kayhan.ir

کد خبر: ۱۵۵۳۷۷
تاریخ انتشار : ۰۵ اسفند ۱۳۹۷ - ۲۱:۱۹
نگاهی به دیروزنامه‌های زنجیره‌ای

مخالفت مدعیان اصلاحات با برخورد قاطع قضایی با دانه درشت‌ها

سرویس سیاسی-
روزنامه شرق در گزارشی به ضعف شفافیت در استفاده از اطلاعات بانکی پرداخته و در بخش نخست آن نوشته است: «امسال برای دستگاه قضایی در بخش برخورد با اخلالگران اقتصادی سال متفاوتی بود...بعد از افزایش نرخ ارز و ماجرای ارز و سکه به نرخ ترجیحی دامنه فساد گسترده‌تر از قبل و در نهایت منجر به بازداشت، زندانی شدن و اعدام برخی افراد شد... اما این بگیر و ببندها آیا در ادامه می‌تواند باعث کاهش فساد در سیستم بانکی و اقتصادی شود؟»
به راستی راز مخالفت رسانه‌های طیف موسوم به اصلاح‌طلب با مبارزه با مفاسد اقتصادی چیست؟ چرا آنها با بازداشت و محکومیت مفسدان اقتصادی مخالفت می‌کنند؟ آن هم به این دلیل مضحک که چون ممکن است در آینده دوباره مفسدی دیگر پیدا شود پس برخورد قضایی با آنها درست نیست! تصور کنید با این توجیه مضحک یک فرد هنگام سرماخوردگی یا وقتی یک دمل چرکی بر پوستش رشد کرده نباید به پزشک مراجعه کند چرا که ممکن است در آینده باز هم سرما بخورد یا دچار آن دمل شود! اینکه این روزنامه‌ها می‌گویند راه‌حل در اصلاح برخی ایرادات در مکانیزم و روش‌های جاری است به هیچ عنوان نافی برخورد قهری با متخلف نیست. این دقیقا مانند آن است که به فردی که به دلیل عدم پوشش مناسب در فصل سرما دچار سرماخوردگی شده بگویند نمی‌خواهد به نزد پزشک بروی! از این به بعد در پوشیدن لباس مناسب این فصل دقت کن! خلاصه کلام آنکه به هر دو نیاز است، اما راز این حمایت از مفسدان اقتصادی را باید در ارتباط‌های گذشته جست‌وجو کرد. طیف مدعی اصلاحات پیش از این، مدیران نجومی بگیر را «ذخایر نظام»! و مفسدان دانه درشت اقتصادی را نیز «کارآفرینانی در حد استیوجابز»! نامیده بود.
چه کسی مخالفت کرد؟!
در بخش دیگری از این گزارش آمده: «در سال‌های اخیر همواره موضوع استفاده از اطلاعات حساب‌ها و تراکنش‌های بانکی برای امور حاکمیتی مانند جلوگیری از فرار مالیاتی و افزایش توان مالیات ستانی، مبارزه با پولشویی، شناسایی اخلالگران در نظام اقتصادی و ارزیابی وسع مالی برای دریافت یارانه مورد بحث بوده ولی تاکنون به دلیل مخالفتها از سوی مسئولان[!] اقدام موثری در این رابطه صورت نگرفته است.»وقتی می‌گوییم طیف زنجیره‌ای دقیقا از چه گروهی حرف می‌زنیم؟! در بخش‌های مورد‌اشاره از همین گزارش خواندید که برخورد با مفسدان و اخلالگران را روش درست نمی‌دانند حال باید پرسید وقتی این روش را درست نمی‌دانید دیگر چه نیازی به شناسایی اخلالگران هست؟ وقتی قرار نیست با آنها برخوردی شود؟
اما نکته مهم‌تر این است که مخالفت با موضوع فوق از سوی کدام مسئولان یا بهتر است بگوییم کدام مسئول صورت گرفت؟ روحانی در گفت‌وگوی زنده تلویزیونی در مهرماه 1393 گفت: «راهی بود که همه را شناسایی کنیم که من تاکنون موافقت نکردم و آن سرک کشیدن به حسابهای مردم است.»از سوی دیگر رسانه‌های طیف موسوم به اصلاح‌طلب به استقبال این گفته‌ها رفتند. حال آنکه کسی از آنها نپرسید که اگر کسی دارایی خود را از راه مشروع به دست آورده چه باک دارد؟ به قول قدیمی‌ها «آن را که حساب پاک است از محاسبه چه باک است؟» به عبارتی طیف زنجیره‌ای یک روز برای آن گفته‌های روحانی دست و جیغ و هورا می‌کشند و یک روز دیگر عدم نظارت بر حساب‌ها را به عنوان ایراد عنوان می‌کنند. این یعنی با طیفی طرف هستیم که به هر چیز براساس مصالح جامعه و نظام نمی‌نگرد بلکه اولویت‌های حزبی برایش مهم است.
