نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
سرویس سیاسی-
روزنامه آفتاب یزد در گزارشی با عنوان «باز هم دوگانه موشک- پراید» نوشت: «عدهای قدرت صنعت موشکی را در مباحثی چون مدیریت جهادی، اراده ملی، عدم نگاه به غرب و دست بیگانه، اتکا به توان داخلی، شایستهسالاری و از این قبیل واژههایی که بارها و بارها شنیدهایم خلاصه میکنند…این دیدگاه تلاش دارد تا هر آنچه که از پیشرفت نصیب کشور شده است را به خودکفایی و دوری از غرب و روابط بینالملل ارتباط دهد و هر آنچه که عامل ناتوانیست را به دولتی مرتبط کند که مایل به ارتباط با اروپا و حفظ برجام است».این روزنامه اصلاحطلب در ادامه نوشت: «تجربه این چهاردهه نشان داد به خاطر نیازی که همواره در زمینه صنایع دفاعی احساس میشد باید به صورت کلی تمرکز خاصی روی نوآوری داشت…صنایع دفاعی ما به هیچ عنوان محصور بخشی از جامعه نیست بلکه بسیار سطح گستردهتر و ملیتری دارد. از همین رو خلاقیتها و دانش نیز در این زمینه رشد پیدا کرد...طبیعتاً اگر همین ظرفیت ملی به هر بخشی از بخشهای دیگر بسیج میشد. این پیشرفت در آن بخشها نیز تکرار میشد...در زمان جنگ هم شاهد بودیم که امام کشور را در اختیار یک جریان خاص قرار ندادند و تمام صنوف و اقشار کشور را در این زمینه دخالت دادند».گفتنی است در چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی بررسی موفقیتهای کشور نشان میدهد این توفیقات در حوزههایی رخ داده که جوانان انقلابی وارد شدند و ناکامیها در حوزههایی بوده که مدیران عافیتطلب و غربگرا حضور داشتند. اینکه چگونه در طول 40 سال گذشته با وجود کارشکنی و تحریمهای آمریکا این همه پیشرفت حاصل شده میتواند راهگشای موفقیت در حوزههای دیگری هم باشد.در حقیقت، رمز این موفقیتها چیزی نبوده جز باور به توانمندی داخلی و اعتقاد به اینکه ما میتوانیم از پس بزرگترین مشکلات و سختیها بربیاییم، اما دولت تدبیر و امید نمونه بارز همین تعارض با روحیه انقلابی است؛ طی پنج سالی که از روی کار آمدن این دولت میگذرد هر روز بیش از گذشته با تبعات روحیه عافیتطلبانه، بیگانه با توانمندیها و... رو به رو میشویم. امروز سؤال بسیاری از مردم این است که چگونه جمهوری اسلامی میتواند به تکنولوژی پیچیده موشکهای نقطه زن و یا ارسال ماهواره به فضا دست یابد و آن را بومی نماید اما از ساخت یک خودروی ساده سواری ناتوان است ؟! پاسخ این سؤال جز این نیست که صنعت موشکی و فضاپیما فقط و فقط با اتکال به اراده الهی و توانمندی جوانان انقلابی رخ داده ولی در صنایعی مثل خودروسازی مسئولان اغلب نگاه به غرب مثل خودروسازی فرانسه و… داشتهاند و همچنین زد وبندهای مدیریتی و بده و بستانهای سیاسی مانع از حضور جوانان شایسته و دانشمند در این حوزه شده است.
این حرف را به دوستان اصلاحطلب خودتان بگویید!
روزنامه زنجیرهای آرمان در یادداشتی اتفاقات ونزوئلا را کم نظیر و خلاف قواعد حقوق بینالملل خواند.
