس از خروج آمریکا از برجام ثبت شده و تاکنون اتفاق خاصی... در چارچوب آن محقق نشده است. دوم اینکه اینستکس نسبت به SPV که قرار بود اجرایی شود از گستردگی بسیار کمتری برخوردار است و تنها در ابتدای کار سه کشور اروپایی و شرکتهای کوچک را دربر میگیرد... هرچند اکنون برجام قادر به تامین خواستههای ایران نبوده و اینستکس اروپایی نیز توان و حتی کارایی لازم را در برآوردهساختن تعهدات آنها ندارد، اما حداقل در شرایط فعلی، زندهنگهداشتن برجام بیمار و حفظ اینستکس ناتوان به عنوان کورسویی برای بازماندن باب گفتوگوها و نیز گسترش دامنه زمانی صبر استراتژیک ایران برای دورکردن خطر اجماع جهانی تلقی شده و بهتر است از آنها به عنوان اهرمی هرچند ضعیف در شرایط دشوار آتی استفاده کرد.»
ذکر این نکته ضروری است که «باب گفتوگویی» که مدنظر این روزنامه است تاکنون به نتایجی از قبیل برجام و کانال مالی (اینستکس) منجر شده است.
خاطرهگویی از مرحوم هاشمی
فاطمه هاشمی فرزند مرحوم هاشمی رفسنجانی روز گذشته در گفتوگو با روزنامه اعتماد گفته است که مشی سیاسی پدرش از ابتدا و حتی پیش از انقلاب مشی اعتدالی بوده و مواضع ایشان در دهههای پس از انقلاب هیچگونه تغییری نداشته است!
در بخشی از این گفت وگو فاطمه هاشمی گفته است: «مباني انديشه آيتالله هاشميرفسنجاني از پيش از انقلاب تا پايان عمر همين [اعتدالی] بود. تفكر ايشان سازندگي و اعتدالي بود. يكي از دوستان پدر تعريف ميكرد زماني كه زندان بوديم به ما اعلام كردند كه حكمتان اعدام است. همه ناراحت، در گوشهاي نشسته بوديم اما آقاي هاشمي يك نقشه ايران را جلوي خود گذاشته و نگاه ميكرد. به شوخي به ايشان گفته بودند كه حكم ما اعدام درآمده اما تو نقشه ايران را نگاه ميكني؟ آقاي هاشمي ميگويد من نگاه ميكنم كه كجاها ميتوان سدهاي خوبي ساخت. يعني قبل از انقلاب ايشان به فكر توسعه بوده است.»
منگنه بازی داماد روحانی!
روزنامه آرمان در سرمقاله شماره دیروز با عنوان «عدهای میخواهند زنگنه را در منگنه قرار دهند» به قلم «کامبیز مهدیزاده»- داماد رئیسجمهور نوشت: «در شرایط کنونی وقتی که جنگ اقتصادی تمام عیاری علیه ایران شکل گرفته عدهای در داخل شیپور ووووزلا به دست گرفته و بر دولت میتازند، جالب است در شبکههای مجازی و برخی سایتها دیده میشود و نقل میکنند: زنگنه را ببرید بابک زنجانی را بیاورید»
مهدیزاده در ادامه نوشت: «گویا شعار سال برخی، رفتن نامدار زنگنه شده است. ما انقلاب کردیم که دست مفسدان را از کشور قطع کنیم نه اینکه مفسدی از زندان کد جابهجایی وزیری را صادر کند. فشارها بر بیژن زنگنه تازگی ندارد و دو ماهی است که این فشارها بر وزیر نفت شدت بیشتری گرفته... سؤال اصلی اینجاست؛ به راستی دور زدن تحریمها به روش زنجانی گرهگشا بوده است؟ صد البته! برای جیب عدهای دلال و از خدا بیخبر گرهگشا بود. اما امروز آن روز نیست، امروز روزی نیست که زنجانیها از زندان آزاد شوند و به دولت درسِ دور زدنِ تحریمها را بدهند. بهتر است این شیوه تدریس را در اوین خاک کنند و با خود به گور ببرند. این دولت، دولتی نیست که زنجانیها در آن رشد کنند؛ با پول مردم پارتی بگیرند و برقصند و به مردم ایران بخندند. خیر، امروز آن روز نیست».
