kayhan.ir

کد خبر: ۱۶۱۴۱۷
تاریخ انتشار : ۰۷ خرداد ۱۳۹۸ - ۱۹:۳۴
بررسی یک عبرت تاریخی؛ زمینه‌ها و شرایط انعقاد معاهده برجام

عراق، قربانی گزارش‌های دروغ تسلیحاتی



     سهراب صلاحی
      هنگامی‌که بوش در ماه اکتبر سال قبل متن خود را برای انجام یک سخنرانی تحت عنوان «برآورد امنیت ملی» آماده می‌کرد، جرج تِنِت ـ رئیس‌سازمان سیا ـ شخصاً درخواست کرد که مطلب راجع به تلاش عراق برای تهیه اورانیوم از خارج، از متن سخنرانی بوش حذف شود و کاخ سفید نیز آن را حذف کرد و هنگامی این ادعا در سخنرانی بوش مطرح شد که موافقت جرج تنت در این رابطه اخذ شده بود زیرا وزارت کشور در نامه‌ای در بیست و نهم آوریل سال 2003 فاش کرد که گزارش مذکور با مشارکت سازمان سیا تدوین شده بود. سؤال این است که آیا سازمان سیا در بین اکتبر و دسامبر به شواهد جدیدی دست‌یافته بود که وجود این مطلب را در این گزارش توجیه کند؟ ظاهراً اینگونه نیست. جرج تنت بعدها به خاطر اینکه اجازه داد ادعای مربوط به تهیه اورانیوم توسط عراق از کشور نیجر در سخنرانی بوش گنجانده شود عذرخواهی کرد.
درهرحال وقتی البرادعی ـ رئیس‌وقت آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای ـ در هفتم مارس سال 2003 به شورای امنیت سازمان ملل گفت ازآنجاکه بخش کلیدی شواهدی که حکایت از مطالبه سنگ اورانیوم عراق از آفریقا دارد، ساختگی بوده، اظهارات رایس و بوش از درجه اعتبار ساقط است، زیرا معلوم شد که مسئولین آمریکا برای فریب افکار عمومی و برای قانع کردن آمریکایی‌ها برای جنگ علیه عراق این اسناد را جعل کرده بودند.
کمیته اطلاعات سنا در گزارش مورخ 9 ژوئیه سال 2004 خود نیزگفت: «لحن سند برآورد امنیت ملی مربوط به اکتبر سال 2002 که عنوان می‌کرد عراق به‌شدت در تلاش است تا سنگ اورانیوم خریداری کند نامناسب بوده، زیرا درباره دانش جامعه اطلاعاتی آمریکا از تلاشهای عراق برای تهیه اورانیوم غلو کرده بود.» علاوه‌بر این، تحلیلگران سازمان سیا و آژانس اطلاعات دفاعی حتی پس از به دست آوردن اسناد و باخبر شدن از مشکلات توسط وزارت کشور «اسناد را با دقت کافی بررسی نکردند تا متوجه مشکلات بارز موجود در اسناد شوند.» از این خوشبینی‌ها که بگذریم، آنچه حتی برای افکار عمومی مردم آمریکا نیز مشخص شد این واقعیت بود که در رابطه با بحث هسته‌ای عراق، مسئولین دولت بوش دروغگو بوده‌اند و نه عراق؛ زیرا بسیاری از تحلیلگران سازمان سیا نیز در این رابطه یقینی حاصل نکرده بودند.
قرار دادن موضوعات محل منازعه در قالب «گزارشی از حقایق» و انتشار آن برای عموم، طبق بعضی تعابیر، بیشتر به پروپاگاندای متعصبانه شبیه بود تا تحلیلی کارشناسانه. گمراه کردن افکار عمومی آمریکا و جهان از سوی مسئولین آمریکایی در رابطه با واقعیتهای عراق محدود به سلاح هسته‌ای نبود بلکه سلاح شیمیایی و بیولوژیک را نیز در برگرفت.
جرج بوش در ایجاد و گسترش جنگ روانی برای حمله به عراق در نطق سالانه خود در کنگره آمریکا در ژانویه 2002 به نقل از منابع اطلاعاتی آمریکا مدعی شد که عراق بیش از سی هزار قلم مواد ممنوعه قابل استفاده در حملات شیمیایی دارد که می‌تواند میلیون‌ها نفر از مردم جهان را به قتل برساند. اگرچه دولت عراق مدعی است که این مواد را از بین برده ولی تاکنون مدرکی در این رابطه ارائه نکرده است. وی همچنین گفت صدام اجازه استفاده از هواپیمای جاسوسی 2-U و بازجویی از دانشمندان عراقی را به بازرسان سازمان ملل نمی‌دهد. بوش تأکید کرد: «با توجه به اثبات حضور گروههای تروریستی در عراق، رژیم بعث عراق بر آن است که سلاح‌های شیمیایی را در اختیار این گروهها قرار دهد» بوش ادامه داد: «صدام دیکتاتوری بیرحم، باسابقه تهاجم بدون ملاحظه، مرتبط با تروریسم و صاحب ثروت بالقوه عظیمی است. آمریکا به او اجازه نخواهد داد که بر یک منطقه حیاتی تسلط یابد و کشور ما را تهدید کند. صدام دوازده سال قبل در آستانه سقوط بود که با انهدام تسلیحات کشتارجمعی موافقت کرد اما در این مدت تمام توافقات را زیر پا گذاشته است.»
