چــــــــرا د شــمن قــــــم ر ا نشــــانه رفته است؟ !
علی قرباننژاد
چندین روز قبل، شماری از برادران و خواهران از شهر قم به دیدار رهبر انقلاب رفتند. بهانه این دیدار گرامی داشت قیام 19دی 1356 بود.
رهبر انقلاب در همان دقایق آغازین سخن موضوع مهمی را متذکر شدند: «انگیزههایی وجود دارد برای اینکه فضای انقلابی قم را تغییر بدهند و روحیه انقلابی قم و روحیه دینی قم را کمرنگ کنند؛ انگیزههایی وجود دارد. از کِید دشمن در همه جنبهها و جوانب نباید غافل شد: از جنبه اقتصادی که کید و مکر و دشمنی میکند، نباید از کید و مکر و دشمنی او در جنبه فرهنگی غافل شد؛ مشغولند، انگیزههایی دارند، عواملی را میفرستند؛ باید به این توجّه کرد. بزرگان قم، جوانان قم باید نگذارند تا دستهای خائن، قم را از مرکزیّت انقلاب، از کانون انقلاب بودن بیرون بیاورند و این معانی را در آن کمرنگ کنند. به هر حال قم آن سرچشمه اصلی است و حوزه قم آن پشتوانه معنوی است برای این حرکتی که دنیا را تغییر داد، دنیا را تکان داد و همچنان این حرکت ادامه دارد و هنوز در آغاز راهیم.» انقلاب مردم ایران در سال 1357 با تمام انقلابهای دیگری که در جهان رخ داده متفاوت است، تفاوتی که آن را منحصر به فرد کرده است. در همان سالها جامعهشناس و فیلسوفی فرانسوی برای شناخت میدانی از ویژگیها و خاستگاه انقلاب ایران به تهران آمد و در بازگشت مقالهای نوشت و عنوان آن را چنین تقریر کرد: «انقلاب ایران، روح یک جهان بیروح». شهر قم خاستگاه انقلابی است که آن را روح جهان بیروح نامیدند و همچنین باید توجه داشت که انقلاب یک مفهوم جاری و زنده است. با این اوصاف باید پرسید شهر قم چه چیزی دارد که چنین جایگاهی را کسب کرده؟ چرا هنوز سرچشمههای انقلاب از قم جاری است؟ چرا دشمنان تلاش دارند تا قم را از ماهیت انقلابی آن دور کنند و چگونه میخواهند به این اهداف دست یابند؟ در ادامه به این سؤالها میپردازیم.
ابعاد اقتصادی؛ ابعاد فرهنگی
عصر جدید را باید از دوره صفویه به بعد مطالعه کرد. دورهای که هیولای استعمار از قاره اروپا به راه افتاده و در حال شتاب گرفتن بود. در همین دوره بود که آمد و شد اروپاییان به ایران و به دربار شکل جدی تری به خود گرفت. این آمد و شد ابعاد مختلفی داشت که آنها را ذیل دو عنوان میتوان تقسیمبندی کرد: ابعاد اقتصادی؛ ابعاد فرهنگی.
در این میان همواره کشور ما نیز طعمه لذیذی برای استعمارگران بوده اما به دلایل مختلف هیچگاه ایران مانند کشورهایی نظیر هند به تمامی و از همه ابعاد محتوایی و شکلی به مستعمره بیگانگان تبدیل نشد. با این وجود استعمارگران به گونههای مختلف و از راههای متفاوت به تحصیل خواستههای خود میپرداختند. این میهمانان نامبارک نماینده فرهنگی بودند که در آن زمان در اروپا مراحل دگرگونیاش را سپری میکرد. حال و هوای تازه اروپا دقیقا در نقطه مقابل فضای حاکم بر ایران بود. اینجا در ایران خانههای ساده و محقر مراجع تقلید و علمای دینی در بین خانههای مردمان قرار داشت و در همه چیز با قاطبه مردم و حتی قشر ضعیف جامعه یکسان بود!
