تصدیگری یا واگذاری؟!)(نگاه)
بعد از آنتنفروشی صدا و سیما نوبت به نمایشگاه فروشی و دوسالانه فروشی و جشنوارهفروشی و... وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی رسیده است با این تفاوت که دلیل آنتنفروشی رسانه ملی از عواقب گرفتاری در بحران مالی بود و این دیگری یعنی وزارت فرهنگ و ارشاد از سر «دلواپسی»! آن هم در سال فرهنگ با مدیریت جهادی برخی از مسئولین که حاصلش به توبره کشیدن خاک فرهنگ است توسط برخی از «انجیاو»ها!
دلواپسی برخی از این حضرات البته نه برای دین و آخرت کسی، که فقط برای انجمنها و «انجیاوها»ست و جماعتی ابنالوقت در اینگونه محافل. همان نهادهای غیردولتی و انجمنهای صنفی هنری! که در چند سال گذشته همهچیز فرهنگ و هنر این مملکت را تحریم کردند، کنار نشستند، غر زدند و از هجمه آوردن به واسطه حضور در شبکههای اجتماعی علیه نظام و... مضایقه نکردند و حالا که بوی کباب به مشامشان خورده به همت برخی از مسئولین عزم کردهاند که دوباره تولیت امور را در دست بگیرند.
چندی پیش رئیس انجمن صنفی طراحان گرافیک ایران در جلسهای از سپردن دوسالانه گرافیک به این انجمن خبر داد و اظهار کرد «دو سالانه طراحی گAرافیک بعد از چند سال به خانه خود برگشت!!! و قرار است که در دیماه سال جاری این دوسالانه توسط انجمن طراحان گرافیک برگزار شود». علی مرادخانی هم در همان جلسه گفته: «سیاست ما در معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی این است که کارها را به انجمنها بسپاریم، دولت تصمیم گرفته که تصدیگری در امور انجمنها را به خودشان واگذار کنند و در جایی ورود کنند که بخواهد به انجمن کمک کند.»
بسیار عجیب است که این مسئول محترم وزارت ارشاد تفاوت بین «تصدیگری» در امور انجمنها را با «واگذاری» یک نمایشگاه بینالمللی به جماعتی که البته نماینده قاطبه اهالی این حرفه هم نیستند، تشخیص نمیدهد. انجمنی که در بسیاری موارد امتحاناش را (البته نه چندان خوب) پس داده. انجمنی که بسیاری از اعضای اصلی آن همسو با کمپین جهانی تحریم علیه دهمین دوره همین نمایشگاه در سال 88 همسو با فتنهگران حرکت کرده و در نمایشگاه غایب شدند و البته بعضی از اعضای هیئتمدیره آن برای «ندا آقاسلطان» در محکومیت انتخابات جمهوری اسلامی پوستر زدند.
آیا مسئولین محترم از سر «دلواپسی» برای انجمنهای صنفی هنری چوب حراج به داراییهایی میزنند که پس از سالها در حوزه فرهنگ به دست آمده؟ آیا این حضرات نمیدانند که بخش عمدهای از اعتبار چنین رویدادی جهانی با پشتوانههای برگرفته از نظام اسلامی قوت گرفته و متعلق به دولت است نه گروهها و اصناف؟ اگر قرار است واگذاری «تصدیگری» اینگونه معنا شود، بنابراین از فردا چوب حراج را به جشنواره فیلمفجر هم بزنید و آن را به خانه سینما واگذار کنید بعد هم نوبت به جشنواره تئاتر و موسیقی برسد و بعد هم... این روزها این کلام را شنیدهایم که: «عدهای مدام غصه دین و آخرت مردم را میخورند در حالی که نه میدانند دین چیست و نه آخرت».
واقعیت این است که بیشتر از عده مورد اشاره در کلام بالا، جماعتی از مسئولین هستند که واقعا نمیدانند آخرت چیست چون اگر میدانستند به خاطر دنیای جماعتی ابنالوقت آخرت خودشان را بر باد نمیدادند.
مصطفی روزبهانی
دلواپسی برخی از این حضرات البته نه برای دین و آخرت کسی، که فقط برای انجمنها و «انجیاوها»ست و جماعتی ابنالوقت در اینگونه محافل. همان نهادهای غیردولتی و انجمنهای صنفی هنری! که در چند سال گذشته همهچیز فرهنگ و هنر این مملکت را تحریم کردند، کنار نشستند، غر زدند و از هجمه آوردن به واسطه حضور در شبکههای اجتماعی علیه نظام و... مضایقه نکردند و حالا که بوی کباب به مشامشان خورده به همت برخی از مسئولین عزم کردهاند که دوباره تولیت امور را در دست بگیرند.
چندی پیش رئیس انجمن صنفی طراحان گرافیک ایران در جلسهای از سپردن دوسالانه گرافیک به این انجمن خبر داد و اظهار کرد «دو سالانه طراحی گAرافیک بعد از چند سال به خانه خود برگشت!!! و قرار است که در دیماه سال جاری این دوسالانه توسط انجمن طراحان گرافیک برگزار شود». علی مرادخانی هم در همان جلسه گفته: «سیاست ما در معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی این است که کارها را به انجمنها بسپاریم، دولت تصمیم گرفته که تصدیگری در امور انجمنها را به خودشان واگذار کنند و در جایی ورود کنند که بخواهد به انجمن کمک کند.»
بسیار عجیب است که این مسئول محترم وزارت ارشاد تفاوت بین «تصدیگری» در امور انجمنها را با «واگذاری» یک نمایشگاه بینالمللی به جماعتی که البته نماینده قاطبه اهالی این حرفه هم نیستند، تشخیص نمیدهد. انجمنی که در بسیاری موارد امتحاناش را (البته نه چندان خوب) پس داده. انجمنی که بسیاری از اعضای اصلی آن همسو با کمپین جهانی تحریم علیه دهمین دوره همین نمایشگاه در سال 88 همسو با فتنهگران حرکت کرده و در نمایشگاه غایب شدند و البته بعضی از اعضای هیئتمدیره آن برای «ندا آقاسلطان» در محکومیت انتخابات جمهوری اسلامی پوستر زدند.
آیا مسئولین محترم از سر «دلواپسی» برای انجمنهای صنفی هنری چوب حراج به داراییهایی میزنند که پس از سالها در حوزه فرهنگ به دست آمده؟ آیا این حضرات نمیدانند که بخش عمدهای از اعتبار چنین رویدادی جهانی با پشتوانههای برگرفته از نظام اسلامی قوت گرفته و متعلق به دولت است نه گروهها و اصناف؟ اگر قرار است واگذاری «تصدیگری» اینگونه معنا شود، بنابراین از فردا چوب حراج را به جشنواره فیلمفجر هم بزنید و آن را به خانه سینما واگذار کنید بعد هم نوبت به جشنواره تئاتر و موسیقی برسد و بعد هم... این روزها این کلام را شنیدهایم که: «عدهای مدام غصه دین و آخرت مردم را میخورند در حالی که نه میدانند دین چیست و نه آخرت».
واقعیت این است که بیشتر از عده مورد اشاره در کلام بالا، جماعتی از مسئولین هستند که واقعا نمیدانند آخرت چیست چون اگر میدانستند به خاطر دنیای جماعتی ابنالوقت آخرت خودشان را بر باد نمیدادند.
مصطفی روزبهانی