نگاهی به جامجهانی 2014 و تأثیرات فرهنگی، اقتصادی و سیاسی صنعت فوتبال (بخش پنجم)
عبور یوزپلنگهای ایرانی از سد دلالیزم فوتبالی (گزارش روز)
روز سوم رقابتهای 2014 ایتالیاییهای لاجوردیپوش توانستند در نبرد شگفتیساز دیگری کمر سه شیر (انگلستان) را به زمین بکوبند. اینگونه در ردیف اولین گروههایی که در جام 2014 تا حدود زیادی وضعیتشان مشخص شده همین گروه D است. کاستاریکا سه بر یک اروگوئه را شکست داد و ایتالیا دو بر یک پیروز نبرد با انگلستان شد. کاستاریکا با 3 گل صدرنشین گروه چهارم و ایتالیا با 2 گل در رده دوم نشستهاند. انگلیس و اروگوئه ردههای سوم و چهارم را پر میکنند.
با رقم خوردن بازی خوب کرواسی در برابر برزیل روز افتتاحیه جام، برد پنج بر یک هلند در برابر اسپانیا روز دوم و کله پا شدن سه شیر در نبرد ایتالیا و انگلیس که به برتری دو بر یک ایتالیا انجامید، همچنین برد کاستاریکا در برابر اروگوئه همه چیز گواه یک جام دلچسب را میدهد. این روزها نیمی از جمعیت جهان بهطور مستقیم از گیرندههای تلویزیونیشان بازیها را دنبال میکنند. در مورد تیم ملی کشورمان علیرغم دهها چالشی که پشت سر گذاشتند تا خود را به جام برسانند، اولین انتظار مردم نه صرفا برد که ارائه یک بازی اخلاقی دلچسب و گذاشتن رد پای جوانمردی در رقابتهای جامجهانی فوتبال 2014 است.
به قول مهدی تاج، رئیس سازمان لیگ فوتبال کشورمان از تیم انتظاراتی داریم که اگرچه کمهزینه و کمخرج تمام میشود، اما تأثیرات فرهنگی بسیاری به دنبال خواهد داشت و در معرفی صحیح هویت ایرانی پیش روی دنیا حائز اهمیت فراوانی است.
مهدی تاج میگوید: «حداقل انتظار ما این است که وقتی سرود ملی کشورمان پخش میشود، همه اعضای تیم در خطی منظم دوشادوش یکدیگر شروع به همخوانی کرده و حالت حرکتی منظم و منسجمشان را حفظ کنند. ضمنا در طول بازی اخلاق اسلامی، حرفهای و ایرانی را نشان داده به هیچوجه کاری نکنند که بازیکن اخراجی داشته باشیم. کار غیراخلاقی زیبنده تیم ملی ما نیست و دستاندرکاران فوتبال آن را برنمیتابند.»
مصادیقی برای پدیده شوم
دلالیزم فوتبالی
سه چالش اساسی که اکثر کارشناسان فوتبال و پیشکسوتان این رشته ورزشی در کشورمان طی این سلسله گزارش به آن اشاره داشتهاند و خواهان برنامهریزی برای رفع آنها شدهاند در وهله اول خصوصیسازی باشگاهی، وهله دوم استعدادیابی از تیمهای پایه و نهایتا مبارزه جدی با پدیده شوم دلالیزم در بدنه فوتبال کشورمان بوده است.
ماجرای برخورد با دلالان از اسفندماه سال 87 استارت خورد جایی که تعدادی از مدیران فوتبال ایران به توصیه مسئولان بلندپایه کشور اقدام به تهیه لیستی از افراد شاغل در بازار نقل و انتقالات بازیکنان کردند که سالانه از کنار فعالیتهای ناسالم خود میلیونها تومان به راحتی به جیب میزدند و به اصطلاح بازیکنان درجه دو و سه فوتبال کشورمان را سرکیسه میکردند. بعدها لیستی 101 نفره از دلالان فوتبال که متأسفانه نام شماری از مدیران، پیشکسوتان، مربیان و خبرنگاران فوتبالی در آن به چشم میخورد و حتی دامنهاش به باشگاههای شهرستانی و عوامل فوتبال شهرستانی میرسید، تهیه کردند.