رقابت سلطه جویان اروپایی برای یکه تازی در دربار شاهان ایرانی شروع شد اما ایران برای روباه پیر اهمیتی مظاعف داشت. چرا که ایران بر سر راه مستعمره بسیار با ارزش انگلیس یعنی هند قرار داشت. به عبارتی دقیقتر ایران بر دروازه ورود به هند نشسته بود. به همین خاطر یک ایران تحت نفوذ قدرتی دیگر در آن فضای رقابت میان استعمارگران میتوانست برای منافع انگلیس خطرساز شود و بسیاری از هزینههایی که کشورمان پرداخته به همین روحیه خباثت آلود انگلیسی بازمی گردد. ضمن آنکه قیامهای ضد استعماری که توسط شیعیان هند (نظیر تیپو سلطان) علیهاشغالگران انجام شد با وجود یک حکومت شیعی مستقل و قوی که به حمایت از آن قیامهای استقلال جویانه بپردازد کابوس لردهای انگلیسی بود لذا به زودی انگلیس در ایران بیشترین نفوذ را کسب کرد. از طرفی کشوری مانند روسیه تزاری با وسعت بسیارش و قدرت فراوانش در همسایگی ایران بود و به تبع آن تا حدودی به اعمال نفوذ میپرداخت اما به هیچ روی قابل قیاس با نقش انگلیس نبود. همانطور که گفته شد ایران هیچگاه به شکل تام و تمامش به مستعمره بدل نشد اما اعمال نفوذ سلطه جویان در دربار پادشاهان قاجاری و سپس پهلوی تا اندازهای بود که تقریبا همه خواسته هایشان به اجرا درمیآمد. اصلیترین هدف استعمارگران غارت منابع و ثروتهای کشورهای هدف است. شناخته شدهترین راه آنها در ایران برای نیل به این هدف تحمیل قراردادهای استعماری به کشورمان بود.
سدی در برابر خواستههای اقتصادی سلطهگران
به زودی سلطه جویان دریافتند که با سدی بسیار محکم در برابر زیاده خواهیهای خود روبرو هستند. این مانع عظیم در برابر استعمار ماهیتی فرهنگی-دینی و پشتوانه تمدنی داشت و دارد. برای درک بهتر آن باید شرح ماجرای قراردادهایی مانند تنباکو جستوجو کرد. ناصرالدینشاه در سومین سفرش به اروپا، در 1306 ه. ق از راه روسیه به انگلستان رفت. ولخرجیهای شاه به زودی سبب شد تا پولش تمام شود. بر همین مبنا امتیازی را در زمینه کشت، توزیع و فروش توتون و تنباکو به یک نفر انگلیسی به نام «ماژور تالبوت» داد و در مقابل مقداری پول گرفت. در مذاکرات پیرامون این قرارداد اعتماد السطنه و تالبوت به توافق رسیدند و وقتی شاه به شهر «براتین» آمد، تالبوت توانست با دادن رشوههایی به درباریان از جمله امین السلطان نظر موافق شاه را به دادن انحصار دخانیات، در مقابل دریافت 25 هزار لیره جلب کند. چنانکه پیداست عیاشی شاه و فرصتطلبی انگلیسیها در نهایت منجر به قراردادی میشود که دقیقا خلاف منافع ملی و ملت بود. هنوز انگلیسیها سرمست از این قرارداد بودند که ناگهان فتوایی مانند پتک بر سرشان فرود آمد. فتوای تحریم تنباکو یکی از بزرگترین و مشهورترین اقدامات انقلابی مراجع تقلید است که توسط آیتاللهالعظمی «میرزا محمد حسن حسینی معروف به میرزای شیرازی» صادر شد. میگویند این فتوا حتی تا اندرونیهای کاخ سلطنتی را نیز به لرزه انداخت. زنان و کنیزان اندرونی نشین و خادمان کاخ ناصری نیز قلیانها را به حیاط آورده و شکستند. بیداری انقلابی این مرجع بزرگ تقلید در دفاع از منافع ملت در برابر استعمارگران کار خود را کرد و این قرارداد لغو شد.
