kayhan.ir

کد خبر: ۱۵۵۳۲۴
تاریخ انتشار : ۰۵ اسفند ۱۳۹۷ - ۲۰:۳۲

بازهم بحث‌های انحرافی در ورزش!(نکته ورزشی)

سرویس ورزشی-
سه، چهار هفته‌ای است که پرونده شانزدهمین دوره مسابقات فوتبال جام ملت‌های آسیا بسته شده، بعد از پایان این مسابقات، انتظار طبیعی و عقلایی این بود که مسئولان و مدیران ورزش و فوتبال کشور با کمک کارشناسان و اهالی فن، و به ویژه با میدان‌داری رسانه‌ها، به تحلیل دقیق و عالمانه این رقابت‌ها و کارنامه تیم ملی بپردازند، با شناخت و روشن کردن نقاط ضعف و منافذ آسیب‌پذیر و... برای آینده طوری مسیر ترسیم و مشخص شود که آن نقاط ضعف ترمیم و تقویت شود، کمبودهای فنی و غیرمادی برطرف شود تا حداقل در آینده فوتبال ما از یک سوراخ برای چندمین بار گزیده نشود.
اصولا این یک امر بدیهی و کاملا عقلایی و منطقی است که در پایان هر اتفاقی روشن و تاریکی و هر نتیجه مثبت یا منفی‌ای، پای محاسبه دقیق و تحلیل علمی به میان بیاید و کارنامه و عملکردها بررسی و نقاط ضعف و قوت شناسایی شود.
اما متاسفانه این اصل بدیهی و قاعده منطقی مثل خیلی از اصول و قواعد دیگر در ورزش ما از سوی آنهایی که باید و شاید، رعایت نمی‌شود. چنانکه در پایان همین مسابقات جام ملت‌های آسیا شده بوده و «حالا هم کم و بیش مشاهده می‌کنیم. متاسفانه همان طور که تیم ملی فوتبال سال‌هاست به طور تقریبا مشابه و تکراری» حذف و ناکام می‌شود، این تکرار مکررات در عرصه آنچه به اسم «نقد و بررسی» در رسانه‌ها و محافل ورزشی ما برپا می‌شود، اتفاق می‌افتد. به این معنی که از استثنائات و جرقه‌ها که بگذریم آنچه به اسم بررسی کارشناسانه و تحلیل بعد از ناکامی تیم ملی در جام ملت‌های آسیا، رخ داد و دیده و شنیده شد- و می‌شود- تکرار همان چیزی است که سال‌های سال است در فضای ورزش و عرصه کارشناسی و رسانه‌ای ورزش شاهدیم. چیزی که از آن سخت بوی مشمئزکننده منیت و تسویه و تصفیه حساب و کینه‌توزی و نفرت‌پراکنی و انتقام و خودخواهی و در پاره‌ای جاها، حتی منفعت‌جویی و... استشمام می‌شود.
در غالب این مثلا نقدها- بدون تعارف- آنچه مهم نیست، مصلحت تیم ملی فوتبال، آسیب‌شناسی و کمک به مسئولان فوتبال و متولیان تیم ملی برای حل مشکلات و پاسخگویی به انتظارات مردم و رعایت منافع ملی و... است و آنچه رویه غالب این نشست‌ها و بررسی‌های کارشناسانه و رسانه‌ای است، راه انداختن دعوای «کی بود، کی بود، من نبودم» و دامن زدن به «بحث‌های انحرافی»، پرداختن به حواشی و و معلول‌ها به جای اصل قضیه و علت‌هاست و به و... در عوض همان طور که گفتیم عقده‌گشایی از یکدیگر و به خرده حساب‌های قدیمی رسیدن نفرت‌پراکنی و... فضای غبارآلوده ناسالم فوتبال را از آنچه بود، بدتر می‌کند.
تکرار این بحث‌های اغراقی و تحلیل‌های غلط و راه افتادن این هیاهوی کرکننده که در آن «اصل مطلب» و «موضوع اصلی» کاملاً فراموش می‌شود، این سؤال و شبهه را برای امثال این نشریه ایجاد می‌کند که آیا این تکرار کلمات از سر اتفاق است و ناخودآگاه و ناخواسته این ماجرا هر ساله و همیشه تکرار می‌شود؟ یا اینکه به دلیل ناآگاهی است و مغرضانه نیست و به خاطر ناآشنا بودن افراد به فوت و فن تحلیل علمی و بررسی کارشناسانه است؟ و بالاخره نکند این تکرار ناخوشایند کاملاً حسابشده است و کسانی و باندهایی هستند که با دلایل مختلف یا از سرمنفعت جویی و یا حتی دلایل و اغراض سیاسی، نمی‌خواهند اجازه بدهند مسائل اصلی مطرح شود و مشکلات درونی و بیرونی و دلایل عمده ناکامی تیم ملی فوتبال روشن شود؟
پاسخ شاید یکی از این سه جواب باشد و شاید هر سه آنها در هر حال آنچه در آن تردیدی نیست این است که بعد از هر اتفاق ورزشی، چه در رشته‌ای مثل فوتبال یا در رشته‌های دیگر، آن اتفاق لازم و عقلایی که به مصلحت آینده ورزش است در عرصه رسانه‌ای و کارشناسی ما نمی‌افتد و هر بار با راه افتادن بحث‌های انحرافی و نشاندن معلول به جای علت عمده کردن دلایل فرعی و نادیده گرفتن دلایل اصلی و بالاخره درگیری‌های زرگری و نعمتی- حیدری و... مشکلات اصلی و دلایل تأثیرگذار به ناکامی، دیده نمی‌شوند و بر قوت خودباقی می‌مانند و... تا در آینده، دوباره و چندبار از ناحیه آن ناکامی‌ها و شکست‌های دیگری به پای فوتبال، نوشته شود.