در بخشی از این یادداشت آمده است: داستان ونزوئلا داستانی نوین در حقوق بینالملل است که مسیری متضاد با آن را در پیش گرفته ولی امکان دارد در صورت موفقیت، خود به رویهای در حقوق بینالملل تبدیل شود. اینکه در کشوری اختلافات داخلی پیش آید، مردم دو دسته شوند، دستهای از انتخابات انجام شده حمایت نموده و دسته دیگر با آن مخالفت کرده و سیر مخالفتها با فروپاشی اقتصادی همراه وعرصه را بر مردم و حکومت تنگ نماید تا دول خارجی فرد دیگری را انتخاب نموده و آرام آرام برای او بیعت و حمایت بینالمللی بگیرند، تا حکومت را تعویض نمایند، در جهان سیاست کمنظیر بوده و حقوق بینالملل در تضاد با آن است.در ادامه این یادداشت آمده است: تصمیمگیری و انتخاب در مسائل داخلی کشورها همواره منوط به اراده مردم آن فرض کشورها شده است و دول خارجی صرفا میتوانند درباره تبعات خارجی سیاستهای آن کشور اظهارنظر و یا اعمال نظر نمایند. منشور ملل متحد به عنوان اصلیترین مبنای خود، به حاکمیت ملی کشورها احترام گذاشته و دیگر اعضای جامعه بینالمللی را از دخالت در آن برحذر داشته است.درباره این یادداشت دو نکته را میتوان مد نظر داشت و بدان توجه کرد، نخست آنکه در پی رویدادهای اخیر ونزوئلا برخی روزنامههای زنجیرهای چون آمریکا و برخی کشورهای اروپایی به استقبال کودتاگران رفته و آنان را به رسمیت شناخته و دولت مشروع و قانونی ونزوئلا را از پیش خود منعزل ساختند، براساس یادداشت روزنامه آرمان این رویه خلاف قواعد بینالملل و در جهان سیاست کم نظیر است.نکته دوم اینکه در رویدادهای پس از انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری در سال 1388 مدعیان اصلاحات دست به همان کاری زدند که روزنامه آرمان آن را خلاف قواعد بینالملل و کم نظیر میخواند، پس از انتخابات و مشخص شدن رای ملت مدعیان اصلاحات هواداران خود را به خیابانها کشیده و با اردوکشی خیابانی به دنبال تأییدیه گرفتن برای خود از سوی بیگانگان و حمایت از خود توسط آمریکا، انگلیس و فرانسه برآمدند. از نویسنده روزنامه زنجیرهای آرمان انتظار میرود استدلال خود را با دوستان اصلاحطلب خود نیز در میان بگذارد.
رشد 90 درصدی قیمت مسکن،شاهکار دولت تدبیر و امید!
روزنامه دنیای اقتصاد در مطلبی نوشت: «تازهترین گزارش از معاملات کشوری مسکن از سراسری شدن رکود مسکن خبر میدهد...اگرچه آمار رسمی از میانگین قیمت کشوری مسکن در سامانه معاملات املاک کشوری وجود ندارد، اما گزارش میانگین قیمت هر مترمربع آپارتمان مسکونی در مراکز استانها به جز تهران در دیماه حاکی از رشد نقطهای ۴۹ درصدی است. این آمار با احتساب شهر تهران نشاندهنده رشد ۷۳درصدی میانگین قیمت آپارتمان مسکونی در کشور است. در دی ماه قیمت مسکن در شهر تهران با رشد ۹۰ درصدی نسبت به دی پارسال همراه بود.»متاسفانه کارنامه وزارت راه و شهرسازی دولت روحانی، هیچ چیزی به جز ناکارآمدی را نشان نمیدهد.آمارهای وزارت راه و شهرسازی نشان میدهد در مهرماه سال 92 یعنی تقریبا در دو ماهگی آغاز به کار دولت روحانی، متوسط قیمت هر مترمربع آپارتمان در تهران، سه میلیون و 764هزار تومان بوده اما در آخرین ماه حضور وی در این وزارتخانه (یعنی مهر97) متوسط قیمت هر مترمربع واحد مسکونی به هشتمیلیون و 633هزار تومان افزایش یافته است.به عبارت دیگر در بازه زمانی مهرماه 92 تا مهرماه 97 قیمت متوسط یک مترمربع آپارتمان در تهران حدود 130 درصد افزایش یافت.دولت روحانی هیچ برنامهای در حوزه مسکن ندارد.
واکنش اعتماد به برخورد وزیر نفت با خبرنگار کیهان
روزنامه اعتماد دیروز درباره نحوه برخورد وزیر نفت با خبرنگار کیهان در نشست خبری اخیرش، نوشت: «رسم جوانمردی میدانم که همین جا به نحوه تعامل زنگنه با خبرنگار جوان روزنامه مخالفش، نقد داشته باشم. آقای وزیر، شما اگر با مدیر مسئول آن رسانه حرف دارید، موقعش زمانی نیست که خبرنگارش، بعد از پرسیدن سؤال، اجازه گرفته تا نقدش را نسبت به کارگیری بازنشستگان را مطرح کند. او یک خبرنگار است. نه یک فعال سیاسی. هماوردی وزیر و مدیر مسئول باید روبهروی هم باشد یا در یک سخنرانی و نوشته مستقل؟»زنگنه، وزیر نفت در نشست خبری در پاسخ به پرسش خبرنگار کیهان مبنی بر اینکه «آیا قرار بود برجام پس از سه سال، از وعده دریافت درآمدهای نفتی، به نفت در برابر غذا برسیم؟» برآشفت، عصبانی شد و توهین و تخریب را پیش گرفت و در اظهاراتی بیربط مدعی شد: «وضع ما خوب بود، شما دعا کردید و برجام را به هم زدید»!
