شگرد راه بینداز و جا بینداز برای تکرار خسارت محض
برخی مدیران دولتی با بیصداقتی، شگرد دوگانهای را نسبت به بررسی دو لایحه از ملحقات FATF در «مجمع» و نظر رهبری در اینباره در پیش گرفتهاند.
این طیف از یک سو پس از آن که متوجه شدند احتمالا لوایح مربوط به الحاق کنوانسیون پالرمو و CFT در مجمع تشخیص مصلحت نظام رأی نمیآورد، با نامهنگاری سعی کردند نظر مساعد رهبر انقلاب را برای دستور تسریع در تصویب لوایح مذکور جلب کنند.
اما به اعتبار اینکه ابهامات جدی درباره نتیجه واگذاری امتیازات جدید وجود دارد و تجربه تلخ و پرخسارت برجام، عبرتی در این باره است، نتوانستند اعتماد و نظر مساعد رهبر انقلاب را جلب کنند یا به پرسشهای طرحشده از سوی ایشان درباره تضمین عدم تکرار بدعهدی غربیها پاسخ روشن بدهند.
با این صورتبندی از واقعیتها، طیفی که در برجام نیز صادقانه با مردم و نظام روبرو نشدند، دست به فضاسازی زدند. از یک سو نامه ظاهرا محرمانه هشت وزیر به محضر رهبری با مضمون «درخواست برای دستور تسریع و تصویب در مجمع» را از طریق رسانههای وابسته علنی کردند؛ با این توهم که فشار بر مجمع را تشدید کنند - و به زعم باطل خود- فضا را طوری ترتیب دهند که نظام را در صورت عدم تصویب لوایح پر ایراد مذکور، مقصر عدم حل مشکلات اقتصادی وانمود کنند! و این در حالی بود که برخی از همین مدیران با قصور و تقصیر و سوءمدیریت، مسبب اصلی برخی کاستیهای اقتصادی هستند.
بدتر از همه اظهارات خلاف واقع یکی از وزرا بود که تیتر اول روزنامه ایران هم شد. او کارنامه پرخسارتی در وزارت صنعت و تجارت و رانتهای پدید آمده برجایگذاشت و در معرض استیضاح بود اما به وزارت کار و رفاه منتقل شد. محمد شریعتمداری پریروز در اظهاراتی خلاف واقع گفت: «فکر میکنم دو یا سه اظهارنظر مکتوب رهبر معظم انقلاب ذیل نظر شورای هماهنگی سران سه قوه، هم منفردا در مورد هر کدام از این لوایح به صورت جداگانه و هم مجتمعا اخذ شده است؛ یعنی کاملا پیداست که متناسب با روند طبیعی قانونی کار، رهبر معظم انقلاب با تحقق این شرایط موافقت فرمودهاند»(!)
برخلاف این ادعا، رویه رهبر انقلاب این است که در جزئیات رسیدگی دخالت نمیکنند و به رسیدگی در مجاری و روال قانونی اصرار دارند؛ همچنان که در موضوع برجام نیز تصریح کردند. اما با این همه، جریان فاقد صداقت، هم به دروغ ادعا کردند رهبری مؤید و موافق متن تنظیمشده برجام است تا نمایندگان مجلس را منفعل کنند و هم، پس از برملا شدن خسارتهای قابل پیشبینی اعتماد به غرب، از مسئولیت خود شانه خالی کردند و مدعی شدند برجام، مورد تأیید و امضای رهبری بوده است!
یادآور میشود رهبر معظم انقلاب 30 خرداد امسال در دیدار نمایندگان مجلس و به عنوان یک اصل کلی تصریح کردند.
