اخبار ویژه
رأیالیوم: ملاحظات امنیتی موجب شد سفر اسد به تهران محرمانه باشد
روزنامه منطقهای رأیالیوم در تحلیلی به مناسبت سفر بشار اسد به تهران، راز مخفیانه بودن این سفر را مقابله با تحرکات جاسوسی آمریکا توصیف کرد.
به گزارش انتخاب، عبدالباری عطوان در این یادداشت ضمن بررسی ابعاد مختلف سفر مهم بشار اسد مینویسد: اینکه بشار اسد شخصا برای تبریک سالروز پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری ایران، به این کشور سفر کند، منعکسکننده یک تحول راهبردی بیسابقه است.
این اولین بار است که از زمان آغاز بحران سوریه، اسد به پایتختی غیر از مسکو میرود؛ امری که منعکسکننده حالتی از اعتماد، اقدامات امنیتی دقیق و بهبود اوضاع سوریه در سطوح مختلف است.
انتخاب تهران از سوی بشار اسد، برای اینکه اولین مقصد او باشد، نشاندهنده عمق روابط استراتژیک بین دو کشور و ایستادگی آنها در یک جبهه واحد در برابر تروریسم و طرح غربی آمریکایی در منطقه است که به معنای ارسال پیامی برای آمریکا و اسرائیل است، مبنی بر اینکه نیروهای ایرانی در سوریه باقی میمانند.
قطعا این سفر برای هماهنگی در خصوص چگونگی برخورد با تهدیدات اسرائیل و آمریکا انجام شد؛ این سفر همچنین پاسخی به تمام ادعاهایی بود که در برخی رسانهها در خصوص محاصره اسد در کاخش مطرح میشد.
نکته مهم در این سفر، دیدار اسد با حسن روحانی بود که در جریان آن، رئیسجمهور ایران، اسد را از نتایج نشست سه جانبه سوچی، با حضور ایران، روسیه و ترکیه آگاه کرد. اینکه رئیسجمهور سوریه بهصورت مستقیم و از همتای ایرانی خود آنچه در سوچی گذشته را بشنود، تفاوت زیادی دارد با دریافت پیامهای کتبی یا شفاهی نمایندگانش در این باره.
مسئله دیگری که نمیتوان از آن گذشت، صحبتهای دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران، علی شمخانی بود که طی آن تصریح کرد محور مقاومت بیش از 90 درصد اهدافش در سوریه را محقق کرده است.
این اظهارات همزمان شد با رونمایی ایران از زیردریایی خود که قادر به شلیک موشکهای بالستیک است و همچنین، رونمایی از موشک جدیدی که برد آن به 1300 کیلومتر میرسد و توان حمل کلاهکهای هوشمند را دارد. ضمن اینکه مانورهای دریایی ایران در تنگه هرمز، دریای عمان و اقیانوس هند نیز تا سه روز به طول انجامید.
رأیالیوم در ادامه مینویسد: نمیدانیم بشار اسد چگونه به تهران پرواز کرد؛ همانطور که از هیئت همراه او و مسیر هواپیمایی که وی در آن بود و نظامی یا شهری بودن آن، اطلاعی نداریم. اما میدانیم که وی بدون هیچ مانعی به سلامت به دمشق بازگشت و طبق عادتِ اینگونه دیدارها، پس از پایان یافتن علنی آن و بازگشت سالم رئیسجمهور سوریه به پایتخت این کشور، سفر اسد به تهران علنی شد. همچنانکه سفرهای قبلی او به مسکو نیز به همین شکل انجام شد. علت این مسئله آن است که آسمان سوریه پر است از جنگندههای آمریکایی و غربی و دهها ماهواره جاسوسی که گفته میشود حتی حرکت مورچه روی زمین را تشخیص میدهند؛ در چنین شرایطی، ملاحظات امنیتی ضروری به نظر میرسد.
باید بگوییم این سفر، منعکسکننده شتاب در بهبود اوضاع سیاسی و نظامی سوریه است و چه بسا در آینده نزدیک، زمینهساز سفرهای دیگر بشار اسد به دیگر پایتختهای عربی و غیرعربی باشد. البته اسد ترجیح میدهد دیگران پیش او بروند.
همچنین وبسایت خبری عربزبان «جاده ایران» در گزارش مشابهی مینویسد: سردار سلیمانی شخصا بشار اسد را در این سفر همراهی میکرد. محرمانه ماندن، ویژگی بارز این سفر بود، تا از انتشار اخباری در این مورد که ممکن بود مهمان ویژه ایران را در معرض خطر قرار دهد، جلوگیری شود. علت کوتاهی سفر نیز همین مسائل امنیتی بود. پنهان کردن مسئله سفر اسد به تهران با هدف تضمین عدم انتشار این خبر تا پیش از زمان موعد، صورت گرفته است.
سروش: خمینی مردمیترین رهبری بود که در تاریخ ایران ظهور کرد
عضو اتاق فکر فتنه سبز در خارج کشور گفت: هیچ رهبری از دوره هخامنشیان تا امروز، با آقای خمینی در سطح دانش و سواد قابل مقایسه نیست.
