گزارش خبری تحلیلی کیهان
شرطیسازی افکار عمومی؛ راهبرد جنگ اقتصادی آمریکا
یکی از اهداف اصلی اتاق جنگ آمریکا، انجام عملیات روانی و شرطیسازی مردم ایران است. اتاق جنگ اقتصادی آمریکا در پی آن است تا اینگونه القاء کند که اگر ایران به باجخواهی واشنگتن پاسخ مثبت دهد، قیمت دلار کاهش یافته و مشکلات اقتصادی رفع میشود و اگر در مقابل زیادهخواهی واشنگتن مقاومت کند، قیمت دلار افزایش یافته و به دنبال آن مشکلات اقتصادی نیز تشدید میشود.
سرویس سیاسی-
روزنامه کیهان- 20 خرداد- در گزارشی با عنوان «از آلمان چه انتظاری داریم وقتی یک باک بنزین هم به ظریف نداد» نوشت: «در روزهای اخیر و همزمان با سفر مقامات ژاپنی و آلمانی به تهران، یک جریان سیاسی خاص با فضاسازی کاذب اینگونه وانمود کردند که این دو سفر موجب شده تا دلار سیر نزولی به خود گرفته و همچنان در حال کاهش است.این جریان سیاسی در پی آن است تا در ادامه اینگونه القاء کند که سفر واسطههای آمریکا به ایران، قیمت دلار را اینگونه کاهش داد، حالا ببینید اگر با ترامپ مستقیم مذاکره کنیم، چه شود!».
کیهان در بخش دیگری از گزارش مذکور نوشت: «این ادعای مضحک که چیزی جز «بازی با معیشت مردم» نیست، در حالی است که در سال 94، برخی دولتمردان در کنار رسانههای زنجیرهای بهگونهای درباره نتایج اقتصادی برجام فضاسازی کردند که عدهای از مردم با در دست گرفتن اسکناس 1 دلاری در کنار اسکناسهای هزار و پانصد تومانی، تصور میکردند که قیمت هر دلار در ماههای آینده به هزارتومان کاهش خواهد یافت.اما همانطور که منتقدان نیز در آن مقطع به درستی اشاره کردند، نه تنها این اتفاق رخ نداد، بلکه قیمت دلار تا آستانه 20 هزارتومان نیز افزایش یافت. این در حالی بود که قیمت دلار پیش از برجام حدود 3 هزارتومان بود.اما علت نوسانات متعدد قیمت دلار از دو حال خارج نیست. یا «دستکاری مصنوعی» است و اگر اینطور نیست، دولت «توانایی مدیریت بازار ارز» را ندارد».
خودتان از همه بیشتر «کیهان خوان» هستید
این بخش از گزارش مذکور با واکنش گسترده طیف مدعی اصلاحات مواجه شد و بازتاب گستردهای در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی داشت. نکته قابل تأمل اینجاست که واکنش گسترده مدعیان اصلاحات به این گزارش در حالی است که این طیف همواره مدعی است که هیچکس کیهان نمیخواند؛ اما گویا فعالین مدعی اصلاحات از همه بیشتر «کیهانخوان» هستند! جماعت مذکور که تحلیل کیهان را به خود گرفتهاند، مثل همیشه به هیاهو و جنجال پرداخته و به تحریف اصل قضیه پرداختند. حرف کیهان در آن چند خط ساده و همه فهم بود؛ یک بار مردم را با وعده دلار هزار تومانی در برابر مذاکره با آمریکا فریب دادید و به رقص واداشتید، بار دیگر چنین نکنید و معیشت مردم را به سراب گره نزنید.
در همین رابطه روزنامه اعتماد در سرمقاله دیروز به قلم سردبیر خود نوشت:«من از موضع یک ایرانی؛ از موضع کسی که کشورش را دوست دارد میخواهم مصدع اوقات شریف شوم و نقد کیهان را نقد کنم و صراحتا بگویم که نوشته کیهان با آداب وطنپرستی مغایرت دارد. خوب دقت کنید ببینید کیهان این حرف را چه روزی چاپ کرده؟ درست روزی که هایکو ماس به ایران آمده و به خیال خودش آمده که برجام را نجات بدهد ما به او گفتهایم که جریان سیاسی مرتبط با دولت زیر پای تو فرش قرمز پهن کرده تا بگوید که چقدر نیازمند این آمدنها و رفتنهاست»!
این روزنامه در بخش دیگری از این یادداشت نوشت: «روزنامه کیهان نوشته است یک جریان سیاسی خاص با فضاسازی کاذب وانمود کرده که سفرهای اخیر دیپلماتیک باعث پایین آمدن قیمت دلار شده است. منظور کیهان این است که جریان سیاسی مورد نظر که قاعدتا باید نزدیک به دولت باشد میخواهد به مردم و بعضی مقامات، علامت بدهد که وقتی پیغام و پسغام آمریکا میتواند دلار را اینقدر پایین بیاورد، ببین اگر خودش بیاید چه میشود؟».
