kayhan.ir

کد خبر: ۱۵۵۵۴۹
تاریخ انتشار : ۰۷ اسفند ۱۳۹۷ - ۲۱:۱۶
نگاهی به نقش مساجد در جریان انقلاب اسلامی:

فریب ساواک با تأسیس تعاونی‌ها




   از مجموع اسناد درج شده در اين كتاب، مقدار فراوانى به گزارش‏هاى ساواك درباره امور خدماتى وكمك‏رسانى در مسجد جليلى به محرومين، مستضعفان، بيماران و نيازمندان اختصاص دارد. خريد ذغال براى سوخت زمستانى مستمندان، صندوق تعاون خيريه اجتماعى، انجمن عيادت بيماران، شركت سودبخش (نجات) از جمله امورى بود كه در مسجد جليلى به طور مستمر پيگيرى مى‏شد. و ساواك نيز مستمرا جلسات و اقدامات انجام پذيرفته در اين باره را به مسئولين ذى‏ربط گزارش مى‏نمود. به نمونه‏هايى ذيلاً ‌اشاره مى‏شود:
در تاريخ 23/10/45 مأمور ساواك گزارش مى‏دهد: «... هم‏چنين قبض‏هايى در دست مهندس قلى‏زاده بود كه به نام جمع‏آورى اعانه براى خريد ذغال جهت مستمندان در ايام زمستان بود و هر قبض آن را10 ريال به فروش مى‏رسانيد كه يك نسخه از آن به پيوست مى‏باشد... نظريه منبع ـ مهندس قلى‏زاده با كمك رضا تقدسى مبادرت به چاپ اين قبوض نموده و كارت پخش ذغال بين مستمندان توسط آنان به افرادمستحق داده مى‏شود. نظريه رهبر عمليات - به نظر مى‏رسد مهندس قلى‏زاده همان اعظم قلى‏زاده پاشا مى‏باشد عليهذا اقداماتى جهت تعيين صحت و سقم موضوع در جريان است.»
   و در تاريخ 3/11/49 راجع به تشكيل صندوقى به نام صندوق تعاون خيريه اجتماعى گزارش مى‏دهدكه:
«اخيرا توسط جمعى از افرادى كه در دعاى ندبه صبح‏هاى جمعه شركت مى‏نمايند، صندوقى به نام صندوق تعاون خيريه اجتماعى وابسته به درمانگاه ولى عصر (ع) تشكيل گرديده كه فعاليت آن در حال حاضر با چاپ تعدادى قبض دريافت وجه جهت بيماران آغاز شده است.»
   اين گروه كه بعدا به انجمن عيادت بيماران مشهور شد، به رشد و توسعه خود ادامه داد و صندوق‏هايى تهيه نموده و در مكان‏هاى مختلف نصب كرد و با جمع‏آورى كمك‏هاى ريخته شده در آن نسبت به درمان و معالجه بيماران بى‏بضاعت اقدام مى‏نمود. ساواك در اين باره در تاريخ 15/2/50 مى‏نويسد:
«موضوع: انجمن عيادت بيماران ـ جلسه انجمن مذكور در ساعت 20 روز 11/2/50 در كتابخانه مسجدجليلى.... قبلاً صندوق‏هايى به اندازه 40 × 15 سانتى‏متر به رنگ خاكسترى از آهن ساخته‏اند كه قرار شد در تجارتخانه‏ها و محل‏هاى ديگر نصب شود و اساسنامه انجمن تهيه و روى صندوق‏ها نصب گردد تا ‌اشخاص خيّر اعانات خود را در آن‏ها بريزند و به وسيله هيأت اجرائى... جمع‏آورى گردد.... مهدوى جواب داد صندوق را بايد در جاهايى نصب كرد كه افراد آن خوش نام باشند. خوش‌نام كسى است كه علاوه‌بر متدين بودن وابسته به دستگاه نباشد چه انتساب اين‌اشخاص به ما و هم‏چنين قبول اعانه از ايشان به صلاح برنامه ما نيست...»
