امدادگری و امدادرسانی از منظر قرآن
رسول سلطانشاهی
در نوشتار حاضر تلاش میشود تا نگرش قرآن به مسئله امدادرسانی مورد تحلیل و تبیین قرار گیرد. بیگمان با توجه به نگرش انسانی اسلام به مسائل، امدادرسانی و کمک به دیگران بویژه انسانهای ناتوان و مجروح امری پسندیده است. آموزههای قرآنی بیان میدارد که مومنان میبایست به مدد و یاری دیگران بویژه افراد ناتوان از پیران و زنان و کودکان برخیزند و کسانی را که در این مسیر فعالیت و اقدام نمیکنند سرزنش میکند. قرآن به مسئله امدادرسانی در ابعاد مختلف پرداخته است. گاه به عنوان امداد غیبی و گاه به عنوان یاری و تعاون مومنان آن را مورد توجه و ستایش قرار داده است. البته مواردی را نیز بیان میدارد که به عنوان مصداق تعاون بر بدی و زشتی نکوهش کرده و مومنان را از گرایش بدان بازداشته است. آنچه در این نوشتار مورد نظر و توجه است، بیان امداد رسانی در امور خیر و نیک میباشد که امری پسندیده و هنجاری مورد ستایش مردمان و عقلا است.
پیامبر گرامی اسلام بر پایه آموزههای قرآن درباره امداد رسانی و کمک به دیگران میفرماید: ان المومنین کجسد واحد اذا اشتکی منه عضو تداعی سایر الجسد بالالم و الحمی؛ مومنان همانند تن واحدی هستند که هر گاه عضوی از آن به درد آید دیگر اعضای تن به درد و تب گرفتار شود. (نهجالفصاحه/ ص 2712)
سعدی شیرین سخن این بیان پیامبر را به نظم چنین ترجمه میکند:
بنی آدم اعضای یکدیگرند که در آفرینش ز یک گوهرند
چو عضوی به درد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار
تو کز محنت دیگران بیغمی نشاید که نامت نهند آدمی
پیامبر در سخن دیگری میفرماید: من اصبح و لم یهتم بامور المسلمین فلیس بمسلم؛ هر کس صبح کند و به امور مسلمانان اهتمام نداشته باشد، او مسلمان نیست.(کافی/ج 2/ ص 163) این عبارت و دیگر عبارتها در آموزههای قرآنی و نبوی بر اهمیت امداد رسانی و اهتمام به امور دیگران توجه میدهد.
***
گستره معنایی امداد
امداد از واژه ثلاثی مجرد (مدد) به معنای انبساط و امتداد به کار رفته است.(التحقیق ج ۱۱ ص ۵۲) مدت نیز که برای زمان مستمر به کار میرود از همین باب است.(مفردات راغب اصفهانی ص ۷۶۳) این واژه بر زیاد شدن هم دلالت دارد، چنانکه در زمان مد آب رودخانه و دریا، بر آب آن افزوده میشود.(لسان العرب ابن منظور، ج ۱۳ص ۵۰)
امداد به معنای یاری کردن دیگری است و بیشتر در امور پسندیده و دوست داشتنی به کار میرود؛ بر خلاف مد که در امور ناپسند استعمال و به کار رفته است.(مفردات ص ۷۶۳) به نظر میرسد که امداد تنها در امور مادی به کار نمیرود و کاربرد آن در امور معنوی نیز بسیار است. (التحقیق ج ۱۱ ص ۵۲ و مقاییس اللغه ج ۴ ص ۴۰۳) از جمله کاربردهای آن، امدادهای غیبی معنوی خداوند است. امدادهای غیبی کمکها و یاری رساندن پنهانی است مانند امدادهای خداوند در جنگهای صدر اسلام به پیامبر(ص) و مومنان که به توفیق و امداد الهی بر دشمنان پیروز میشدند. قرآن در ۴۰ آیه به مباحث پیرامون امداد غیبی به مومنان و پیامبر (ص) اشاره کرده است.(جهاد در قرآن سید حسین طاهری خرمآبادی چاپ اول تهران، وزارت ارشاد، ص ۱۲۹) البته این غیر از امدادهای خداوند است که به شکل هدایت بخشی، حکمت افکنی، توفیق یابی و حفظ و نگهداری از گناه و مانند آن صورت گرفته و در آیات دیگری مطرح شده است. ناگفته نماند که ترکیب امداد غیبی در قرآن نیامده است و این واژه ترکیبی از آیات متعدد قرآن اتخاذ شده است، آیاتی که به فرستاده شدن سپاه نامرئی فرشتگان (آل عمران آیات ۱۲۴ و ۱۲۵) و ایجاد آرامش در دلهای مومنان (توبه آیه ۲۶)اشاره دارد، از جمله آیاتی است که به سبب آن این واژه و اصطلاح پدید آمده است.
