کتابهای درسی علومانسانی منظومهای نامنظم (اخبار ادبی و هنری)
در سالهای اخیر بعضی از کتابهای درسی علومانسانی مدارس به گونهای مطلوب بازنگری شده است.
کتابهای علوم اجتماعی دبیرستان از آن جمله است. ابتنای این کتابها بر یک الهیات شیعی و نیز هم راستایی آن با سیاستهای فرهنگی نظام شایسته ستایش و سپاس است. اما منظومه فکری و اعتقادی شکل گرفته به یکی دو درس محدود شده و در دیگر دروس و موضوعات این اتفاق نیفتاده است. لذا آن هماهنگی و همسویی گفتمانی که بتواند به شکلگیری منظومهای فراگیر و جامع متشکل از همه مقولات درسی علومانسانی باشد، هنوز شکل نگرفته است، به عنوان مثال اگر در کتابهای علوم اجتماعی رویکرد دنیوی و سکولار به عنوان آسیب پایهای علوم و اندیشهها و نظریات غربی شناسانده میشود باید کتابهای درسی دیگر پایه نیز با همین رویکرد تالیف شود و گرنه دانشآموزان در مقولات و سرفصلهای گوناگون با تناقض و آشفتگی و در نهایت سردرگمی مواجه خواهند شد و بدینسان آثار مثبت کتابهایی هم که با رویکرد معرفت شناختی صحیح تالیف شده است، خنثی خواهد شد. پس شایسته است اولا برای هماهنگی انداموار سرفصلها و دروس گوناگون گروههای موضوعی مختلف هر پایه با هم در تعامل باشند، ثانیا میان مولفان پایههای مختلف هماهنگی ایجاد شود.