کیهان در گزارش مذکور صرفا به یک جریان سیاسی خاص اشاره کرده است، اما اعتماد نتیجهگیری کرده است که حتما منظور کیهان این است که این جریان، «نزدیک به دولت» و از طیف اصلاحات است! نکته جالبتر آنکه روزنامهای کیهان را به وطنپرستی میخواند که یادداشتهای بیبیسی را بدون ذکر نام نویسنده یا تغییر نام آنها، بیکم و کاست منتشر میکرد!
ذوقزدگی از تحقیر مردم ایران!
این روزنامه زنجیرهای مدعی شده است که گزارش کیهان و همزمانی آن با سفر مقام آلمانی موجب تضعیف منافع ملی و ارسال پالس ضعف به طرف اروپایی میشود. این ادعای مضحک در حالی است که مسئله اصلی مطرح شده در گزارش کیهان،اشاره به بازی کثیف تروریستهای اقتصادی با معیشت مردم و شرطیسازی مردم ایران است.
اتفاقا ارسال پالس ضعف به طرف غربی، کار ویژه رسانههای زنجیرهای است. تنها در یک نمونه سایت حامی دولت «خبرآنلاین»- 19 بهمن 92- در تحلیلی تأمل برانگیز با عنوان «جایزه بهترین کارگردانی برای حسن روحانی؛ در حاشیه چگونگی توزیع کالاهای اساسی» نوشت: «در راستای توزیع سبد کالا حرف و حدیثهای بسیاری گفته شد. بسیاری از دوستان حامی روحانی نیز به انتقاد شدیداللحن از وی پرداختند. توزیع سبد کالا با شیوهای که انجام شد، نه یک اتفاق بود و نه عملی که تبعات آن برای روحانی و مردانش غیرقابل پیشبینی باشد. او دقیقاً همین اتفاق - ازدحام، دعوا و مرافعه و احیاناً له شدن در زیر دستوپا - را پیشبینی میکرد و اصلاً آن را برای پیشبرد استراتژی خارجی خود لازم داشت. »
این رسانه نزدیک به دولت در ادامه این تحلیل تأمل برانگیز نوشته بود: «به عبارت دیگر روحانی به یک نمایش داخلی برای ارائه در جشنوارههای سیاسی خارجی نیازمند بود. نگاه کنیم به اظهارات اخیر وندی شرمن که گفته است: «شما در اخبار دیدید که ایران اخیرا بطور قابل مشاهدهای غذا بین مردم فقیر جامعهاش توزیع کرده تا نشان دهد کاهش هدفمند و محدود تحریمها تاثیر مستقیم بر مردم این کشور داشته است. همانطور که روحانی قول داده بود، این پول قرار است در جهات دیگری مصرف نشود.» به هر حال این دقیقا همان نتیجهای بوده که روحانی از توزیع سبد کالا در میان مردم ایران داشته است. اینکه تحریمها بر روی مردم ایران تاثیر مستقیم و انکارناپذیر داشته. اینکه اوضاع اقتصادی مردم ایران نه تنها روبراه نیست بلکه حاضرند برای چند عدد مرغ و چند کیلو برنج با یکدیگر درگیر شوند و اینکه از این به بعد و با گشایش هرچه بیشتر در مذاکرات هستهای تمرکز نظام بر معیشت مردم خواهد بود. پیام روحانی از خلال پرفورمنسی که کارگردانی و اجرا کرد، پیامی کاملا شفاف بود که راه را برای مذاکرات مثبت بعدی، بیش از پیش میگشاید».
خبرآنلاین در ادامه نوشته بود :«درست است که روش توزیع کالاهای اساسی چندان مناسب نبود؛ اما اگر با این نمایش بتوان جایزه اول بهترین اثر را در فستیوال سیاست جهانی به خود اختصاص داد، به تحقیر چند روزهای که بازیگران آن شدند میارزید!»
نکته قابل توجه اینجاست طیفی که از تحقیر مردم ایران ذوقزده میشود، ژست وطنپرستی به خود گرفته است! روزنامه اعتماد در مطلبی دیگر در همین شماره با اشاره به گزارش کیهان نوشت: «بازار ارز در روزهای اخیر توانسته به آرامش برسد. این آرامش در حالی ایجاد شده است که روزنامه کیهان در گزارشی ادعا کرد روند نزولی در بازار یا «دستکاری مصنوعی» است و اگر اینطور نیست، دولت توانایی بازار ارز را ندارد». ادعایی که روندهای موجود در بازار و واقعیتهای اقتصاد نشاندهنده غیرواقعی بودن آن است».