از علمای دیگر نیز فراخور شرایط و اقتضائات زمانشان مواردی این چنینی میتوان نام برد. کسانی مانند: آیتاللهالعظمی سید محمد كاظم طباطبایی یزدی در صدور فتوای ضداستعماری؛ آیتاللهالعظمی محمد تقی شیرازی در مبارزه با استعمارگران عراق؛ آیتاللهالعظمی حاج ملاعلی كنی در صدور فتوا علیه قرارداد استعماری رویترز؛ آیتالله نورالله اصفهانی و...
نگاه ژرفنگر
درمیان اقدامات علما و مراجع تقلید گاهی با اقدامات یا فتاوایی مواجه میشویم که عمق نگاه ژرف نگر آن بزرگواران را حکایت میکند. برای نمونه دیدگاههای آیتالله سیدحسن مدرس که نمونه عالی یک عالم انقلابی است. در ادامه خواهیم دید که جمله مشهور او که «سیاست ما عین دیانت ماست» بنیانهای یکی از اصلیترین ساختههای رنسانس غربی یعنی «سکولاریسم» را هدف گرفت. آیتالله مدرس اگرچه به سبب ایستادن بیواهمهاش در برابر عامل استعمار خارجی یعنی استبداد رضاشاهی شهره است اما اظهارات و نوشتههای او بیانگر عمق نگاه این عالم مجاهد است. او در فقره کالای ایرانی و خارجی نیز بر اهمیت حمایت از صنعتگر یا تولیدکننده ایرانی تاکید میکرد. همچنین آیتاللهالعظمی «محمد كاظم خراسانی»، معروف به آخوند خراسانی را میتوان نام برد. آخوندخراسانی به سال 1255 هـ ق در مشهد متولد شد. از اقدامات ضد استعماری این مرجع، فتواهایی در تحریم كالاهای خارجی و حمایت از كالاهای داخلی به منظور رفع نیاز كشور به بیگانگان است. مخالفت او با اخذ وام توسط مظفرالدینشاه از روسیة تزاری نمونهای دیگر از اقدامات وی در مسیر حفظ منافع ملت است. مرحوم آخوند خراسانی به دلیل حضور قشون روس در ایران، فتوای جهاد بر ضد روسیه را صادر و خود برای بیرون راندن بیگانگان از كشور تصمیم گرفت به همراه تنی چند از مجتهدان و مجاهدان به سوی ایران حركت كند، اما صبح روز حركت بطور ناگهانی و مرموز در نجفاشرف درگذشت.
تاسیس حوزه توسط شاگرد شهید مبارزه با سکولاریسم
به طور کلی سرزمین ایران و بهطور خاص شهرهایی مانند قم، ری و طوس (مشهد) از جمله شهرهایی هستند که مورد توجه و عنایت حضرات معصومین (ع) قرار داشتند. این توجهات دلایل گوناگونی دارد که برخی از دلایل توجه اهل بیت را میتوان در آینده این شهرها دید.
شهر قم از دیرباز به واسطه کلاسهای درسش معروف بود. کلاسهایی که در آن فقه شیعی تدریس میشد. سیدابن طاووس از خانهای در شهر قم خبر میدهد که امام رضا(ع) در مسیر حرکت به سمت طوس در آن اقامت گزیده بودند و پس از آن به محل تدریس علوم و فقه شیعی تبدیل میشود.
با اینکه از دیرباز این شهر به واسطه کلاسهای علوم دینیاش شهره بوده اما در قرون اخیر تجدید حیات و نقطه شروع عظمت یافتن حوزه علمیه قم به زمانی بازمی گردد که حوزه علمیه تهران در دوره پهلوی اول و با اقدامات ضددینی او تعطیل شد. در پی این واقعه و با ورود آیتالله «عبدالکریم حائری یزدی» که از شاگردان عالم بزرگ شیعه یعنی آیتالله «شیخ فضلالله نوری» بود. اینکه تاسیس یا به عبارتی دقیقتر تجدیدحیات حوزه علمیه قم به مرجع تقلیدی منسوب میشود که شاگرد شهید مبارزه با سکولاریسم است خود ازاشارات دقیق است. مجتبی ذوالنور، نماینده مردم شریف قم در مجلس شورای اسلامی و عضو کمیسیون امنیت ملی به خبرنگار کیهان گفت: «قم موتور محرکه انقلاب است. مانند ژنراتوری که انرژی لازم را برای روشن شدن یک لامپ تولید میکند قم نیز همین نسبت را با انقلاب دارد. لذا اگر ماهیت قم را تغییر دهند و آن را دستخوش تغییرات کنند دیگر علل مبقی انقلاب از بین رفته است. یعنی آن عللی که انقلاب را تداوم میبخشد دچار تغییر و دگرگونی میشود.»