آنچه مقصود و منظور ما از این نوشتار است بیان دیدگاههای قرآن درباره امداد رسانی انسانها به دیگران بویژه امدادرسانی مومنان به یکدیگر در موارد دشوار است که به شکل تعاون و پشتیبانی خودنمایی میکند.
اهمیت و ارزش امدادرسانی
جامعه، ترکیبی از افراد انسانی است که برای رفع نیازهای یکدیگر در مجموعههای قبیلهای (خونی ) و یا ملتی (نژادی ) و یا امتی (عقیدتی) دور هم گرد آمدهاند تا ضمن یاری به یکدیگر در راستای دستیابی به کمال و نیز آرامش و آسایش، مشکلات و چالشهای پیش روی فرد و جامعه را بر داشته و به همدیگر مدد رسانند. از آنجایی که هیچ فرد و یا جامعهای به تنهایی نمیتواند به همه نیازهای جسمی و روحی خود پاسخ کامل و لازم دهد، نیازمند یاری دیگران است. انسان هر روزه با مشکلات و چالشهایی روبرو میشود که نمیتواند به تنهایی آن را از پیش رو بردارد از این رو نیازمند مدد دیگری است. امدادرسانی به عنوان هنجار و ارزشی انسانی خودنمایی میکند و خود را به عنوان ارزش فراگیر و جامع بر مردم و ملت و امت تحمیل میکند. قرآن نیز به مسئله امداد به عنوان امری ارزشی توجه میدهد و مومنان را به عنوان امت واحد به سوی یاریرسانی دیگران سوق میدهد. تاکید بیش از اندازه بر تعاون و پشتیبانی از یکدیگر در آیات قرآن به معنای بها دادن و ارزشگذاری بر این مسئله اجتماعی است. پدیده تعاون در حوزههای مختلف اقتصادی، فرهنگی و روحی، خود را نشان میدهد. خداوند در قرآن از مومنان میخواهد تا در امور خیر و تقوا (اعمال پسندیده دنیوی و اخروی ) به یکدیگر کمک کنند و پشتیبان هم باشند.(مائده آیه ۲)
در آیاتی از قرآن به مسئله امداد به یتیمان و بازماندگان انسانهای صالحاشاره میکند و به زبان عالم ربانی (خضر (ع)) بر شایستگی این عمل توجه میدهد.(کهف آیه ۸۲)
در داستان ذوالقرنین نیز به مسئله تعاون و امداد رسانی به کسانی که در معرض خطر تعرض دشمن قرار گرفتهانداشاره شده است. در آیات ۹۴ و ۹۵ سوره کهف میخوانیم: گفتند ای ذاالقرنین براستی که یاجوج و ماجوج در زمین فساد میکنند (و متعرض جان و مال و خانمان ما میشوند) آیا میخواهی خراجی بر خود مقرر کنیم تا تو میان ما و آنان سدی برپا سازی؟ ذوالقرنین گفت: آنچه پروردگارم مرا بدان توانایی داده است بهتر است. مرا به نیروی خویش مدد کنید تا میان شما و آنان سدی بر آورم.
دراین آیات بیان میشود که آن حضرت به یاری قومی شتافت که در معرض دشمنانی خونخوار و خونریز بودهاند و عنوان مفسد فی الارض بر آنان اطلاق شده است. آن حضرت در پاسخ یاری خواستن و حتی کمک مالی دادن ایشان ، تنها از آنان خواست تا نیروی بدنی در اختیار او گذارند و کمکهای مالی و هزینههای برپایی سد را نپذیرفت. در حقیقت ایجاد پناهگاهی برای مردمان به عنوان امری در حوزه امدادرسانی مورد توجه این آیات قرار گرفته است که بیانگر ارزش و اهمیت امدادرسانی حتی در حوزه دفاعی است.