آمریکا که از برجام خارج شد،اجازه ندهید اروپا هم خارج شود!
روزنامه زنجیره‌ای آفتاب یزد در یادداشتی به خروج آمریکا از برجام‌اشاره کرده و نوشت نباید اجازه داد اروپا نیز از برجام خارج شود و بیشتر از این ضرر کنیم!
در این یادداشت آمده است:«همگان به این واقعیت اذعان داریم که خروج اروپا از برجام می‌تواند حلقه‌ای دوم برای تهدید امنیتی علیه ایران ایجاد کند. پیوستن اروپا به آمریکا، اسرائیل، عربستان و امارات حتما هجمه اقتصادی و امنیتی را علیه ایران سخت‌تر خواهد کرد. پس راهبرد کوتاه مدت ایران باید حفظ شکاف میان آمریکا و اروپا و فعال کردن بیشتر این شکاف باشد. این راهبرد نیازمند کارکردی از سوی ایران است و این کارکرد دیپلماسی است. حتی قدرت بازدارندگی ایران نیز وابسته به دیپلماسی کارآمد است. اهمیت دستگاه دیپلماسی ایران در همین واقعیت است».
درباره این یادداشت نکاتی است که به آن می‌پردازیم نخست آنکه برجام برای ایران چه فایده‌ای داشته که امروز باید نگران خروج اروپا از آن باشیم؟! مگر قرار نبود در روز اول اجرایی شدن آن کلیه تحریم‌ها برداشته شود امروز سه سال از اجرایی شدن برجام می‌گذرد و نه تنها تحریم‌ها برداشته نشده که بر میزان آنها افزوده شده است. با این احتساب چرا باید در برجام ماند و یا نگران خروج کشورهای دیگر شد؟! به قول یک مقام دولتی که پیش از خروج آمریکا از برجام گفته بود برجام بدون آمریکا مُرده است امروز دیگر با برجام مواجه نیستیم و تنها به تعهدات خودمان عمل می‌کنیم بی‌آنکه آورده‌ای داشته باشیم.
نکته دوم اینکه اروپا میان ایران و آمریکا قطعا آمریکا را انتخاب می‌کند و شکافی میان این دو وجود ندارد و تنها تقسیم وظایف صورت گرفته است، آمریکا از برجام خارج شده و اروپا در جهت تداوم انجام تعهدات یک طرفه از سوی ایران تنها وعده‌های توهین آمیز از جمله نفت در برابر غذا می‌دهد، با این حساب به چه امید بسته‌اند مشخص نیست!