ذوالنور در ادامه گفت: «یکی از این تهدیدها که میتواند علل مبقیه انقلاب را دچار تغییر و دگرگونی کند سکولاریسم است. چرا که انقلاب مردم ایران انقلابی بر مبنای اصول و فرهنگ دینی بوده است. انقلابی اسلامی به تاسیس حکومتی اسلامی با عنوان جمهوری اسلامی ایران منجر شد. حالا اگر اعتقاد به سکولاریسماشاعه یابد این دقیقا نقطه مقابل آن تفکراتی است که منجر به انقلاب اسلامی شد.»
تلاش برای تغییر ماهیت قم از گذشته تاکنون
پس از تاسیس حوزه علمیه قم، این مرکز علوم آل محمد(ص) مدارج ترقی را با سرعتی کم نظیر و یا شاید بینظیر طی کرد. به طوری که تا پیش از آن حوزه علمیه نجف و در دوره صفویه حوزه علمیه اصفهان مراکز علمی شیعی بودند. سیر پیشرفت حوزه علمیه قم به گونهای بود که پس از چندی پرچمدار علوم آلمحمد(ص) شد. همچنانکه پیش از این شرح دادیم علما و مراجع تقلید نقش ویژهای در مقابله با استعمار خارجی و استبداد داخلی داشتند و پر واضح است که دلیل اهمیت یافتن شهر قم به واسطه حرکت در این مسیر است. به عبارتی حوزه علمیه شهر قم به واسطه تدریس علوم آل محمد(ص) استعداد تربیت چنین کسانی را دارد. در زمان رژیم پهلوی نیز دستگاه اطلاعاتی آن به صورت خاص و ویژه به شهر قم و حوزه علمیه آن چشم دوخته بود. پس از رحلت آیتاللهالعظمی بروجردی نیز محمدرضا شاه پیام تسلیتی را در رادیو خطاب به آیتالله حکیم خواند. نیت پهلوی پسر از این اقدام آن بود که به خیال خود مرجعیت در بیرون از مرزهای ایران باشد و به هیچ روی مرجعیت یک روحانی انقلابی آن هم در قم برای او خوشایند نبود. نامهای از دستگاه اطلاعاتی پهلوی پسر موجود است که در آن تلاش رژیم پهلوی برای جلوگیری از رسیدن مرجعیت جهان تشیع به یک روحانی مبارز و انقلابی در قم کاملا مشهود است. اما برخلاف اراده محمدرضا پهلوی مرجعیت انقلابی امام خمینی(ره) طومار سلطنت را در هم پیچید. با پیروزی انقلاب در بهمن 1357 زمینه تاسیس جمهوری اسلامی ایران در فروردین 1358 فراهم شد.
«انقلاب» یک معنای زنده و جاری است
همچنانکه «انقلاب» یک مفهوم زنده و جاری است و با یک رخداد در زمان خاص به پایان نمیرسد مبارزه با انقلاب نیز امری واقعی است که با شدت ادامه دارد. رهبرانقلاب نیز در آن فراز از سخنانشان که در ابتدای این نوشته آوردیم تاکید میکنند: «بزرگان قم، جوانان قم باید نگذارند تا دستهای خائن، قم را از مرکزیّت انقلاب، از کانون انقلاب بودن بیرون بیاورند و این معانی را در آن کمرنگ کنند.»
