kayhan.ir

کد خبر: ۱۵۵۳۳۰
تاریخ انتشار : ۰۵ اسفند ۱۳۹۷ - ۲۰:۳۵
نگاهی به فیلم «معکوس»

سؤالات بی‌پاسخ

گالیا توانگر

«معکوس» اولین ساخته پولاد کیمیایی لبریز از سؤالاتی است که باید خود تماشاچی به مدد هوش سرشار خویش و یا احیانا ذهن خوانی شخصیت‌های فیلم! آنها را پاسخ گوید.
بابک حمیدیان، شخصیت اول فیلم که چهل سال پیش به دنیا آمده، نمی‌داند پدرش کیست و کجاست؟ نمی‌داند دوست پدرش چرا او را بزرگ کرده است؟ نمی‌داند مادرش با دوست پدرش چه ارتباطی دارد؟ نمی‌داند مادرش چرا پدرش را پنهان می‌کند؟ نمی‌داند چرا پدر او مادرش را ترک کرده است؟
از طرفی از اواسط فیلم لیلا زارع هم به فیلم اضافه می‌شود که او هم با خود کوله ‌باری از سؤال را به همراه دارد. ارتباط او با بابک حمیدیان چیست؟ ارتباط او با پدر بابک حمیدیان چیست؟ ارتباط او با دوست پدر بابک حمیدیان چیست؟
و سؤال جالب‌تر اینکه پدر اصلی قهرمان فیلم (بابک حمیدیان) جزء کدام دسته و گروه سیاسی اول انقلاب بوده است؟
سکانس‌های مربوط به رالی (مسابقات ماشین) لااقل برای مخاطبین فیلم‌های سرعت جذابند، اما معلوم نیست که چرا به این رالی وصله ناجور دیگری هم پیوند خورده که رنگ و بوی بدبختی‌های اجتماعی و سیاه‌نمایی‌های جامعه‌ای دارد که قهرمان اصلی فیلم در آن 40 سال قد کشیده است؟
به هرجهت بالطبع در اولین ساخته پسر، رد پای سینمای پدر کاملا مشهود است و همان رویارویی اَبَرقهرمان‌های تک و تنها و تماما سفید با آدم‌های تماما تیره را شاهد هستیم. هر چند که شخصیت پیمان کمی این رویکرد را تعدیل می‌بخشد و یک شخصیت خاکستری نصف و نیمه را که ناگهان از تیرگی محض به دامن خاکستری شدن در می‌اُفتد، به نمایش می‌گذارد. به هرجهت در «معکوس» ساخته کیمیایی جوان همان تِم «خراب رفیق بودن» که وامدار سینمای پدر و سینمای قبل انقلاب است، تکرار می‌شود.
«معکوس» بین درام و اکشن سرگردان مانده است. یک فیلم با بی‌نهایت داستان‌های یک خطی‌ست که آخر و عاقبت هم به انبوه سؤالات تماشاچی درباره شخصیت‌هایش پاسخی نمی‌دهد.
جوان‌های «معکوس» نیز گویی بر عکس هر آنچه در پیشینه و پشت سر خود داشته‌اند، در حرکتند. بی‌هویتند و در هر گوشه‌ای دنبال لقمه‌ای عشق می‌گردند. نهایتا عشقی سطحی در میان دنیای تکنولوژی نصیبشان می‌شود.
در این فیلم حتی رفیقی دست رفیقی را نمی‌گیرد و بلندش نمی‌کند، تنها بر بالای زخم‌های چرکین گذشته می‌ایستد و نیشخند می‌زند. تماشاچی با بُهت می‌پرسد: «اساسا داستان این زخم‌های چرکی چیست؟ چطور ایجاد شده و از کجا نشات گرفته است؟» شاید باید خودِ تماشاچی، فیلم جدیدی با انتخاب یکی از ده‌ها داستان یک خطی نهفته در دل «معکوس» بنویسد و بسازد!