زمینههای امداد رسانی
در آیات قرآن محورها و زمینههای امدادرسانی بیان شده است. این موارد گاه به صورت کلی و گاه به صورت مصداقی و موردی تبیین گردیده است. قرآن امداد رسانی را به صورت کلی در محورهایی تجویز بلکه لازم شمرده است. از جمله مهمترین این محورها میتوان به امداد رسانی در حوزه امور خیریهاشاره کرد. مومنان موظف هستند تا در کارهای خیر به یکدیگر مدد رسانند و در این امور کوتاهی نورزند. کارهای خیر به دو شکل امور دنیوی و اخروی نمود پیدا میکند. تعاون و همکاری و همیاری در امور
خیرخواهانه و نیک از دستورهای کلی قرآن در این حوزه است که در آیه دوم سوره مائده بدان اشاره و تاکید شده است: «یا ایها الذین آمنوا... تعاونوا علی البر و التقوی»؛ ای کسانی که ایمان آوردید بر نیکی و تقوا یکدیگر را یاری و مدد رسانید و پشتیبان هم باشید.
در بیان اهمیت و ارزش مددرسانی و امدادگری، به مسئله امدادرسانی جنگی و دفاعی اشاره شد و بیان گردید که یکی از محورهای امدادرسانی مسئله امدادرسانی دفاعی به مردمان است. در آیات سوره کهف بیان نشده است که امتی که درخواست کمک و یاری از ذوالقرنین کردهاند، افراد مومن بودهاند، بلکه کسانی هستند که با قدرت و نیروی ذوالقرنین و رافت و مهربانی او آشنا شدهاند و به همین منظور از وی درخواست یاری و مدد میکنند و حتی حاضر میشوند که هزینه ایجاد سد را بپردازند، ولی ذوالقرنین به علت کمکرسانی و امداد به انسانهای مظلوم حاضر میشود خود هزینه و مخارج احداث سد را بپردازد. این بدان معنا ست که امدادرسانی به کسانی که مورد ظلم و ستم و تجاوز قرار گرفتهاند مسئلهای انسانی و اسلامی است که میبایست در حوزه امدادرسانی مورد توجه و تاکید قرار گیرد. هر چند که آن حضرت مانند حضرت یوسف(ع) که در زندان، دوستان خویش را به توحید فراخوانده عمل میکند و با بیان اینکه خداوند در احداث سد به وی کمک میکند، میکوشد مردمان را به سوی توحید دعوت کند و با این روش، دعوت عملی را به کار گیرد.
از دیگر محورهای امداد رسانی کمک و یاری به یتیمان است. در داستان خضر و موسی(ع) به مسئله امدادرسانی به یتیمان اشاره شده است. در حقیقت کاری که موسساتی چون بهزیستی و هلال احمر انجام میدهند در راستای اهداف اسلامی امدادرسانی قابل توجه و تبیین است.
از دیگر محورهای امدادرسانی و تعاون که در قرآن بدان اشاره شده است، مسئله امدادرسانی به مومنان در برابر تجاوز متجاوزان است. قرآن درآیه ۷۲ سوره انفال به این مهم اشاره میکند که مومنان دارای عزم و حضور موثر اجتماعی به یکدیگر در برابر متجاوزان یاری میرسانند: «ان الذین آمنوا وهاجروا و جاهدوا باموالهم و انفسهم فی سبیل الله و الذین آوو... والله بما تعلمون بصیر»؛ آنان که ایمان آوردهاند و مهاجرت کردهاند و با مال و جان خویش در راه خدا جهاد کردهاند و آنان که به مهاجران جای داده و یاریشان کردهاند، خویشان و اولیای یکدیگرند؛ و آنان که ایمان آوردهاند و مهاجرت نکردهاند خویشاوندان شما و اولیای شما نیستند تا آنگاه که مهاجرت کنند؛ ولی اگر شما را به یاری خواندند باید به یاری ایشان برخیزید مگر آنکه برضد آن گروهی باشد که میان شما و ایشان پیمانی بسته شده باشد و خدا به کارهایی که میکنید بیناست.
در این آیات به صراحت به مسئله امدادرسانی به تجاوزشدگان اشاره شده و پذیرش درخواست ایشان با شرایطی لازم و ضروری برشمرده شده است.