«احمد امیرآبادی» نماینده مردم شریف قم در مجلس دهم و عضو هیئترئیسه مجلس است. او در گفتوگو با کیهان به این فراز از سخنان رهبرانقلاباشاره و تاکید کرد: «قم قبل از انقلاب مورد ظلم و جور رژیم ستم شاهی بود و بعد از انقلاب هم دشمنان نظام، انقلاب و دین همواره برای قم برنامههای ویژهای داشته و دارند. اینکه تلاش کردند ظاهر و همچنین هویت اسلامی قم را به تدریج تغییر دهند؛ اینکه تلاش کردند در قم به واسطه نحلههای فکری که ایجاد میکنند میان مذاهب اسلامی تفرقه و شکاف به وجود آورند.»
اگر به صورت دقیق به شهر قم و نحلههای فکری که در آن جریان دارد نگاه کنیم خواهیم دید که دشمنان برای طیفهای مختلف و گرایشات گوناگون بدلی را طراحی کردهاند که افراد را راحتتر جذب خویش کنند و از آن ماهیت حقیقی و ناب دور نمایند.
برنامهریزی دشمن برای طیفهای مختلف
برای نمونه جوانان یا افرادی که باورهای دینی کمتری دارند ممکن است راحت جذب این بیراههها شوند اما برای آنان که باورهای عمیقتری دارند نیز برنامهریزی شده است. عاشورا و مراسم عزای امام حسین(ع) یک نمونه آشکار از این موارد است. دشمنان برای جوانانی که جذب مغناطیس حسینی هستند نیز برنامهریزی کردهاند و از قضا مرکز کار خویش را در شهر قم قرار دادهاند. سران این نحله فکری نیز ملبس به لباس روحانیت هستند اما در عمل به صورت سفیر دولت بیگانه در مسیر تحقق منویات استعمارگران و سلطه جویان هستند. با دقت در این گزارهها ابعاد تازهای برای ما روشن خواهد شد: الف) کنت دومارانش مصادف با سالهای به ثمر رسیدن انقلاب اسلامی رئیسدستگاه اطلاعاتی فرانسه بود. او مطالعات بسیاری در مورد ایران انجام داده تا جایی که پس از بازنشستگی در فرانسه به عنوان مشاور در امور ایران به سازمان اطلاعات آمریکا (سیا) دعوت میشود. او در کتاب خود سه فاکتور را به عنوان ویژگیهای خاص مذهب شیعه نام میبرد که به اعتقاد او این عوامل سبب شده که مذهب شیعه از بقیه مذاهب اسلامی در مواجهه با استعمارگران هوشیارانهتر عمل کنند. دوتای از آنها عبارتند از: فرهنگ عاشورا و عزاداری برای امام حسین(ع) که مهمترین پیام آن «هیهات منّا الذله» است و دومین عامل مرجعیت است. میتوان گفت شهر قم به عنوان پایتخت یا در مقام برنامهریز و محتواآفرین در این دو مورد برای ایران عمل میکند.
ب) با اینکه دومارانش به عنوان یک افسر برجسته اطلاعاتی از این دو عامل نام برده چگونه میشود که لندن و شخص ملکه انگلیس به طرفداران دو آتشه یک نحله خاص بدل میشوند که با ویژگیهایی مانند افراط و تندروی در مراسم عزاداری امام حسین(ع) شناخته میشوند؟! پس حتما این عزاداری آن چیزی نیست که دومارانش آن را شرح داده است. آنچه گفته شد به این نتیجه ختم میگردد که دشمنان چگونه برای هر طیف با ویژگیها و علاقههای خاصش بیراههای را طراحی و از آن حمایت میکنند. امیرآبادی، نماینده قم در این ارتباط میگوید: «پولهایی که از آن سوی مرزها برای برخی میآید و در پی آن این جماعت نیز سخنانی را مطرح میکنند که هیچ کدامشان نه تنها سمت و سوی خیر و صلاح مسلمین را ندارند و عامل وحدت آفرین میان آنها نیستند بلکه حتی به شدت تفرقه آفرین هستند و به جنگ و فتنه میان مذاهب اسلامی دامن میزنند. اگر دقت کنید اینها دقیقا در جهت مخالف اهداف انقلاب و بنیانگذار آن و رهبری است که بر موضوع وحدت بسیار تاکید داشتند.»
