اخبار ویژه
واشنگتنپست: آیتالله خامنهای میتواند ترامپ را نابود کند
یک روزنامه آمریکایی با مرور عبرتهای گذشته از ترامپ خواست وارد تله درگیری و جنگ پرخسارت و بیسرانجام با ایران نشود.
واشنگتنپست با ادعای اینکه ایران دنبال تحریک آمریکا به درگیری است، مینویسد: بهتر است ترامپ خویشتنداری کند. ایران بهشدت زهرآگین است. ایران، یک فروند هواپیمای تجسس واشنگتن را زمین میاندازد. مظنون است که کشتیهای تجاری را در «خلیج فارس» مینگذاری میکند. نیروهای نیابتی خود را بسیج میکند و فرودگاههای عربستان را هدف شلیک موشک قرار میدهند. در این هنگامه ترامپ بهتر است همچنان خویشتنداری پیشه کند. تاریخ گواهی میدهد. همواره جنگهای ویرانگر معلول یک اشتباه در محاسبه قدرتهای بزرگ در مورد قدرت بالقوه حریف است جنگهای عراق و افغانستان، مدرسه کسب تجربه در همین فرضیه است. در این دو جنگ، آمریکا تصور کرد که میتواند خیلی سریع و قاطع علیه دشمنانی ضعیف به پیروزی برسد.
آمریکا خود مولود یکی از بزرگترین اشتباهات تاریخ است. بریتانیا فکر میکرد شورشیان یکی از مستعمراتش خیلی زود سرکوب خواهند شد. این اشتباه را شاه «جورج سوم» و مشاورانش مرتکب شدند و تصمیم گرفتند بیایند و با این طغیانگران آمریکایی بجنگند زیرا آنها را ضعیف، نامحبوب و بزدل که به راحتی میتوان ترساندشان به حساب میآوردند. اما نتیجه آن شد که «با شکست بریتانیا در قاره آمریکا، پایان امپراطوری رقم خورد».
ترامپ ظاهراً فکر میکند حق دارد به رهبران کشورها بیاحترامی و توهین کند و بعد هم به سراغشان بیاید و تملقشان را بگوید و ایشان را دعوت به مذاکره کند. توهینکردن و بعد هم اظهار لطفکردن، علامت تجاری مشخص و ثبتشده سیاست خارجی ترامپ است. اما این برند خوب کار نکرده است. این سیاست خارجی در قبال دشمنانی شامل: جمهوری اسلامی، کره شمالی، فلسطینیان، ونزوئلا و چین به بنبست خورده است. این سیاست خارجی، به متحدان واشنگتن هم توهین کرده است شامل آلمان، فرانسه و ژاپن. ترامپ در راه سفر به ژاپن این کشور را متهم کرد که بیرویه هزینههای دفاعی آمریکا را بارگیری میکند.
کشورهای دنیا این کجخلقیهای زننده و لحن نیشدار او را میبینند و میآموزند چطور باید این بازی ایجاد اختلال در کارها را بازی کنند بنابراین، رهبر عالی ایران، پیشنهاد ترامپ برای مذاکره را مسخره میکند.
رئیسجمهور و مشاورانش مقاومت آیتالله خامنهای در مقابل «فشار حداکثری» را خوب درک نکردهاند. ترامپ باید این واقعیت را درک کند که دارد قدم به قلمرویی میگذارد که هم از حیث سیاسی نقطه خطرناکی است و هم از حیث نظامی. شاید او دارد در جاده سراشیبی شکست انتخاباتی قدم میگذارد.
روزنامه آلمانی: ایران قادر به حمله سایبری ویرانگر علیه آمریکاست
کارشناسان امنیت شبکه میگویند، حمله استاکسنت به تأسیسات ایران مانند کاتالیزوری در جهت توسعه توان سایبری ایران عمل کرد.ایران اکنون توان حملات سایبری پیشرفته و ویرانگر را دارد.
روزنامه آلمانی زود دویچه سایتونگ با اشاره به زمزمههای دو هفته قبل مبنی بر احتمال حمله سایبری آمریکا به ایران مینویسد:
گرچه وزیر ارتباطات ایران از «موفق نبودن» این حمله سخن گفت اما بحث میان کارشناسان شبکه و حوزه فناوری اطلاعات در مورد حمله سایبری و بیهودگی یا اهمیت آن شدت بیشتری یافته است.
