نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
انتخابات نزدیک است اصلاحات باید سفره خود را از دولت جدا کند
روزنامه زنجیرهای آرمان در مطلبی نوشت:«تمام کارهای دولت که چندان هم موفق نبوده به طریقی از طرف رقبا و مخالفان و دلواپسان به نام اصلاحطلبان نوشته میشود. لذا اصلاحطلبان باید با عملکرد مناسب خود در این فاصله چند ماه مانده به انتخابات نشان دهند که اگر دولت نیز ضعفی دارد، نشان از بدی عملکرد مدیران است و این مسئله ارتباطی به اصلاحطلبان ندارد؛ چرا که آنها صرفا جریان حامی دولت بوده و هستند و در مسائل اجرایی هیچگونه دخالتی نداشتهاند».
سرویس سیاسی-
در روزهای گذشته، «ابراهیم اصغرزاده» فعال سیاسی اصلاحطلب در مصاحبه با روزنامه شرق گفته بود: «تصویری که برای مردم از انتخابات ۹۶ و وعدههای اصلاحطلبان برای انتخاب روحانی و دولت تدبیر و امید ایجاد شده، این است که وعدههای اصلاحطلبان باد هوا بوده است...نمیشود که در ایام انتخابات با طرح برخی شعارها و وعدهها سطح مطالبات را بالا ببرند و بعد از انتخابات نقشی در اداره کشور و آنچه رخ میدهد، نداشته باشند».
جریان مدعی اصلاحات در آستانه هر انتخابات با بیاخلاقی به هراسافکنی و رقیبهراسی و ارائه وعدههای نجومی میپردازد. حال اگر این جریان در انتخابات شکست بخورد، حقالناس و جمهوریت را زیر پا گذاشته و دروغ تقلب را مطرح کرده و کشور را به آشوب میکشد.
این طیف سیاسی اگر در انتخابات پیروز شود نیز پس از سهمخواهی حداکثری و دروکردن کرسیهای مدیریتی، حضور در قدرت را انکار کرده و مدعی میشود که هیچ اختیاری ندارد و ژست اپوزیسیون به خود میگیرد!
وضعیت فعلی اقتصادی کشور نتیجه حضور مدعیان اصلاحات در دولت است و این طیف باید در این خصوص به افکار عمومی پاسخگو باشد.
مدعیان اصلاحات به دلیل آلودگی به رفتار قبیلهای، مردم را صرفا ماشین رأی و جوانان را نیز سیاهی لشکر میتینگهای خود میبینند و فرسنگها با مطالبات مردم فاصله دارند.
دولت روحانی دچار بحران مدیریت و تصمیمگیری است
روزنامه صدای اصلاحات در مطلبی نوشت:«سال گذشته روزهای سخت اقتصاد ایران بود؛ سالی که از معیشت کارگران گرفته تا قیمتهای بازار و حقوقها، همه درگیر چالشهای فراوان دولت در مدیریت و تصمیمگیری بودند. برنامهریزی دولت به نوعی انجام شد که هیچکدام از طبقات جامعه سال را با رضایت به پایان نرساندند و این نارضایتیها به سال ۹۸ نیز کشیده شد».
این روزنامه زنجیرهای در ادامه نوشت: «در شرایط فعلی، علاوهبر آنکه بحران تصمیمگیری و بدون تدبیر بودن،گریبان دولت را گرفته است، سایه عمل کردن به تصمیمها و اجرایی شدن آنها، گره دوم در مسیر عملکرد دولت میباشد».
روزنامه جمهوری اسلامی نیز در مطلبی نوشت:«اگر از مسئولین اجرائی کشور سؤال شود سازمان مدیریت بحران چرا در برابر سیل کم آورد، چه جوابی دارند؟ اینکه زیرمجموعه عریض و طویل یک وزارتخانه که مسئول مدیریت بحران است نتواند از عهده مقابله با بحران سیل برآید و خود وزیر مجبور شود تمام وقت پای کار باشد، نشانه ضعف مدیریت است».
متاسفانه دولت در حوزههای مختلف و به خصوص حوزه اقتصادی و حوزه سیاست خارجی به هیچ عنوان کارنامه قابل قبولی ندارد.
مدعیان اخلاق سیاسی و دم خروس «پلاسکو» و زلزله کرمانشاه!
روزنامه ایران ارگان دولت روز شنبه در یادداشتی با عنوان «سیل اخلاق سیاسی را هم برد» نوشت: «سیلاب اما در عرصه اخلاق و سیاست نیز اثرگذار بود... سیلاب سبب واکنشهای سیاسی سریع شد و بار دیگر نشان داد که توسعهنیافتگی سیاسی در عینیت و ذهنیت سیاست و برخی اصحاب آن بسیار مشهود است. قضاوتهای زودهنگام و موضعگیریها در شرایطی که هنوز ابعاد پیچیده سیلاب و گستره آن مشخص نشده بود و هنوز نیز مشخص نیست، نشانی از این توسعهنیافتگی بود. نوع مواجهه نظام مدیریت بحران با مسئله نیز صورتی دیگر از این توسعهنیافتگی عینی را نشان داد. سیلابها خاک را میشویند و لایهبرداری از خاک و شسته شدن رسوبها، عرصههایی را آشکار میکنند که پیش از آن زیر خاک پنهان بودهاند. سیلاب این کارکرد را در عرصه سیاست نیز داراست. سیلاب لایههای قوی و بسیار پنهان پوپولیسم را نیز آشکار کرد.»
