نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
فعالان فریب، کنشگران نفوذ و خیانت
سرویس سیاسی-
روزنامه اعتماد دیروز نوشت: «با نهایی شدن برجام، همانطوری که تندروهای داخلی دست از تلاش برای ناکامی آن برنداشتند، کشورهای عربی هم در کنار رژیم صهیونیستی، نهایت توان خود را به کار گرفتند تا ایران از مزایای برجام بیبهره شود. حمله به سفارت و سرکنسولگری عربستان بهترین هدیه را به عربستان و رژیم صهیونیستی تقدیم کرد. با این حمله و برخی از اقدامات دیگر توسط مخالفین داخلی، این پیام به خارج از مرزها ارسال شد که مخالفین برجام به واسطه توان و اختیارات بالایی که دارند، اجازه آفرینش فضای آرام بر کشور را نخواهند داد و نتیجه چنین نگرشی عدم استقبال سرمایهگذاری در ایران توسط کشورها و شرکتهای بینالمللی مختلف بود... کشورهای عربی در کنار رژیم صهیونیستی از رد FATF در ایران بسیار خرسند خواهند شد.»
گفتنی است حجت الله عبدالملکی، اقتصاددان درباره پشت پرده حمله به سفارت عربستان گفته بود: آقای جلیلی عضو شورای امنیت ملی در جلسه شورا و در روز قبل از تسخیر سفارت عربستان به وزیر کشور گفت: با این سیاست منفعلانه شما ممکن است عدهای به سفارت عربستان حمله و آن را تسخیر کنند بنابراین شما باید آن خیابان و کوچه را از دو طرف از طریق نیروی انتظامی ببندید اما در عمل وزارت کشور و نیروی انتظامی وابسته به وزارت کشور روحانی این کار را نکرد و تنها ۲ سرباز در روز واقعه در آنجا حضور داشتند.
مطلب دیگر اینکه، برچسب همصدایی با دشمن از جمله ترفندهای مدعیان اصلاح طلبی برای بستن دهان منتقدان و زیر گرفتن آنها در جاده یکطرفه در ماجرای برجام و FATF است. برجامزدگان ضمن بزرگنمایی توافق یکطرفه هستهای و بزک عهدشکنیهای آمریکا و اروپا، با حیله برچسب زنی میخواستند خسارت محض برجام را نسخه معجزه آسا جا بزنند و افکار عمومی را فریب دهند. همان برجامی که به نوشته روزنامه مدعی اصلاح طلبی نوزادی مرده بود. اینها در شرایطی بود که رژیم صهیونیستی و ترامپ از آن جهت با برجام اظهار مخالفت میکردند که به ستاندههایی از ایران قانع نبودند و میگفتند باید امتیازات بیشتری از ایران گرفته میشد اما منتقدان برجام بالعکس معتقد بودند که اسب زین شده را دادهایم و افسار پاره تحویل گرفتهایم. آنها به عبور از خط قرمزها و عدم تناسب تعهدات و کلیت اعتماد به بدخواهان نظام انتقاد داشتند. به این ترتیب انتقاد منتقدان داخلی برجام با انتقاد نتانیاهو و ترامپ تفاوت ماهوی داشت اما مدعیان اصلاحات از آنجا که رویهشان خیانت به منافع ملی است و بی اخلاقی با هویتشان عجین شده، این تضاد را اشتراک جلوه میدادند. این جماعتِ جاده صافکنِ کشاندن ایران در تله کنوانسیونهای استکباری، با همین راه و روش ناپسند امروز تخته گاز در جاده FATF میتازد. این هم در شرایطی است که همان تضاد اینجا هم به وضوح وجود دارد؛ یعنی در حالی که مدعیان اصلاحات منتقدان همکاری ایران با FATF را همصدا با دشمن جلوه میدهند، رئیس FATF علاوه بر اینکه دستیار بخش تامین مالی تروریسم وزارت خزانهداری آمریکا هم هست، گفته: «برای قراردادن ایران در تنگنا و سختتر کردن شرایط برای این کشور، به حضور کامل FATF نیاز است.» مارشال بیلینگزلی همچنین تصریح کرده که «برای مقابله با ایران همکاری نزدیکی با اسرائیل و عربستان داریم.» رویه جماعت مدعی اصلاح طلبی نشان از خیانت دارد نه رنگ سادهلوحی.
این بن بست را چه کسی ایجاد کرده است؟!