اما تهیه این لیست نیز منجر به برخورد ضربتی نشد، به طوریکه دو سال گذشته شاهد شیوههای نویی از دلالی در فوتبال بودیم. به یکباره دیده شد تعداد بازیکنان پرتغالی و حتی مربیان پرتغالی در بدنه باشگاههای ما بالا رفته است. آنچنان که این سؤال در ذهن جامعه فوتبالی کشورمان شکل گرفت که مگر چه اتفاقی در فوتبال ایران رخ داده که پرتغالیها اینگونه محبوب شدهاند؟! این شمار آن قدر بالا گرفته بود که حتی عملکرد خوب پرتغالیها از جمله سرمربی تیم ملی «کیروش» توجیه خوبی برای نادیده گرفتن استعدادهای داخلی و جذب این تعداد بازیکن و عوامل فوتبالی خارجی واقع نشد.
«رسول-ع» یک کارشناس فوتبالی در مطبوعات ورزشی کشورمان درباره تعریف پدیده دلالیزم در فوتبال با مصادیق برایمان توضیح میدهد: «قبلا یک تعداد- نخواهیم بگوییم پیشکسوت میگوییم آگاهان به چم و خمهای فوتبال کشورمان- دورتادور زمینهای فوتبال مینشستند و حضور داشتند. رفتهرفته این افراد که هم تجربه فوتبالی داشتند و هم سرشان توی کار بود و میدانستند کدام باشگاهها و کدام کانالهای فوتبال سودآورتر است! یک تعدادشان «ایجنت» یا همان مدیر برنامه بازیکنان صاحبنام شدند. در حقیقت کار ایشان مدیر برنامه بودن درست و قانونمند نبود، بلکه این قبیل افراد بازیکن را به سمت باشگاه مورد نظر خود میکشاندند.
در این بین اگر معامله به گونهای رقم میخورد که فلان باشگاه برای بهدست آوردن بازیکن مورد نظرش- به هر طریق ممکن- با بستن قرارداد قلنبهای، وی را جذب میکرد، مبلغی بابت رقم دلالی به جیب «ایجنت» میرفت. حتی ممکن بود دلال از هر دو طرف مبالغی را اخذ کند.
بخواهم بیپردهتر بگویم در میان چنین «ایجنت»هایی حتی تعدادی از خبرنگاران هم به چشم میخوردند که هم بازیکن مورد نظرشان را در دنیای خبر ساپورت دوچندانی میکردند و هم با گرفتن مبالغ دلالی دست این بازیکنان را به دست باشگاههای خواهان ایشان میگذاشتند.»
این کارشناس فوتبالی در مطبوعات ورزشی کشورمان به شیوه دیگری از دلالی که متأسفانه طی سنوات گذشته در بدنه فوتبالمان بسیار معمول بوده، اشاره کرده و توضیح میدهد: «در گذشته بارها دیده شده بود که باشگاهی برای یک فصل با یک بازیکن درجه یک برای مثال قرارداد 450 میلیون تومانی میبست. سپس اسناد و مدارک همین قرارداد 450 میلیونی پیش روی مأمور مالیاتی قرار داده میشد و در نهایت به جای آنکه خود بازیکن مالیات دستمزدش را بپردازد، حتی مالیات دستمزدش هم از سوی باشگاه پرداخت میشد. بعدها که بین آن باشگاه و چنین بازیکنان پرهزینهای بر سر پارهای مسائل اختلاف و جدلی درمیگرفت یکی از دو طرف معامله اصل ماجرا را برملا میکردند. مثلا بازیکن دلخور رقم واقعی قراردادش را که به دروغ 450 میلیون تومان اعلام شده بود، یک میلیارد تومان اعلام میکرد!»