پالس دولت؛ ماهیگیری اروپا
اعتماد در مطلب دیگری نوشت: «آنها [آمریکا و اروپا] همان سیاست چماق و هویج را بر سر ایران حفظ کردند و این بار به شکل دیگری چنین سیاستی را دنبال میکنند. از همین رو برجام را بیشتر یک ابزار فشار میدانند تا یک توافقنامه... اروپاییها تاکتیک خود را در قبال ایران تغییر دادند و حالا از آنجایی که مشاهده میکنند فشارهای اقتصادی بر ایران افزایش پیدا کرده است بر این تصور هستند که به واسطه آن بتوانند توان موشکی و نفوذ منطقهای ایران را تحت تاثیر قرار دهند. در حال حاضر واقعیت آن است که اگر این رویکرد را بخواهند در قبال ایران پیش بگیرند تهدیدهای امنیتی میتواند در کشورهای اروپایی نیز افزایش یابد.»این روزنامه نوشت: «در حال حاضر اروپاییها تصور میکنند با توجه به فشارهای اقتصادی که به ایران وارد شده و اطلاعات میدانی که از کشور به دست آوردهاند، ایران نیازمند باز شدن کانالهای ارتباطی خارجی هست و اکنون آنها نیز میخواهند از این فضا بهرهبرداری کنند. از همین رو توافق برجام را به عنوان یک پیمان امنیتی برای خود حفظ میکنند و از آن بهرهبرداری لازم را میبرند. آنها بر این تصور هستند که جمهوری اسلامی ایران به احتمال زیاد به سادگی از برجام خارج نخواهد شد.»اعتماد افزود: «آنها با اطلاعات میدانی که از ایران دارند و در تحلیلی که از ماندگاری ایران در برجام دارند، به نظر میرسد تصور میکنند با فشارهای اقتصادی میتوانند آن چیزی را که میخواهند از ایران بگیرند و حداقل ایران را وادار کنند که از بعد موشکی محدودیتهایی را بپذیرد یا مذاکرات مجددی را با ایران آغاز کنند تا سیاستهای ایران در سطح منطقه را تحت تاثیر قرار دهند.»منشأ اصلی این رویکرد خصمانه اروپا انفعال و عدم پاسخ متناسب به وقتکشی، امتیازخواهی و کنشهای گستاخانه اروپا از سوی دولت است.
از«لغو بالمره تحریمها» به ایجاد«تَرک» راضی شدهاند!
روزنامه شرق در سرمقاله شماره دیروز خود که با عنوان «اینستکس ترک در دیوار تحریم ترامپ؟» منتشر شد نکات تاسفانگیزی را ذکر کرده است. این سرمقاله در ابتدا متذکر شده که از 2نظرگاه میتوان به کانال مالی اروپا نگریست. نویسنده درباره نخستین نظرگاه چنین مینویسد: «اگر رویکرد این بوده باشد که کانال مالی پشتیبان تجاری وسیلهای برای رویارویی با آمریکا یا دور زدن تحریمها از سوی اروپا باشد باید گفت قطعا از ابتدا هم این طور نبوده است و قطعا گره زدن اوضاع اقتصادی کشور به درگیریهای اروپا و ترامپ از سویی و ایران و ترامپ از سوی دیگر خسارت دوطرفه است.»
در این باره لازم به ذکر است که از شخص وزیرخارجه تا دیگر دولتمردان و طیفی از نمایندگان موافق برجام بارها در مسیر دستاوردسازی از برجام اختلافهای میان ترامپ و برخی کشورهای اروپایی را ماحصل برجام معرفی میکردند! با کمی دقت خواهیم دید که در حالی این گزاره غلط به عنوان دستاورد برجام معرفی میشود که این توافق در برآوردن آنچه در متن آن نگاشته شده (بخش تعهدات غرب) هم ناتوان بود.سپس نویسنده رویکرد دوم را اینگونه تشریح میکند: «اما [اینستکس] از این جهت میتواند پیروز باشد که اولا اینستکس شکستی در دیوار تحریمها ایجاد کرده دوم اینکه حداقلی از بستر روانسازی تجاری ایران و شرکای خارجی را فراهم کرده است، اگرچه این ساز و کار فعلا مختص سه کشور اروپایی و نه همه کشورهای عضو اتحادیه اروپا است ولی همین قدم خوبی در مقابل عامل روانی یعنی شکست دیوار تحریمهای ترامپ است»!از آن همه وعده و وعید و از بالمره و یکجا رفتن همه تحریمها به این نقطه رسیدهاند حامیان برجام که تنها از اعلام (و نه فعلا اجرا) یک کانال مالی با اما و اگرهای بسیارش چنین خشنود شوند. به راستی این طیف چه زمانی میخواهند به خود بیایند و بفهمند که چگونه در راه حال بازی خوردن توسط غرب هستند؟ اوباما زیرکانه بخشی از تحریمها را برداشت اما دولت او هوشمندانه نگذاشت مراودات بانکی به حالت عادی بازگردد. با این حال برداشتن چند تحریم هم فایدهای دربر نداشت. البته در زمان اوباما تحریمهای جدید هم تصویب شد و سپس ترامپ که شیفتگی زایدالوصف دولتمردان و حامیان برجام را در ایران دید با خیال راحت خارج شد. حالا هم گویا زنجیرهایها از همین «عامل روانی» یا به عبارتی «تیر مشقی» بسیار خوشحال هستند!