«همین جا من اشاره کنم به این مسائل کنوانسیونها و این معاهدات بینالمللی. ببینید؛ این معاهدات بینالمللی که به آن در لغت فرنگی گفته میشود کنوانسیون، در اصل در یک نقطهای پخت و پز میشود... یک جایی بالاخره چند قدرت بزرگ در مجموعههای هیئتهای فکریشان - به قول خودشان اتاق فکرشان- مینشینند برای یک منافعی و مصالحی که برای خودشان تعریف کردند. یک چیزی را پختوپز میکنند، بعد این را به وسیله دولتهایی که همسوی با آنها هستند یا مرعوب آنها هستند یا دنبالهرو آنها هستند و خیلی منافعی هم در این کار ندارند، تصویب میکنند... حالا چه کار بکنیم؟ بعضی از این معاهدات بینالمللی و کنوانسیونها مواد مفیدی دارند. خیلی خوب، اشکالی ندارد؛ بنده هم در مورد همین چیزهایی که اخیرا در مجلس مطرح شد در این چند ماه اخیر، گفتم مجلس مستقلا خودش قانون بگذراند. فرض کنیم ]موضوع[ مبارزه با تروریسم یا با پولشویی است؛ خیلی خب، مجلس شورای اسلامی یک مجلس رشید و عاقل و بالغی است و پشتوانههای کاری خیلی خوبی هم دارد؛ بنشینند یک قانون بگذرانند؛ این قانون، قانون مبارزه با پولشویی است، هیچ مشکلی هم ندارد. شرایط زیادیای هم ندارد و همان کاری که خود شماها میخواهید بکنید، در این قانون مندرج است؛ این مهم است. هیچ لزومی ندارد که ما برویم چیزهایی را که نمیدانیم ته آن چیست یا حتی میدانیم که مشکلاتی هم دارد، به خاطر آن جهات مثبت و جنبههای مثبت، قبول بکنیم.»
رهبر انقلاب همچنین دیروز به عنوان یک حکم کلی تأکید کردند: «هیچگاه به برنامهها و توصیههای غربیها اعتماد نکنید... همواره باید به توصیه غربیها با سوءظن نگریسته شود».
در عین حال یک پرسش دقیق و حکیمانه نسبت به حامیان عجله در الحاق به FATF و اجرای مطالبات آن (از جمله الحاق به کنوانسیون مورد بحث) مطرح است که حاضر نیستند پاسخ بدهند: چه تضمینی میدهید که بعد از واگذاری امتیاز جدید و قبول تعهداتی تازه که بوی خودتحریمی میدهد، محدودیتها و تحریمها برداشته شود و قصه برجام تکرار نشود؟!
رهبر انقلاب اول فروردین 95 درباره برجام و بدعهدی طرف غربی تصریح کردند «آمریکاییها گفتهاند که ما تحریمها را برمیداریم و روی کاغد هم برداشتند اما از طرف دیگر جوری عمل میکنند که اثر رفع تحریمها مطلقا به وجود نیاید و تحقق پیدا نکند. بنابراین، کسانی که امید میبندند به اینکه بنشینیم با آمریکا در فلان مسئله مذاکره کنیم و به یک نقطه توافقی برسیم- یعنی ما یک تعهدی بکنیم، طرف مقابل هم یک تعهدی بکند- از این غفلت میکنند که ما ناگزیر باید به همه تعهدهای خود عمل کنیم ]اما[ طرف مقابل با طرق مختلف، با شیوههای مختلف، با خدعه، با تقلب سر باز میزند و به تعهدهایی که کرده است عمل نمیکند. این چیزی است که ما امروز در مقابل چشم خودمان داریم میبینیم؛ یعنی خسارت محض».
«قبول کنیم اشتباه کردیم» واقعا، آقای روحانی؟!
رئیسجمهور روحانی میگوید باید قبول کنیم اشتباه کردیم که اعتقادی به قبول اشتباه ندارد.
آقای روحانی در دیدار وزیر و معاونان وزارت ارتباطات گفت باید قبول کنیم که درباره فیلترینگ اشتباه کردیم.
فارغ از موضوع مدنظر آقای روحانی، این اظهارنظر وی نشان میدهد که هرجا اشتباه کردیم باید بپذیریم اشتباه کردیم.
اما این گزاره با عملکرد دولت و شخص آقای روحانی در تناقض کامل است.