   البته اين گروه و صندوق‌هاى نصب شده توسط آن‏ها علاوه ‌بر انجام امور فوق‏الذكر، به خانواده‏هاى زندانيان سياسى نيز كمك مى‏كردند و از اين جهت يك نوع پوششى براى انجام اين فعاليت ايجاد نموده بودند. آيت‏اللّه‏ مهدوىكنى در اين‌باره مى‏گويد:
«از كارهاى ديگرى كه كرديم، تأسيس صندوق كمك به خانواده‏هاى بى‏بضاعت بود. هدف از تأسيس صندوق اين بود كه به خانواده‏هاى بى‌بضاعت كمك كنيم و در پوشش اين صندوق كار سياسى انجام دهيم. البته اين صندوق جنبه سياسى صرف نداشت، بلكه واقعا ما به افراد بى‌بضاعت كمك مى‏كرديم. بيماران راتوسط آن صندوق در بيمارستان بسترى و به خانواده‏هاى زندانى و امثال اينها (كه گرفتار بودند) كمك مى‏كرديم.»
   تشكيل شركت تعاونى سودبخش كه بعدا به نجات تغيير نام داد از جمله فعاليت‏هاى مؤثر اعضاى مسجد جليلى بود، اين شركت اعضايى از مسجد جليلى و هدايت داشت كه در ارتباط كامل و دايمى با هم بودند و با اقدامات خاص اقتصادى كه انجام مى‏دادند و از سود حاصله از آن بخشى از نياز افراد مستضعف را تأمين كرده و به خانواده‏هاى زندانيان سياسى نيز كمك مالى مى‏كردند. اين شركت در سال 45 يا 46 تشكيل يافت و داراى هيئت مديره بود و به صورت سهامى اداره مى‏شد. اين شركت در دى ماه سال 51داراى 200 نفر عضو و 370000 ريال سرمايه بوده كه در جريان داد و ستد قرار داشته است.
   فعاليت‏ها و حركت‏هاى انقلابى در مسجد جليلى ابعاد مختلفى داشته كه مطالعه اسناد آتى روند اين اقدامات و خدمات را به خوبى نشان مى‏دهد.
   در پايان مقدمه يادآورى اين نكته ضروريست كه آخرين سندهاى اين كتاب مربوط به تاريخ 17/7/57 و 16/9/57 است و از تاريخ مذكور تا پيروزى انقلاب اسلامى در 22 بهمن 57 سند ديگرى درباره مسجد جليلى به دست نيامد. علت اين موضوع دو امر است.
1ـ با اوج‏گيرى و فراگير شدن انقلاب اسلامى، ساواك حيطه نظارت، مراقبت و عمليات خود را از دست داده و به هيچ‏وجه توان و قدرت پوشش اطلاعاتى دادن به حوادث را نداشت. حركت‏هاى مردمى آن‏چنان ابعاد وسيعى يافته بود كه تمام دستگاه‌هاى انتظامى، نظامى و امنيتى را سردرگم و مختل نموده بود و انقلاب علاوه‌بر مساجد و دانشگاه‌ها تمام كوى و برزن كشور را در برگرفته و پى در پى بودن حوادث و وقايع فرصت فكر و كار و عكس‏العمل را از آنها سلب كرده بود. همه كشور با حركت توفنده و برق‏آساى خود رژيم و دستگاه‌هاى وابسته به آن را به بن‏بست رسانده و شيرازه كار از دست آن‏ها خارج گرديده بود.
2ـ با عمومى شدن حركت‏هاى مردم، انتقاد از عملكرد ساواك حتى در بين وابستگان و حاميان حكومت پهلوى شدت يافته و از اين رهگذر آماج حملات بى‏امان روانى قرار گرفته بود و اين خود در تضعيف اين دستگاه مخوف و محدود شدن فعاليت‏هايش تأثير گذاشته بود. مؤلف كتاب ساواك در اين باره مى‏نويسد:
«از همان نخستين ماه‌هاى آغاز ناآرامى‏ها در دوره انقلاب، انتقاد از عملكرد سوء ساواك از مهم‏ترين موضع‏گيري‌هاى مخالفان حكومت بود. در اين ميان محافلى در دولت و حكومت نيز به اين باور رسيدند كه طرح انحلال ساواك خواهد توانست گسترش ناآرامى‏ها را مهار كند. با آغاز نخست‏وزيرى شريف‏امامى در شهريور 1357 طرح انحلال ساواك در دستور كار دولت قرار گرفت و در اين باره وعده‏هايى نيز به افكار عمومى داده شد با اين احوال در آن مقطع، موضوع انحلال و يا تغيير و تحول در ساواك مسكوت ماند. ادامه اعتراضات به ساواك، همراه با عدم تلاش دولت و حكومت در حمايت صريح از ساواك موجب تضعيف شديد روحيه بسيارى از ساواكيان شد. هر چند ازهارى درباره انحلال ساواك برنامه‏اى نداشت، اما ساواك و ساواكيان بيش از هر مرجع حكومتى ديگر مورد حمله، انتقاد و سرزنش مخالفان قرارگرفتند...»