در اینکه چنین رفتاری از جانب هر فرد یا گروه و جریان سیاسی که باشد به شدت مذموم و غیر قابل پذیرش است تردیدی وجود ندارد اما نگاهی به رفتار و عملکرد جریان مدعی اعتدال – اصلاحات در زمان وقوع بحران نشان میدهد که اتفاقا این جریان استاد ماهیگیری سیاسی در هنگامه بحران هستند.
به عنوان نمونه این جریان در زمان حادثه دلخراش پلاسکو با سیاسی کردن فضا و با روش پروپاگاندای رسانهای، بدون توجه به بررسیهای کارشناسی یا قوانین مربوط به ایمنی کار، شهرداری تهران که در صدر آن محمدباقر قالیباف قرار داشت و احتمال میرفت رقیب انتخاباتی کاندیدای نزدیک به آنان باشد را تخریب و مقصر اصلی ماجرا جلوه میدادند. جالب آنکه روزنامه ایران نیز در آن مقطع پرچمدار روزنامههای زنجیرهای در سیاهنمایی علیه مدیریت شهری و تخریب قالیباف شهردار تهران بود.
یا در ماجرای زلزله جانسوز کرمانشاه در حالی که همه مردم ایران دلواپس جان و مال هموطنان خود بودند و نیروهای مسلح و دستگاههای امدادی با تمام قوا راهی کمکرسانی به مناطق زلزلهزده شدند، اسحاق جهانگیری معاون اول رئیسجمهور و برخی چهرهها و رسانههای اصلاحطلب با سیاسی کاری تمرکز خود را بر تخریب واحدهای مسکن مهر در چند شهر زلزلهزده قرار دادند تا بدین وسیله دولت احمدینژاد را مقصر نشان دهند.
سیل خروشان نقدینگی و بیتدبیری در مدیریت
روزنامه دنیای اقتصاد در مطلبی نوشت:« سیل اخیر که بسیاری از مناطق کشور را درنوردیده است، پیام دیگری داشت حاکی از آنکه اگر به علل و عوامل طبیعی توجه درخوری نشود و به باد فراموشی سپرده شوند، این نظام علت و معلولی، ما را فراموش نخواهد کرد و در یک لحظه همه چیز را با خود میبرد و به صغیر و کبیر رحم نمیکند تا بلکه درس عبرتی فراموشنشدنی به ما بدهد که ممکن است ما را فراموش کنید؛ ولی ما هیچگاه شما را فراموش نخواهیم کرد. سیل نقدینگی نیز بارها چنین درسی را به ما آموخته است که اگرچه میتوان در مدت کوتاهی با ورود بیسابقه کالاهای وارداتی، تثبیت نرخ ارز، افزایش نرخ واقعی سود بانکی و بهبود انتظارات، آثار آن را برای مدت کوتاهی به تعویق انداخت، ولی هنگامی که این غول از چراغ جادو خارج شود، هیچ کس را یارای مقاومت در برابر آن نیست و همچنانکه تجربه میانه دهه ۵۰ و ابتدای دهههای ۷۰ و ۹۰ نشان میدهد، سیل نقدینگی آنچنان قیمتها را بالا میبرد که دولتها سراسیمه به مصداق جمله معروف «الغریق یتشبث بکل حشیش» به هر شاخه خشکیدهای چنگ میزنند تا خود را از شر این سیل خروشان نجات دهند و در این میان حتی از تنبیه آحاد اقتصادی نیز که خود درماندگان این سیل خانمان برافکن هستند، فروگذاری نمیکنند».
گفتنی است با بیتدبیریهای سال گذشته دولت، رانتی بالغ بر ۲۵۰ هزار میلیارد تومان در حوزههای ارز و سکه و خودرو و گوشی تلفن همراه و.... فراهم گردید که هم از جیب بیتالمال رفت و هم موجب سیلاب نقدینگی و سرریز تورم به زندگی مردم شد.
مدعیان اصلاحات سیل اخیر را هم گردن دولت قبل انداختند!
«شهربانو امانی» فعال سیاسی اصلاحطلب و عضو شورای شهر تهران در گفتوگو با روزنامه آرمان در ادعای مضحک و البته تاسفآور مقصر سیل اخیر را هم دولت نهم و دهم دانست و گفت: «بسیاری از پروژههایی که به اجرا در میآید در ادوار گذشته و بر اساس نظری و نیاز منطقهای و تشخیص نمایندگان و همچنین با فشار بر دولت تصویب شده است. یعنی پروژهها در ادوار گذشته با اعمال نفوذ سیاسی در برنامه دولت قرار گرفت... در دولتهای گذشته نیز این پروژهها وجود داشته، اما در دولت نهم و دهم پر رنگتر بود... به یاد داریم که هیئت دولت در استانها تشکیل جلسه میداد و رئیس دولت اعلام میکرد تعداد زیادی طرح با یک صلوات به تصویب رسید. با نحوه تصویب پروژهها و طرحها، طبیعی است که بدون مطالعات فنی و کارشناسی و اقتصادی انجام گرفته باشد».