به اسم بشردوستی؛ به کام سلطهجویی
یکی از راههایی که در دهههای اخیر بسیار رایج شده و دشمنان از آن سود میبرند سوءاستفاده از عنوانهای فریبنده است. به این صورت که در قالب گروههای مردم نهاد با عناوین بشردوستانه به شبکهسازی میپردازند. امیرآبادی، نماینده قم از اتفاقی که چندماه قبل در اطراف قم رخ داد یاد میکند و از غفلت نهادهای اطلاعاتی و سادهلوحی برخی از مقامها انتقاد مینماید. او در این باره به کیهان گفت: «شما ببینید که چندی قبل سفرای چند کشور غربی در یک روستای دور افتاده و محروم قم حضور یافتند. آنها برای چه منظوری به آن منطقه رفتهاند؟ چرا قم و اطراف آن؟ سادهلوحانه است اگر برای این حضور انگیزههای انسان دوستانه و بشردوستانه قایل شویم. قطعا باید مراقب بود. خصوصا اینکه دشمنان برای شبکهسازی و ساماندهی نوعا از عناوینی فریبنده استفاده میکنند. لذا گروههایی با عنوان بشردوستانه و یا گروههای اجتماعی تشکیل میدهند اما انگیزههایی که در پشت اینها هست چیزهایی غیراز این عناوین است.» باید گفت که در مورد شهر قم این تلاشها گستردهتر میشود و به استفاده از عناوین بشردوستانه باید سوءاستفاده از عناوین مذهبی یا آموزشهای دینی را افزود.
تلاش برایاشاعه فحشا
نکته مهم دیگری که در مورد قم بسیار مورد توجه است: الف) تلاش برایاشاعه فحشا و فساد در شهر مذهبی قم ب) بزرگنمایی از برخی موارد نخست باید بر این نکته تاکید کرد که سطح جمعیتی شهر قم نیز مانند تمام شهرهای کشور از طیفهای مختلف فکری ساخته شده و بر این مبنا آدمهایی با افکار کاملا مخالف و متفاوت با هم در آن میتوان یافت. اما تفاوت شهر قم یا بهتر است بگوییم نقطه متمایزکننده شهر قم (به جز وجود اماکن مذهبی و آموزش دینی) کمیت یا تعداد افراد انقلابی و متعهد در آن است. البته از جهت کیفیت نیز به واسطه وجود حوزه سطحی بالاتر را در این شهر شاهد هستیم. تلاش دشمنان برایاشاعه فحشا و فساد در تمام ایران در قالب تهاجم فرهنگی امری واضح و آشکار است اما این تهاجم در مورد قم با شدت بیشتری دنبال میشود. چرا که اگر قلب را هدف بگیرید و با شلیکی آن را مورد اصابت قرار دهید کار تمام اجزا دیگر نیز تمام خواهد بود. به این معنا توجه به قم صورت میگیرد.
از دیگر سو تلاش برای بزرگنمایی از برخی موارد نیز به صورت کاملا هدفمند از سوی دشمن در فضای مجازی دیده میشود. برای نمونه عملکرد خطای یک روحانی را به صورت گسترده پوشش میدهند و یا اینکه عمل منکر یا سخنان فردی را که به عنوان یک شهروند قمی معرفی میشود به شدت منتشر میکنند. به این شکل عملیات بزرگنمایی در مورد این شهر دنبال
میشود.احمد امیرآبادی در این رابطه گفت: «به هر صورت مبحث فرهنگی بسیار مهم است. یکی از آنها اشاعه فساد و فحشا در شهرهای مذهبی است. یک عیبی که هست این است که این همه مراکز فرهنگی در شهر قم وجود دارد اما اکثر آنها کارکردی بینالمللی یا ملی دارند. با این حال مراکز فرهنگی برای ساکنان قم خیلی کم داریم.»