امدادرسانی به دولت و دولتمردان نیز از محورهایی است که قرآن بدان اشاره میکند. در داستان ذوالقرنین خواندهایم که مردم از وی میخواهند سدی را بر پا کند تا از حملات دشمن در امان باشند. ایجاد پناهگاهی امن با ایجاد سدی در برابر دشمن امکانپذیر بوده است. این مسئله نیاز به هزینه کردن مقدار زیادی مال و ثروت و نیز به کارگیری نیروی انسانی داشت. ذوالقرنین میپذیرد که در زمینه دفاعی به ایشان کمک کند تا از تعرض دشمن در امان باشند. وی حتی میپذیرد که منابع مالی طرح را خود تامین کند ولی نیروی انسانی را میبایست مردم تامین کرده و در اختیار وی گذارند. مردم میپذیرند تا وی را در این مسئله یاری رسانند. بنابراین میتوان گفت که همیاری و تعاون مردم ساکن میان دو کوه به ذوالقرنین درپدید آوردن سدی برای جلوگیری از هجوم یاجوج و ماجوج به عنوان مصداقی از محورهای امداد رسانی میباشد. از این رو میتوان گفت که یکی از محورهای امدادرسانی همیاری مردمی در امور دولتی برای رفاه و امنیت و آسایش اجتماع است.
بایدها و نبایدهای امدادرسانی
از آنجا که امدادرسانی میتواند در امور و مسائل پسندیده و ناپسند صورت گیرد، قرآن برای هر یک از موارد خاص حکمی را بیان کرده است. در اینجا به برخی از مصادیق امدادرسانی و احکام آن اشاره میشود.
در برخی موارد امدادرسانی به عنوان امری واجب و لازم در قرآن مطرح شده است. از جمله این موارد میتوان به وجوب امداد مهاجران و انصار به مومنان غیر مهاجر در صورت کمک خواهی ایشان در حمایت از دین اشاره کرد. در آیه ۷۲ سوره انفال که پیش از این گذشت به صراحت به این مسئله اشاره شده است. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که امدادرسانی به مومنانی که از سوی دشمن مورد تعرض واقع شدهاند امری واجب و لازم است و بر همه مسلمانان است که به درخواست کمک مومنان در معرض خطر و حمله دشمن یاری رسانند.
در مقابل، هر گونه یاریرسانی و همکاری با کافران، حرام دانسته شده است و خداوند میفرماید: فلاتکونن ظهیرا للکافرین؛ ای پیامبر؛ پشتیبان کافران نباش.(قصص آیه ۸۶) چنانکه کمکرسانی به کسانی که میکوشند تا مردمانی را از سرزمین خویش آواره کنند به عنوان امری ناپسند و حرام شمرده شده است.( بقره آیه 85)
از دیگر مواردی که امدادرسانی درآن حوزه حرام شمرده شده است، یاری و امدادرسانی بر گناه و تجاوزگری است که در آیه ۸۵ سوره بقره یهودیان به جهت عمل برخلاف این حکم مورد سرزنش قرار گرفتهاند.
خداوند در یک دستور کلی و فراگیر همه مومنان را از اینکه بر گناه و تجاوز وتعدی دیگری را یاری و مدد رسانند باز میدارد و میفرماید: و لاتعاونوا علی الاثم و العدوان؛ بر گناه و تجاوز همکاری نکنید.(مائده آیه ۲)
به هر حال امدادرسانی بر آوارگی (بقره آیات ۸۳ و 85 ) تجاوز (همان) و ظلم و ستم (ممتحنه آیه ۹) و گناه ( بقره آیه ۸۵ و قصص آیه ۱۷) و مجرمان(قصص آیه ۱۷) امری مذموم و ناپسند وحرام دانسته شده و مردمان را از آن برحذر داشته است.
