kayhan.ir

کد خبر: ۱۵۵۸۰۵
تاریخ انتشار : ۱۱ اسفند ۱۳۹۷ - ۲۰:۱۹
نگاهی به ماهیت ارزشی انقلاب اسلامی و تفاوت‌های آن با سایر انقلاب‌های جهان - بخش نخست

منادی صلح و پرچم دار آزادیخواهی در جهان تشنه حقیقت



 فریده شریفی
 انقلاب اسلامی ایران نمونه‌ای از انقلاب‌هایی است که در نوع خود منحصر به فرد است، در ایران انقلابی رخ داده که همه معادلات را به هم ریخته و باورها و اعتقادات محققان و اندیشمندان را نقش بر آب کرده است. مردم هیچ نوع تمرین حزبی و انقلابی نداشتند و با حمایت گسترده از بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و اتکا به جهان‌بینی اسلامی و بدون وابستگی به قدرت‌های غربی یا شرقی، انقلابی را به منصه ظهور رساندند که جهانیان را شگفت زده کرد به نحوی که غربی‌ها هم این انقلاب را پدیده نوظهوری می‌دانند.
 انقلاب اسلامی ایران با پیروی از حرکت انبیای الهی، به ابعاد معنوی انسان‌ها توجه نمود، به نحوی که جایگزین شدن حكومت الهی مبتنی بر عدالت به‌جای حكومت‌های مبتنی بر ظلم، خودمحوری، خودگزینی و قدرت ‎طلبی این انقلاب را تبدیل به پدیده‎ای بی‎نظیر كرده است. انقلاب اسلامی ایران بر پایه آرمان‌های اسلامی شکل گرفت و یکی از عوامل ماندگاری این انقلاب تاکید بر همین ارزش‌های معنوی و اسلامی است.
ماهیت ظلم ستیزی انقلاب اسلامی
متفکر شهید استاد «مرتضی مطهری» انقلاب را چنین تعریف می‌کند: «انقلاب عبارت است از طغیان و عصیان مردم یک ناحیه و یک سرزمین علیه نظام حاکم موجود برای ایجاد نظمی مطلوب.» ایشان در تعریف انقلاب به دو فرآیند ‌اشاره می‌کند: یکی برهم زدن نظم حاکم، یعنی تغییر و تحول در ارزش‌های جامعه، ساختارهای اجتماع و دگرگونی نهاد و نخبگان حاکم و دیگری دستیابی به وضعیت مطلوب. از نظر استاد مطهری وضعیت انقلابی یعنی وضعیتی که مردم از وضع موجود ناراضی هستند و آرزوی وضع مطلوب دارند. استاد بر این باور است که تا نارضایتی و اعتراض علیه وضع موجود نباشد انقلاب صورت نمی‌گیرد و جامعه رویکردی به تحولات انقلابی نخواهد داشت. البته از نظر ایشان اگر مردم در یک جامعه از وضع موجود ناراضی باشند کفایت نمی‌کند بلکه باید علیه آن وضع اقدام کنند. به این ترتیب معلوم می‌شود که ریشه هر انقلاب دو چیز است، یکى‏نارضایتی و خشم از وضع موجود و دیگر درخواست یک وضع مطلوب.
دکتر «قدیری ابیانه» کارشناس عالی امور استراتژیک وزارت امور خارجه و سفیر سابق ایران در ایتالیا و مکزیک در گفت‌و‌گو با گزارشگر کیهان به ویژگی‌های منحصر به فرد و مهم انقلاب اسلامی ایران‌اشاره می‌کند و می‌گوید: «انقلاب اسلامی ایران با انقلاب‌های دیگر جهان تفاوت اساسی دارد و آن این است که این انقلاب جنبه مذهبی دارد، در انقلاب‌های دیگر فقط مسئله آزادیخواهی یا مسئله اقتصادی مطرح بوده و دیدگاه دینی در آن نبوده و تا حدودی جنبه ضد دینی هم داشته به نحوی که مارکس می‌گفت، دین افیون توده هاست و من معتقدم که با این حرف می‌خواستند از دین استفاده کنند. حتی یک نقل قول از حضرت مسیح(ع) در انجیل شده که اگر کسی یک سیلی به صورت تو زد، گونه دیگرت را بیاور تا سیلی دیگر به تو بزند، این مسئله برای استعمارگران و ظالمان خیلی مطلوب است بر اساس همین مسئله کلیسا شعار می‌داد که پذیرش ظلم نشانه ایمان به خداوند است و اگر ملتی معتقد به این مسئله باشد یک مخدر خطرناکی است که این مسئله از اساس با اسلام تفاوت می‌کند. اسلام می‌فرماید که هر کس ظلم را بپذیرد شریک ظالم است. حضرت علی(ع) می‌فرمایند: یک ساعت عدالت بهتر از 70 سال عبادت است.»