قوانین جدید برای ریشهکنی دلالی
در بدنه فوتبال
مهدی تاج، رئیس سازمان لیگ این روزها مرد شماره یک مبارزه با دلالیزم در بدنه فوتبالی کشورمان به حساب میآید. وی خیلی امیدوار است که با مجموعه قوانین جدید وضع شده جلوی هر حرکت خطایی را بگیرد.
رئیس سازمان لیگ پیرامون این مجموعه قوانین جدید در گفتوگو با گزارشگر کیهان میگوید: «در اولین گام نقل و انتقالات بازیکنان را محدود کردهایم. بهگونهای که هر تیم در بدنه خودش تنها میتواند شش بازیکن لیگ برتری را به استخدام بگیرد و بیش از آن جایز نیست. «ایجنتها» یا همان مدیر برنامههای بازیکنان باید از فیفا پروانه کار بگیرند. دیگر اینگونه نیست که هرکس به هر طریق ممکن در لباس «ایجنت» به دلالی فوتبال روی بیاورد. هرچند وقت یک بار از سوی فیفا برای «ایجنتها» در ایران کلاسهایی برگزار میشود. در این دورهها به مدیر برنامهها آموزشهای خاصی از جمله آموزش زبان، آموزش قوانین فیفا درباره ایجنتها و یک سری آموزشهای خاص دیگر داده میشود. در پایان دوره، امتحانی برگزار شده و مدرک و پروانه کار برای ایجنتهایی که موفق به گذران این دورهها شدهاند، صادر میشود. هر «ایجنت» حق دارد در هر فصل یازده بازیکن به سازمان لیگ بیاورد و در نقل و انتقال آنها میان تیمها و باشگاهها دخیل باشد. بیش از این تعداد مجاز نیست.»
تاج درباره راهکار سوم مبارزه با دلالیزم که قانونش نیز جدیداً تصویب شده برایمان میگوید: «قرارداد بازیکنان در هر باشگاه و تیمی که باشند با ذکر واضح مبلغ دستمزدشان روی سایتها قرار خواهد گرفت. این شیوه از همین فصل به صورت الکترونیکی اجرایی خواهد شد تا مردم بتوانند پیگیری کرده و خودشان به قضاوت بنشینند. ما معتقدیم هیچ چیز در فوتبال الا ماجراهای تمرین روز قبل مسابقه تیمها نباید مخفیانه و پشت پرده باشد. ضمناً در این قانون مالیات دستمزد باید از بازیکن اخذ گردد و نه باشگاه مطبوعش. طبق قانون جدید به هیچ وجه باشگاهها حق پرداخت مالیات دستمزد بازیکنانشان را نخواهند داشت.»
راهکار چهارم مرد شماره یک مبارزه با دلالیزم در بدنه فوتبال کشورمان حضور یک بازرس قانونی و حسابرس قانونی در هر باشگاهی است تا حسابهای باشگاهی را دقیقاً کنترل کند.» اینگونه امیدواریم مسئله زیرمیزی ریشهکن شود.