روزنامه زنجیرهای آفتاب یزد نیز در گزارشی با عنوان «قیمت دلار کاهش یافت،کیهان عصبانی شد» نوشت:«روزنامه محوری اصولگرایان معتقد است کاهش نرخ ارز طی روزهای گذشته تصنعی بوده و دستهای پشتپردهای وجود دارد. این در حالی است که ناظران برخی اقدامات و تدابیر اقتصادی دولت را در فروکش کردن التهابات بازار، موثر و مهم میدانند».
این روزنامه زنجیرهای همچنین در یادداشتی با عنوان «کاهش نرخ ارز تصنعی نیست» نوشت: «دیپلماسی ایران ظرف چند هفته گذشته آثار مثبتی بر اقتصاد ایران گذاشت. وقتی که کشورهای متعددی از عراق و عمان گرفته تا باقی کشورها مانند روسیه، چین، ژاپن و حتی برخی از کشورهای اروپایی داوطلبانه به دنبال این هستند تا تنش را بین ایران و آمریکا کم کنند. این رفتارهای کشورهای خارجی در پاسخ به دیپلماسی عمومی وزارت خارجه طبیعی است تاثیر مثبت دارد، چرا که علامت مهمی به فعالین اقتصادی است». همین چند خط نشان میدهد چه کسانی با چه افکاری در پازل دشمن بازی کرده و همچنان مشغول شرطیسازی اقتصاد و افکار عمومی هستند.
تروریسم اقتصادی
درباره واکنشهای تأملبرانگیز مدعیان اصلاحات به گزارش اخیر کیهان، گفتنیهایی است که به اختصار به آن اشاره میکنیم.
در تیرماه 97 و همزمان با افزایش سرسامآور قیمت دلار، روزنامه کیهان در گزارشی با عنوان «تروریستهای اقتصادی را اعدام کنید» نوشت:«در ماههای گذشته تروریستهای اقتصادی که تعداد آنها محدود و طبیعتا برای نهادهای اطلاعاتی و قضایی کشور شناختهشده هستند با اخلال در نظام اقتصادی کشور باعث بالا رفتن شدید نرخ ارز و به تبع آن گران شدن ارزاق عمومی مردم شدهاند، این نوسانات لحظهای که در سفره مردم تاثیر آنی داشته است آنان را نسبت به آینده و دستاوردهای فراوان و بیشمار جمهوری اسلامی در نزدیک چهار دهه گذشته مایوس ساخته است و این نهایت خواسته و آرزوی دشمنان بیرونی این کشور است.»در آن مقطع رسانههای زنجیرهای به خط شده و ضمن دفاع از تروریستهای اقتصادی، این مفسدان را فعالان اقتصادی جا زده و به گزارش کیهان اعتراض کردند. طیف مدعی اصلاحات پیش از این نیز مفسدان دانه درشت اقتصادی را کارآفرینانی در حد«استیو جابز» نامیده بود!برخلاف ادعای رسانههای زنجیرهای، در گزارش اخیر کیهان به هیچ عنوان، «دستکاری مصنوعی قیمت دلار» به دولت نسبت داده نشده است. بررسی روند کلی قیمت ارز طی ماههای اخیر نشان میدهد برخلاف ادعای رسانههای زنجیرهای، تحولات بازار ارز ربطی به رفت و آمدهای دیپلماتیک ندارد.
راهاندازی بازار متشکل ارزی، یکی از گامهای مؤثر بانک مرکزی برای ساماندهی بازار اسکناس انواع ارز است و بر مبنای آن قرار است نرخ پایه بازار آزاد در یک فاصله زمانی مشخص، از سوی این بازار تعیین شود. اگر بازار به خوبی شکل گرفته و براساس سیاستهای کاملاً اقتصادی و به دور از دخالتهای غیراقتصادی پیش رود، میتوان امیدوار بود که بساط تعیین نرخ در بازار ارز ایران از سوی هرات و سلیمانیه، برچیده شود. البته تا کنون چند بار وعده راهاندازی این بازار به تعویق افتاده است و همین موضوع تا امروز بزرگترین ایراد اجرایی به عملکرد بانک مرکزی در ساماندهی این بازار محسوب میگردد.
حمایت از کاهش قیمت دلار
کیهان هیچگاه از کاهش قیمت دلار ناراحت و عصبانی نشده است. اتفاقا قیمت دلار باید کاهش یابد و قیمت واقعی دلار کمتر از نصف قیمت حبابی این روزهاست. اما کاهش واقعی و پایدار با روشهای اقتصادی رخ میدهد، نه نوساناتی که کارشناسان آن را ناشی از عوامل غیراقتصادی و گاهاً مصنوعی میدانند. نوساناتی که هم مردم را شرطی میکند و هم تولیدکنندگان را نگران و متضرر میکند.
