kayhan.ir

کد خبر: ۱۵۵۸۰۰
تاریخ انتشار : ۱۱ اسفند ۱۳۹۷ - ۲۰:۱۹

تفاوت مکر خدا با مکر بنده (2)(پرسش و پاسخ)



پرسش:
اینکه خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرماید: آنان مکر کردند و خدا هم مکر کرد و خدا بهترین مکر کنندگان است. به چه معنا است و تفاوت مکر خدا با مکر بندگان در اینجا چیست؟
پاسخ:
در بخش نخست پاسخ به این سؤال به ماهیت مکر بنده که رسیدن به غرض فاسد خود است و ماهیت مکر خداوند که یک نوع عقوبت و قهر در مقابل عمل زشت بنده‌اش است پرداختیم. اینک در ادامه دنباله مطلب را پی می‌گیریم.
باید دانست که مکر و حیله به معنای چاره‌جویی و نقشه‌کشی و به دست آوردن اسباب خفیه است  برای رسیدن به منفعت یا دفع مضرت و آن بر دو قسم است، مکر خوب و رحمانی و مکر زشت و شیطانی، مکر خوب آن است که برای رسیدن به منفعت حلالی از راه‌هایی درست نقشه‌کشی کند و یا اینکه برای جلوگیری از رسیدن مضرات و زیان به خود یا دیگری چاره‌جویی کند و برای نجات خود یا مظلومی دیگر از شر ستمگری، چاره‌اندیشی کند و خلاصه چاره‌جویی به غرض صحیح، عقلا و شرعا پسندیده و ممدوح است. مکر بد آن است که به غرض شیطانی چاره‌اندیشی کند مثل اینکه برای رسیدن به منفعت حرامی باشد یا رساندن زیان و ستم به مظلومی یا برای جلوگیری از ظهور و اثبات حقی نقشه‌کشی کند.
آنچه گفته شد راجع به مکر آدمی است. و اما مکر الهی، شکی نیست که همان مکر صحیح و ممدوح است یعنی نقشه‌های شیطانی ستمکاران را باطل می‌فرماید، زیان‌های مکر آنها را به خودشان بر می‌گرداند، دین و طرفداران آن را بر  دشمنان غالب می‌فرماید.
دیگر آنکه مکر الهی، مکر جزائی و ثانوی است یعنی در برابر مکر گنهکاران و ستم‌پیشه‌گان به آنها مکر می‌فرماید. برای آشکار شدن معنای مکر الهی،‌ آیاتی از قرآن مجید که در این‌باره وارد شده است نقل می‌گردد. (و مکروا و مکرالله والله خیر الماکرین). (آل‌عمران- 54)
یعنی یهود و دشمنان مسیح (ع) برای نابودی او و آیینش، مکر کردند؛ یعنی نقشه کشیدند و با طرح‌های شیطانی خود می‌خواستند جلو این دعوت الهی را بگیرند و خداوند هم در برابر مکر آنها مکر فرمود؛ یعنی برای حفظ جان مسیح و آیینش، ‌تدبیر کرد و چاره‌جویی نمود و نقشه‌های آنها نقش برآب شد و خداوند بهترین چاره‌جویان است.
شخصی به نام یهودا جزء حواریین حضرت مسیح (ع) شد ولی منافق و در باطن جاسوس بود تا در شبی که حضرت مسیح در محلی تنها بود و از حواریین کسی با او نبود، این منافق، یهود را با خبر کرد، شب تاریکی بود، یهودا را گفتند داخل شو و مسیح (ع) را بیرون آور تا او را بکشیم، چون یهودا وارد شد،‌ خداوند مسیح (ع) را نجات داد و چون یهودا او را ندید، به سوی یهود برگشت و خداوند او را به شکل مسیح نموده بود، لذا او را گرفتند و هر چه فریاد کرد من یهودا هستم نه مسیح گوش به حرفش ندادند و بالاخره او را کشتند. و بعضی گفته‌اند یهودا شباهت زیادی به مسیح (ع) داشت و در آن شب به جای او دستگیر و کشته شد.
(و اذ یمکر بک الذین کفروا لیثبتوک او یقتلوک او یخرجوک و یمکرون و یمکرالله و الله خیر الماکرین). یعنی: و چون کفار مکر کردند با تو ای محمد(ص) (انفال-30) که تو را حبس کنند یا بکشد یا تبعید کنند و مکر می‌کردند و خداوند هم مکر فرمود، پس مکر آنها را باطل نمود و تو را نجات داد و خداوند بهترین چاره‌جوهاست. بزرگان قریش در دارالندوه جمع شدند تا درباره از بین بردن حضرت محمد (ص) اندیشه کنند، «ابوالبختری» گفت: باید او را در خانه‌ای محبوس نمود و در را بر او محکم بست و از روزنه‌ای آب و نان به او رسانید تا بمیرد. شیخ نجدی گفت: این رای باطل است؛ زیرا بنی‌هاشم و سایر یارانش او را نجات خواهند داد.
ادامه دارد