و اما اینکه این دست قوانین تا چه حد بتوانند مهارکننده پدیده شوم دلالیزم باشند؟ مورد بحث خیلی از کارشناسان فوتبال کشورمان واقع شدهاند. برای مثال یکی از کارشناسان در انتقاد به قانون «ایجنتها» صراحتاً میگوید: «این قشر شبیه دلالان مسکن و بنگاهها هستند. آیا میتوان بنگاهداری را زور کرد که در سال تنها تعداد مشخصی مسکن برای اجاره و خرید و فروش قولنامه کند؟ آیا میتوان به «ایجنتها» زور کرد که در هر فصل تنها یازده بازیکن جابهجا کنند و یا به لیگ بیاورند؟»
بازی تدافعی در جام بهترین استراتژی است
یحیی گلمحمدی، بازیکن سابق تیمملی و مربی فوتبال ضمن بیان اینکه تیمملی درحال حاضر از لحاظ آمادگی جسمانی به سطح خوبی دست یافته درمورد انتقاد برخی صاحبنظران نسبت به اینکه «کیروش» گروهی از بازیکنان تدافعی را در لیست بازیکنان اصلی تیمملی قرار داده به گزارشگر کیهان میگوید: «به نظر استراتژی تدافعی بازی کردن نقشه خوبی از سوی «کیروش» است. ما با حریفهای قدری چون آرژانتین در گروهF مواجه هستیم. سطح کیفی ما نسبت به قدرهای این گروه پایین است. اگر باز بازی کنیم (هجومی) قطعاً شکست خواهیم خورد. چنانچه شانس با ما یار باشد تنها انتظار داریم در ضربات ایستگاهی به گل برسیم.»
وی از آن دست فوتبالیهایی است که اعتقاد دارند درحال حاضر به جای طرحریزی سبک در فوتبالمان باید به دنبال تقویت مدارس فوتبال و تیمهای پایه باشیم.
گلمحمدی در پاسخ به این سؤال که آیا هنوز هم دلالیزم در بدنه فوتبال کشورمان به قوت گذشته باقی است و یا کمرنگتر شده است، میگوید: «معمولاً با این پدیده شوم به صورت مقطعی برخورد شده است. انتظار ما این نیست که یک شبه این بساط جمع شود. اما انتظار داریم که لااقل در برخورد با دلالیزم یک روند پیوسته و هدفمند را دنبال کنیم تا اندک اندک ریشهکن شود.»
این بازیکن سابق تیمملی معتقد است مدیریت دولتی فوتبال نهتنها باعث پیشرفت نشده بلکه زمینهساز عقبنشینیها شده است.
نفس بازیکنان 4/5کیلومتر در دقیقه است
مهدی تاج درمورد مهمترین چالشهای پیش روی فوتبال حال حاضرمان توضیح میدهد: «یکی از چالشهای ما، در باب تقویت زیرساختهای این رشته ورزشی است. درحال حاضر یازده ورزشگاه رده «آی» آسیا داریم که تا پایان امسال به 15 ورزشگاه در سطح کشور افزایش داده میشوند. ضمناً درصدد رفع نواقص ورزشگاهها و استانداردسازی آنها بهطور جدی در سراسر کشور هستیم.
چالش دوم ما در رابطه با جوانگرایی لیگ است. الان میانگین سنی بازیکنانمان 30سال است که باید آن را به 25 تا 26سال برسانیم. وقتی سن بازیکنان بالا باشد روی آمادگی جسمانیشان اثر خواهد گذاشت. برای مثال استاندارد میزان دوندگی یک بازیکن در دنیای حرفهای فوتبال چیزی حدود دوازده کیلومتر در دقیقه است که بازیکنان ما در بدترین شرایط 4/5کیلومتر در دقیقه و در بهترین شرایط 7کیلومتر در دقیقه میدوند.»در این بخش از گفت وگو با مهدی تاج این سؤال از ذهنم میگذرد که آیا بالا بودن میانگین سنی بازیکنان لیگ دلیلی واضح بر نقص در چرخه تولید بازیکن نیست، وی با اطمینانبخشی در این زمینه که تیمملی داستانش جداست و در آمادگی جسمانی ایدهآلی به سر میبرد، ادامه میدهد: «به دنبال پیگیری سیاستهای رفع چالشها امسال برای باشگاههایی که در سطح آسیا بازی میکنند هجده میلیارد تومان و برای باشگاههایی که داخلی بازی دارند 15میلیارد تومان سقف بودجه درنظر گرفتهایم که درمورد تیمهای پایه سقفی تعیین نشده که به معنای حمایت همهجانبه تا هر رقم ممکن است.»