شرطیسازی مردم
رهبر معظم انقلاب-تیر ماه ۱۳۹۷- در دیدار هیئت دولت فرمودند:«کار را در محدوده مقدورات کشور با جدّیّت دنبال بکنید؛ منتظر این و آن نباشید. ما یک روز مشکل اقتصادی کشور را موکول کردیم به برجام، [امّا] برجام نتوانست مشکل اقتصادی کشور ما را برطرف کند و به ما کمک قابل توجّهی بکند؛ و نتیجه این شد که مردم نسبت به برجام شرطی شدند، که وقتی آن بابا (رئیسجمهور آمریکا) میخواهد از برجام خارج بشود، تا مدّتی که او میگوید خارج میشوم، ما همینطور دچار تلاطم در بازار خواهیم بود؛ ما شرطی شدهایم دیگر، مردم را ما شرطی کردهایم. حالا هم «بسته اروپایی»؛ مردم را درباره بسته اروپایی شرطی نکنید. البتّه اروپاییها مجبورند، ناچارند، چشمشان چهارتا! بایستی بگویند چگونه خواهند توانست از منافع ما دفاع کنند -که اسمش همان بسته است- امّا این را جزو موضوعات اصلی کشور قرار ندهید؛ بسته اروپایی بیاید، نیاید. ما کارهایی در کشور داریم، مقدوراتی در کشور داریم، این مقدورات بایستی تحقّق پیدا کند؛ دنبال این مقدورات بروید؛ گره نزنید بهبود اقتصاد کشور را به چیزی که از اختیار ما خارج است».یکی از مضرات و خسارتهای بزرگ در گره زدن معیشت مردم به سیاست خارجی، شرطی کردن مردم است.
التهابات سال گذشته در بازار ارز، سکه، خودرو، مسکن، لوازم خانگی، که در سال جاری نیز با شدت کمتری ادامه داشت، بخشی از نتایج خسارت بار شرطی کردن مردم و گره زدن اقتصاد به سیاست خارجی است.
طیف مدعی اصلاحات در سالهای به طرق مختلف با غفلت از ظرفیتهای عظیم داخلی، به شرطیسازی مردم روی آورد. یک روز با برجام، روز دیگر با هواپیما، یکبار با قرارداد نفتی توتال، بار دیگر با قرارداد پژو و رنو و موارد متعدد دیگر. مصادیقی که هم ظرفیتهای عظیم داخلی در آن مورد غفلت قرار گرفت و هم بهبود اقتصاد کشور را به چیزی که از اختیار ایران خارج است، گره زد.متاسفانه طیف مدعی اصلاحات بارها و بارها، معیشت مردم را به اخم و لبخند آمریکا گره زده است. برای نمونه، روزنامه زنجیرهای همشهری- مرداد 97- با اشاره به زمزمه مذاکره ایران با آمریکا در مطلبی نوشته بود: «واکنشها به پیشنهاد مذاکره بدون پیش شرط ترامپ؛ اول بازگشت به برجام، صعود انفجاری بورس روی موج توافق و ریزش قیمتها در بازار سکه و ارز»!
راهبرد اتاق جنگ آمریکا
شواهد موجود حاکی از آن است که آمریکا پس از امتحان روشهای مختلف برای براندازی نظام جمهوری اسلامی- از تهدیدهای سخت نظامی گرفته تا صرف صدها میلیون دلار برای براندازی نرم و اجرای پروژه نفوذ، در حال حاضر قصد دارد فعالیتهای «دفتر تروریسم و اطلاعات مالی»، بهعنوان مرکز فرماندهی اتاق جنگ اقتصادی را علیه ایران گستردهتر کند.
یکی از اهداف اصلی اتاق جنگ آمریکا، انجام عملیات روانی و شرطیسازی مردم ایران است. اتاق جنگ اقتصادی آمریکا در پی آن است تا اینگونه القاء کند که اگر ایران به باجخواهی واشنگتن پاسخ مثبت دهد، قیمت دلار کاهش یافته و مشکلات اقتصادی رفع میشود و اگر در مقابل زیادهخواهی واشنگتن مقاومت کند، قیمت دلار افزایش یافته و به دنبال آن مشکلات اقتصادی نیز تشدید میشود. هدف اصلی تروریستهای اقتصادی، پیش بردن این نقشه شوم ضدایرانی است. راه مقابله با این نقشه شوم نیز اهتمام جدی به اجرای اقتصاد مقاومتی و تلاش برای رونق تولید و بهرهمندی از ظرفیتهای عظیم داخلی است. آنهایی که نمیخواهند این گزاره ساده و منطقی را بفهمند یا باید در عقل و درک خود شک کنند یا باید در نیت آنها شک کرد.