kayhan.ir

کد خبر: ۱۶۰۶۸
تاریخ انتشار : ۲۸ خرداد ۱۳۹۳ - ۲۲:۰۲

طوفانی که آمریکا درو می‌کند! (یادداشت روز)


الف- درباره این که گروه تروریستی و جنایتکار داعش به عنوان یک پادوی بی‌شخصیت و بی‌هویت از سوی غرب و رژیم صهیونیستی ساخته و به کار‌گرفته شده است، آنقدر می‌توان نوشت که خسته شد.
این گروه که طی همین چند روز نشان داده در «جنایت» نظیر ندارد، حاصل تنها یکی از سیاست‌های استعماری غرب در منطقه است. غرب به رهبری آمریکا سالهاست که برای پیشبرد اهداف استعماری خود در منطقه و جهان، به ویژه در دنیای اسلام تلاش می کند و برای رسیدن به این منظور هزینه، وقت و انرژی بسیار فراوانی نیز صرف کرده است.
در اینکه اسلام هراسی، ایران هراسی، تبلیغ علیه دستور قرآنی جهاد، تفرقه افکنی بین شیعه و برادران اهل سنت، راه اندازی جنگ و خونریزی بین مسلمانان، تضعیف مقاومت، تبلیغ سازش و در یک کلام «مقابله با اسلام ناب محمدی(ص)»- که به دست با کفایت حضرت امام(ره) احیا شد- جزو استراتژی‌های نخست غرب است، شکی وجود ندارد. دارد؟
 اما وقتی مشاهده می‌کنیم که نتیجه عملکرد گروه داعش در عراق و سوریه در کنار نحوه موضع‌گیری رهبران غرب و برخی کشورهای مرتجع عربی می‌شود همان اهدافی که در بالا شمردیم، آنگاه به این نتیجه «قطعی» می‌رسیم که، «داعش»-آگاهانه یا از روی جهل- همان راه استعمارگران را در پیش گرفته است؛ با این تفاوت که این بار استعمار به شکل کنترل از راه دور امور را در دست گرفته و اوضاع را به اصطلاح «اداره» می‌کند. آن هم نه مثل گذشته و با هزینه‌های خود بلکه از جیب برخی شیوخ عرب. در استعمار فرانو، غرب حتی درآمد نیز کسب می‌کند. بخوانید:
1- انتشار تصاویر قتل عام گسترده و فجیع مردم در خیابان‌های سوریه و عراق آن هم با نام اسلام آیا به نتیجه‌ای جز اسلام‌هراسی ختم می‌شود؟!
2- آیا اینکه اینگونه جنایات و بحران‌های امنیتی فقط در کشورهای عضو یا نزدیک به «مقاومت» صورت می‌گیرد (سوریه و عراق) یا تلاش می‌شود که صورت بگیرد (لبنان) کاملا اتفاقی است و با هدف تضعیف مقاومت صورت نمی‌گیرد؟!
3- اینکه در موضع گیری‌های رسمی و رسانه‌ای (هم غرب، هم برخی کشورهای مرتجع عربی و هم داعش) گفته می‌شود، دولت «شیعه» نوری مالکی با جهادگران «سنی» در حال جنگ هستند یا علمای«شیعه و سنی» علیه یکدیگر حکم جهاد دادند و .... آیا هدفی جز ایجاد تفرقه و جنگ مذهبی را دنبال می‌کند؟
4- اینکه هم مقامات و رسانه‌های غربی و هم مقامات و رسانه‌های نزدیک به گروه تروریستی داعش بر روی واژه «جهاد» تمرکز «ویژه»ای کرده و جنایات صورت گرفته را بدون استثناء، در کنار این واژه و به عنوان نتیجه اعتقاد عملی به «جهاد» به مخاطب قالب می‌کنند، هدفی غیر از این را القا می‌کند که جهاد مساوی است با جنایت و خونریزی و...؟!
5- روزنامه فرانسوی «اکو»روز دوشنبه 26 خرداد ماه به نقل از «ژان ایو لودریان» وزیر دفاع فرانسه اعلام کرد، این کشور در سال 2013 با افزایش 42 درصدی صادرات سلاح مواجه بوده و از این راه چیزی بالغ بر 6 میلیارد و 700 میلیون یورو سود به جیب زده است. به گفته «لودریان» خاورمیانه در این بین، سهم بزرگی از این بازار را به خود اختصاص داده و پیش‌بینی می‌شود، در سال جاری، این رقم باز هم افزایش یابد...
 این هم گوشه‌ای از خدمات اقتصادی تروریست‌های اجاره‌ای و اوضاع حاکم  بر منطقه برای غرب. به عبارتی از استعمار در مدل فرانوی خود کاسبی هم می‌کند و از این بلبشو میلیاردی به جیب می‌زند! عربستان امروز به عنوان تامین‌کننده اصلی تجهیزات جنگی تروریست‌های داعش شناخته می‌شود و این در حالی است که این کشور طبق آمارهای منتشر شده، یکی از بزرگترین مشتریان سلاح‌های غربی است! البته نباید این نکته را هم فراموش کرد که غرب در ماجرای سوریه به دلیل اهمیت فوق‌العاده‌ای که سرنگونی مقاومت در این کشور برای آنها و رژیم صهیونیستی داشت، میلیاردها دلار سرمایه‌گذاری کرد که به در بسته خورد و متضرر شد؛ و چه بسا قشون‌کشی تروریست‌ها از سوریه به عراق مرهون همین شکست باشد.