گفتنی است جریان مدعی اصلاحات سابقهای طولانی در گرفتن ماهی از آب گلآلود حوادث و سوانح دارند و از این جهت میتوان این طیف را کاسبان حوادث تلخ نامید. از سوی دیگر «همه چیز تقصیر بقیه است و دولت از اشتباه مبراست» تنها استدلال حامیان رسانهای دولت در این ایام بوده است. از نظر اصلاحطلبان و حامیان دولت، همه مشکلات کشور حتی سوءمدیریت در حوادث طبیعی همچون زلزله و سیل نیز تقصیر دیگران است و دولت و مدعیان اصلاحات در ایجاد وضع موجود هیچ تقصیری ندارند.
اکنون قریب به ۶ سال از روی کار آمدن دولت روحانی سپری شده است، اما اصلاحطلبان با توهین به شعور مردم همچنان تمام قصور و تقصیرهای دولت را به گردن قبل از روحانی میاندازند.
در حادثه سیل اخیر، در شرایطی که مردم در استانهای سیلزده در حالت اضطرار قرار داشتند، یکی از استانداران در سفر خارج از کشور به سر میبرد! از سوی دیگر یکی از مقامات ارشد دولت نیز همزمان با سیلاب در چند استان در سفر تفریحی در قشم به سر میبرد و صرفاً به صورت تلفنی، موارد را پیگیری میکرد!
با اینحال طیف اصلاحطلب چشم خود را به این موارد بسته و در اقدامی تأملبرانگیز همچنان تقصیرها را به گردن دولت قبل از روحانی میاندازد!
ماحصل تدبیر و امید: رشد تولید ناخالص ملی تقریبا صفر!
روزنامه شرق در مصاحبهای در شماره روز شنبه خود به موضوع فساد در اقدام دولت برای ارائه گسترده ارز سوبسیدی پرداخته است. ابتدای سال 97 بود که آقای جهانگیری بر صفحه تلویزیون ظاهر شد و گفت دولت به اندازه کافی دلار دارد و هر کس میخواهد برای واردات میتواند ارز 4200 دریافت کند. همین شروع فسادی بزرگ بود.
در بخشی از این مصاحبه آمده: «سیاست تخصیص ارز سوبسیدی یکی از محلهای توزیع رانت و فساد است... این سیاست به دلیل ضعفهایی که در ساز و کار تخصیص داشت نه تنها به اهداف خود نرسید بلکه منجر به مشکلات از جمله رانتهای میلیاردی و فرصتهای خلقالساعه برای صاحبان امتیاز در این چرخه شد.»
در ادامه این گفتوگو تاکید شده: «همچنین حجم نقدینگی نزدیک به 2هزار هزار میلیارد تومان کنونی را اگر مقایسه کنیم با زمانی که دولت یازدهم مستقر شد تقریبا نزدیک به 300 درصد افزایش نقدینگی داشتهایم؛ در حالی که میانگین رشد تولید ناخالص داخلی در این سالها تقریبا صفر درصد بوده است. بنابراین در اقتصاد ایران نقدینگیای ایجاد شده که هیچ تناسبی با حجم تولید ناخالص ملی ندارد و شبه پول مازاد است. بنابراین اگر از محل رشد تولید گشایشی صورت نگرفته باید از محل افزایش قیمتها خود را نشان میداد.»
در این ارتباط لازم به ذکر است که دولت تدبیر و امید تمرکز خود را بر کنترل تورم قرار داده و آن را از مسیری دنبال کرد که منجر به رکود در بازار تولید کشور شد. در همان ایام نیز منتقدان دولت و کارشناسان هشدار میدادند که این روش مثل یک شوک است و به زودی تورم بزرگتر از قبل برمیگردد و آنگاه هم تورم داریم و هم رکود که در این گفتوگو نیز به این موضوع اشاره شده است.
اما نکته قابل تامل در این گفتوگو این است که فرد مصاحبه شونده در انتها اقدامات قوه قضائیه در شناسایی، بازگرداندن ارز و محاکمه مفسدان اقتصادی را توسط قوه قضائیه نوشداروی پس از مردن سهراب عنوان کرده است. گویا این فرد متوجه این موضوع نیست که اکثر وظایف قوه قضائیه به بعد از وقوع جرم مربوط میشوند و اگر این نهاد برخورد قاطع با فساد نداشته باشد قطعا اقدامات ضد منافع ملی مفسدان اقتصادی برای خود آنها و هم برای جامعه بدون تبعات تصور خواهد شد و این فوقالعاده خطرناک خواهد بود. متاسفانه روزنامههای طیف موسوم به اصلاحطلب این تفکر را که برخورد با مفسدان اقتصادی توسط قوه قضائیه بیفایده است، بسط و گسترش داده و میدهند.