چرا روحانی تحمل جلسات شورای عالی انقلاب فرهنگی را ندارد؟(خبر ویژه)
اصرار بر تعطیلی جلسات شورای انقلاب فرهنگی توسط روحانی، از روحیه بی تحمل و اقتدارگرایانه او نشات میگیرد.
روزنامه فرهیختگان در یادداشتی، ضمن طرح این سوال که چرا رئیس جمهور به جلسات شورا علاقه ندارد؟ نوشت: شورای عالی انقلاب فرهنگی به عنوان عالیترین نهاد سیاستگذار در زمینه تحقق اهداف انقلاب فرهنگی در نظام جمهوری اسلامی که با هدف تصمیمگیری و سیاستگذاری کلان در زمینه فرهنگ و آموزش با دستور امام خمینی(ره) تشکیل شد و از سوی رهبر معظم انقلاب نیز به عنوان اتاق فرمان فرهنگی کشور نامیده شده، مدتی است خود گرفتار خردهسیاستها و سلایق شخصی شده و بیش از چهار ماه است به دلیل عدم موافقت جناب رئیس جمهور به دلایل متعدد از قبیل عدم تعیین وقت یا مخالفت با دعوت برخی اعضای حقیقی شورا تشکیل جلسه نمیدهد و عملا به تعطیلی کشانده شده است.
جدا از برخی شنیدهها پیرامون بحث و جدلهای شکل گرفته و اختلافنظرهای طبیعی در جلسات شورا میان اعضای این شورا با روحانی که به عنوان علت اصلی عدم تشکیل این جلسات از آن یاد شده، باید به بررسی بنیادهای این اقدام که در تعمیق و تشدید اختلافات پدید آمده موثر است، پرداخت.
واقعیت این است که نحوه تعاملات جناب رئیس جمهور در دیگر مجموعههایی که تمصمیمات بهصورت جمعی اتخاذ میشود همچون مجمع تشخیص مصلحت نظام حتی در زمان ریاست مرحوم هاشمی رفسنجانی و دیگر شوراهای عالی و همچنین نوع تعامل ایشان با منتقدان و به کارگیری واژههایی از قبیل «بیسواد»، «بیشناسنامه»، «عصر حجری»، «تازه به دوران رسیده»، «بزدل»، «بیعقل» و... از مصادیقی است که خیلی صریح و روشن حکایت از این دارد که شعار و عملکرد رئیس جمهور در تضاد با تصمیمات شورایی و تحمل نقد دیگران برای رسیدن به یک خرد جمعی که از پیامدهای گفتمان آزادی است، قرار میگیرد. بهعلت اینکه جناب حسن روحانی در مقایسه با مسئولان ارشد اجرایی گذشته دارای نوعی عصبانیت خلقی نیز است، اینگونه تصمیمات به نوعی شاخصه اقتدارگرایی و مناسبات غیردموکراتیکش را بیش از دیگران عیان کرده که در نوع خود بینظیر است؛ بهطوری که در هیچ یک از ادوار گذشته، شورای عالی انقلاب فرهنگی در دولتهای پیشین تاکنون اینگونه مورد بیاعتنایی قرار نگرفته است. از سوی دیگر و از منظر جامعهشناختی نیز این روزها ضعف پایگاه اجتماعی جناب حسن روحانی و دولت و زمزمههایی مبنی بر عبور بخشی از جریانهای حامی از دولت و رئیس جمهور به دلیل ناتوانی در عمل به وعدههای مختلف خصوصا معیشتی و اقتصادی، ایشان را در برابر نقدها و اظهارنظرهای مخالف، ناشکیبا و نابردبارتر کرده است. لذا وجود احساس موقعیت شکننده از لحاظ اجتماعی باعث شده دولت و شخص رئیس جمهور به انتقادها و منتقدان با بالاترین فرکانس واکنش نشان دهند.