kayhan.ir

کد خبر: ۱۶۲۸۴۳
تاریخ انتشار : ۲۸ خرداد ۱۳۹۸ - ۱۹:۵۹
دیدگاه اساتید

در زیر پوست شهر چه می‎گذرد؟!




   قطار شهری، قطار زیرزمینی، مترو و... اصطلاحاتی هستند که حدود 10 سال اخیر در شهرهای ما علی‌الخصوص تهران مورد استفاده قرار می‌گیرند. از منظر تکنولوژی و پیشرفت شهری بعنوان یکی از راه‌حل‌های اصلی ترافیکی شهر تهران مورد نظر بوده و هست اما از نگاه فرهنگی با حساسیت بیشتر باید به این نوپدیده زندگی شهری نگریست. استفاده کنندگان از مترو اصولاً افرادی با سن معمول بالای پانزده سال هستند و این گروه سنی معین بین 15 تا 60 سال بیشترین حضور و استفاده را از قطار شهری دارند. البته گروه‌های زیر و بالای عدد ذکر شده نیز گاه و بیگاه در بین استفاده کنندگان دیده می‌شوند اما حضورشان به پررنگی گروه فوق‌الذکر نیست.
آنچه که بسیار قابل توجه است، رفتارهایی است که بصورت نامحسوس و زیرپوستی در این راهروها و واگن‌ها در جریان و گاه در حال تولد است. از حضور دستفروشان کوچک و بزرگ گرفته تا ایجاد بازارچه‌هایی بدون هدف در ایستگاه‌ها یا برگزاری نمایشگاه‌ها و حتی تئاترهای خیابانی در این راهروهای پیچ در پیچ؛ اما باید توجه داشت که موارد ذکر شده با توجه به ثابت بودن مکان قابل بررسی و پیگیری بوده و هستند ولی آنها که با سرعت مثل واگن‌های قطار می‌آیند و عنان گسیخته می‌گذرند و اثر خود را بر روی فرهنگ رفتاری مسافران به‌جا می‌گذارند و گاه غیرقابل حل می‌شوند، عاداتی هستند که بوضوح از خارج از مرزهای این سرزمین هدایت می‌شوند. بلی! به صراحت می‌توان گفت که از خارج از مرزها وارد می‌شوند و برخی نابودکننده‌تر از ملخ‌ها فرهنگ این مردم را مورد تهدید قرار می‌دهند.
بعنوان مثال برای اولین بار فروشندگان از راهروها و اتاقک‌های تعبیه شده به داخل واگن‌های قطار آمدند و ابتدا با احتیاط و سپس بی‌پروا آقایان فروشنده به واگن‌های مخصوص بانوان و سپس بانوان در تمامی واگن‌ها به عرضه کالاهای خود پرداختند و وقتی با اعتراض برخی مسافران مواجه شدند گروهی تحت عنوان مامورین ایستگاهی به این قضیه وارد شده و به تذکری شفاهی به فروشندگان در حضور مسافران اکتفا می‌نمودند. اما گویا پشتکار سناریونویسان بسیار بیشتر از متولیان بود که امروز شاهد حضور حداکثری فروشندگان از هر نوع در واگن‌ها هستیم. به این موارد بیافزایید حضور کودکان کار و بی‌سرپرست و بدسرپرست و نیز توزیع‌کنندگان لوازم ممنوعه و حتی تاسف برانگیزتر مسئله حضور مزدورانی است که عفت و فرهنگ مردم را نشانه گرفته‌اند و برای اثبات این مدعا کافی است تنها یک روز مسافر مترو باشید و در ایستگاه‌ها بخصوص ایستگاه‌های بین خطی شاهد تمامی موارد فوق خواهید بود. از حضور زنان بی‌حجاب و بسیار بدرفتار گرفته تا کودکانی که از سوی استعمارکنندگان در حضور همه مورد تنبیه قرار می‌گیرند و متاسفانه به تازگی حضور افراد دچار اختلالات جنسیتی آن هم با فرمی خاص و ظاهری که جلب توجه می‌کند، همه و همه نشان از برنامه‌ریزی بیرونی برای هجمه همه‌جانبه فرهنگی دارند. این یعنی قتل عام فرهنگی آن هم در زیرزمین که اگر خدای ناکرده بدان بی‌توجهی شود بزودی عواقب بسیار وخیمی را دامنگیر جامعه خواهد کرد.
در این میان وجود فروشندگان جوان در گروه سنی 18 تا 25 سال بیش از سایرین توجه را جلب می‌کند که نیاز مالی ندارند و این را از پوشش و ظاهر کاملاً متناسب و ورزشکارانه آنها براحتی می‌توان دریافت و مشخصه اصلی آنها داشتن کلاه‌هایی با نقاب‌های بلند یا کلاه‌های بیس بالی است که تماماً یک بِرنَد دارند و دختران جوان کلاه را زیر روسری یا شال استفاده می‌کنند و پسران بصورت آزاد.
به نظر می‌رسد جریان خبیث چهارشنبه‌های سفید دارد به آرامی به کلاهداران یا نقاب داران مترو تبدیل می‌شود. حضور افراد دچار اختلالات جنسیتی در واگن‌های بانوان و حتی واگن‌های مردانه آن هم با جلوه و شرایط خاص و نیز گاه و بیگاه دست در دست دوستان همجنس خود، عمق فاجعه را به نمایش می‌گذارد.
به اینها بیافزایید حضور دستفروشان متعدد لوازم آرایش و لباس‌های بانوان و نیز عرضه‌کنندگان مد و لباس که اگر آنها را مانکن‌های متحرک بنامیم، سخنی به گزاف نگفته‌ایم. و همچنین سارقان خرده‌پا و مبادیان منکر که با شجاعت و گردنی افراشته از کنارتان عبور می‌کنند.
به نظر می‌رسد بی‌توجهی به این فرهنگ‌سازان که مثل موریانه از زیرزمین بیرون می‌آیند نه تنها همراهی با مهاجمین را در اذهان تداعی می‌کند بلکه موجبات ترویج منکرات در جامعه را بیش از پیش فراهم خواهد آورد.
در این بین، نمی‌توان از مردم متروسوار انتظار برخورد داشت چون آنان وظیفه قانونی برای این برخوردها را ندارند و این مطلب تنها متوجه مسئولین امر می‌باشد، آنها که از کوچکترین حرکات مسافران در ایستگاه و سالن‌های قطار کاملاً مطلع‌اند. آیا صدور کارت‌های شناسایی که سابقه فروشندگان واقعی را ثبت کند و آنها را مشخص نماید کاری دشوار و غیرقابل عملیاتی شدن است؟! آیا ثبت چهره افرادی خاص که در دوره زمانی خاص در این سالن‌ها و راهروها حضور دارند، مشکل است؟! آیا فکر کرده‌اید این موجودات زیرزمینی که کاملاً حسابشان با افراد شریف و هموطنان زحمتکش جداست، اگر روزی مانع حرکت قطار حتی در یک ایستگاه شوند، چه پیش خواهد آمد؟! حتما باید هزینه‌های فراوان فرهنگی و اجتماعی متحمل و شویم تا تجربه بیاندوزیم و بفکر راه‌ حل باشیم؟!
* زهرا صفدری
مدرس و فعال فرهنگی