برخلاف ادعای داماد روحانی در منتسب کردن بابک زنجانی به منتقدان دولت، نوکیسگانی مانند بابک زنجانی با روش کشورداری مدعیان اصلاحات برکشیده و ترویج شدند.
بابک زنجانی-شهریور 92- در مصاحبه با نشریه آسمان- رسانه حزب کارگزاران- گفته بود: «زمانی که در پادگان ولیعصر تهران سرباز بودم، آقای هاشمی رفسنجانی برای بازدید به آنجا آمدند، گفتند تعدادی سرباز برای ریاستجمهوری، بانک مرکزی و جاهای مختلف انتخاب کنند. وقتی به عنوان سرباز به بانک مرکزی رفتم گفتند شما باید بهعنوان راننده، آقای نوربخش را جابهجا کنید. حدود 5 ماه از سربازیام مانده بود. من در دفتر آقای نوربخش کار ثبتنامهها را انجام میدادم، بعد هم رانندگی آقای نوربخش را میکردم. بعد از خدمت... آقای نوربخش 4-5 جا را انتخاب کرده بود و برای کنترل بازار به آنها دلار میداد تا در بازار پخش کنند. دلار 300 تومان بود و همه میگفتند دلار میخواهد هزار تومان شود... آقای نوربخش به من گفت: شما هم بیا در این مجموعههایی که دارند دلار تزریق میکنند و 4 یا 5 نفر بودند، کار کن. اولین روز 17 میلیون دلار ارز در بازار توزیع کردم و اولین کارمزد من هم 17 میلیون تومان (2 دهه پیش) بود. با آن پول هم یک دفتر در میرداماد (خیابانی که بانک مرکزی نیز همان جاست) خریدم. هر روز دلار میگرفتم و در بازار میفروختم... (درباره عکس با هاشمی و خاتمی و روحانی) من پیش این آقایان رفتم تا جایزه بگیرم... تا حالا سه چهار بار آقای هاشمی را از نزدیک دیدهام. بعد از انتخابات خدمت ایشان رفتم و توضیحی درباره کارهایم به ایشان دادم. بیشتر از 8 سال است که عکس ایشان در اتاقم هست».
سرچشمه رانت 18میلیارد دلاری
روزنامه سازندگی در صفحه اول خود در گزارشی با تیتر «کاسبان دلار» نوشت: «104 فرد و شرکت ارز 4200 تومانی گرفتند و کالا نیاوردند.» و «بررسیهای سازندگی نشان میدهد در لیست 104 نفره، 68 فرد و 36 شرکت حضور دارند»
در این مطلب آمده است: «تداوم سیاست پرداخت ارز 4200 تومانی بهشدت مورد انتقاد فعالان اقتصادی قرار دارد ولی دولت معتقد است با پافشاری بر این سیاست میتواند بازار بحرانی کالا و خدمات را
مدیریت کند.»
سازندگی نوشته است: «ارز 4200 تومانی همچنان یکی از ماندگارترین رانتهای اقتصاد ایران است... فهرست 104 دریافتکننده ارز 4200 تومانی که هیچ کالایی به کشور وارد نکردهاند تکمیلکننده پازل بحران ارزی اقتصاد ایران است. آخرین گزارش بانک مرکزی نشان میدهد حداقل 18 میلیارد دلار سوخت شده و توسط همین افراد به حسابهای شخصی واریز شده است»
این در حالی است که روزنامه سازندگی که سردبیر آن سمت دولتی دارد، فقط به روایت خبری بسنده کرده و نگفته است چرا در دولت روحانی سرانجام ارزی که قرار بود در راستای کنترل قیمتها در بازار و جلوگیری از افزایش ناگهانی نرخ تورم برای واردات همه کالاها اختصاص یابد، تورم، گرانی، فساد و ایجاد «رانت 18 میلیارد دلاری» بود؟
ذکر این نکته نیز ضروری است که در بحران ارز پس از جلسه هیئت دولت ناگهان آقای جهانگیری بر صفحه تلویزیون ظاهر شد و خبر ارز 4200 را اعلام کرد. در این رابطه آقای عبدالرضا مصری نایبرئیسمجلس در گفتوگویی با کیهان گفت که دومیناشتباه بزرگ آقای جهانگیری این بود که پس از اعلام ارز 4200 برای اینکه به جامعه القا کند دولت بر اوضاع مسلط است گفت که ارز به میزان کافی داریم و «هر کسی» که میخواهد بیاید و ارز بگیرد!
