ماجرای موفقیت بانوی محجبه ابرکوهی در اشتغالزایی
شهرستان ابرکوه علاوه بر داشتن پتانسیلهای عظیم در حوزه گردشگری، فرهنگی و تاریخی، یکی از مناطق غنی در حوزه نیروی انسانی و پرورش نخبگان و فرهیختگان است که برخی از آنها در همین شهرستان و برخی نیز با مهاجرت به سایر استانها و شهرها، در خدمت کشور هستند. یکی از این فرهیختگان خانم دکتر سیده عظیمه عظیمیفر است که اصالتاً اهل ابرکوه؛ اما بزرگ شده شیراز است که با وجود داشتن مدرک دکترا در رشته فیزیولوژی و فراهم بودن شرایط برای تدریس در دانشگاه، ترجیح میدهد از هیچگونه رانتی استفاده نکرده و وارد حوزه کارآفرینی و تولید شود.
این بانوی توانمند ابرکوهی در گفتوگو با فارس، ضمن ارائه شرح حالی از زندگی، تحصیل و شغل خود، به رازهای موفقیت و داشتن یک خانواده سالم و موفقاشاره میکند که در ادامه میخوانیم:
عظیمی فر که دارای ۴ خواهر و ۲ برادر است اظهار کرد: مادرم با داشتن مدرک تحصیلی ششم ابتدایی قدیم در ابرکوه به شغل معلمی مشغول بود و خانوادهای بسیار مذهبی داشتند که در دوران کشف حجاب توسط حکومت پهلوی، دیگر به کار خود ادامه نداد و پس از ازدواج با پدر که وی نیز با مدرک دیپلم در نیروی انتظامی مشغول به خدمت بود، به شیراز مهاجرت میکنند.
وی در رابطه با اهمیت تحصیل در خانواده پدری خود، اذعان کرد: در زمانی که کمتر کسی حتی نام مفهوم مدرسه غیرانتفاعی را شنیده بود و بسیاری از مردم حتی مفهوم آن را نمیدانستند، پدرم ما را به مدرسه غیرانتفاعی «مکتب زهرا» در شیراز فرستاد که تنها مدرسه مذهبی در زمان طاغوت بود.
این بانوی ابرکوهی افزود: مدرسه نامبرده که از پایه کودکستان تا چهارم نظری را پوشش میداد از نظر سطح علمی و امکانات یکی از بهترین مدارس شیراز بود و خانواده من نیز معتقد بودند اگر بنا باشد فرزندان خود را به یک مدرسه معمولی فرستاده و حواسشان نباشد ممکن است از خط اصلی خارج شویم.
عظیمیفر عنوان کرد: بر همین اساس پدرم حاضر بود شهریه سنگین آن مدرسه را پرداخت کنند به این قیمت که فرزندانشان در یک مدرسه مذهبی درس بخواند. در بحبوحه وقایع انقلاب اولین جایی که توسط مأموران شاه بسته شد، همین مدرسه بود. بعد از آن نیز انقلاب شد و پدرم دیگر با فرستادن ما به مدارس عادی مشکلی نداشتند.
وی ادامه داد: در شیراز دبیرستانی به نام «دبیرستان دانشگاه شیراز» وجود داشت که مسئولین آن به شهرهای اطراف رفته و بهترین و مستعدترین دانشآموزان را انتخاب کرده و پس از کسب اجازه از والدین، آنها را به این مدرسه میآوردند که همسر من (دکتر ضرابی جراح قلب) نیز از جمله این دانشآموزان بود.این کارآفرین اضافه کرد: من نیز با شرکت در آزمون ورودی جواز حضور در این مدرسه را که از نظر علمی سطح بسیار بالا و دارای امکانات زیادی بود، کسب کردم. پس از گذراندن دوران دبیرستان با معدل ۱۹ و ۶۳ صدم از این مدرسه فارغالتحصیل شدم.