روزنامه «زوددویچه» مینویسد، حملات اخیر سایبری فصل جدیدی از یک «جنگ دیجیتالی است که میان ایران و آمریکا در نهان» جریان دارد. ینز مونرا، یکی از مقامات شرکت امنیت شبکه «فایرآی» Fireeye، آغاز این جدال را از سال ۲۰۰۹ میداند.
در سال ۲۰۰۹ آمریکا و اسرائیل با بدافزار استاکسنت به تأسیسات غنیسازی اورانیوم ایران حمله کردند. این نرمافزار سانتریفیوژهایی را که در غنیسازی اورانیوم به کار میرفتند، دستکاری میکرد و در نهایت از کار میانداخت.
روزنامه «زود دویچه» از حمله استاکسنت به عنوان نخستین «هک» با خسارات ملموس و فیزیکی به تأسیسات صنعتی یاد میکند اما مینویسد این حمله همانند «کاتالیزور» در جهت تقویت و گسترش توان سایبری ایران عمل کرد.
به گفته مونرا تا پیش از استاکسنت، حملات سایبری ایران به «خرابکاری دیجیتالی» محدود میشد. این کارشناس امنیت شبکه، هک کردن اکانتهای توییتری یا وبسایتها در کشورهای دیگر یا در کنترل درآوردن آنها و انتشار پیامهای سیاسی در این صفحهها را «خرابکاری دیجیتال» ایران و نهایت حملات سایبری تا پیش از استاکسنت میداند.
به نوشته روزنامه «زوددویچه» و با استناد به گفتههای رئیس بخش اروپای شرکت آمریکایی «فایرآی»، در حال حاضر اما میتوان سه APT (تهدیدهای پیشرفته و مستمر) را به ایران نسبت داد.
APT گروهی از هکرهای پیشرفته با استراتژی هوشمندانه هستند. بنا بر گزارش «زود دویچه» به گروههای هکری پیشرفته ایران، باید دستهای را که مونرا از آنها به عنوان «همکاران آزاد» نیروی سایبری ایران یاد میکند و در عملیاتهای هکری شرکت میکنند، افزود.
روزنامه آلمانی مینویسد، در سال ۲۰۱۲ ایران برای نخستین بار نشان داد چگونه قابلیتهای خود را برای حمله سایبری بهبود بخشیده است.
اشاره روزنامه «زوددویچه» به ویروس شامون است که آمریکا ایران را متهم به ساخت آن کرده و میگوید شواهدی دارد که نشان میدهد ایران پشت طراحی این بدافزار که هزاران دستگاه رایانه شرکت ملی نفت آرامکو در عربستان را آلوده کردند، پنهان بوده است. شامون کامپیوترها را به سیستمی بیحافظه و بیاستفاده تبدیل میکند. مونرا با اشاره به حمله شامون میگوید، توان سایبری ایران در این زمان به وضوح ساختارمندتر شده بود.
روزنامه آلمانی، هم به توان دیجیتال و هکری ایران در حال حاضر اشاره میکند و هم به تکمیل فهرست اهدافی که ایران میتواند آنها را مورد حمله قرار دهد. به نوشته این روزنامه، آنها در ابتدا به اهدافی در خاورمیانه حمله کردند و دامنه حملاتشان اکنون به آمریکا و کشورهای غربی هم رسیده است.
برای اثبات این ادعا روزنامه «زود دویچه» به حملات سایبری دیگر ایران از جمله حملههای انسداد سرویس توزیع شده (DDOS) به بانکهای آمریکایی اشاره میکند.
در سال ۲۰۱۱ یک گروه ایرانی، بانکهای آمریکایی را با حملات شدید DDOS هدف قرار داد. مشتریها برای ورود به حسابهای بانکی خود با مشکل مواجه شدند. افزون بر این هکرهای ایرانی همزمان تلاش کردند کنترل سدی در نزدیکی نیویورک را به دست بگیرند.
رایان کلمبر یکی از کارشناسان شرکت آمریکایی امنیت دادهها به نام «پروفپوینت» میگوید، سرسختیای که ایران با آن «حملات مهندسی اجتماعی» را انجام میدهد، قابل توجه است. به نوشته روزنامه زوددویچه، هکرهای ایرانی از این طریق با روش فیشینگ به اسناد و پروندههای پژوهشگران آمریکایی دسترسی پیدا میکنند که روی مطالب فناوری اتمی با دیگر موضوعات جالب برای ایران تحقیق میکنند.
