نبودن فرهنگ دینی، عامل مفاسد و تخلفات(زلال بصیرت)
ما مقطعي را پشت سر میگذاریم که نه فقط دشمنان ما آن را تصور نمیکردند، بلکه برخی از دوستان نیز امیدی به تداوم انقلاب تا اين مرحله نداشتند؛ این امام بود که از ابتدا به پشتوانه نصرت الهی این مسیر مستدام را پیشبینی میکرد.
در این عصر معجزهای رخ داد که نظیر آن را در عالم کمتر میتوان یافت، در مقابل این نعمت، خداوند تکالیفی بر عهده ما قرار داده که باید به آنها عمل کنیم.
بین هر نعمت الهی و تکلیفی که بهخاطر آن نعمت بر عهده ما قرار داده شده، تناسبی وجود دارد، برای تداوم این نعمت الهی باید تکلیف متناسب با آن را به بهترین شکل انجام داد. همچنين باید توجه داشته باشيم که در این پیروزی الهی چه برکاتی نصیب ما، سایر کشورهای اسلامی و در نهایت بشریت شده است.ما قبل از انقلاب علیرغم ادعاهای سران رژیم شاهنشاهی، نه توان تعمیر هواپیما را داشتیم، نه حتي اجازه ورود به چنين عرصهاي را به ما ميدادند. آنها اگر وسیلهای را در اختیار ما قرار میدادند، به خاطر نیازشان به فروش آن بود و فقط در حد استفاده جزیی از آن به ما آموزش میدادند؛ برای استفاده از آن هم باید از آنها اجازه ميگرفتيم.
ایران در قبل از انقلاب، نوکری بود که منابع و معادنش را به هر قیمتی كه میخواستند، میخریدند و جنس خودشان را هم به هر قیمتی كه میخواستند به او میفروختند؛ هر شرطی هم میخواستند براي استفاده از اجناسشان ميگذاشتند؛ هر فرمانی هم که ميدادند، بايد اجرا ميشد؛ در نهایت هم منت میگذاشتند که چون از دوستان ما هستید ما كالاهايمان را به شما میفروشیم! اما امروز به برکت انقلاب اسلامی از لحاظ علمی و تکنولوژی در جایگاه قابل اتکایی در دنیا قرار داریم.
وجه تمایز انقلاب اسلامی از سایر انقلابها
غالب تحولات اجتماعی در عالم به خاطر تغييرات و پیشرفتهای مادی، رفاهی و اقتصادی بوده است، اما انقلاب اسلامی براي امری فراتر از مسائل مادی تحقق یافت و آن امر، زنده کردن حقیقت «کلمه الله هی العلیا» است. آنچه انقلاب ما را از تمام انقلابهای عالم متمایز میسازد این است که معیار انقلاب اسلامی، پیروزی حق، رشد انسانیت، مبارزه با ظلم و بیعدالتی، فراهم کردن زمینه برای تقرب به خدا و بهرهمندی انسان از زندگی بینهایت و ابدی آخرت است.نتیجه ساير انقلابها به زندگی مادی و رفاه دنیایی محدود میشود؛ اما ثمرات انقلاب اسلامی مرز مادي ندارد و به دنیا محدود نمیشود. نتيجه این انقلاب به سعادت انسان و زندگی بیپایان او ختم میشود.برای رسیدن به این هدف باید همه افراد جامعه حق و باطل را بشناسند، در تمام شئون زندگی خود دین و معارف اسلامی را مبنا قرار دهند، مسیر اجتماعی، سیاسی خود را بر اساس آن پیریزی کنند و تابع حق باشند.وقتی هدف انقلاب اسلامی حق شد، باید ببینیم طي چهل سال گذشته در این زمینه چقدر پیشرفت کردهایم و آیا پیشرفت ما متناسب با سایر جهات بوده است یا خیر. امروز در زمينههاي علمی و تکنولوژی، پیشرفتهاي قابل توجهي به دست آمده، در زمینه دینی نيز آثار ظاهری آن را کم و بیش در جامعه میبینیم؛ اما اگر سؤال شود که آیا این پیشرفت مطلوب بوده، احتمال دارد جواب قاطع مثبتي نداشته باشیم.امروز مشکلاتی مانند قانونشکنی، تخلف، رانتخواری و... در جامعه ما ديده ميشود، اگرچه این مشکلات در همه کشورها وجود دارد، اما پس از گذشتن چهل سال از پيروزي انقلاب، وجود این مشکلات در جامعه اسلامی مطلوب نیست.این تخلفات ثمره عدم پایندی به فرهنگ دینی و شعائر دینی است؛ زیرا ما هر قدر بگوییم فلان نهاد باید نظارت کند، يا فلان بخش باید جلوگیری کند، افراد این نهادها نیز از همین جامعه و از همین مردم هستند و اگر فرهنگ دینی نهادینه نشده باشد، ممکن است از اين افراد نیز تخلفي صادر شود و روشن است كه نمیتوان برای هر ناظری ناظر دیگر قرار داد تا مشکلات برطرف شود. دین، بزرگترین عامل براي جلوگیری از فساد در جامعه است؛ زيرا موجب اصلاح سایر ابزار کنترلی جامعه میشود. کسی که متعهد به فرهنگ دینی است و خدا و معاد را در لحظه، لحظه زندگیاش مورد توجه قرار میدهد، در شئون اجتماعی، سیاسی نیز دست به تخلف نمیزند و قانونمدار میماند.اگر دین در جامعه رواج پیدا کند دزدی کم میشود، تخلف از بین میرود، مشکلات کمرنگ میشود و مردم نسبت به قانون جامعه اسلامی متعهدتر میشوند. باید بُعد دینی و فرهنگی جامعه تقویت شود. دین، اصالت دارد و مکمل ابعاد دیگر جامعه است و میتواند جلوی تخلفات را بگیرد.
سخنرانی آيتالله مصباح يزدي (دامظله)
در دیدار جمعی از مسئولان هوا فضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی؛ قم؛ 27/10/97
زلال بصیرت روزهای پنجشنبه منتشر میشود.