ب- داعش گروهی است که عملا نشان داده جز زبان «تحجر» نمی‌فهمد؛ به عبارتی، متحجر تنها چیزی را که نمی‌فهمد همان زبان منطق و عقل است. اما موضع غرب درباره این متحجرین خود داستانی دارد. غربی‌ها از یک سو نمی‌توانند جنایات علنی داعش را محکوم نکنند و از طرفی نمی‌توانند از فواید این تکفیری‌ها - البته به زعم خود - هم چشم بپوشند؛ بنابراین در موضع‌گیری‌های رسمی خود، ضمن محکوم کردن جنایات داعش، گریزی هم به دولت نوری مالکی زده و وی را متهم به اجرای سیاست‌های تفرقه‌افکنانه می‌کنند. آنها چندین بار از مالکی خواسته‌اند با مذاکره و منطق اختلافات خود را با مخالفان! (بخوانید داعش) حل و فصل کند.
کاخ سفید بارها اعلام کرده، اینکه تکفیری‌های زبان نفهم در حال سلاخی کردن مردم (مسلمان و غیر مسلمان) و تجاوز به زنان آنهاست، به این دلیل است که نوری مالکی نتوانسته اختلافات قومی مذهبی را در این کشور حل و فصل کند!
 این در حالی است که اولا، تمام عشایر و قبایل، مسلمانان اعم از شیعه و سنی و حتی ادیان دیگر مثل مسیحی جزو اهداف و قربانیان این گروه وحشی هستند و از این روی است که می‌بینیم در کنار ارتش عراق با آنها می‌جنگند؛ ثانیا، بسیاری از اعضای این گروه تروریستی از کشورهای دیگر و حتی از خود اروپا و آمریکا به این کشور آورده شده‌اند بنابر این حرف از قوم و مذهب و اختلافات داخلی و چیزی نیست جز نکته انحرافی و البته هدفدار!
این موضع‌گیری‌های هدف دار البته منحصر به آمریکا نمی‌شود. همین چند روز پیش وال‌استریت ژورنال از نشست نمایندگان اتحادیه عرب در قاهره  نوشت (نشست روز یکشنبه 25 خرداد) و در نهایت به نقل از مقامات رسمی کشورهای عربی ابراز امیدواری کرد، اختلافات داعش با دولت عراق با مذاکره حل شود!
ج- مدتی است مقامات و رسانه‌های غربی با سوء‌استفاده از فضای مربوط به مذاکرات هسته‌ای، از لزوم مذاکره ایران با آمریکا برای حل و فصل بحران حاکم بر عراق می‌گویند. حتی برخی رسانه‌های داخلی که خواب آمریکا را می بینند نیز، این فرصت را غنیمت شمرده، در صفحات نخست خود با آب و تاب به این مسئله می‌پردازند که در این باره نیز باید گفت:
 اولا با توجه به مواردی که برشمردیم، منطقی به نظر نمی‌رسد آمریکایی‌ها لااقل در این برهه زمانی که به خیال خام خود به خدمت‌رسانی داعش در جهت اهداف استعماری‌شان دل‌بسته‌اند، به دنبال حل بحران عراق باشند چرا که به خوبی از فرصتی که امروز به وجود آورده‌اند، آگاهند. بنابراین چرا باید این فرصت را از دست بدهند؟
ممکن است عده‌ای با استناد به کتاب‌های ترجمه شده غرب بگویند، با توجه به این که خاورمیانه آرام با اهداف آمریکا بیشتر همخوانی دارد، منطق حکم می‌کند آمریکا به دنبال آرام کردن اوضاع باشد که در پاسخ باید گفت: اگر اینگونه است، این همه تعلل برای چیست؟ آمریکا از بدو شروع بحران اوکراین-که در مقابل بحران عراق چیزی نیست- روسیه را به اتهام کمک کردن به استقلال‌طلبان اوکراینی تحت فشارهای سیاسی و اقتصادی قرار داده و حتی حاضر شده هزینه‌های طاقت‌فرسای احیای جنگ سرد با روسیه را به جان بخرد. پس چرا در عراق با وجود آگاهی قطعی از این که سعودی‌ها در حال حمایت از آدمخواران داعش هستند، اقدامی صورت نمی‌دهد و این همه تعلل واقعا برای چیست؟!
ثانیا جمهوری اسلامی ایران در دوران ریاست جمهوری آقای محمد خاتمی یک‌بار تجربه همکاری با آمریکا برای حل بحران مشابه در افغانستان را داشت که بلافاصله پس از این همکاری‌های بی‌سابقه، از سوی دولت بوش محور شرارت خوانده شد. بنابر‌این بدیهی است که مسئولین محترم کشور فریب سیاست‌های آمریکا را نمی‌خورند و به قول مقام معظم رهبری در برنامه‌ها و نقشه‌هایی که آمریکا طراح آن است، مشارکت نمی‌نمایند.
به نظر می‌رسد که انتقال تجربیات گرانبها و کم‌نظیر- و در مواردی بی‌نظیر- ایران ‌اسلامی در مقابله موفق با انواع بحران‌ها و چالش‌ها به مسئولان و دست‌اندرکاران دولت عراق می‌تواند کمک موثری به این کشور مسلمان همسایه برای عبور سربلند از بحران کنونی باشد. تجربیاتی که در سوریه، ائتلاف همه‌جانبه و پرهزینه کشورهای غربی، عربی و عبری را علیه دولت این کشور به شکست کشاند و «باد»ی را که آمریکا و متحدانش کاشته‌اند به طوفانی علیه آنان تبدیل کرد.

جعفر بلوری