تجلی جاذبه و دافعه رهبری
 در بدنه انقلاب اسلامی
قدیری ابیانه کارشناس امور استراتژیک در ادامه می‌گوید: «تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی مبارزه غیر دینی بود. در کشورهای اسلامی هم اگر می‌خواستند مبارزه کنند علم مبارزه را علم مارکسیست می‌دانستند و دنبال برقراری حکومتی اینچنینی برپایه مارکسیسم و... بودند در حالی که انقلاب ما انقلابی برپایه مذهب بود، رهبر ما رهبری مذهبی بود و بر اساس رهنمودهای قرآن عمل می‌کرد و رمز پیروزی رهبر انقلاب اسلامی و بنیانگذار این انقلاب امام خمینی(ره) هم همین مسئله بود. نگاه ایشان به جهان، انسان و اسلام از دید مذهبی بود. در انقلاب‌های مارکسیستی وقتی می‌خواستند قدرت رژیم را ارزیابی کنند نیروهای نظامی را جزو قدرت رژیم محسوب می‌کردند و به جنگ نیروها می‌رفتند و آنها را دشمن فرض می‌کردند در حالی‌که امام خمینی(ره) بر اساس رهنمودهای قرآن وظیفه خود را نجات انسان‌ها از جمله نجات کسانی که در خدمت رژیم بودند می‌دانستند. یعنی رسالت نجات بشریت و این بشریت حتی شامل کسانی که در خدمت شاه بودند هم می‌شد، لذا می‌بینیم که امام خمینی(ره) رهنمودهایی که می‌دادند در جهت جذب این نیروها بود نه مقابله با آنها، حتی یادم می‌آید وقتی در نوفل لوشاتو خدمت حضرت امام (ره) بودم آن زمان به ارتش دستور داده شد که به خیابان‌ها بیایند و حزب توده بیانیه صادر کرد که مردم گروه‌های 3 یا 4 نفره تشکیل بدهند و سربازان را بکشند و استدلالشان این بود که نظامیان به خیابان‌ها آمده‌اند تا مردم را سرکوب کنند. در حالی که امام پیام دادند، اگر کسی خواست به برادران ارتشی تعرض کند سینه خود را سپر کنید و اجازه این کار را ندهید یا می‌فرمودند که این‌ها برادران ارتشی هستند، ما عزت ارتش را می‌خواهیم، ارتشیان ما نباید تحت هدایت آمریکایی‌ها باشند. در راستای همین رهنمودها بود که مردم در لوله‌های تفنگ ارتشیان شاخه‌های گل می‌گذاشتند، یا مثلاً امام از کسانی که برادر، پدر، فامیل و بستگانشان ارتشی بودند می‌خواستند آنها را راهنمایی کنند و از آنها بخواهند به مردم به پیوندند و به مردم شلیک نکنند و به همین دلیل که سربازان و ارتشیان برادر، فرزند و فامیل مردم بودند، راضی نمی‌شدند که خویشاوندان خود را هدف قرار دهند و خیلی زود ارتش مضمحل شد. از آن طرف دستور دادند سربازان از پادگان‌ها فرار کنند و از مردم خواستند به آنها پناه دهند، لباس دهند و آنها را حمایت کنند. بعدها در نواری که از این جریان پخش شد آمده که در شورای امنیت ملی رژیم شاه عنوان شد که ارتش مثل برف در مقابل آفتاب آب شد، همه این مراحل طبق دستور قرآن بود.»