عبدالکریم سروش ضمن سخنانی در کالیفرنیا (مقارن با چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب) گفته است: «اگر امروز شما را بین شاه و آقای خمینی مخیر کنند، کدامشان را میپذیرید، اگر فرض کنیم که هیچ اختیاری نداشته باشیم جز اینکه یا شاه و آقای خمینی یکی را انتخاب کنیم بنده صددرصد آقای خمینی را انتخاب میکنم. برای اینکه آقای خمینی، مردمیترین رهبری بود که در تاریخ این کشور ظهور کرد. شما فقط کافیست که استقبال از او و بدرقه از او را وقتی که مرد ببینید. ما در تاریخ ایران هیچ رهبری را نداریم که این طور در دل مردم جا داشته باشد. شاه که هیچ، پدرجد شاه هم خواب این جور پشتیبانی مردمی را نمیدیدند. مردم به هر حال یک چیزی دیده بودند، نشان یک عشقی بود، نشان یک عاطفهای بود که معطوف به یک رهبری میشد که دوستش داشتند؛ در او چیزی دیده بودند. خمینی باسوادترین رهبر این کشور بوده تا کنون؛ از ایام اولیه حکومت هخامنشیان تا روزگار حاضر هیچکس به لحاظ علمی به پای او نمیرسید.
چرا؟ برای اینکه اولا فقیه درجه اولی بود، عرفان هم خوانده بود، فلسفه هم خوانده بود. شاه قبل از آقای خمینی که بود؟ یک جوان 20 ساله که از سوئیس بلند شد آمد ایران پادشاه شد. بعد از پادشاهیاش که درس و مکتب و مدرسهای نبود؛ قبلش هم حداکثر یک دیپلم، اگر آن دیپلم را هم داشت، من خبر ندارم. سوادی نداشت. پادشاهان قبل از او چی؟ این رو تواریخ برای ما نوشتند، اینها خواندن و نوشتن بلد نبودند. آنقدر فاصله زیاد است که لازم نیست ما بخواهیم شواهد تاریخی بیاوریم. نه فقط در ایران، شما سراغ پادشاهان انگلستان و فرانسه بروید، اینها آدمهای بافکری، با علمی و باسوادی نبودند. در تاریخ ما آقای خمینی واقعا یک نمونه بینظیر بود در مقام حکومتداری، خمینی سابقه خوبی داشت. در گذشته او هیچ چیز ناپاکی وجود نداشت. نه مال مردمی را خورده بود. نه آدمی را کشته بود. نه تجاوزی به حق کسی کرده بود. هیچکدام اینها نبود. مرد شجاعی بود. ما آدم شجاع در تاریخ خودمان کم داشتیم. آدم قلدر داشتیم، ولی شجاعت یک فضیلت اخلاقی است. این غیر از این است که شما زورتان زیاد باشد. نادرشاه هم آدم قلدری بود. ولی شجاعت اصلا حرف دیگری است. اختناق و خفقانی که در زمان شاه بود که کسی جرأت سخن گفتن نداشت، یک کسی از قم
]اشاره به امام خمینی[ برمیخاست و فریاد میکشید و مقابل حکومت شاه میایستاد و میگفت من سینهام را برای سرنیزههای شاه آماده کردهام، این چه میزانی از شجاعت لازم دارد؟!»
او همچنین گفت ممکن است بگویید مردم ایران دیوانه بودند، خب مردم ایران هم برمیگردند و میگویند خود شما دیوانه هستید.
اصغرزاده: دستاورد دولت برجام بود که به وصله ناجور تبدیل شده است
یک روزنامه اصلاحطلب، طی گزارشی به دلایل خروج وزرای نامدار و چهرههای اصلی کابینه از دولت روحانی پرداخت.
روزنامه شرق نوشت: موضوع کابینه دولتی است که به صفت اعتدالگرایی خود میبالد، اما هر روز با شایعه کنارهگیری و استعفا یا استیضاح یکی از وزرایش و از قضا وزرای مهم خود دست و پنجه نرم میکند. شاید مهمترین پرسش این است که کابینه با چه وضعیتی روبهروست؟ و اینکه اساسا این خروج وزرا از دولت کابینه را به چه وضعی دچار میکند. در مورد خاص ظریف، اگر چه همه چیز دست به دست هم داد تا او به دولت بازگردد، اما دست کم درباره سایر وزرا وضعیت فرق کرده و میکند. یعنی آنها که قصد خروج از دولت داشتند،خارج شدند و حسن روحانی ماند و آنچه از سایر اعضای کابینهاش باقی مانده است؛ یعنی برخی مهرههای اصلی رفتهاند و مانده مهرههایی که از اول در زمین بازی روحانی نبودند، اما به ناچار آنها را وارد زمین کرد.