رایان کلمبر معتقد است خطر یک حمله سایبری ویرانگر از سوی ایران علیه آمریکا وجود دارد. به گفته این کارشناس در گفتوگو با «زود دویچه تسایتونگ» به ویژه در حوزه غیرنظامی که کمتر محافظت شده است ایران میتوان خسارتهای سنگینی به آمریکا وارد کند. او میگوید، ایران تا اینجا ثابت کرده است که توان این کار را دارد اما نکتهای که از نظر این کارشناس هنوز مشخص نیست این است که آیا تهران علاقهای به افزایش تنش با آمریکا به این روش دارد یا نه؟
چند میلیون یورو خط اعتباری بدون درگیری با تحریمهای آمریکا
یک روزنامه اصلاحطلب نوشت هویت اینستکس معلوم نیست و این نگرانی وجود دارد که فقط برای آرام کردن ایران باشد.
روزنامه هفت صبح مینویسد: مشخص نیست که قرار است اینستکس از چه منابع مالی استفاده کند. برخی نگران این هستند که راهاندازی اینستکس تنها برای آرام کردن جوی باشد که علیه بیاعتنایی و کمکاری اروپاییها به راه افتاده است.
والاستریت ژورنال میگوید، خط اعتباریای که برای ایران و اروپا در نظر گرفته شده، چند میلیون یورویی است. اما مشخص نیست این رقم دقیقاً چقدر است و آیا کفاف میزان مبادلات ایران با کشورهای اروپایی را میدهد یا نه. آمریکا هم میگوید که اینستکس نباید اقلام نفتی را شامل شود و روی این حساب به نظر نمیرسد که اروپا بتواند از این خواسته سرپیچی کند و تنها باید تمرکز بر همان خط اعتباری چند میلیون یورویی باشد. در واقع قرار است از پول و داراییای که ایران در کشورهای اروپایی دارد، یا یک خط اعتباری برای مبادلات تجاری با ایران استفاده شود اما مشکل این است که ایران در سه ماهه اول 2019 با مشکل صادرات به اروپا مواجه بوده و واردات اروپا از کشورمان هم تنها به 200 میلیون یورو محدود میشود که این رقم اصلاً برای اینستکس کافی نیست. سرنوشت خط اعتباری هم تقریباً نامشخص است زیرا هنوز رقمی برای آن مشخص نشده است.
در حال حاضر منابع مالی برای ایران در اروپا موجود نیست که بخواهد برای واردات کالا دست به کار شود یا باید خط اعتباری با مبالغ بالا به ایران داده شود یا نفت خریداری شود.
گزارش روزنامه هفت صبح و اشاره به گزارش والاستریت ژورنال درباره خط اعتباری چند میلیون یورویی در حالی است که به عنوان مثال پول خرید یک هواپیمای ایرباس، بین 75 تا 430 میلیون یورو و ارزش قرارداد بازیکنان فوتبال در باشگاههای اروپایی 25 تا 220 میلیون یورو میباشد. به عبارت دیگر رقم چند میلیون یورو، عملاً رقمی معادل هیچ است.
دیپلمات فرانسوی: ایران حق دارد غنیسازی را از سر بگیرد
دیپلماتها و تحلیلگران بینالمللی، انتظار توقف دائمی غنیسازی از سوی ایران را غیرقانونی و ناممکن میدانند.
در حالی که ایران اعلام کرده فعالیتهای غنیسازی را توسعه میدهد و از سقف 300 کیلوگرمی تعیین شده در برجام برای میزان اورانیوم غنی شده عبور میکند، ژرار آرو سفیر پیشین فرانسه در آمریکا و اسرائیل در توئیتر نوشت: اینکه از ایران بخواهیم برای همیشه دست از غنیسازی اورانیوم بردارد، اساسا غیرممکن است. هیچ کشوری چنین خواستهای را نمیپذیرد. محدود کردن و نظارت بر این فعالیت تنها راه معقول و معتبر است.
همچنین داریل کیمبال مدیر اجرایی انجمن کنترل تسلیحات آمریکا تصریح کرد: منعی برای غنیسازی در ایران وجود ندارد.
او تصریح کرد: هیچ استاندارد بینالمللی که ایران را از غنیسازی اورانیوم منع کند وجود ندارد. موضوع این نیست. مسئله موضع آمریکاست.
به گزارش رویتر، از زمان خروج آمریکا از توافق هستهای با ایران که بیش از یک سال از زمان آن میگذرد نخستین بار است که ایران چنین گام بزرگی را فرای مفاد این توافق برمیدارد.