 وی در تکمیل صحبت هایش‌اشاره می‌کند: «برخی می‌گویند، چرا امام خمینی(ره) دراوایل به شاه نصیحت می‌کردند، این مسئله هم طبق رهنمود قرآن است که خداوند به حضرت موسی(ع) می‌گوید: «برو با فرعون با لحن نرم صحبت کن، نصیحت کن.» لذا این فرصت برای شاه هم پیش آمد که از فرموده حضرت امام(ره) و نصیحت ایشان استفاده کند و سلطنت را رها کند. اما او این کار را نکرد و مقاومت کرد و بالاخره سرنگون شد.»
انقلاب ارزشی، نفی‌کننده خشونت
و امر‌کننده به صلح
اکثریت قریب به اتفاق تحلیلگران سیاسی اذعان می‌کنند که هیچ انقلابی بدون خشونت و خونریزی به انجام نمی‌رسد ولی تاکید بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران از همان ابتدا این بود که با مخالفان با نصیحت و نرمی صحبت کنید.
دکتر قدیری ابیانه در این باره می‌گوید: «در انقلاب‌های دیگر وقتی وارد کاخ سلطنتی می‌شدند مثل فرانسه یا روسیه کل اعضای خانواده سلطنتی را می‌کشتند، اما در ایران این اتفاق نیافتاد، علت این بود که طبق دستور اسلام هر کس مسئول اعمال خویش است و نمی‌توان به خاطر جرم کسی فرزند، پدر، مادر یا خواهرش را کشت مگر اینکه خود آنها هم مرتکب جرم شده باشند، این مطابق آموزه‌های اسلام و قرآن است. لذا ما در انقلاب شاهد نبودیم که کسانی بیایند و مثلاً خانواده سران رژیم را قتل عام کنند بلکه برعکس افرادی که مردم دستگیر می‌کردند آنها را به دادگاه انقلاب تحویل می‌دادند که طبق جرمشان محاکمه شوند. آنها خودشان اعدام انجام نمی‌دادند حتی ساواکی‌ها و... این تفاوت اساسی انقلاب ایران با سایر انقلاب‌های جهان است، حتی من یادم می‌آید که یکی از روحانیون به من گفت، من به خدمت امام (ره) رفتم و گفتم الان این فرصت وجود دارد که ولیعهد را بکشیم. این در حالی بود که ولیعهد هنوز به سن بلوغ نرسیده بود. امام این مسئله را نپذیرفتند و اجازه این کار را ندادند، مطابق قوانین اسلام هر کس مسئول اعمال خویش است و اگر کسی مرتکب جرم شد، باید مجازات شود.»
وی در ادامه می‌گوید: «درانقلاب روسیه هر کسی به قدرت می‌رسید به دنبال حذف مخالفان بود، اما وقتی حکومت اسلامی در ایران بر سر کار آمد امام خمینی(ره)، مقامات، مسئولین و اکنون رهبر معظم انقلاب ملاکشان اسلام است. یعنی خودشان طبق نظر خودشان عمل نمی‌کنند بلکه مطابق دستورات اسلام عمل می‌کنند که این مسئله نشان دهنده این است که قوانین اسلام به شدت ضد دیکتاتوری هستند، در انقلاب‌های دیگر اگر کسی در رأس قرار بگیرد دیگران را حذف می‌کند. اصطلاحا می‌گویند: «انقلاب فرزندان خود را می‌خورد.» به همین دلیل در فرانسه خیلی‌ها کشته شدند اما در ایران به دلیل ولایی بودن و اسلامی بودن این مسئله انجام نشد. چون در رأس این انقلاب ولایت فقیه است و هرکس از ابتدای انقلاب در رأس قرار گرفت عوض شد اما انقلاب عوض نشد این ویژگی مثبت انقلاب ایران است.»