روزنامه زنجیره ای آرمان در یادداشتی با عنوان «بن بست دسترسی آزاد به اطلاعات» نوشت: قانون «انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات» در تاریخ 31/5/1388 به تصویب رسید و مجمع تشخیص مصلحت نیز با الحاق یک تبصره به ذیل ماده 10 آن، مفاد آن را موافق مصلحت نظام تشخیص داد.»در بخش دیگری از این یادداشت آمده است: «در متن قانون پس ازآنکه نوع اطلاعات تعریف شده است، همچنین تصریح شده که دسترسی به اطلاعات عمومی جز در موارد منع قانون حق هر شخص ایرانی است و در پی آن آمده اجبار تهیه کنندگان و اشاعه دهندگان اطلاعات به افشای منابع خود ممنوع است و موسسات عمومی مکلفند تا اطلاعات موضوع این قانون را دراسرع وقت و بدون تبعیض دراختیار مردم قرار دهند و حتی گفته شده اطلاعاتی که در بردارنده حق و تکلیف برای مردم باشد باید از طریق انتشار و اعلان عمومی و رسانههای همگانی به اطلاع عموم برسد. پس باید به این نکته توجه شود که در مورد قوانین موجد و مسقط، حق درج موضوع در روزنامه رسمی کافی نیست.»در ادامه این یادداشت آمده است: «به نظر میرسد این قانون با توجه به جمیع جهات برای کشور زودهنگام تصویب و منتشر شد و اجرای کامل و صحیح آن مستلزم مقبولیت عام نزد مقامات سازمانهای مختلف است. به عبارت دیگر همه سازمانهای وابسته به قوای سهگانه مکلف هستند، اطلاعات طبقهبندی نشده را جز درموارد استثنای مندرج در قانون به طور دائم منتشر کنند، در این خصوص هیچ استثنایی وجود ندارد و این مهم قوای مجریه و قضائیه ومقننه را شامل میشود.»درباره این یادداشت و نکات مندرج در آن بایستی به این مسئله اشاره کرد که شفافیت یکی از مطالبات همیشگی مردم و رهبر معظم انقلاب از مسئولین بوده است، رهبر معظم انقلاب در ابتدای درس خارج فقه روز 23 مهر سال جاری طی سخنانی تصریح کرده بودند: «میگویند بعضیها، میشنوید که «بله، این شفّافیّت را هم آنها به ما یاد دادند»؛ نخیر، شفّافیّت را امیرالمؤمنین یاد داده؛ میگوید حقّ شما بر من -یعنی حقّی که شما پیش من دارید- [این است که] هیچ رازی را از شما پنهان ندارم، هیچ حرفی را از شما پنهان نکنم، مگر در جنگ و مسائل جنگ و مسائلی که با دشمن طرف هستیم...» آن چه مشخص است شفافیت و دسترسی آزاد به اطلاعات با تبصره های طبیعی آن آموزه اسلام است ولی سخن گفتن از شفافیت از سوی کسانی که تا دیروز و امروز حامی دولت محرمانهها بودند عجیب و شگفت انگیز به نظر می رسد، بن بست در دسترسی آزاد به اطلاعات از سوی چه کسی و نهادی ایجاد شده است، دولتی که قراردادهای آن با کشورهای خارجی محرمانه و پشت درهای بسته رخ می دهد و هیچ اطلاعی به مردم تا روزی که در رسانه های خارجی منتشر شود داده نمی شود نمی تواند مدعی و پرچمدار شفافیت اطلاعات باشد.
یکشبیهسازی خندهدار برای حمایت از عوامل آمریکا!
روزنامه زنجیره ای آفتاب یزد در یادداشتی به رویدادهای اخیر الجزایر و کناره گیری بوتفلیقه و مقایسه آن با حوادث ونزوئلا پرداخت و نوشت: آنچه که پس از سالها قدرت بر سر بوتفلیقه رئیس جمهور الجزایر آمده بسیار تاسفبرانگیز است. زیرا او از محبوبیت بسیار بالایی در میان مردم الجزایر برخوردار بود و در آغاز ریاست جمهوریاش الجزایر را از یک ورطه جنگ داخلی نجات داد. به طور مثال، مشابه گروههای القاعده در الجزایر تقویت شده بود و او توانست این گروهها را نابود کند.
نویسنده به رویدادهای ونزوئلا نیز گریزی زده و نوشته است: واقعیت آن است که ماندن بیشتر مادورو بر سر قدرت، خسارت بیشتری برای ونزوئلا به دنبال دارد. همان راهی که صدام با لجاجت ادامه داد و عراق را به ویرانی کشاند. قذافی با لجاجت لیبی را به ویرانی کشاند و هر دو بعد از ویرانی کشورشان فرار کرده و به سرنوشت تلخی دچار شدند. صدام اعدام و قذافی کشته و مثله شدند. رئیسجمهور فعلی ونزوئلا اساسا چه خدمتی به این کشور به جز تورم، بیکاری و مهاجرت 3 میلیون نفر کرده است. در حالی که بوتفلیقه خدمات بسیاری به مردمش ارائه داد.