مبانی قرآنی امداد رسانی و کمک به دیگران
برای امداد رسانی به مفهوم امروزین آن میتوان مبانی قرآنی قوی و متقنی را یافت که در اینجا به برخی از این مبانی با توجه به آیات قرآن اشاره میشود. از جمله این مبانی مسئله عدالت اجتماعی است؛ قرآن یکی از اهداف اصلی دین در دنیا را عدالت دانسته و می فرماید: لقد ارسلنا رسلنا بالبینات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم الناس بالقسط؛ قطعا پیامبران را با بینات و دلایل روشن فرستادیم و با ایشان کتاب و میزان را همراه کردیم تا مردمان به عدالت و قسط برخیزند.(حدید آیه ۲۵))
از مصادیق اجرای عدالت آن است که نیازمندان با کمکهای مالی و معنوی و پزشکی و غذایی امداد و یاری شوند تا آنان نیز امکان رشد و تعالی را بیابند. از این رو قرآن مردمان را مامور به اجرای عدالت کرده و دستور انفاق و خمس را صادر نموده است تا ثروت و مال در اختیار عدهای معدود و محدود نباشد و همگان بتوانند از آن بهرهمند شوند. حکمت دستور به انفاق مال و وجوب خمس و زکات، چیزی جز کمک و یاری به مستمندان و از کار افتادگان نیست. از این رو خداوند میفرماید: ان الله یامر بالعدل و الاحسان و ایتای ذی القربی؛ خداوند به عدل و نیکوکاری و پرداخت نفقات به بستگان، فرمان میدهد.(نحل آیه ۷۰) این سفارشی است برای اینکه مهر و محبت و عدل در کنار هم قرار گرفته و جامعه سالم انسانی را بسازد. جامعهای که تعاون، همدردی، همدلی و همیاری در آن اصالت دارد و هر کسی دستگیر دیگری است و در سختیها و مصیبتها و بلایای طبیعی و غیرطبیعی یار و مددکار دیگری است.
از دیگر مبانی قرآنی امدادرسانی مسئله ایجاد امنیت خاطر و آرامش و آسایش عمومی است. قرآن ارزش ایجاد امنیت و آرامش خاطر را در حد عبادت خدا دانسته میفرماید: فلیعبدوا رب هذا البیت الذی اطعمهم من الجوع و آمنهم من الخوف؛ باید قریش پروردگار این خانه را عبادت کنند که ایشان را از گرسنگی سیر کرد و از خوف امنیت بخشید.(قریش آیه۴) در این آیه آسایش (رفاه و رهایی از گرسنگی) و آرامش و امنیت از ترس را به عنوان دو نعمت برمیشمارد که مردم به خاطر آن دو، باید شاکر خدا باشند و به همین علت وی را عبادت کنند. در این آیه آرامش و آسایش به عنوان دو هدف اصلی در زندگی بشر دانسته شده است که فراهمآوری آن از سوی خدا موجب و علت حکم به عبادت خدا دانسته شده است.
د رحقیقت این آیه و آیه دیگر: لیبدلنهم من بعد خوفهم امنا،( نور آیه ۵۵) بیان می دارد که مردمان می بایست به شکرانه این دو نعمت، خدا را عبادت کنند. بنابراین از مبانی انساندوستی آن است که امنیت را برای مردمان فراهم آوریم و آسایش و آرامش را برای آنها ایجاد کنیم .
از دیگر مبانی امدادرسانی، توجه و اهتمام اسلام و قرآن به مسئله نوع دوستی است؛ زیرا انسانها در نگرش قرآنی از نفس واحدی آفریده شده و هیچ گونه تفاوتی میان آنها نیست؛ بنابراین می بایست اصل رحمت و مهروزی را در میان خود رعایت کنند. قرآن کریم علت بعثت پیامبر را رحمت برای جهانیان چه مومن و غیر مومن برمیشمارد.(انبیاء آیه ۱۰۷) و از مومنان میخواهد تا پیامبر خویش را سرمشق قرار داده و از او پیروی کنند. در ستایش مومنان نیز میفرماید که ایشان در میان خویش مردمانی مهربان و مهروز هستند و تاکید میکند که مسئله مهروزی از ویژگیهای مومنان و یاران پیامبر است.(رحماء بینهم) یکی از مصادیق نوع دوستی و مهروزی، کمک و امدادرسانی به نیازمند در هنگامه سختیها و بلایا است. چنانکه ایجاد همبستگی اجتماعی که یکی از اهداف قرآنی است با این امر تحقق مییابد که مردمان در هنگامه سختیها و بلایا دستگیر باشند و به یکدیگر کمک و یاری رسانند.
محرومیتزدایی از دیگر مبانی قرآنی است که میتوان برای مسئله امدادرسانی بیان کرد؛ قرآن میفرماید: «فی اموالهم حق للسائل و المحروم»؛ در اموال مومنان حقی برای درخواستکنندگان و محرومان است.(ذاریات آیه ۱۹) امدادرسانی به افراد فقیر و ناتوان یکی از واجباتی است که در این آیه بر عهده مومنان نهاده شده است.
اینها بخشی از مبانی قرآنی امدادرسانی است که به طور اختصار بیان شده است.