تفاوت‌های منحصر به فرد انقلاب اسلامی از سایر انقلاب‌ها
تشخیص تفاوت‌های منحصر به فرد انقلاب اسلامی از سایر انقلاب‌ها ما را به سوی درک ماهیت ارزشی انقلاب اسلامی ایران سوق می‌دهد. دینی كه برای تمام شئون انسان‌ها، اعم از شئون فردی و اجتماعی و دنیوی و اخروی، برنامه دارد، اسلام است، تنها انقلابی نیز كه قادر است جمیع مصالح مردم را تأمین و تضمین كند و مسایل و مشكلات جدیدی پدید نیاورد، انقلاب اسلامی است؛ یعنی انقلابی كه در همه ابعاد و وجوه خود، بدون استثنا، از جهان‎بینی و ارزش‎گذاری دین مقدس اسلام نشات گرفت. رهبران این انقلاب، برخلاف رهبران سایر انقلاب‌ها، برای تأمین مقاصد انقلاب، از هر عقیده‎ای هرچند باطل، بهره نگرفتند و تحریك و تهییج شدید احساسات و عواطف مردم، نپرداختند. به همین دلیل، باورها و بینش‌هایی مبتنی بر ارزش‌های اسلامی باعث ماندگاری این انقلاب شد. همین مسئله موجب شد که اقشار مختلف مردم، بازاریان، احزاب سیاسی مخالف حکومت پهلوی، روشنفکران، دانشجویان و روحانیون شیعه نظام پادشاهی این کشور را سرنگون و زمینه روی کار آمدن نظام جمهوری اسلامی به رهبری عالم و روحانی بزرگ شیعه حضرت امام خمینی را فراهم کنند.
یک استاد دانشگاه در این باره می‌گوید: «پسوند اسلامی در انقلاب ایران بیانگر ماهیت و جوهره اصلی آن است و آن را از سایر انقلاب‌ها متمایز می‌سازد. انقلاب اسلامی تغییر بنیـادین جامعه بر اساس آموزه‌های دینی توسط رهبری مقتدر برای محقق شدن ارزش‌ها و هنجارهای اسلامی در جامعه بود به بیان دیگر، مجاهدت و تلاش مردم ایران ، برای ایجاد تغییرات بنیادین همچون فرهنگ و تمدن در جامعه بر اساس ایدئولوژی و قوانین و احكام اسلامی به رهبری امام خمینی(ره)، اساس ماهیت این انقلاب اسلامی شد.
وی اضافه می‌کند: «در شكل گیری انقلاب اسلامی ایران می‌توان به سه عنصر و عامل اصلی‌اشاره نمود: عنصر دینی، تاریخی و اجتماعی، كه در حقیقت این سه عامل بستر شكل‌گیری انقلاب اسلامی ایران را فراهم نموده است. نخست آموزه‌های دین مقدس اسلام، مهم‌ترین، كارآمدترین و انرژی  بخش‌ترین عامل برای حضور مردم در صحنه انقلاب بوده است از جمله این آمـوزه‌ها عدالت خـواهی ، نفی سلطه طاغوت و مظاهر آن و مبارزه با انحرافات و... می‌باشد. عامل دیگر، بهره‌گیری از تجربه تاریخی است، چرا که در طول تاریخ ، مردم ایران همواره مردمانی پاك سیرت و پارسا بوده و در برابر زشتی‌ها و زورگویی‌ها ایستادگی نموده‌اند كه تاریخ گواه آن می‌باشد. این تقابل در صد ساله اخیر در نهضت‌هایی چون مبارزه با استبداد داخلی و خارجی در قالب نهضت‌هایی چون مشروطیت، تحریم تنباكو، قیام جنگل و... ظهور بیشتری پیدا نموده و اهداف و نتایج این نهضت‌ها در قیام مردم ایران به رهبری حضرت امام خمینی(ره) تجلی یافت و آخرین حلقه پیروزی جهت استقرار حاكمیت اسلامی نیز به سایر حلقه‌ها پیوند زده شد.»
به گفته این استاد دانشگاه، عامل دیگری که موجب تحقق انقلاب اسلامی و سرنگونی نظام شاه شد، انحطاط و فساد در ساختارهای حكومتی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و... در حكومت گذشته بود كه اعتراض مردم به این انحطاط‌ها در قالب انقلاب اسلامی تجلی پیدا کرد.