به عنوان مثال، اکنون برای عوام و خواص محرز شده که اعتماد یکطرفه به آمریکا و اروپا در قصه برجام، شتابزدگی و استقبال از توافقی نامتوازن، ناهمزمان، فاقد ضمانت، فاقد مکانیسم شکایت و به شکل «نقد- نسیه»، اشتباهی راهبردی و چند لایه بوده که خروجی آن خسارت محض است. اما آقای روحانی همچنان، برجام را برای مردم فاکتور میکند.
از برجام روشنتر و انکارناپذیرتر، عملکرد و تصمیمات اقتصادی دولت در پنج سال گذشته به ویژه یک سال اخیر است؛ از جمله حراج 18 میلیارد دلار از ذخایر ارزی کمیاب با قیمت 4200 تومان، کاهش ارزش پول ملی و قدرت خرید مردم، و رکود تورمی کم سابقه. اما دولت و شخص آقای روحانی، نه میپذیرند که مرتکب اشتباهات فاحش شدهاند و نه حاضرند از مردم عذرخواهی کنند. حتی چندماه پیش آقای واعظی رئیس دفتر (سخنگوی روحانی) تصریح کرد روحانی دلیلی برای عذرخواهی نمیبیند. مشابه همین اشتباهات فاحش را میتوان در عملکرد فرهنگی دولت به ویژه در عرصه فضای مجازی و آسیبهای جدی به فرهنگ و اخلاق عمومی مشاهده کرد؛ خسارتی که از آن به عنوان افتخار یاد میکنند!
شورای آتلانتیک: مردم ایران از خیانتهای اپوزیسیون منزجر هستند
یک اندیشکده آمریکایی تصریح کرد اپوزیسیون جمهوری اسلامی، مردم ایران را به بهای اندک فروخت.
اندیشکده شورای آتلانتیک در تحلیلی نوشت: جمهوری اسلامی ایران از نظر داشتن گروههای مخالف هیچ کمبودی ندارد که در خارج از ایران به سر میبرند. از مجاهدین خلق (گروهک منافقین) گرفته تا جمهوریخواهان سکولار و تجزیهطلبان قومیتی همه مدعی معارضه و سرنگونی هستند. اما پس از 4 دهه نتوانستهاند کاری بکنند.
یکی از این موانع مزمن در راه موفقیت گروههای معارض که میتوان به آن اشاره کرد، گروهی از معارضان است که در سپتامبر (شهریور) 2018 «فرشگرد» را راهاندازی کرد و مدعی براندازی شد.
در دسامبر (دیماه) 2016، برخی افراد که اکنون به عنوان اعضای اصلی این گروه به شمار میآیند، نامهای بسیار بحثبرانگیز به ترامپ فرستادند و خواستار «گسترش» تحریمهای ایالات متحده علیه ایران شدند.
با روی کارآمدن دولت ترامپ و خروج وی از توافق هستهای با ایران در ماه می (اردیبهشت) 2018 و از سرگیری تحریمهای شدید اقتصادی علیه صنعت نفت و بخش بانکی ایران، این گروه از معارضان، مردم و طبقه متوسط را به بهای اندکی فروختند.
به همین ترتیب، طبقه کارگر که گروههای تندرو و اپوزیسیون امیدهای بسیاری به آن بسته بودند، از تحریمهای وضع شده لطمه بسیاری دیدهاند.
صرفنظر از اینکه حرکت فرشگردها غیراخلاقی بود، تلاشهای اپوزیسیون و امید آنها به اینکه گرسنگی کشیدن ایرانیان سبب قیام آنها میشود، میتواند نتیجه معکوس بدهد.
کارگران کارخانهها، رانندگان کامیونها و معلمان مدرسه ممکن است بدین ترتیب، خشمشان نسبت به دشمنان خارجی نیز افزایش یابد. نهایتا، معارضان جمهوری اسلامی که اخیرا در یک شبکه تحت حمایت مالی عربستان حاضر شدند، شک و تردیدها در مورد اینکه آیا آنها به منافع عربستان به عنوان رقیب منطقهای ایران اهمیت بیشتری میدهند تا منافع ایران، افزایش دادهاند، آنها از رضا پهلوی حمایت میکنند.