FATF و بازی مضحک اصلاح‌طلبان با رفراندوم
روزنامه اصلاح‌طلب قانون در گزارشی با عنوان « سرنوشت FATF در گرو رفراندوم» نوشت : «با وجود اين گرفتاري‌ها و مسائلي كه در اين زمينه به وجود آمده است به نظر مي‌رسد تنها راه برون‌رفت از مصائب و معضلات رفراندوم باشد تا مردم در اين زمينه تصميم بگيرند زيرا به نظر مي‌رسد برخي نهادها و جريان‌ها در كشور راي نمايندگان ملت را قبول ندارند و سعي مي‌كنند با تصميم چند نفر زندگي مردم را با مشكلاتي جديد روبه‌رو كنند. مجمع تشخيص مصلحت نظام كه اين روزها تعلل‌هاي خودساخته‌اي را در دستور كار قرارداده به عنوان دفاع از مصلحت، اذهان عمومي را آشفته كرده است اگر كار خاصي مي‌خواست انجام دهد در اين مدت مي‌توانست انجام ‌دهد و بايد تكليف را يك‌سره كند. مردم با وجود ناكارآمدي همين مسئولان مشكلات فراواني در زندگي دارند و ديگر توان تحمل بازي‌هاي سياسي عده‌اي را ندارند.» گفتنی است برخی از بازی‌های جناح اصلاحات آن‌قدر نخ نما و تکراری شده که هرگاه از واژگان مربوط به آن استفاده می‌کنند نیت و اهدافشان برای آنهایی که فضای سیاسی کشور را دنبال می‌کنند، به خوبی مکشوف و آشکار است. «رفراندوم» یکی از همین واژگان است که آنقدر از سوی جریان اصلاحات با بازی اهمیت دادن به مردم و افکارعمومی تکرار شده است که دیگر آورده‌ای برای این جناح سیاسی ندارد.اخیرا بازهم به صورت هماهنگ شده، اصلاح‌طلبان و حامیان دولت از رفراندوم سخن گفته‌اند.
این در حالی است که طی چند سال گذشته دولت خصوصا با برجام همین سیاستی که اصلاح‌طلبان حالا می‌خواهند برای آن رفراندوم برگزار کنند کشور را درگیر خود کرده‌اند. مردم منتظر ثمرات برجام بودند که موضوع FATF مطرح شد. سؤال اینجاست که بعد از برجام و FATF غربی‌ها دیگر چه بهانه‌ای برای عمل به وعده‌هایشان مطرح می‌کنند.
از سوی دیگر اطمینان احتمالی اصلاح‌طلبان از عدم تأیید این لوایح خطرناک در مجمع تشخیص باعث شده است تا آنها در فرصت دوهفته‌ای باقیمانده تمام توان خود را به کار گیرند و این بار با استفاده پوپولیستی از طرح رفراندوم مجددا وارد میدان شوند. جنس فشارهای رسانه‌ای در هفته‌های گذشته به یک شکل بود که بی‌نتیجه ماند و این بار در شکل دیگر و قطعا با حجم بیشتری همراه خواهد بود که باید به نظاره نشست.
این نکته را هم باید اضافه کرد که اگر آقایان اصراری به برگزاری رفراندوم دارند می‌توان با موضوعاتی نظیر ادامه کار دولت آقای روحانی، ادامه کار مجلس دهم و یا اعتماد مجدد به آمریکا، رفراندوم را اجرایی کرد.
ائمه جمعه باید با تدبیر و اعتدال رفتار کنند
روزنامه همدلی در مطلبی نوشت:«امام جمعه‌ها باید متعادل باشند، پدرانه عمل کنند، بر اساس جناح‌بندی‌های سیاسی عمل نکنند، حال جوان باشند یا غیرجوان...آنچه ضرورت دارد این است که امام جمعه در هر شهر و جایی پدر همه باشد، تنی و ناتنی نداشته باشد. با عقل، درایت، تدبیر، اعتدال عمل کند و در آنجا صفا، صمیمیت و وحدت ملی ایجاد کند».
رسانه‌های زنجیره‌ای به طرق مختلف به ائمه جمعه حمله کرده و مدعی هستند که ائمه جمعه نباید درخصوص مسائل اقتصادی کشور و همچنین عملکرد سیاست خارجی دولت اظهارنظر کنند!
این طیف که ادعای «دانستن حق مردم است» از سوی آنها، گوش فلک را کر کرده است، مطالبه‌گری ائمه جمعه از دولت را به تسویه حساب سیاسی تقلیل داده و به هر طریق ممکن در پی بستن دهان منتقدان دولت هستند.