عظیمی فر یادآور شد: پس از گرفتن دیپلم در سن ۱۶ سالگی با پسرعموی خود ازدواج کردم و هنگام شرکت در کنکور اولین فرزند خود را باردار بودم که به علت آن شرایط و موقعیت در رشته مامایی که البته رشته مورد انتظار من نبود، قبول شدم.
اخذ مدرک دکترا در رشته فیزیولوژی
وی خاطرنشان کرد: مامایی را تا مقطع کاردانی ادامه داده و بعد از آن با وجود داشتن فرزند لیسانس خود را در همان رشته گرفتم. پس از چند سال وقفه تحصیلی فوقلیسانس را در رشته فیزیولوژی ادامه داده و در نهایت در همان رشته موفق به دریافت مدرک دکترا شدم.
این بانوی ابرکوهی در ادامه با اشاره به کارآفرینی خود با ایجاد یک مزون خیاطی گفت: علاقه به خیاطی و داشتن یک فضای مناسب برای انجام این کار و البته تشویق اطرافیان موجب شد، خیاطی را بهصورت جدی دنبال کنم. البته به دلیل موقعیت شغلی و جایگاه اجتماعی همسر و یا خواهرم بهراحتی میتوانستم در دانشگاه به کار تدریس مشغول شوم و چهبسا که این کار به من پیشنهاد هم شد؛ اما واقعیت این است که آن کار حق من نبود و نمیتوانستم هرگز خود را راضی کنم که این جایگاه را که دیگران نسبت به من برای داشتن آن مُحِقتر هستند، تصاحب کنم.
وی ادامه داد: در آغاز کار خیاطی، انجام آن برای کسب درآمد نبود و من هم نمیدانستم چه درآمد و شرایطی در انتظارم است. علاقه به حرفه خیاطی و داشتن روحیه مدیریتی مرا به این سمت سوق داد و کار خود را با یک همکار شروع کردم. به یک سال نرسیده نیروی سوم را استخدام کردم و این نیروها رفتهرفته اضافه شدند تا به امروز که در یک مجموعه منظم تعداد ۱۰ نفر مشغول به کار هستند.
۱۲ سال کار حرفهای بدون حتی یک مورد بدقولی
این بانوی کارآفرین افزود: شرایط مجموعه فوق فراتر از علاقه شخصی من بهسوی موفقیت پیش رفت و تمامی افرادی که برای کار به ما میپیوستند، حضورشان با رضایت کامل و علاقه بوده و هست؛ چرا که در این مزون خیاطی فضایی شاد، دوستانه و بیآلایش حاکم است که افراد علاوه بر کمک به یکدیگر، تجربههای خود را در اختیار هم قرار میدهند.عظیمی فر تصریح کرد: ما در مجموعه خود سعی کردیم با برقراری یک نظم و قانون خاص، تصوری را که عموم مردم از یک خیاط داشتند که فردی بسیار زحمتکش و نیازمند ترحم است را تغییر داده و با تعیین ساعت کاری مشخص در ۲ نوبتکاری از یکسو مانع فشار کاری زیاد بر روی پرسنل شده و از سوی دیگر در طی ۱۲ سال کار حرفهای، حتی یک مورد هم بدقولی به مشتریها نداشتیم.
وی که یک محیط سالم کاری با کلیه امکانات رفاهی را برای کارکنان خود فراهم کرده است، گفت: آنچنان با پرسنل خود رابطه صمیمانه و سرشار از اعتماد را ایجاد کردهام که حتی خصوصیترین مسائل و مشکلات خود را با من در میان گذاشته و من نیز با توجه به دانستهها و تجربیات خود، آنان را راهنمایی میکنم.
این بانوی ابرکوهی از همسرش بهعنوان یکی از همراهان و حامیان همیشگی خود نام برده و ابراز کرد: در اوایل ازدواج به دلیل اینکه همسرم مشغول درس خواندن و گرفتن تخصص بود من میبایست با نگهداری فرزندان محیطی آرام و امن را برای وی فراهم میکردم. امروز هم ایشان به جبران آن روزها از هر نظر من و کارم را حمایت میکنند.