باید کشور را خلع سلاح میکردیم!
یکی از نمایندگان متحصن مجلس ششم و از متهمان فتنه ۸۸ در گفتوگویی با روزنامه شرق اظهار کرده است: «قبل از دوران ترامپ که برجام تصویب و عملیاتی شد، به نظرم با رفتارمان عملاً برجام را ابتر کردیم[!] و باعث شدیم نتایج مفیدی که کشور از برجام انتظار داشت، محقق نشود؛ چون برجام صرفاً یک توافق بین کشورها و بهویژه بین ایران و آمریکا نبود. آنچه باعث شد برجام حاصل شود و با ۱+۵ به نتیجه برسیم، رویکرد جدیدی بود که در قبال مسائل بینالمللی در پیش گرفتیم و پذیرفتیم مسائل بینالمللی و ازجمله مسئله هستهای را در قالب چارچوبهای معتبر بینالملل حلوفصل کنیم. این رویکرد قاعدتاً باید ادامه مییافت؛ نه اینکه با تمامشدن برجام همهچیز را متوقف کنیم.»
این جملات از سخنگوی کاخ سفید یا اتحادیه اروپا نیست بلکه فردی در داخل کشور به تئوریزه کردن نقشه سلطه جویان برای خلع سلاح ایران پرداخته و در ادامه گفته است: «در حقیقت برجام مدلی بود که میتوانستیم درباره سوریه، یمن و جاهای دیگر به کار ببریم و منافعمان را کاملاً در آن چارچوب حفظ کنیم. دو، سه کار باید در ادامه برجام انجام میگرفت؛ یکی اینکه این نوع تعاملات را ادامه میدادیم. همان زمان شنیده میشد که جان کری، وزیر امور خارجه آمریکا، به آقای ظریف پیشنهاد داده بود درباره سوریه هم به همین شکل عمل کنیم و در چارچوبی بینالمللی مسائل سوریه را
حل کنیم... ما این پیشنهاد را نپذیرفتیم و گفتیم به جز مسئله هستهای در موضوع دیگری صحبت نمیکنیم. میتوانستیم همان زمان این کار را درباره یمن انجام دهیم و به نتیجهای برسیم که برای ما هم رضایتبخش باشد و یمن هم اینقدر ویران نشود.»
این فعال اصلاحطلب در ادامه گفت: «نکتهای که درمجموع باید در نظر گرفته شود این است؛ با وجودی که مسئولان اصلی در ایران و ترامپ در آمریکا، خواهان جنگ نیستند، اما وقتی تنشها اینقدر بین طرفین بالا میگیرد و اتفاقات پیشبینینشده ممکن است رخ دهد، نمیتوان مطمئن بود کار به درگیری فیزیکی نمیانجامد و در نتیجه باید راههایی را باز گذاشت که از طریق آنها حداقل کار مدیریت شود تا اقدامات ناخواسته منجر به تقابل نظامی
نشود».
ذکر این نکته ضروری است که نقشه نظام سلطه معطوف به موضوع هستهای نبود چرا که آنها به خوبی اطلاع داشتند که ایران در مسیر تولید سلاح اتمی نیست بلکه میخواستند پس از هستهای پله پله عمق استراتژیک و سپس توان بازدارندگی کشورمان را نابود کنند و افرادی از قبیل فرد مصاحبهکننده با شرق به تئوریزه کردن نقشه دشمنان در داخل کشور مشغول هستند.