دولت تعطیلی برنامه هستهای مسکن مهر و ساماندهی مصرف سوخت!(خبر ویژه)
دولت روحانی در از بینبردن فرصتها و امکانات و ظرفیتهای موجود بینظیر است.
روزنامه رسالت در سرمقاله خود نوشت: دولتهاي يازدهم و دوازدهم، در کنار تمام ويژگيهاي منفي و مثبت، يک شاخصه بسيار بزرگ دارد و آن هم فرصتسوزي است، فرصتسوزي دولت هم، خلاف آنچه عموم ميپندارند، صرفا ناظر به مسئله هستهاي نبوده است.
با روي کار آمدن دولت روحاني، طرح سهميهبندي بنزين و کارت سوخت، کنار گذاشته شد. اما آنچه روشن است آن که اين توجيهات اگر مقبول و منطقي بود، پنج سال بعد، همين دولت تلاش نميکرد دوباره سهميهبندي بنزين را از سر بگيرد و کارت سوخت را احيا کند. حال ببينيد در کنار بالا رفتن مداوم مصرف بنزين کشور و افزايش قاچاق سوخت، چه سرمايه بزرگي از کشور از بين رفته است. طرح سهميهبندي، اگر اين پنج سال هم ولو با اشکالاتي اجرا شده بود، هماينک به بلوغ رسيده و بسياري از اشکالاتش برطرف شده بود.
با روي کار آمدن دولت جديد، طرح مسکن مهر متوقف شد و حتي وزير جديد که هشت سال پيش هم وزير بود، بدون توجه به خيل جمعيتي که در اين خانهها زندگي ميکنند، طرح مسکن مهر را مزخرف خواند. وزارت مسکن، هنگامي که در برابر اين مطالبه عمومي قرار گرفت که جايگزين چيست، از طرحي به نام مسکن اجتماعي خبر داد. اما دقيقا پنج سال بعد، همان وزير با استعفا، از قطار دولت پياده شد، بدون اينکه حتي يک خانه در قالب طرح مسکن اجتماعي ساخته باشد. حال وزير جديد پس از پنج سال ميگويد مسکن مهر را از سر خواهد گرفت. چه کسي پاسخگوي اين همه فرصتسوزيست.
روزي انرژي هستهاي حق مسلم ما بود، روز به روز خبرهاي مسرتبخش و غرورآفرين به سمع و نظر مردم ميرسيد و به ايراني بودن خود افتخار ميکردند؛ تا اينکه نگاه عوض شد، مقاومت جاي خود را به سازش داد و رضايت خدا و کدخدا اشتباه شد. حالا بعد از چند سال تعطيلي و سيمان کاري دوباره قرار است تکاني به خود بدهيم؛ تصور کنيد اگر آن روال، ادامه دار ميماند؛ امروز کجا ايستاده بوديم؟
گزارههاي پيشگفته نشانگر آن است که اساسا بدنه مديريتي و اجرايي، اعتقاد چنداني به اين که زمان، يکي از سرمايههاي اصلي نسلهاي مختلف کشور است ندارد.
مردم ايران! يادتان هست آن روزي که توافق امضا شده بود و تصاوير در آغوش کشيدن وزير خارجه ما و همتايان خارجياش از رسانهها پخش شد، يادتان هست روزي که وزير خارجه و معاونين او و رئيس سازمان انرژي اتمي و چند نفر ديگر نشان لياقت و هديههاي آنچناني از دست رئيسجمهور دريافت کردند؟ آن چند جوان سادهدلي که آن شبها به خيابانهاي تهران آمدند و جشن و پايکوبي کردند، احتمالا امروز به سرمايه و زماني که از دست خودشان و ديگران رفته ميانديشند و حسرت ميخورند.هميشه ميل بيتالمال، توي ذوق ميزند اما حيفهايي که با بيتدبيريها رخ ميدهد چندين برابر است.