برپایی نماز اول وقت پرسنل در محل کار
یکی از اقدامات شایسته این کارآفرین فراهم کردن محیطی معنوی با رعایت مسائل دینی و مذهبی است که به گفته وی چنین اتفاق پسندیدهای از عنایات خداوند بوده است که افرادی به این مجموعه اضافه میشوند که در بحث نماز، روزه، رعایت حقوق مشتری و... مقید بوده و کسی آنان را مجبور به این کار نکرده است.
عظیمیفر در اینباره اظهار کرد: مباحث مذهبی ارتباط مستقیمی با شخصیت افراد داشته و داشتن حجاب چادر من و خانوادهام نیز بر اساس همین اعتقادات مذهبی و شخصی است. بر همین اساس دوست داشتم همیشه فردی که پارچه و لباس مردم در دست او هست به حداقلهای اصول مذهبی معتقد باشد؛ اما هیچ قانونی در این راستا برای بهکارگیری افراد در نظر نگرفته و خوشبختانه افرادی که در این مجموعه وارد شدهاند، خود مقید به اصول دینی بوده و هستند.
وی خاطرنشان کرد: بانوانی که در مزون مشغول به کار هستند هنگام اذان کار را رها کرده و برای اقامه نماز آماده میشوند و من فقط امکانات مورد نیاز برای این امر یعنی چادر، سجاده و فضایی مناسب را برای آنان فراهم کردم. مراجعان ما نیز وقتی این رفتار را مشاهده میکنند، ناخودآگاه حس اعتماد به مجموعه در وجودشان تقویت میشود.
نباید فرزندان را رها کرد تا راه صحیح را تشخیص دهند
بانوی ابرکوهی در رابطه با انتقال مفاهیم دینی به فرزندان خود تصریح کرد: شخصاً با این عقیده که باید بچهها را در انتخاب آزاد گذاشت تا خودشان بفهمند و راه را از بیراهه تشخیص دهند، مخالف بوده و معتقدم که برخی مسائل را باید با عمل خودمان به بچهها فهماند.
عظیمیفر یادآور شد: من شاید نتوانم بر پرسنل خود مسلط بوده و چیزهایی را به آنان بفهمانم، اما شرایط فرزندان خودم متفاوت است و بعضاً هر جا نیاز بود باید با اجباری که خشونت در آن دیده نشود، برخی مفاهیم را به آنان آموزش داد. من نیز تلاش کردم با عقاید محکم و با عمل مناسب، اصول و مفاهیم دینی و اخلاقی را به فرزندانم منتقل کنم.
ضرورت رعایت اصول دینی حتی اگر همه با آن مخالف باشند.
این کارآفرین خاطرنشان کرد: مادری که امروزه به اجبار چادر میپوشد و در اصل اعتقادی به آن ندارد، هرگز نمیتواند انتظار داشته باشد که دخترش نیز با پوشش چادر وارد جامعه شود. باید به بچهها یاد داد که اصول دین را در هر شرایطی باید رعایت کنند، حتی اگر همه اطرافیان هم از آنگریزان باشند.
وی با تأکید بر اینکه همیشه بهترینها در حداقل هستند، ادامه داد: داشتن حجاب، خواندن نماز اول وقت، رعایت حقوق مردم و... سخت است؛ اما خداوند هم بندههایی را بیشتر دوست دارد که بهسختی میافتند.
عظیمی فر عنوان کرد: هماکنون از زندگی خود رضایت کامل داشته و همهچیز از نظر من خوب پیش رفته است و لذا فرد خوشبخت نیز کسی است که به آن چیزی که دارد، رضایت داشته باشد. بانوی نمونه ابرکوهی صبر و گذشت را حلّال مشکلات دانست و افزود: انجام هر امری به بهترین شکل نیازمند صبر و گذشت است و اگر بخواهیم کمحوصلگی کرده و همیشه خود را غالب بدانیم، هرگز به موفقیت دست نخواهیم یافت.