درباره این یادداشت نکاتی است که به اختصار به آن ها می پردازیم نخست آن که ونزوئلا دارای دولتی قانونی است که با رای مردم بر سر کار آمده و عوامل غرب در تلاش هستند طی یک کودتا این دولت قانونی را ساقط و دولت هوادار غرب را در ونزوئلا بر سر کار آورند، باب این گونه کودتاها باز شود دیگر به ونزوئلا و یک کشور خاص در منطقه آمریکای لاتین و ...محدود نخواهد ماند و این رویه تغییر دولت ها در حقوق بین الملل پذیرفته نشده است.
نکته دوم این که قیاس های صورت گرفته در یادداشت روزنامه زنجیره ای آفتاب یزد یعنی صدام و قذافی از ریشه نادرست است چرا که نه صدام و نه قذافی با رای مردم به قدرت خود تداوم نداده بودند و با یک استبداد و دیکتاتوری مطلق به حکومت خود ادامه می دادند، صدام یک بار نیز انتخابات صحیح و حتی نیمه صحیح برگزار نکرد که رقیبی داشته باشد ولی رئیس جمهور ونزوئلا با رای مردم روی کار آمده است و تا زمانی که این رای در یک انتخابات قانونی دیگر پس گرفته نشود او رئیس جمهور قانونی ونزوئلا است و در این شکی نیست.
نامهنگاری عارف در حمایت از فحاشی نماینده لیست امید!
روزنامه شرق روز گذشته در خبری در صفحه دوم به نامه ای که محمدرضا عارف، رئیس فراکسیون امید به علی لاریجانی، رئیس مجلس پرداخت.
در این خبر آمده است: «محمدرضا عارف به رئیس مجلس نامه نوشت... سخنگوی فراکسیون نیز درباره این نامه به ایسنا توضیح داد: «امروز شورای مرکزی فراکسیون امید جلسه ای را طبق روال گذشته برگزار کرد که یکی از مصوبات آن نامه نگاری با رئیس مجلس درباره اتفاقات روز گذشته[دوشنبه] مجلس است. اعضای شورای مرکزی فراکسیون امید در پی اتفاقات تاسف بار روز گذشته در صحن علنی مجلس به تبادل نظر پرداخته و در نهایت تصویب کردند که نامه ای از سوی آقای عارف خطاب به ریاست مجلس نوشته شود که ایشان امروز[سه شنبه] این نامه را نوشتند.»روزنامه شرق در روتیتر مطلب خود آن واقعه را «تشنج تندروها بر سردیدار نمایندگان امیدی با رئیس دولت اصلاحات» نامیده است. در این رابطه روزنامه ابتکار به مدیرمسئولی محمدعلی وکیلی نیز روز سه شنبه با نوشتن گزارشی به مظلوم نمایی پرداخته بود.
اما دوشنبه در صحن چه روی داد؟ محمدمهدی زاهدی، نماینده کرمان در نطق میان دستور خود گفت: «دیدار جمعی از اهالی مجلس با فردی که در فتنه 88 باغی انقلاب بوده حمایت از طغیان است. انتظار است نمایندگان مجلس منافع ملی را بر منافع جناحی و قومی ارجح دانسته و همراهی کامل با امام و انقلاب داشته باشند. ضمن اینکه از دستگاه های نظارتی نیز انتظار اقدام مقتضی می رود.»سپس میکروفن وکیلی با هماهنگی با مطهری که ریاست جلسه را به عهده داشت، روشن شد. بنای او تذکری بر نطق زاهدی بود. چیزی که به گفته مجتبی ذوالنور پیش از این از سوی هیئت رئیسه اجازه چنین کاری داده نمی شد. ذوالنور همان روز در حاشیه مجلس و در جمع خبرنگاران گفت که بارها در مجلس گلو پاره کردیم تا بلکه درباره اظهارات (نطق های ساختارشکن) برخی از نمایندگان که بوی سیاسی دارد، تذکر دهیم اما هیئترئیسه اجازه بیان تذکر را به ما ندادند اما چطور امروز به وکیلی اجازه داده شد در حالی که هیئت رئیسه قسم خورده است بیطرف باشد؟!
پس از آنکه وکیلی از میکروفن خود به هجمه علیه زاهدی پرداخت و حوادث88 را چیزی عادی نامید که از سوی دیگران فتنه نمایش داده میشود! نمایندگان مجلس میخواستند سخن بگویند که به آنها اجازه داده نشد و لذا آنها در مقابل هیئت رئیسه تجمع کردند. پس از مدتی زاهدی با قرار گرفتن مقابل جایگاه هیئت رئیسه به اظهارات وکیلی اعتراض کرد که این عضو هیئت رئیسه با به کار بردن لفظ «دهانت را ببند؛ خفه شو» به اعتراض زاهدی پاسخ داد.
اکنون با آنچه نوشته شد عارف به جای آنکه به نماینده فراکسیون خود تذکر دهد به نامه نگاری اعتراضی به رئیس مجلس روی آورده است! که نتیجه این کار جز حمایت از نمایندهای که فحاشی کرده چیست؟!