 بوش همچنین در سخنانی دیگر مدعی شد: «رژیم عراق، توطئه ایجاد و توسعه میکروب سیاه‌زخم، گازهای اعصاب و سلاح‌های اتمی را برای یک دهه دنبال کرده است.» آمریکایی‌ها چنین تبلیغ می‌کردند که رژیم بعث عراق دارای توانایی‌های بالای شیمیایی، میکروبی و هسته‌ای است که اگرچه در جنگ با آمریکا نمی‌توانست پیروز شود اما قطعاً می‌توانست امتیازات گسترده‌ای را از آمریکا بگیرد و قدرت مانور منطقه‌ای و جهانی آمریکا را محدود نماید. به همین دلیل آمریکا نباید اجازه ایجاد شرایطی را بدهد که قدرت‌های منطقه‌ای بتوانند آن را در موقعیتی قرار دهند که برای جلوگیری از تضعیف موقعیت خود مجبور به دادن امتیاز و گروگان‌گیری شیمیایی و میکروبی باشد.
نهایت اینکه از مهم‌ترین دلایل مطرح شده از سوی آمریکا و انگلیس برای تهاجم به عراق، بهانه در اختیار داشتن سلاح‌های کشتارجمعی از سوی دولت صدام حسین بود درحالیکه در اختیار داشتن سلاح‌های کشتارجمعی (WMD)، اگرچه خودش می‌تواند منجر به نقض معاهدات مربوط به عدم تکثیر گردد اما به ‌خودی خود نمی‌تواند پایه و اساسی برای توجیه استفاده از زور تحت عنوان دفاع مشروع گردد. مع‌الوصف نه اینکه از سوی هیچکدام از گروههای تحقیق بین‌المللی و مستقل و حتی گروههای تحقیقی که از سوی دولت‌های آمریکا و انگلیس منصوب شده بودند، سند محکمی مبنی بر وجود سلاحهای کشتارجمعی در عراق ارائه نشد بلکه از طرف مقابل در حمله و‌اشغال عراق و حتی در سرکوب مقاومتهای مردمی در طول‌اشغال از سوی نیروهای مهاجم از سلاح‌های غیرقانونی و کشتارجمعی استفاده شد که مصیبت‌های غیرقابل جبرانی را بر جامعه و مردم عراق وارد کرد.
پس از تهاجم نیروهای آمریکایی و انگلیسی به عراق و‌اشغال این کشور و سرنگونی رژیم بعث عراق، در ژوئن 2003، گروه تحقیق عراق (ISG) رهبری و هدایت تحقیق از برنامه‌های سلاحهای کشتارجمعی عراق و انباشت این سلاحها را آغاز کرد. در طول یک سال 1300 نفر از بازرسان این گروه برنامه‌ها و سایت‌های سلاحهای کشتارجمعی عراق را مورد بازرسی قراردادند. از میان هزاران اسناد پیدا شده، سندی که نشان‌دهنده این واقعیت باشد که دولت عراق برنامه‌های سلاح‌های کشتارجمعی خود را ادامه داده تا تأییدی برای اتهامات وارده از سوی دولت‌های انگلیس و آمریکا باشد، پیدا نشد.
در جولای 2004، کمیته اطلاعات سنای آمریکا و گروه تحقیق مجلس انگلیس ، عهده‌دار تحقیق نسبت به یافته‌های پس از جنگ شدند. گزارش هر دو نهاد نادرست بودن اتهامات مطرح شده مبنی بر وجود سلاح‌های کشتارجمعی در عراق را تأیید کرد که حداقل از نظر اطلاعاتی، شکست بزرگی برای نهادهای اطلاعاتی آمریکا و انگلیس محسوب می‌شد. قبلاً نیز «هانس بلیکس» رئیس‌بازرسان تسلیحاتی سازمان ملل در گزارش‌هایی که به سازمان ملل داده بود ضمن اعلام همکاری خوب دولت عراق بارها آمریکا و انگلیس را به جهت اغراق‌گویی نسبت به سلاح‌های کشتارجمعی عراق متهم کرد. پس از بررسی اتهام در اختیار داشتن سلاحهای کشتارجمعی و تلاش برای دستیابی سلاح هسته‌ای به‌عنوان مهم‌ترین بهانه ‌اشغال عراق، اینک نوبت بررسی سیاست هسته‌ای آمریکا نسبت به ایران است.
2. ایران
 پس از جنگ تحمیلی و با در پیش گرفتن رویکرد تنش‌زدایی در دولت پنجم و ازآنجاکه به تعبیری، این دولت خود را متعهد به پیوند دادن ایران به نظام اقتصاد جهانی می‌دانست، تلاش‌های گسترده‌ای برای کاهش تنش با غرب انجام داد و همچنین در پی نوعی رابطه همکاری‌جویانه با آمریکا نیز برآمد