مسجد جامع؛ مسجدی به قدمت تهران
يكي از اين مساجدی كه شديداً مورد توجه و حساسيت حكومت پهلوي و دستگاه امنيتي، ساواک، بود مسجد جامع تهران است. مسجدي با قدمت زياد و خدماتي فراوان در عرصه تاريخ سياسي اين كشور كه شايد مانند آن در سراسر ايران كم ‌نظير باشد.
معرفي كلي
مسجد جامع در ضلع جنوبي خيابان پانزده خرداد نرسيده به خيابان پامنار قرار دارد. نزديك‌ترين راه ارتباط به مسجد از خيابان پانزده خرداد و بازار مسجد جامع و كوچه نوروزخان و بازار آن است كه به علت وجود پله، پله ‌نوروزخان نيز ناميده مي‌شود، ادامه اين مسير منتهي مي‌شود به در غربي مسجد جامع كه روبروي مدرسه خان محمديه قرار گرفته و در بزرگ و اصلي ورود به مسجد است و به خاطر وجود مسجد جامع در اين مسير بازار، به بازار مسجد جامع نامیده شد. از طرف بازار آهنگران كه بعد از پله نورزخان قرار دارد پس از چند پيچ و خم به كوچه مسجد جامع كه به درب شمال شرقي منتهي مي‌گردد مي‌توان ادامه مسير داد. از طرف جنوب شرقي نيز از سمت مدرسه و بازار صندوق‌ سازها و چهل‌تن به دالان مسجد جامع و درب آن دسترسي مي‌باشد. بنابراين مسجد جامع داراي سه درِ ورودي غربي، شمال ‌شرقي و جنوب‌ شرقي است.
مسجد جامع با مساحتي حدود 4500 متر مربع و زيربنايي با مجموع حدود 20 هزار متر مربع داراي حياطي در حدود 900 متر مربع و كشيدگي غربي، شرقي، داراي حوض و سقاخانه و هفت شبستان است كه هركدام به عنوان مساجدي مجزا، ولي داخل يك بافت قرار گرفته و در زبان عموم گاه از آن به عنوان شبستان و گاه به عنوان مسجد نام برده مي‌شود. اسامي و محل جغرافياي آن به قرار زير است:
1ـ مسجد مرحوم آيت‌الله محمدعلی شاه‌آبادي در ضلع جنوبي بافت مسجد جامع، به آن شبستان رفيعي قزويني[آیت‌الله سیدابوالحسن رفیعی قزوینی]، بهاره و عتيق نيز مي‌گويند.
2ـ مسجد زير گنبد در ضلع جنوبي بافت مسجد جامع، به آن شبستان بزرگ، تابستاني و عتيق نيز مي‌گويند.
3ـ مسجد گرمخانه در ضلع جنوبي بافت مسجد جامع، به آن شبستان مرحوم آيت‌الله شیخ غلامحسین جعفري نيز مي‌گويند.
4ـ مسجد چهلستون در ضلع شرقي بافت مسجد جامع.
5ـ مسجد زيرزمين در ضلع شمالي بافت مسجد جامع.
6ـ مسجد مرحوم آيت‌الله استرآبادي در ضلع شمالي بافت مسجد جامع.
7ـ مسجد كوچك در ضلع جنوبي در خارج از بافت مسجد جامع پس از عبور از دالان مسجد جامع و بعد از آبريزگاه مسجد.