به گزارش جهان نیوز در ادامه گزارش این روزنامه حامی دولت آمده است: سوال این است که چه چیزی باعث شده تا برخی وزرا، بیش از ماندن به رفتن ترغیب شوند؟ یا به عبارت سادهتر مگر در دولت چه میگذرد؟ ابراهیم اصغرزاده در گفتوگوی خود با «شرق» به این سوال پاسخ داده است و میگوید: به اندازه کافی شواهد داریم که نشان دهد دولت ضعیف شده است. در شرایط فعلی در حالت بیدولتی به سر میبریم. نه اینکه دولتی نداشته باشیم، بلکه دولتی وجود دارد که در حوزه اقتصاد، سیاست داخلی و سیاست خارجی دست پایین را دارد.
اصغرزاده ادامه میدهد: مهمترین دستاورد دولت که قابل دفاع بود، مسئله برجام بود که الان به یک وصله ناجور بدل شده است. اشکال دولت روحانی این است که چون اولویت خود را حل مسئله هستهای و برجام گذاشته و در سال 95 هم به موفقیتی دست پیدا کرد، اما باعث شد که در سایر حوزهها دست پایینتر داشته و انگیزهای هم برای برنامهریزی نداشته باشد.
اصغرزاده اضافه میکند: بر همین اساس،با خروج آمریکا اقتصاد و سیاست خارجی متلاطم شده و دولت به لحاظ سیاست داخلی و خارجی چون برای تحقق اهداف خود پشتوانه کافی ندارد، باعث میشود که وزرای قدرتمند از کابینه خارج شوند.
مومنی: رئیسجمهور حق تعرض به داراییهای سازمان تأمین اجتماعی را ندارد
یک کارشناس اقتصادی حامی دولت، برخی اظهارات و اقدامات رئیسجمهور و تیم اقتصادی دولت را خطرناک توصیف کرد.
فرشاد مؤمنی با انتقاد از سخنان اخیر رئیسجمهور بر شدت گرفتن واگذاریها بویژه داراییهای سازمان تامین اجتماعی گفت: آقای رئیسجمهور که خودشان حقوقدان هستند فرمانهای غیرقانونی صادر میکنند، میگویند هرچه که داریم را میفروشیم، کسانی میتوانند این حرف را بزنند که از تاریخ اقتصادی ایران آگاهی نداشته باشند، وقتی دولت همه چیز خود را میفروشد کاریهای بسیار خطرناکی میتواند انجام دهد که بخشی از آنها در وابستگی عمیق و ذلتبار ایران به دنیای خارج نمود دارد که ناشی از کسری مالی دولت است و اگر اصل بر استمرار هزینههای ناکارآمد دولت باشد و این دولت نتواند آن را از داخل تامین کند به سمت وامگیری از خارج حرکت خواهد کرد.
به گزارش ایلنا، وی متذکر شد: متاسفم که بگویم آقای رئیسجمهور هنوز نمیدانند که حق تعرض به داراییهای سازمان تامین اجتماعی را ندارد، حتی اجازه صدور فرمان در این زمینه را نیز ندارد، این عجیب است که هنوز ایشان نمیدانند که بخش بزرگی از داراییهای تامین اجتماعی حقالناس است و متعلق به کارگران و کارفرمایان است بطوری که اصلا دولت اجازه صدور فرمان در این مورد را ندارد و اگر قرار باشد در این مورد کاری صورت بگیرد باید از طریق فرایندهای خاص انجام شود.
وی گفت: سهم امور حاکمیتی در سند لایحه بودجه ۹۸ به یکی از پایینترین سطوح در سه دهه اخیر رسیده است و یکی از طنزهای تلخ این است که در شرایطی که کشور با مشکلات زیادی روبرو و تأثیر تحریمها بیشتر شده است عزیزان این صرفهجوییها را بیشتر در زمینه بودجه موسسات اندیشهورز و پژوهشی اعمال کردهاند، گویی دولت به این جمعبندی رسیده است که وقتی کشور در این شرایط است نیاز به اندیشیدن آن هم از نوع کارشناسی هم کاهش مییابد.
مومنی گفت: در سند لایحه بودجه شیوههای بسیار افراطی خصوصیسازی آموزشهای پایه پیشبینی شده که چشمانداز بسیار نگرانکنندهای برای آینده کشور میتواند داشته باشد. در شرایطی که بنگاههای تولیدی شناخته شده و ریشهدار کشور ورشکسته میشوند، دولت به جای کمک به آنها استراتژی دفع شر را در پیش گرفته است و در ظاهر از این داراییها خود را خلاص میکند بدون اینکه برنامهای در این زمینه ارائه شده باشد. منابع بین نسلی مردم را به شکل غیرشفافی به دیگران واگذار میکنند در حالی که این دیگران مشخص نیستند چه کسانی هستند، آیا رئیسجمهور و موافقان این سیاست تجربههای هفتتپه، هپکو و ماشینسازی تبریز را نمیبینند که کارگران آنها اعتراض کردند و به زبان فارسی گفتند ما را به دولت بازگردانید.