اصلاحطلبان روی دور اعتراف؛ میدانیم انتخابات را میبازیم
اصلاحطلبان که شریک دولت هستند و به طور تمام قد از روحانی حمایت کردند و همه توان و امکانات رسانهای و سیاسی خود را در اختیار دولت قرار دادند بعد از اینکه سعی میکردند با وجود مشکلات اقتصادی و اجتماعی خط خود را از دولت جدا کنند، به مرحله اعتراف نسبت به اشتباه خود رسیدهاند.
به گزارش جهاننیوز البته به نظر میرسد این اعترافات نه از سر این باشد که این جریان از عملکرد خود پشیمان شدهاند بلکه بسیار در خصوص انتخابات آینده مجلس احساس خطر میکنند و فعالان این جریان سعی میکنند تا با هشدارهای مختلف این جریان را به تاکتیک جدیدی برای ورود به کارزار انتخابات آینده مجلس بکشاند و آماده سازد.
در همین رابطه، اخیرا «عباس عبدی» درباره عملکرد این جریان در چند سال گذشته گفت: «اگر امروز قرار باشد انتخابات برگزار شود، بعید میدانم اصلاحطلبان بتوانند لیستی در این زمینه ارائه کنند. اصلاحطلبان به دلیل تشتت و اینکه بخشی از حامیان حاضر به حمایت نیستند پیشاپیش این بازی را باختهاند.»
«علیرضا رجایی»، فعال اصلاحطلب هم در گفتوگویی درباره وضعیت اصلاحطلبان در انتخابات پیشرو میگوید: «به نظر میرسد ناامیدی مردم، بهویژه طبقه متوسط، زمینه انتخابات آتی را بیشتر به سود جناح مقابل رقم خواهد زد. خود اصلاحطلبان هم اذعان دارند که وضع موجود به نفع آنها نیست.»
«عبدالله ناصری»، مشاور رئیس دولت اصلاحات در روزنامه «آفتاب یزد» نوشت: «اوج گرفتن اختلافات میان دو حزب اتحاد ملت و کارگزاران در مورد مسئله نجفی و رسانهای شدن این موضوع منجر میشود اصلاحطلبان در انتخابات سال 98 لیستهای جداگانه انتخاباتی بدهند. اختلافات میان اصلاحطلبان وارد فاز تازهای شده است واین بدان معناست که اصلاحطلبان این بار نه تنها با اصولگرایان میانه قرار نیست ائتلاف کنند بلکه در میان احزاب خودشان هم به ائتلاف نخواهند رسید.»
همچنین، «صادق خرازی»، فعال اصلاحطلب در گفتوگو با روزنامه سازندگی گفت: «در حال حاضر برگ برندهای برای اصلاحطلبان در انتخابات اسفند ماه وجود ندارد. من جریان اصلاحات را فاقد هدف و برنامه میدانم. در جامعه سیاسی ایران تئوری مشارکت مشروط اصلاحطلبان جواب نمیدهد چون حاکمیت کشور مبتنی بر رای تودههای مردم است. این سناریو حتی اقبال عمومی اصلاحطلبان را هم ندارد. خردمندان اصلاحات نیروهای مسئلهدار اصلاحطلب را حذف کنند. دولت روحانی دولت ضعیفی است.»
اگر چه اصلاحطلبان سعی میکنند که ضعف عملکردی این جناح سیاسی را توجیه کنند و آن را به گردن دولت و یا حتی جناح مقابل بیندازند اما موضوع اصلی این است که اصلاحات به هیچ عنوان نمیتواند پای خود را از اوضاع و احوال اقتصادی و سیاسی را به وجود آورده از این ماجرا بیرون بکشد. اصلاحات با هر توجیهی در این زمینه از سوی افکار عمومی به عنوان عامل اصلی وضعیت موجود شناخته میشود. جریان اصلاحطلب بود که شاکله تصمیمات دولت را شکل داد. اصلاحطلبان به خوبی نشان دادند که چند مرده حلاج هستند و ضعف عملکردیشان را در این دو حوزه حساس نمیتوانند به گردن دیگری بیندازند. اگر اصلاحطلبان هم این موضوع را کتمان کنند قطعا افکار عمومی این مسئله را نمیپذیرد و عملکرد چند ساله و ضعف برخی از نهادها مانند دولت، مجلس و شورای شهر به پای اصلاحطلبان نوشته و در کارنامهشان ثبت شده است.