به سه مورد اول مسجد جامع عتيق نيز مي‌گويند؛ زيرا قديمي‌ترين بناهاي مسجد جامع است. همان‌گونه كه در اسناد ملاحظه خواهيد نمود، از مسجد جامع به عنوان مسجد جمعه نيز نامبرده شده است. علت اين تسميه بنا به گفته برخي شايد اين باشد كه چون مسجد جامع هر شهر در كشورهاي اسلامي محل برگزاري نماز جمعه است در اين‌جا نيز گاهي به اين نام خوانده شده است و يا دراثر اشتباه و سهولت در تلفظ چنين شده و يا به خاطر سابقه تاريخي مساجد جامع در برگزاري نماز جمعه در پيش از زمان صفويه به اين شهرت باقي مانده است.
ولي آنچه صحيح‌تر به ‌نظر مي‌رسد اين است كه در زمان قاجار، منصب امام جمعه‌اي يك سمت رسمي بود كه از طرف پادشاه به يك عالم داده مي‌شد و چون ميرزا زين‌العابدين امام جمعه در زمان ناصر‌الدين شاه در شبستان عتيق آن اقامه جماعت مي‌كرد و منصب امام جمعه‌اي را داشت، مسجد جامع به مسجد جمعه شهرت يافته است.
مسجد جامع در تاريخ 19/9/1375 به شماره 1793 به ثبت آثار ملي رسيده است.
مسجد جامع كهن‌تر از تهران
خانم دكتر فرح حبيب مهندس و شهرساز در مورد مسجد جامع مي‌نويسد:
« براي احداث اين بنا تاريخ دقيقي را نمي‌توان نام برد زيرا در كتاب‌ها و نوشته‌هاي تاريخي موجود اشاره مستندي در اين زمينه‌ به ميان نيامده است ولي آن‌چه مسلم است بدنه‌هاي آن در مراحل مختلفي شكل گرفته‌اند. قديمي‌ترين سند موجود در اين رابطه نقشة گيريشمن فرانسوي است كه در سال 1275 هجري قمري از تهران تهيه شده است. در نقشه مذكور بناي مسجد جامع تقريباً به همين صورت فعلي آمده است و مي‌توان نتيجه گرفت كه 130 سال پيش [158 سال فعلي] همة شبستانهاي فعلي ساخته شده بودند.
ضمناً‌ در كتاب آثار تاريخي تهران، جلد اول، اماكن متبركه، تأليف سيد محمد تقي مصطفوي، انتشارات انجمن آثار ملي در سال 1361؛ در مورد مسجد جامع تهران نوشته شده است:
ترديدي نمي‌توان داشت كه مسجد جامع تهران حداقل در قرن نهم هجري موجود و دائر بوده است لكن آن‌چه درحال حاضر ديده مي‌شود اثري قديمي‌تر از قرن سيزدهم هجري در مسجد مزبور به نظر نمي‌رسد و امري طبيعي است كه پس از برگزيده شدن تهران به پايتختي بناي مسجد تجديد و توسعه يافته باشد...»
البته احتمالات و قرايني وجود دارد كه سابقه تاريخي مسجد جامع را به پيش از قرن نهم مي‌رساند كه به صورت خيلي مختصر به آن اشاره مي‌شود.
پيامبر گرامي اسلام حضرت محمد مصطفي (ص) و ائمه هدي (ع) و خلفا و حاكمان اسلامي در طول تاريخ اهتمام فوق‌العاده‌اي به ساخت و بهره‌برداري از مساجد داشتند. هجرت پيامبر از مكه به مدينه و توقف سه يا چهار روزه او در منطقه قبا منجر به ساخت مسجد قبا به عنوان اولين مسجد دين مبين اسلام گرديد. هم‌چنين در ادامه مسير از قبا به يثرب و توقف ايشان در ميان قبيلة بني‌سالم در روز جمعه و اقامة نماز در آن‌جا، سبب شد كه محل نماز خواندن او به عنوان مسجد‌الجمعه شناخته شود. تأكيد همواره پيامبر بر ضرورت و ثواب ساخت پرستشگاههاي الهي به نام مسجد سبب گرديد تا در هر مناسبت و واقعه‌اي مسلمين به ساخت مسجد در مكان واقعه بنمايند.